یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۵
پزشکان جوان چشم به راه کتاب‌های وطنی

در میزگرد «بررسی معضلات تالیف کتاب در علم پزشکی» شرکت‌کنندگان معتقد بودند امروزه بیش از هر زمان دیگری به تالیف کتاب از سوی پزشکان باسابقه نیاز داریم کتاب‌هایی که فقط برای پزشکان ایرانی نوشته شده باشند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)-مهتاب دمیرچی: ورود تجهیزات پیشرفته درمانی و تامین دارو از سوی کارخانه‌های داروسازی داخلی روند بهبودی بیماران را در سال‌های اخیر در کشور با سرعت بیشتری روبه‌رو کرده است؛ این روزها کمتر کسی در ایران بر اثر حصبه یا سل جان خود را از دست می‌دهد؛ شمار مرگ‌ومیر کودکان تازه به دنیا آمده با افزایش سطح بهداشت و واکسیناسیون بسیار کاهش یافته است. این‌ها اخباری هستند که در طول چند دهه اخیر در حوزه سلامت و پزشکی منتشر شدند. این‌ موارد فقط بخشی از موفقیت‌های علم پزشکی در چند دهه اخیر هستند. با توجه به اینکه ما در زمینه پزشکی و تخصص‌های آن پیشرفت‌های بسیاری در طول این سال‌ها داشتیم، اما جای خالی کتاب‌های تالیفی در این رشته مهم علمی به شدت احساس می‌شود.

اگر نگاهی به دوره‌های مختلف جایزه کتاب سال بیاندازیم، می‌فهمیم شایستگان و برگزیدگان این جایزه در حوزه پزشکی مربوط به چند دوره اخیر است. از طرفی حجم زیاد کتاب‌های ترجمه در بازار کتاب‌های پزشکی این نتیجه را به ما می‌دهد که اساسا تالیف کتاب‌های پزشکی در ایران فرآیند جوانی است. تالیف کتاب از سوی یک پزشک پرسابقه یعنی در اختیار گذاشتن تجربه سال‌ها طبابت به پزشکان جوان و دانشجویان پزشکی. اینکه پزشکی بداند اصلی‌ترین دلیل بیماری افراد چیست باید سال‌ها در کشورش که می‌داند چه اقلیم و شرایط محیطی دارد، طبابت کرده باشد.

تشخیص و درمان بیماری اصلی‌ترین وظیفه یک پزشک است. پزشکان ماهر و باتجربه اغلب با درنظر گرفتن این شرایط یعنی ویژگی‌های اقلیمی و محیطی منطقه موفقیت بیشتری در درمان حاصل اما درصد کمی از پزشکان تحقیقات و تجربیات خود را در یک کتاب منعکس می‌کنند.

معضلاتی در سیستم آموزشی و دانشگاهی کشور وجود دارد که علاوه‌بر اینکه منجر به ایجاد رکود تولیدات علمی در برخی رشته‌های دانشگاهی شده‌اند، تاثیرات بسیار منفی بر تحقیقات و تالیفات رشته پزشکی داشته است. در میزگردی با عنوان «بررسی معضلات تالیف کتاب در علم پزشکی» به بررسی این معضلات پرداختیم. این نشست تحلیلی با حضور یعقوب ترسلی، برنده سی‌وپنجمین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و فوق‌تخصص مغز و اعصاب، زینب پاشا زانوس، نسیم همتی، زهرا شکری، مریم سلیمانی‌شکوه که از پزشکان جوان و مترجم کتاب «معاینات بالینی و روش گرفتن شرح حال» هستند در تحریریه خبری ایبنا برگزار شد.

لازم به ذکر است کتاب «معاینات بالینی و روش گرفتن شرح حال» در سی‌وششمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران به عنوان اثر برگزیده در حوزه پزشکی انتخاب شد.

      

با توجه به اینکه اغلب منابع و مراجع در علم پزشکی ترجمه است چقدر دانشجویان پزشکی به تالیف کتاب از سوی استادانشان در دانشگاه و دیگر پزشکان باسابقه احساس نیاز می‌کنند؟
پاشایی زنوس:  در پاسخ به این پرسش باید بگویم، اصلی‌ترین ویژگی علم پزشکی این است که در سراسر دنیا یک زبان مشترک و واحد دارد؛ منابع علمی این رشته از هماهنگی نسبی در تمامی کشورها برخوردار است. در حقیقت برای اینکه بتوانیم در یک موضوع خاص با دیگر پزشکان دنیا هماهنگی داشته باشیم باید دارای یک زبان مشترک باشیم. منابع و کتاب‌های مرجع برای اغلب کشورها در موضوعات پزشکی، اصولا منابع معینی هستند و همه می‌دانند که برای فهم مباحث اولیه شاخه‌های پزشکی به چه کتاب‌هایی باید رجوع کنیم. این فرآیند در ایران نسبت به دیگر کشورها تا حد زیادی پررنگ‌تر‌ است. اما یک مشکل بزرگ وجود دارد، همانگونه که می‌دانید طب ما بر اساس طب آمریکایی تدریس می‌شود و به طور معمول دانشجویان پزشکی کتاب‌هایی را می‌خوانند که پزشکان و دانشمندان آمریکایی براساس علم و تجربه خود نوشته‌اند. مثال‌هایی که این دانشمندان در کتاب‌هایشان آورده‌اند بر اساس تجربیات خود و ویژه موقعیت اقلیمی کشور خودشان است؛ واضح است که هر کشوری شرایط محیطی و اقلیمی خاص خود را دارد و بیماری‌ها و نحوه درمان بیماران به شدت تحت‌تاثیر این دو عامل است. یک پزشک آمریکایی حتی کمترین شناخت از بیماران ایرانی ندارد که در کتابش برای دانشجویان تالیف کند؛ بنابراین امروزه تالیف کتاب از سوی پزشکان با تجربه ایرانی برای دانشجویان پزشکی بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود.
 
پزشکی که سال‌ها تجربه طبابت دارد و در اقلیم کشورش به درمان بیماران پرداخته است، قطعا صاحب سبک و تجربه منحصربه‌فردی است؛ بنابراین ما دانشجویان پزشکی نیاز داریم که این تجربه‌ها را بدانیم و نیاز به تالیفاتی داریم که مثال‌هایش بیماران ایرانی باشد.

      
 
از مشکلات دیگری که دانشجویان پزشکی با کتاب‌های ترجمه‌ای و منابع خارجی دارند، علاوه‌بر موارد متفاوت بیماری و تشخیص آن‌ها، نحوه استعمال داروهایی است که برای بیماران تجویز می‌شود. یکی از دغدغه‌های پزشکانی که در ماه‌های آخر تحصیلشان هستند، این است که اگر در جایی دور‌افتاده طرح بگذرانند یا مشغول به طبابت در یک اورژانس شوند، نمی‌توانند به کتاب‌هایی که خوانده‌اند به قدر کافی اکتفا کنند. چراکه طبابت به‌گونه‌ای نیست که صرفا کتابی را خوانده باشید و بتوانید به راحتی بیماری را درمان کنید. برای مثال کتاب‌های زیادی در حوزه بیماران اورژانسی وجود دارد که اغلب دانشجویان پزشکی آن‌ها را خوانده‌اند؛ اما تا زمانی که پزشک پرسابقه‌ای تجربه‌های علمی و سودمند طبابت خود را در اختیار پزشکان جوان نگذارد حتما آن پزشک جوان در ابتدای طبابتش به مشکلاتی برخواهد خورد که می‌تواند از سرعت پیشرفت فرد بکاهد. در اختیار گذاشتن تجربه یکی از مهم‌ترین نیازهای این روزهای دانشجویان پزشکی است که تنها راه ماندگار آن می‌تواند کتاب باشد. به عنوان مثال، چرا کتابی نیست که با بیانی ایرانیزه شده نحوه برخورد یک پزشک با بیماران اورژانسی را بیان کند؟
 
وقتی من چنین ایده‌ای را با یکی از استادانم که پزشکی با سابقه هم هست، در میان گذاشتم استقبال کرد و کاملا به خالی بودن جای چنین کتابی صحه گذاشت. بله بازهم می‌گویم ما نیاز جدی به تالیفات داخلی داریم اما اینکه چه فردی با چه نگاهی این کار را انجام دهد اهمیت بیشتری دارد؛ اصولا تالیف فرآیندی است که از عهده هر فردی بر نمی‌آید این مهم است که مولف مهارت انتقال علم و تجربه خودش را داشته باشد و بتواند یک اثر منسجم، کامل بنویسد.
 
در حقیقت اینکه چه کسی تالیف می‌کند از موضوعی که تالیف می‌شود اهمیت بیشتری دارد. بسیاری از کتاب‌ها به علت ادبیات نامفهوم متاسفانه با اقبال مواجه نشده‌اند و کتاب‌هایی هستند که حتی مولفان آن هم بعد از مدتی وقتی کتاب خود را می‌خوانند چندان متوجه این محتوایی که نوشته‌اند نمی‌شوند چه رسد به دیگر افراد که حتی منبع اصلی آن را هم نخوانده‌اند. در رشته‌ها و تخصص‌های کمی کتاب‌های تالیفی به درد بخور داریم؛ معمولا این کتاب‌ها یک ویژگی بارز دارند و آن‌هم اینکه حاصل مطالعه و تجربه مولف است. در کل در رشته پزشکی تالیف و ترجمه مهارت مهمی است که هر کسی آن را ندارد.
 
همتی: اینکه دانشجو چقدر زبان کتاب را بفهمد اهمیت زیادی دارد در بسیاری موارد ما با کتاب‌هایی مواجه می‌شویم که اصلا نمی‌توانیم با آ‌ن‌ها ارتباط برقرار ‌کنیم. وجود مداوم منابع تکراری خود معضلی است که باید به آن پرداخت. کتاب‌های پزشکی در ایران تنوع زیادی ندارند و یک دانشجوی پزشکی وقتی می‌خواهد در حیطه تخصص داخلی مطالعه کند انتخاب‌های محدودی دارد؛ برای مثال شوارتز یا هاریسون. واقعیت این است که اغلب دانشجویان پزشکی که سال آخر تحصیل خود را می‌گذرانند وقت و توان خواندن این منابع گسترده را ندارند و اصلا در برخی مواقع کاربردی برای وی ندارد. در واقع تخصص‌گرایی در علم پزشکی مانند هر علم دیگری اتفاق افتاده است؛ اما در ایران کتاب‌ها و منابع یادگیری دارای گستردگی هستند که چندان ثمربخش نیستند.

           
 
منابع آمریکایی هر چقدر هم که کتاب‌های پایه‌ای باشند و خواندنشان برای هر دانشجوی پزشکی چه در ایران و چه در دیگر کشورها مهم باشد، درنهایت باید مفاهیمی را پوشش دهد که به طبابت یک پزشک ایرانی کمک کند. در بسیاری از این کتاب‌ها نمونه‌هایی از بیماران مثال زده شده است که بر اساس شرایط اقلیمی ایران چنین نمونه‌هایی به ندرت اتفاق می‌افتد. در نتیجه نوع بیماری یا درمان میان دو کشور تفاوت زیادی دارد. در مورد میزان استفاده از داروها هم همین روند وجود دارد نمی‌توان تکیه مطمئنی به این محتوا داشت. من خودم همیشه خواهان مطالعه کتابی بوده‌ام که برای یک پزشک عمومی در ایران تالیف شده باشد.
 
شکری: موضوع دیگری که باید به آن توجه زیادی داشت، این است که برای دانشجویان پزشکی قبول شدن در آزمون دستیاری هم اهمیت زیادی دارد. کتاب‌های تالیفی اگر در راستای مطالب رزیدنتی باشد مهم‌تر است. چون دانشجوی پزشکی زمان زیادی ندارد که هم کتاب‌های تالیفی برای پزشکی عمومی را بخواند و هم منابع دستیاری را مطالعه کند. معمولا پزشکان از مرحله پزشکی عمومی گذر می‌کنند و در نهایت نیازمند مطالبی می‌شوند که به قبولی آن‌ها در آزمون دستیاریشان بیانجامد.
 
در اینجا با توجه به صحبت‌های انجام شده علاوه بر اینکه نیاز جدی به تالیف در این حوزه احساس می‌شود، کتاب‌ها باید در موضوعاتی تخصصی‌تر تالیف شوند. در حقیقت با توجه به شرایط دانشجویانی که به تازگی پزشک شده‌اند به تالیفات در موضوعات تخصصی‌تر پزشکی نیاز داریم و باید کتاب‌هایی تالیف شوند که به لحاظ محتوایی طبقه‌بندی شده باشند.
 
ترسلی: باید طرف دیگر قضیه را هم بررسی کرد. سوال اینجاست که چه کسی می‌تواند کتابی منبع که به اصطلاح وطنی باشد را بنویسد؟ و در چه مقطعی باید بنویسد و با چه مشکلاتی باید دست و پنجه نرم کند؟ برای بررسی این مسائل می‌شود مدت‌ها حرف زد اما من می‌خواهم به اصلی‌ترین عواملی که باعث به وجود آمدن این معضل در زمینه پزشکی شد است اشاره کنم؛ موانع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی. این سه مانع نه تنها در تالیف کتاب‌های پزشکی بلکه در تحقیقات پزشکی هم نقش اساسی دارند. این سه بعد سه خوانی است که از گذر کردن از آن از هفت خوان رستم هم دشوارتر است. برای اینکه ما بتوانیم منابع قوی داخلی تولید کنیم باید این سه مانع را از پیش رو برداریم. تا به کی باید نیازمند منابع خارجی باشیم؟ مگر ساختن موشک است که موتور آن را سفارش داد از یک کشور پیشرفته برایمان بیاورند؟ ما باید تجربه‌ها خودمان را در اختیار دانشجویان پزشکی قرار دهیم.
 
معضل تالیف کتاب‌های پزشکی در کشور ما مشکلی است که ریشه‌های پایه‌ای‌تری دارد. می‌خواهم از تجربه‌ای که خودم داشتم مثالی بزنم؛ زمانی که من عضو هیات‌ علمی دانشگاه تهران بودم برای اولین بار ‌خواستم در دنیا آندوسکوپی درون مغز را نشان دهم. هر کاری انجام دادم تا این کار به ثمر برسد که متاسفانه در ایران همکاری‌هایی که نیاز داشتم با من نشد. روش من برای انجام چنین کاری در حقیقت استفاده از نقاشی‌های میکروسکپی بود در واقع من پزشکی بودم که نقاشی نگارگری هم انجام می‌دادم و آناتومی میکروسکوپی پروژه‌ای بود که تا آن زمان در دنیا نمونه‌ای نداشته است. برای این پژوهش حتی از عمل‌هایی که خودم کرده بودم نقاشی‌هایی را کشیدم؛ اما متاسفانه حمایتی از سوی دانشگاه صورت نپذیرفت. تا اینکه دو سال بعد در یک کنگره‌ای در وین اتریش این طرح را به برخی جراحان مطرح دنیا نشان دادم و آن‌ها استقبال بسیار زیادی از آن کردند و بعد از آن زمان برای سال‌ها در کشور آمریکا به ادامه تحقیقاتم پرداختم.
 
مسئله اینجاست که اهمیت فعالیت تحقیقاتی ایرانیان در کشورهای پیشرو بسیار بیشتر از کشور خودمان است. ما در این کار سرمایه‌گذاری نداریم و دانش‌آموختگان خود را به حال خود رها می‌کنیم که هر آنچه که خودشان می‌خواهند بروند یاد بگیرند و در نهایت با امتحاناتی که از‌ آن‌ها می‌گیریم وجدان خود را راحت می‌کنیم و دست آخر هم خیال می‌کنیم موفق به تربیت پزشک شده‌ایم، در حالی که حمایتی از پروژه‌های تحقیقاتی دانشجویان صورت نمی‌گیرد. ترجمه و افست کتاب هنر نیست که ناشران اغلب چنین کاری می‌کنند هنر در خلق آثار ماندگار است. امروزه تبادل علمی میان صاحبان کرسی در دانشگاه‌های ما وجود ندارد.
 
       

تالیف کتاب صرفه اقتصادی برای یک پزشک ندارد. برای نمونه من نزدیک به دویست میلیون تومان برای انتشار کتاب «ضربه‌های مغزی» که سال گذشته برنده جایزه کتاب سال شد، هزینه کردم که هنوز یک ریال از آن کتاب سودی به میان نیامده است. درست است که نگاه مادی به آن نداشتم اما پزشکان حق دارند از تالیف کتاب مانند طبابت درآمد داشته باشند. در کشورهای پیشرو و توسعه‌یافته این جریان به گونه دیگری دنبال می‌شود. برای مثال در کشور سوئد زمانی‌ که یک کتاب علمی منتشر می‌شود، هزار نسخه آن را دولت می‌خرد. تالیف کتاب پزشکی اصلا کار راحتی نیست اگر پزشکی می‌خواهد منبعی ایرانی و به زبان فارسی تالیف کند بدون شک با مشکلاتی بیشتر از  طبابت روبه‌رو می‌شود. با توجه به اینکه تالیف یک کتاب پزشکی هزینه مالی و زمانی زیادی را دارد اگر کسی چنین کاری هم می‌کند قطعا عاشق کارش است..
 
هاریسون یا هر دانشمند و پزشک مطرحی در دنیا متناسب با مکانی که طبابت می‌کند کتاب تالیف می‌کند. مشکل اصلی ما در فهم مسئولان مرتبط در این عرصه است. درک مسئولان از مولفان کتاب‌های پزشکی درکی ناقصی است، بنابراین آثاری دارد که نمی‌توان کتمان کرد. حال تصور کنید کتابی هم تالیف شد و منبع خوبی برای دانشجویان به نگارش درآمد؛ مسئله اصلی بعدی در اختیار قرار دادن این کتاب برای دانشجویان است در حقیقت تبلیغ و اطلاع‌رسانی کتاب اهمیت بیشتری دارد. ما باید در رشته‌های پزشکی منابع داخلی داشته باشیم چراکه درصد زیادی از بیماران داخلی هستند و یک پزشک در اقلیم کشورش می‌داند که بیمارش به چه درمانی احتیاج دارد. برای مثال اگر فردی در کشور آمریکا تب کند اولین تصور پزشک به این سو می‌رود که فرد ایدز دارد اما اگر در ایران چنین اتفاقی بیفتد اولین نظر پزشک این است که بیمار حصبه دارد. تفاوت میان بیماران از عوامل اصلی تشخیص درست است دانشجویان ما باید با نمونه‌های داخلی کشورشان را بهتر از هر چیزی آشنا باشند.
 
ما نباید تا آخر عمر تابع منابع خارجی باشیم. به چه دلیل باید کتاب‌ها را با قیمتی گزاف از خارج از کشور تهیه کنیم؟ اما شرایط فعلی برای تالیف کتاب‌های پزشکی مانند کاشتن بذر در شوره‌زار است. سیستم اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور به گونه‌ای عمل کرده است که در این حوزه هیچ‌ مسئولی به فکر تالیف کتاب نیست. باید گفت اهمیت تالیف کتاب برای بسیاری از مسئولان امر در وزارت‌خانه‌های مربوطه اهمیت زیادی ندارد و هرکدام به نوعی شانه خالی می‌کنند.
 
اینکه طب ما آمریکایی است خود جای بحث دارد. این مسئله از سوی بسیاری از صاحبان کرسی در رشته پزشکی پذیرفته شده است و اصلا توجه چندانی هم به آن ندارند و به عنوان یک امر عادی تلقی می‌کنند. طب آمریکایی می‌تواند الگوی خوبی برای علم پزشکی در کشور باشد؛ اما صرفا نمی‌توان به منابع آن تکیه کرد. کشورهایی بودند که سال‌ها طب آمریکایی را در دانشگاه‌هایشان تدریس می‌کردند اما طی سازوکاری تلاش کرده‌اند در کنار آن خودشان هم صاحب سبک و تولیدکننده باشند. سال به سال در این کشور پزشک تربیت می‌شود؛ با توجه به مباحث گفته شده اطلاعات هر پزشک باسابقه‌ای به تنهایی می‌تواند یک کتاب باشد و می‌شود این تجربیات را در اختیار بسیاری از پزشکان جوان قرار داد.
 
سلیمانی‌شکوه: ارائه دادن یک مطلب پزشکی مبنایی می‌خواهد که وجود آن در هر رشته‌ علمی الزام دارد. در حال حاضر در کشور ما مطالعه و تحقیق و مقاله دادن هم به سخره گرفته شده است. وقتی در خیابان انقلاب مقاله‌های آی اس آی فروخته می‌شود چه انتظاری می‌توان داشت که علم تولید کنیم و آن را هم ثبت کنیم. ارزش علم ما از دست رفته است در نهایت حاصل یک مطالعه علمی کتاب و مقاله است که هر فردی به راحتی می‌تواند سفارش تهیه آن را به تهیه‌کنندگان کتاب و مقالات علمی در خیابان انقلاب بدهند. این فاجعه بسیار شوک‌برانگیز است مگر ما نمی‌خواهیم با مقالات علم تولید کنیم؛ تا زمانی که هدف از مطالعات علمی ارتقای استادان در دانشگاه‌ها باشد نتیجه‌اش می‌شود همین که آی اس آی را می‌توان بخرید؛ حتی ارزان‌تر از چند کیلو گوشت در شرایط فعلی کشور.
 
شکری: این که هر پزشک به تنهایی یک کتاب می‌تواند باشد اتفاقا به عقیده من یکی از ضعف‌های جامعه پزشکی است چرا که پزشکی علمی نیست که در آن سلیقه‌ای رفتار کرد و نباید نظرات شخصی را ارائه داد. برای ارائه هر مطلبی باید سالیان طولانی تحقیق و پژوهش کرد.
 
البته رویکرد این نظر تاکید زیادی به تجربه پزشکان دارد و هدف پزشک‌هایی هستند که سالیان طولانی طبابت کرده‌اند. قطعا اطلاعات و تجربه‌های آنان را می‌توان در کتاب‌ها انعکاس داد.
 
پاشایی زانوس: ما فکر می‌کنیم باید یک سازمان یا وزارت‌خانه‌ای متولی این امر باشد مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.
 
باید به راحتی این موضوع را پذیرفت که وزارتخانه‌ای مانند فرهنگ و ارشاد اسلامی در هیچ علمی برای مجوز کتاب‌ها نظارت علمی ندارد و نباید انتظار داشت که برای مثال داورانی در این وزارت‌خانه باشند که کتاب‌ها و محتوای علمی از فیلتر آنان عبور کنند و این مسئولیت را به گردن وزارت‌خانه‌‌هایی مانند بهداشت، درمان و آموزش پزشکی یا و وزارت‌خانه علوم، تحقیقات و فناوری می‌اندازد در حقیقت کتاب‌های علمی شامل این ضرب‌المثل می‌شوند که از اینجا رانده و از آنجا مانده هستند. البته نباید از حق گذشت که در سال‌های اخیر تلاش برخی ناشران در انتشار کتاب‌ها کاملا کارشناسانه بوده و حاصل کار آن‌ها ورود کتاب‌های ارزشمند در حوزه پزشکی بوده است.
 
سلیمانی‌شکوه: مسئله اصلی اینجاست که دانشجویان ما برای تولید علم تربیت نمی‌شوند و اصلا به آن هم فکر نمی‌کنند و دغدغه‌ و نیازی به آن ندارند. در ایران نه انگیزه‌ای برای دانشجویان و نه هدفی برای تولید علم وجود دارد. وقتی رتبه یک آزمون رزیدنتی در ایران افرادی می‌شوند که حتی یک بار هم بیمار را ندیدند یا حتی به معاینه یک بیمار هم نپرداخته‌اند نتیجه‌اش همین می‌شود که علاقه‌ای به تولید علم پیدا نمی‌کنند.
 
ترسلی: باید ریشه این جریان را جست‌وجو کرد. اگر می‌خواهید یک باغچه‌ای را بازپروری کنید باید تا عمق آن را بکاوید و خاک آن را عوض کنید. اگر خوب نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که در ایران کار گروهی در مواردی معدود به موفقیت رسیده است و در کل امری تعریف نشده است. این ریشه در عمق تفکر ما دارد به همین دلیل ما فقط یک ابوعلی‌سینا، حافظ یا خیام داریم. به همین علت تعداد فرهیختگان گذشته و معاصر ما انگشت‌شمار هستند و به نگرشی برمی‌گردد که خودمان در انجام امور داریم. فردگرایی و عدم همکاری‌های گروهی در هر زمینه‌ای ما را با چالش‌های جدی به ویژه در علم روبه رو کرده است.
 
وزارت‌خانه‌های مربوطه از جمله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از مسئولیت‌هایی که باید در حوزه نظارت بر محتوا داشته باشند شانه خالی می‌کنند. چه کسی باید کتاب بنویسد من هم از نوشتنم پشیمانم مگر برای مسئولان ما اهمیتی دارد. تا زمانی که کارشناسی حتی در همان وزارتخانه وجود نداشته باشد وضعیت همین است. تصور کنید با این همه مشکلات کتابی هم تالیف شود چه کسی به مولف در مورد کتابش و شناخته شدن آن کمک می‌کند. ما در نوشتن بهترین و جامع‌ترین مطالب پتانسیل بسیار بالایی داریم بدون شک کتاب‌هایی را می‌توانیم بنویسیم  که به لحاظ محتوایی دقیق‌تر از منابع امروزی باشد. به طور قطع علمش را داریم اما انگیزه و هدفش را خیر. باید ریشه‌ها را در مدیریت ادارات و انتخاب وزرا بررسی کرد.
 
دوباره تکرار می‌کنم؛ دلایل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی اصلی‌ترین دلایلی است ما نمی‌توانیم تولید محتوا داشته باشیم. اصلی‌ترین بحران در اینجاست که افرادی پیشرفت می‌کنند که از لحاظ فکری نه آمادگی و نه صلاحیت روانی و رفتاری دارند. پزشکی شغلی نیست که هر فرد با سوادی که دوره‌های درسی را با نمرات عالی گذرانده باشد بتواند به درمان بیماران بپردازد و در جامعه طبابت کند؛ پزشکی تنها علم و سواد نیست بلکه رفتار و روان سالم هم می‌طلبد. در بسیاری از کشورها چه پیشرفته و چه درحال توسعه قبل از اینکه به یک فردی اجازه طبابت بدهند آزمایش‌های دقیقی در زمینه روحی و روانی از وی می‌گیرند تا صحت و سلامت کامل فرد مشخص شود. یک پزشک حق دارد اهمیت زیادی به شرایط مالی‌اش بدهد. مشکل ما در پزشک و افراد باسواد نیست مشکل ما در اقتصاد و سیاست‌گذاری و فرهنگ ماست اگر این مسائل کنار روند بهترین کتاب‌های پزشکی از ایران منتشر می شود؛ چراکه هم ظرفیت کافی و هم توان کافی برای این کار را داریم. ما به قدری پتانسیل علمی داریم که حتی می‌توانیم به علم پزشکی دنیا ایراد بگیریم؛ اما ابزار آن را در اختیار ما نمی‌گذارند. حال اگر به جای یک کتاب پزشکی کتابی درباره مباحث اعتقادی نوشته شده باشد حمایت مناسبی از آن می‌شود و عرضه مناسبی هم پیدا می‌کند اینجاست که من صحبت از فقر فرهنگی در سازوکار اداری می‌کنم.
 
پاشایی زانوس: امید از نسل جوان پزشکی در ایران گرفته شده است. یک در هزار استاد یا پزشکی با سابقه‌ تجربه خود را مکتوب می‌کند و در اختیار دیگر پزشکان جوان قرار می‌دهد. در پزشکی تشخیص اصلی‌ترین مولفه است. پزشکان در کشور ما باید بدانند برای مثال وقتی فردی دچار کمردرد شد اگر از استان کهگیلویه‌وبویراحمد می‌آید تشخیصش با فردی که از گیلان می‌آید فرق دارد.
 
همتی: فکر مهم‌ترین مسئله در این چالش است. من و برخی دوستانم تجربه‌ای داشتیم از ترجمه کتابی که به شدت نیاز دانشجویان رادیولوژی بود اما به قدری شرایط و امکان چاپ و انتشار آن برایمان سخت بود که مطالب آن از رده خارج شد. کتاب‌های پزشکی مطالبی دارد که زود از اعتبار می‌افتد و زحمت ما دقیقا در آن کتاب تکنیکی به هدر رفت. در حالی که در همان موقع برخی ناشران به ما پیشنهاد می‌دادند که اگر مطالبی که می‌نویسید بار مذهبی و پزشکی داشته باشد حمایت خوبی می‌شوید. برای مثال اگر بنویسید که خواص انجیر در چند روایت و احادیث آمده است و به لحاظ پزشکی چه خواصی دارد کتابتان یا مقاله‌ای که می‌نویسید با اقبال مواجه می‌شود.
 
پاشایی زانوس: از طرفی برخی دانشجویان ما هم اهمیتی به تولید علم نمی‌دهند. ما دانشجویانی داریم که فقط می‌خواهند در امتحاناتشان قبول شوند و در رشته‌هایی مانند رادیو‌پوست و رادیولوژی که رشته‌های لوکسی هستند، مشغول به کار شوند رشته‌هایی که این روزها در کشور درآمد بسیار بالایی دارد.
 
شکری: در اینجا معرفی و اطلاع‌رسانی کتاب اهمیت بسیاری دارد درست است که ما تالیفات بسیار محدودی داریم. اما همین‌ها هم معرفی نمی‌شوند تا دانشجویان از وجود آن‌‌ها اطلاع پیدا کنند. مشکل دیگر کتاب‌ها شناخته نشدن آن است. موضوع بعدی دسته‌بندی کیفی کتاب‌ها است که باید انجام شود. برای مثال باید بدانیم که چه کتابی برای چه سطحی مناسب است تا هر دانشجوی پزشکی شروع به خواندن آن نکند. برخی کتاب‌ها نیاز علمی دانشجویان را در موضوعی که می‌خواهند برطرف نمی‌کند و گاهی فقط وقت دانشجویان را می‌گیرند. سطح‌بندی کتاب باید صورت گیرد تا حداقل در کتاب‌های ترجمه نظمی مشاهده شود.
 
 به نکته‌ای اشاره کردید که شاید برخی روزنامه‌نگاران و خبرنگاران در حوزه اطلاع‌رسانی بیماری‌ها به آن برخورده باشند. برخی پزشکان بر این باورند که اطلاع‌رسانی در حوزه پیشگیری از بیماری‌ها نوعی انداختن رعب و وحشت در جامعه است درحالی که حتی اگر ترسی هم به دل مردم بیفتد بهتر از آن است که ندانسته سال‌ها درگیر یک بیماری خاص شوند.

پاشایی زانوس: دقیقا یکی از وظایف پزشکان بحث اطلاع‌رسانی است که به عقیده من باید همکاری بیشتری با رسانه‌ها انجام دهند. در این راستا اپلیکیشنی طراحی شده است که هنوز به مرحله اجرا نرسیده است. عنوان این اپلیکیشن «طرح سپید» است که در آن تلاش می‌کنیم آگاهی دقیقی به کاربران از بیماری‌ها ارئه دهیم. روند کار اینگونه است که با اطلاعاتی که افراد از خود در این اپ می‌گذارند راهکارها و توصیه‌های مناسبی با زبانی شیوا و سلیس به آن‌ها داده می‌شود.
 
البته برخی پزشکان شاید حق داشته باشند که در این زمینه همکاری نکنند؛ چراکه به قدری اطلاعات با سوگیری‌های غلط در فضای اینترنتی منتشر شده است که بار روانی منفی را به وجود آورده است؛ به‌گونه‌ای که حتی از لحاظ مالی هم به بیمار و دولت هم آسیب می‌رسانند. چراکه اغلب بیماران با خواندن همین مطالب غلط و به علت ترسی که دارند اصرار به انجام برخی معاینات پرهزینه دارند.
 
تالیفات برای عموم می‌تواند نکته قابل بحثی باشد اصولا یک کتابی که برای مردم نوشته می‌شود باید از فیلتر دقیقی عبور کرده باشد حال ارزیابی شما از کتاب‌هایی که بار اطلاعات عمومی برای مردم دارند چیست؟ چند درصد کتاب‌ها محتوای قابل اطمینانی دارند؟
شکری: باید بگوییم محتوای پزشکی برای عموم مردم بیش از هر چیزی در فضای مجازی و اپلیکیشن‌ها بیشتر رواج داده شده است تا کتاب و انتخاب اول مردم در این زمینه کتاب نیست. مردم هر چیزی که راحت‌تر به آن دسترسی داشته باشند را مطالعه می‌کنند.
 
ترسلی: درباره تالیف کتاب و محتوای پزشکی برای عموم مردم باید بگویم اغلب کتاب‌هایی که تاکنون منتشر شده‌اند با شکست مواجه شده‌اند.
 
 از دیگر بحث‌های مطرح اقبال قابل توجه کتاب‌های طب سنتی در مقابل کتاب‌های پزشکی مدرن است ارزیابی شما از این حوزه چیست و چه برداشتی از این روند دارید؟ چرا فروش کتاب‌های طب سنتی گاهی تا چند برابر کتاب‌های پزشکی مدرن است؟
پاشایی زانوس: طب سنتی و مدرن هیچگاه یکدیگر را نقض نمی‌کنند. اغلب پزشکان مدرن خواهان پژوهش و یافته‌هایی قابل اطمینانی هستند نه آنکه تنها بر اساس یافته‌های نسبی بیان شود. برای مثال اگر دارویی را تجویز می‌کنند تحقیقات همه‌جانبه و زیادی در باب آن انجام داده باشند. کتاب‌هایی که در پزشکی مدرن وجود دارد و منبع اصلی به شمار می‌روند بر اساس یافته‌های دقیقی تالیف شده‌اند.
 
ترسلی: به عقیده من تقابلی میان طب سنتی با پزشکی مدرن وجود ندارد. در بسیاری از کشورها دوره‌های تخصصی ویژه‌ای برای آن در نظر می‌گیرند و عنوان طب طبیعی دارد. در حقیقت طب‌سنتی یا طب طبیعی پایه‌های اصلی طب مدرن را شکل داده‌اند. اساس داروهایی که در پزشکی مدرن تجویز می‌شود از کتاب‌هایی است که دانشمندان پیشین در طب‌طبیعی تجویز می‌کردند. از پزشکی مدرن باید به عنوان تکامل‌یافته طب سنتی یاد کرد نه علمی که روبه روی آن قرار دارد. هر علمی جایگاه خود را دارد ما نمی‌توانیم طب‌سنتی را رد کنیم. در تمام عمر بشر با این گیاهان معالجه شده است. چیزی که باید از این علم جدا شود رمالی و خرافات است. متاسفانه برخی افراد با توجه به پیشرفت چشمگیر بشر به خرافات گذشته اعتقاد دارند. در این مورد ما باید آموزش دهیم که در حوزه طب‌سنتی بدون راهنما عمل نکنید. درواقع این علم نسبت به پزشکی مدرن به تحقیقات و پژوهش‌های بسیاری نیاز دارد.

 در انتها می‌خواهیم کمی هم درباره کتابی که به تازگی ترجمه کردید بگویید که در سی‌وششمین دوره جشنواره جایزه کتاب سال برگزیده شد.
پاشایی‌زانوس: نسخه اصلی این اثر یکی از منابع مهم در پزشکی عمومی به ویژه معاینات بالینی است که سال‌ها قبل ترجمه‌ای از آن در بازار کتاب وجود داشت. زمانی که که متن اصلی کتاب را خواندیم، متوجه شدیم چندان رسم امانتداری در نسخه ترجمه‌ای آن رعایت نشده است. روند محتوایی کتاب اینگونه است که در ابتدا سیستم‌های مختلف بدن را تشریح می‌کند و بعد شیوع بیماری‌ها را شرح می‌دهد. روش‌های غربالگری سیستم‌های توضیحاتی است که خوانندگان در قسمت‌های بعدی کتاب می‌خوانند. در قسمت‎های بعدی معاینات سیستم‌های مختلف و روش معاینه را شرح می‌دهد.
 
سلیمانی‌شکوه: یکی از مواردی که باعث شد به ترجمه این اثر بپردازیم و برای ما اهمیت داشت این بود که کتاب جزو آثار کاربردی برای دانشجویان پزشکی است و هر دانشجویی در کل دوره پزشکی به اطلاعات اینچنینی نیاز خواهد داشت و ترجمه‌هایی که از این کتاب را به فارسی برگردانده بودند در برخی اصطلاحات علمی اشتباهاتی صورت گرفته بود. در علم پزشکی صلاح نیست که هر اصطلاحی به فارسی برگردانده شود. درواقع در کتاب‌های پزشکی که برای دانشجویان ترجمه یا تالیف می‌شود باید اصطلاحاتی که از قبل بوده به کاربرده شود چراکه این کتاب‌ها قرار نیست عموم مردم آن‌ها را بفهمند و اگر اصطلاح همیشگی در کتاب‌ها نباشد خواندن آن‌ها انرژی زیادی را می‌گیرد. درکل لازم نیست که همه چیز فارسی شود. وقتی تمام دنیا یک چیزی را می‌گویند و یک اصطلاح واحد را به کار می‌برند. چرا ما باید این اصطلاحات را فارسی کنیم برخی کلمات در علم پزشکی به قدری خاص هستند که اگر بخواهید به هر زبان دیگری ترجمه کنید باید چند جمله برای تعریف آن به کار ببرید. این کتاب هم به نوعی ایرانیزه شده است و هم اصالت متن اصلی حفظ شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها