سه‌شنبه ۹ مهر ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۰
هنوز در ایران علم مدرن و پروژه‌های علمی بزرگ درک نشده است

مولف کتاب «معماری علم در ایران» در نشست نقد و بررسی این اثر گفت: در طول تاریخ بشر فرآیندها و اتفاقاتی رخ داده است که باعث به وجود آمدن پدیده‌ای به نام علم شده است؛ اما هنوز در ایران علم مدرن و پروژه‌های علمی بزرگ درک نشده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست معرفی و بررسی کتاب «معماری علم در ایران» روز دوشنبه هشتم مهر ماه با حضور وحید احمدی، پژوهشگر، علی پایا، مدرس دانشگاه در زمینه فلسفه علم و رضا منصوری، مولف کتاب در سرای‌کتاب موسسه خانه کتاب برگزار شد.
 
منصوری در ابتدای این مراسم با اشاره به فهم دانشگاهیان از ماهیت علم گفت: آنچه که مقصود اصلی من در کتاب بوده این ادعاست که ما دانشگاهیان در ایران هنوز درک درستی از مفهوم علم در سطح جهان نداریم؛ چند سالی که در بدنه دولت و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مسئولیت داشتم، متوجه شدم مسئولان در سطوح عالی تصوری که از علم دارند، تنها کتاب خواندن است. به همین علت، با این پرسش مواجه شدم که چرا در ایران بعد از چندین برنامه پنج‌ساله هنوز نتوانسته‌ایم بودجه‌های علمی خود را افزایش دهیم؛ در حقیقت هیچ فردی در بخش سیاست‌گذاری و دولت ما اعتقادی به صرف هزینه در حوزه علم ندارد.

 
وی افزود: در واقع تنها نیم درصد از درآمد تولید ناخالص ملی صرف هزینه‌های علمی می‌شود که علت این هزینه کم، نبود درک مسئولان در سطوح بالاتر است. ما دانشگاه نداریم؛ شاید تنها می‌توان گفت ما مدرسه داریم تا دانشگاه. در حقیقت ما دانش علمی داریم؛ اما دانشگاه به معنای واقعی نداریم. در واقع علم یک پدیده اجتماعی و یک فرآیند بسیار پیچیده است که تبدیل به دانش مکتوب می‌شود. به اعتقاد من علم باید به حل مسئله از سوی اجتماع علمی بیانجامد. در حقیقت ما با تاسیس مدرسه‌هایی در ایران به تربیت دانشجو پرداختیم؛ حتی پس از ۴۰ یا ۵۰ سال دانشگاه‌های ما نتوانسته‌اند علم را به معنای واقعی وارد کنند. حال این پرسش مطرح می‌شود که چگونه می‌توانیم به درکی از علم به معنای مدرن برسیم.
 
منصوری در توضیح ضرورت توجه به علم گفت: علم باید مسئله را از جامعه بگیرد و هدف آن حل مسائل جامعه باشد. حال می‌خواهد فیزیک باشد یا جامعه‌شناسی. البته نمونه‌هایی از این تعریف در کشور در حال جوانه زدن است؛ اما هیچگاه بودجه‌ای بر مبنای حل مسئله داده نشده است. ما در ایران متوجه شدیم که علم مدرن یک پدیده برآمده است که شاخص‌هایی دارد. در طول تاریخ بشر فرآیندها و اتفاقاتی رخ داده است که باعث به وجود آمدن پدیده‌ای به نام علم شده است؛ اما هنوز در ایران علم مدرن و پروژه‌های علمی بزرگ درک نشده است. شروع ورود ما به علم مدرن از طریق تفکر مدرسی بوده است. اگر از صداوسیما جایزه‌ای به دانشمندی داده می‌شود، نشانه نفهمیدن علم از سوی آن جامعه است‌. اعتبار علمی دانشمندان باید از سوی اجتماع علمی باشد نه از سوی صداوسیما و نهادهای سیاسی. بنابراین علم در جامعه ما نیازمند یک معماری است که در نهایت دانشگاه‌ها ما باید تبدیل شوند به نهادهایی که بخشی از اجتماع علمی مدرن هستند.
 
منصوری یک روشنفکر و دانشگر متعهد است
در ادامه این مراسم علی پایا با اشاره نقش مولف در جامعه علمی کشورمان گفت: منصوری چندین هویت متنوع در عرصه علمی دارد. وی یک دانشگر و دانشمند است؛ اما در یک نگاه کلی و با توجه به نکته‌ای هم که وی در کتابش آورده است، نگرش جامعه ما درباره علم فرسوده است. ما هنوز به مرحله انقلاب علمی‌ نرسیده‌ایم. این مولف در حقیقت یک کنشگر اجتماعی در عرصه ترویج علم برای عموم و میان متخصصان است که شجاعتی قابل تقدیر را می‌طلبد. سهم دیگر وی در جامعه علمی این است که او یک‌ نهادساز است و در کتابی که به نگارش درآورده به این موضوع توجه کرده که جهان مدرن، جهان نهادهاست. در واقع این مولف در نقش یک تسهیل‌کننده فرآیند تولید علم است که به کثرت‌گرایی در علم باور دارد. همچنین می‌داند که نو‌آوری بر فرآیند تولید علم اهمیت دارد. در‌نهایت منصوری یک روشنفکر و دانشگر متعهد است.
 

 
وی با اشاره به ارزیابی خود از کتاب «معماری علم در ایران» گفت: این کتاب حاوی اطلاعات بسیار درخور توجه است. اولین نکته‌ای که از آن می‌توان دریافت، این است که در جامعه ایران چه افراد عام و چه خواص با مفهوم علم آشنا نیستند و این متاسفانه صحیح است. مورد دیگر نبود اجتماع علمی در ایران و ضرورت ایجاد آن است. همچنین در این اثر به توسعه‌نیافتگی گفتمان علمی پرداخته است. نویسنده در این اثر به ضرورت تقویت زبان فارسی و غنی کردن آن در مقام یک‌زبان تاکید جدی کرده است و به اهمیت نوآوری در رشد بهینه علم توجه ویژه‌ای دارد. همچنین نویسنده نقدی دلسوزانه به فرآیند تولید و رشد علم دارد که متاثر از تصمیمات جاهلانه شماری از تصمیم‌گیران است.
 
پایا در ‌ادامه اظهار کرد: اگر‌ بخواهم با عینک نقد این اثر را ارزیابی کنم، باید بگویم اولین جنبه‌ای که می‌تواند تعقل را به سمت مثبت گرایش دهد، معنایی است که نویسنده از علم ارائه می‌دهد. علم در این کتاب عمدتا در مقام یک فرآیند است و در اینکه فرآیندی منجر به تولید فهمی از واقعیت می‌شود، شکی نیست؛ اما اگر صرفا علم را به عنوان یک فرایند در نظر بگیریم بعد با مشکل اشتراک نفس مواجه می‌شویم. در اصل، علم محتوایی حقیقی نسبت به واقعیت است. نهاد علم در این اثر با فرآیند علم یکی است؛ در‌حالی‌که نهاد علم به ساختار دیگری ارجاع دارد. علم به معنای نهاد یا فرآیند مسئله‌ای مهم است. علم در تعبیر اول یعنی محتوای معرف در ظرف و زمینه داوری اینکه با کدام روش ما به تعابیری درباره واقعیت می‌رسیم به ظرف و زمینه اکتشاف بستگی دارد؛ اما علم در جامعه صرفا به ظرف و زمینه داوری محدود می‌شود. همچنین در این اثر درباره تکنولوژی، گزاره‌هایی آورده شده است. به اعتقاد من تکنولوژی علم نیست اما تبادل اندیشه‌ها را به شدت تسهیل می‌کند.
 
وی افزود: علم در مقام یک فرآیند و نهاد یک تکنولوژی محسوب می‌شود که محصول آن می‌تواند منجر به گمانه‌هایی شود که به آن علم می‌گویند. من تصور می‌کنم فهم علم اگر با ارائه مدل همراه باشد به راحتی پیش می‌رود که در این کتاب مدلی ارائه نشده است. در حقیقت علم مجموعه‌ای از یافته‌های آدمی است؛ اما این حقیقت از سوی نویسنده کنار گذاشته شده است.
 
پایا گفت: همواره یک مورد همراه علم است. اینکه آیا گزارش آن از واقعیت، با خود واقعیت یکی است یا خیر؟ رویکرد بعدی در این اثر این است که مطالعات مولف از سنخ جامعه‌شناسی علم است و مطالعات درونی در این کتاب کنار گذاشته شده است. در این اثر به واژگان اولویت بیشتری نسبت به گزاره‌ها در شکل دادن به تفکر داده شده است. در حقیقت زبان خود یک تکنولوژی است که نقش عظیمی در پیشبرد تحولات بشر داشته است تفکر بیش از زبان و بعد از زبان تفاوت زیادی دارد.
 

مشکل اصلی در مدیریت علم است
در ادامه این مراسم وحید احمدی با اشاره به رویکرد کتاب «معماری علم در ایران» گفت: به اعتقاد من سخنان مولف در کتابش از جنس عشق است. این کتاب یکی از اثرگذارترین آثاری است که در اجتماع علمی، لزوم وجود آن بسیار حس می‌شود. در این کتاب با اینکه علم یک فرآیند، پدیده، نهاد یا معرفت است سروکار داریم. یک موضوع مورد مطرح این است که دانشمندان ما در فضای علمی خارج از کشور و در کشورهای پیشرو به خوبی می‌درخشند و درست عکس این شرایط حاکم است. یعنی هر فرد تحصیل‌کرده از دانشگاه‌های این کشورها وقتی به ایران می‌آید سرآمدی آن‌ها حس نمی‌شود؛ حال این پرسش مطرح می‌شود آیا علم در ایران پاسخ نمی‌دهد یا اینکه آیا ما علم را نفهمیده‌ایم؟
 
وی افزود: به اعتقاد من مشکل اصلی در مدیریت علم است. آن چیزی که من احساس می‌کنم این است که ما دچار سندرم توسعه‌نیافتگی هستیم. اگر بخواهیم سیستمی به این موضوع بنگریم، باید گفت ما در مدیریت کلان علم دچار معضل هستیم. در حقیقت علم و قانون وارد کشور ما شده است و دانشگاه هم از سوی خارج به ایران آمده است اما هنوز مدیریت صحیح آن را وارد نکرده‌ایم.
 
احمدی با اشاره نظام آموزشی دنیا گفت: مجموعه فناوری و نوآوری در علم قابل جدا شدن نیستند. شرایط کنونی در تمام دنیا به‌گونه‌ای است که نظام آموزشی دنیا بهم خورده است. این روزها آموزش از کتاب خواندن و سرکلاس رفتن‌ها فراتر رفته است و شاید در آینده دیگر چیزی به عنوان کلاس درس وجود نداشته باشد. علم حیات دارد؛ چراکه با انسان‌ها همراه است اینکه در ایران رشد نداشته، حکایت درختی است که طبعی گرمسیری دارد و در مکانی سردسیر کاشته شده است. راهکارهایی که در این اثر بیان شده است سیستماتیک نیست و مدلی برای آن ارائه نشده است.
 
وی در پایان اظهار کرد: ما نگاه اکوسیستمی به علم نداریم. حال این پرسش مطرح می‌شود که چگونه باید اکوسیستم را به وجود آورد و دانشگاه چه نقشی در توسعه علم دارد؟ باید نگاه مدیریتی تغییر کند و جایگاه علوم انسانی را در نگاه علمی بهتر بسناشیم. این اثر یکی از کتاب‌های ارزنده‌ای است که ورودی بسیار خوبی به موضوعات مختلف داشته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها