جمعه ۲۱ تیر ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۰
حدادی: از کلیشه فاصله گرفتم و به تخیل ناب‌ پرداختم

تهمینه حدادی می‌گوید: سعی کردم در کتاب «سیب و درخت و دختر» از روزمرگی‌های نوجوانان و کلیشه‌ها فاصله بگیرم و وارد لایه‌ای از تفکر آن‌ها شوم که بعد بالغ‌شان است، آنچه که شاید ما آن‌ها را توهم موهوم بدانیم ولی نمی‌توانیم انکار کنیم که تخیل ناب‌اند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، امروزه با گسترش فضای مجازی و افزایش سرگرمی‌های مختلف برای مخاطبان مخصوصا نوجوانان، میزان تمایل به خواندن کتاب به‌ویژه کتاب‌های حجیم کاهش یافته و اغلب نوجوانان به دنبال داستان‌های کوتاهی هستند که وقت‌گیر و خسته‌کننده نباشد. «سیب و درخت و دختر» عنوان مجموعه داستان کوتاهی است که با تصویرگری عطیه مرکزی به تازگی از سوی نشر امیرکبیر به چاپ دوم رسیده است.

این کتاب نخستین اثر تهمینه حدادی برای گروه سنی نوجوان است. تهمینه حدادی از نویسندگان و تصویرگران جوانی است که آثار قابل توجهی برای کودکان در کارنامه‌اش دارد که ازجمله آن‌ها می‌توان به «شهرهای بدون نردبان»، «دشت قرمز قرمز»، «درخت و دختر»، «شكمی كه باید صاف شود»، «پس خودم چه كار كنم؟»، «دفتر كوچولو و سایه‌اش»، «من گربه نیستم»، «خانواده 18 نفره»، «این منم خود خودمم!»، «قصة یك سیارة قشنگ»، «لالایی موش‌ها» و رمان «آقای شاعر و خانم نویسنده» اشاره کرد. «سیب و درخت و دختر» شامل پنج داستان کوتاه با عنوان‌های «صدایی به نام بلوط»، «دزد پرنده‌ها»، «درخت و دختر»، «بقچه‌های اندوه» و «معادله کنه‌ای» است. چاپ دوم این کتاب بهانه‌ای شد که با او گفت‌وگویی داشته باشیم که در ادامه می‌خوانید.
 
داستان‌های این کتاب به راحتی قابل درک نیست و مخاطب را به تفکر وادار می‌کند، چرا این موضوعات را انتخاب کردید؟
این داستان‌ها تلفیقی از تفکر فلسفی و سوررئال‌اند و شاید بتوان گفت می‌توانند در زمان خود به عنوان افسانه‌های نو تلقی شوند. داستان‌ها زمان و مکان مشخص ندارند. نمی‌دانیم در ایران اکنون رخ می‌دهند یا ایران آینده، اما گوشه‌ای می‌زنند به تفکرات و رفتارهای اجتماعی جامعه امروز. البته اصرار داشتم داستان کوتاه بنویسم و موضوع را تبدیل به رمان نکنم. یک تلنگر است. یک لحظه است اما ضربه خود را می‌زند و در ذهن مخاطب جا خوش می‌کند.
 
ربط این موضوعات به نوجوانان چیست؟
درواقع تلاش کرده‌ام با خلق قهرمان‌هایی که هم سن و سال مخاطب‌اند از روزمرگی‌های آن‌ها فاصله بگیرم و وارد آن لایه از تفکر آن‌ها شوم که بعد بالغ آن‌هاست. آنچه از کلیشه فاصله می‌گیرد یا شاید گاهی ما آن‌ها را توهم موهوم بدانیم ولی نمی‌توانیم انکار کنیم که تخیل ناب‌اند. با این باور بود که آنها را جدی‌تر گرفتم. درباره مدرسه و دوست و مشق ننوشتم.
 
 

این داستان‌ها هرکدام به تنهایی قابلیت تبدیل شدن به یک رمان یا داستان بلند را دارد، چرا همه آن‌ها را در یک مجموعه داستان کوتاه منتشر کردید؟
واقعیت این است خلق این کتاب زمانی رخ داد که مجموعه داستان کوتاه نوجوان کم بود. از طرفی این داستان‌های پراکنده با هدف جذب مخاطب خاص نوشته شد اما بعدتر در جلسه بررسی کتاب در خراسان جنوبی متوجه شدم رده سنی ۱۰ تا ۱۸ سال کاملا با اثر ارتباط برقرار کرده‌اند. آن را لمس کرده‌اند و ماهرانه توانستند اثر را نقد کنند و فکر می‌کنم همین اتفاق برای یک اثر ادبی کافی است‌. آدم‌ها را (هرچند اندک) به کندکاو وادارد. حتی چند انجمن ادبی بر روی داستان‌ها نقد نوشتند و طبعا برایم خوشایند بود که مخاطب اصلی کتاب این کار را انجام داده. بعدتر باور کردم هر اثر بالاخره مخاطب خود را پیدا می‌کند و همیشه نباید همگام مد‌های فرهنگی بود.
 
نظرتان درباره تصویرگری‌های کتاب چیست، چقدر این تصاویر توانسته‌اند با متن ارتباط برقرار کنند؟
تصویرگری‌های کتاب هم‌سو با داستان‌اند. تخیل برانگیز و چالش برانگیز و طبعا فکر می‌کنم هر تصویر روایت خود را دارد و شاید بتوان گفت کتاب سیب و درخت و دختر تبدیل به کتابی تصویری شده است.
 
آیا این کتاب در فهرست‌ها و جوایز ادبی جایی داشته است؟
این کتاب هم به فهرست شورای کتاب کودک راه پیدا کرد و هم به فهرست لاک‌پشت پرنده با این حال تصور می‌کنم در حق آن اجحاف شد که چاپ دوم آن در صد نسخه است و صد البته می‌دانم همین هم حاصل تلاش و ممارست دوستان خوبم در کتاب‌های شکوفه است.
 
میزان استقبال از کتاب چگونه بود؟
یادم است در نخستین سال انتشار کتاب پرفروش‌ترین کتاب غرفه در نمایشگاه شد و امید داشتم خیلی زودتر تجدید چاپ شود اما این اتفاق نیفتاد.
 
انتشارات امیرکبیر (کتاب‌های شکوفه) چاپ دوم کتاب «سیب و درخت و دختر» را با قیمت 12 هزارتومان منتشر کرده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها