اکثریت نویسندگان حاضر در فهرست آتیه داستان ایرانی حائز جوایز متعددی در جشنوارههای مختلف ادبی بودهاند.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جایزه جلال آلاحمد، امسال انتخاب برگزیدگان بخش ویژه خود را به رایگیری عمومی گذاشته است. در ایران برای نخستین بار است که مخاطبان ادبیات داستانی میتوانند خودشان برگزیدگان یک جایزه ادبی را انتخاب کنند. در رایگیری اینترنتی بخش ویژه جایزه جلال که به مناسبت چهل سالگی انقلاب اسلامی و با عنوان «آتیه داستان ایرانی» انجام میشود، 20 نویسنده زیر 40 سال معرفی شدهاند که هر کدام حداقل یک اثر با هویت ملی، دینی و انقلابی نوشتهاند. در این گزارش به سوابق ادبی، جوایز اخذشده و آثار منتشر شده از این نویسندگان پرداختهایم.
ابراهیم اکبریدیزگاه نفر اول این فهرست است که بر اساس حروف الفبا تنظیم شده است؛ دیزگاه متولد 1359 و داستاننویس، شاعر و پژوهشگر است. دیزگاه هماکنون در مدرسه اسلامی هنر قم تدریس میکند. در سالهای 1391 تا 1394 دبیر انجمن داستان طلاب کشور بود. «رمان برکت» اکبری دیزگاه توانست نامزد نهمین جایزه ادبی جلال احمد و شانزدهمین دوره جایزه شهید حبیب غنیپور شود. او دبیر جشنواره خاطرهنگاری و داستان اشراق هم بوده است. دیزگاه در هر دو حوزه شعر و داستان دارای آثاری است. «بلبل و بلدزر عاشق»، « من آسمان ندارم» و «ماه ولگرد» از دفترهای شعر او هستند و در زمینه ادبیات داستانی هم رمانها و مجموعه داستانهایی انگاشته است. رمان تاریخی «شاهکشی» مشهورترین اثر اوست. «دستهایش خونین، چشمهایش گریان» و «خرده روایتهایی در باب چشم» از جمله مجموعه داستانهای او هستند. «طرح مبانی خوانش دینی» نیز از آثاری است که این نویسنده پرکار در رزومه نقد ادبی خود دارد و در دست انتشار است. دیزگاه تجربه نوشتن نقد کتاب برای مطبوعات را نیز دارد.
سید احمد بطحایی: این نویسنده از طلاب داستاننویس است. رمان «هر صبح میمیریم» او به مفهوم عشق، گناه، عقوبت و رستگاری انسان پرداخته و اثر دیگرش «سی و ده» چهل روایت داستانی از یک مبلّغ مذهبی است. بطحایی دبیری دومین جشنواره بین المللی داستان و خاطره طلاب (اشراق) را هم برعهده داشته است.
محمدعلی جعفری: این نویسنده 31ساله یزدی نویسندگی را از سال ۱۳۸۷ شروع کرده و داستانهای متعددی بر اساس زندگی شهدا نوشته است که از آن جمله میتوان به «قصه دلبری» بر اساس زندگی شهید محمدحسین محمدخانی یا «پل حاجینصری» بر اساس زندگی شهید حسنعلی یاوری اشاره کرد. داستان «سربلند» بر اساس زندگی شهید محسن حججی، آخرین نمونه آثار او با اینگونه مضامین است. مجموعه داستان «شغل شریف» و رمان عاشقانه و طنزآمیز «خانی مغایرت» از دیگر آثار محمدعلی جعفری است.
محمداسماعیل حاجیعلیان: این نویسنده نیز یکی از پرکارترین نویسندگان حاضر در این فهرست است. داستانهای او در جوایزی نظیر چهارمین دوره جایزه ادبی یوسف، هفتمین دوره جایزه ادبی اصفهان، جشنواره ملی داستان کوتاه رضوی «کبوتر حرم» و ... برگزیده شدهاند. به علاوه رمان «ایوار» او در ششمین جشنواره داستان انقلاب و رمان «بیداری» او در نهمین جشنواره داستان انقلاب انتخاب شدند. ویژگی خاص «ایوار» استفاده از زبان عامیانه و اصطلاحات سنگسری است. این داستان با محوریت حادثههای انقلابی در استان سمنان و به زیر کشیدن مجسمه محمدرضا پهلوی در ۸ بهمن ۱۳۵۷ توسط چند نوجوان سمنانی نوشته شده است. «اپرای مردان سبیلاستالینی»، «نیستدرجهان» و «چهارزن» از دیگر آثار اوست که ماهیتی اجتماعی و سیاسی دارند.
هادی حکیمیان: از دیگر نویسندگان یزدی حاضر در این فهرست است و به لحاظ برگزیده شدن در جوایز مختلف ادبی رتبه قابلقبولی در این فهرست دارد. حکیمیان در نهمین جشنواره داستان انقلاب موفق شد یک رکورد ویژه به ثبت برساند و در هر دو بخش رمان کودک و بزرگسال برگزیده شود. رمان «کُشته خانه» او برگزیده بخش بزرگسال شد و «باغ خرمالو» جایزه ویژه بخش کودک و نوجوان را از آن خود کرد. همچنین «باغ خرمالو» در شانزدهمین دوره جایزه قلم زرین هم به عنوان اثر تقدیری انتخاب شد. رمان «گل انارها را باد میبرد» او هم در بخش کودک ششمین دورۀ جایزه حبیب غنیپور برگزیده شد. دیگر رمان مطرح حکیمیان یعنی «برج قحطی» همزمان نامزد نهمین جایزه ادبی جلال آلاحمد و شانزدهمین جایزه شهید حبیب غنیپور شد. منتقدان هادی حکیمیان را یک نویسنده بومی میدانند.
مصطفی رضایی: جوانترین نویسنده این فهرست است. این مهندس الکترونیک دو رتبه کشوری در مسابقات آزاد رباتیک تهران دارد که برای نوشتن رمان به کمکاش آمده و توانسته رمان علمی-تخیلی «زایو» را بنویسد. این رمان داستانی در ایران 1420 را روایت میکند، ماجرای کشف ویروس مرگباری به نام زایو که سلاح میکروبی صهیونیستها است. «زایو» با استقبال خوبی مواجه شده و از سال 1395 تاکنون 9 نوبت تجدید چاپ شده است. مصطفی رضایی برگزیده هفتمین دوره جایزه ادبی یوسف (داستانهای کوتاه دفاع مقدس) با داستان کوتاهی به نام «شکارچی نفس» است.
محمدعلی رکنی: از دیگر برگزیدگان جایزه شهید غنیپور است. رکنی متولد سیرجان است و دانشآموخته حوزه علمیه قم و در کنار آن کارشناس ارشد ادبیات نمایشی هم هست. داستانکوتاه «ردی روی برف» او برگزیده دومین دوره جشنواره خاتم شد که این داستان همراه با چند داستان کوتاه دیگر درباره پیامبر اسلام(ص) در کتاب «یک لبخند بیانتها» منتشر شده است.
رمان «سنگی که نیفتاد» او مشهورترین اثرش است که در هفدهمین دوره جایزه شهید حبیب غنیپور به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب شد. این رمان ماجرای مردی را روایت میکند که بعد از مرگ همسرش ایمان خود را از دست میدهد و با این شک دست و پنجه نرم میکند.
محمد رودگر: رودگر از جمله نویسندگانی است که معتقد است در حال حاضر چیزی به نام «رمان انقلاب» نداریم. او در مصاحبهای که با شهرستان ادب داشته، لازمه رسیدن به رمان انقلاب را داشتن مکتبی با مختصات خاص خود برای هنر انقلابی و دینی برشمرده است. این نویسنده قمی با داشتن دو رمان در حوزه انقلاب توانسته در این فهرست جای بگیرد. یکی «دیلمزاد» که با استفاده از واقعه ۱۳۶۰ آمل و حمله چریکهای مارکسیست به این شهر و مقاومت مردم شهر نوشته شده. دیگری «دخیل» هفتم که داستانی عاشقانه را در بستر حوادث تاریخی پیش از انقلاب تا دوران معاصر روایت میکند.
«دیلمزاد» برگزیده سیزدهمین دوره کتاب دفاع مقدس و «دخیل هفتم» برگزیده هفتمین جشنواره داستان انقلاب است.
محمد سرشار: از مدیران فرهنگی حاضر در فهرست است و سابقا مسئولیت حوزه هنری کودک و نوجوان را برعهده داشته و در حال حاضر مدیر شبکه تلویزیونی پویاست. ورود او به دنیای داستاننویسی با انتشار مجموعه داستان «توتفرنگیهای روی دیوار» در سال 1385 بود، مجموعهای که برخی از داستانهایش در هشتمین و نهمین کنگره یادواره شهدای دانشجوی بسیجی مورد تقدیر قرار گرفته. مجموعه داستان «زنها همه مثل هماند» و رمان «رستاخیز عاشقی» دیگر آثار او هستند.
سیدعلی شجاعی: از نویسندگانی است که جایزه بینالمللی هم در کارنامه خود دارد. این مهندس صنایع هم دارای آثاری در زمینه دین و مذهب است هم کودک و نوجوان. رمان «به بلندای آن ردا» در هشتمین جشنواره کتاب سال رضوی برگزیده شد و برای رمان «فصل شیدایی لیلاها» در جشنواره ملی جوان ایرانی مورد تقدیر قرار گرفت. داستانهای کودک او به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند؛ «اگر آدمبرفیها آب نشوند» به زبانهای فرانسوی، آلمانی، روسی و کرهای ترجمه شده و توانست منتخب سیزدهمین فستیوال بینالمللی ادبی برلین شود.
محمدرضا شرفی خبوشان: از شناختهشدهترین نویسندگان این فهرست است. «بیکتابی» معروفترین اثر اوست که در دهمین دوره جایزه جلال آلاحمد تقدیر شد و توانست برگزیده سیوپنجمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شود. این اثر در هفدهمین جایزه شهید حبیب غنیپور هم مورد تقدیر قرار گرفت. آثار شرفی خبوشان، در چهارمین و دهمین دوره جشنواره داستان انقلاب هم توانسته برگزیده شود. اما این موفقیتها فقط شامل «بیکتابی» نمیشود و رمان «عاشقی به سبک ونگوگ» او هم نامزد جوایز ادبی متعدد بود. همچنین مجموعه داستان «بالای سر آبها»ی او برگزیده سیزدهمین جشنواره کتاب سال دفاع مقدس شد. شرفی خبوشان در کنار نوشتن به سرودن شعر هم میپردازد و دارای سه مجموعه شعر نیز هست.
آرش صادقبیگی: این نویسنده هم جزو کسانی است که در مسابقات و جشنوارههای ادبی بسیاری برگزیده شدهاند. تنها اثر منتشر شده او مجموعه داستان «بازار خوبان» است که توانست در نهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد و کتاب سال جمهوری اسلامی ایران تقدیر شود. صادق بیگی سردبیری مجله داستان را سابقا برعهده داشت و هماکنون عضو تحریریه فصلنامه سان است که قرار است بهزودی منتشر شود. او در کنار نوشتن داستان کوتاه، فیلمنامهنویسی هم میکند.
کسب جایزه جشنواره ادبی بوشهر، رتبه دوم جایزه داستان تهران، تقدیری جایزه ادبی اصفهان، برگزیده جشنواره داستانهای ایرانی و برگزیده دوسالانه ادبی دانشجویان بخشی دیگر از کارنامه ادبی اوست.
محمد طلوعی: از نویسندگانی است که دانشآموخته سینماست و علاوه بر داستاننویسی، فعالیت مطبوعاتی قابلتوجهی هم داشته و دارد. اولین رمانش، «قربانی باد موافق» برنده پنجمین جایزه ادبی «واو» و نامزد هشتمین جایزه کتاب سال شهید حبیب غنیپور شد.
در اردیبهشت ۱۳۹۵ به عنوان یکی از برگزیدگان نخستین دوره جایزه ادبی «چهل» انتخاب شد. از جوایز بینالمللی او میتوان به جایزه بهترین فیلمنامه از شانزدهمین جشنواره فیلم شانگهای در سال ۲۰۱۳ اشاره کرد. مجموعه داستان «تربیتهای پدر» او در حال و هوای انقلاب اسلامی میگذرد. برخی از داستانهای کوتاه او به زبان ایتالیایی ترجمه شده است و آخرین اثر منتشرشده او مجموعه داستان «هفت گنبد» است.
الهام فلاح: از معدود نویسندگان زن حاضر در این فهرست است. فلاح نویسنده پرکاری است و رمانهای اجتماعی و تا حدی عاشقانه زیادی نوشته است. «همه دختران دریا»، «زمستان با طعم آلبالو» و «کشور چهاردهم» از جمله این آثار است. از آثار قابل تامل الهام فلاح «خونمردگی» است که توانست در هفتمین دوره جایزه ادبی پروین اعتصامی برگزیده شود. این رمان تنها رمان الهام فلاح درباره جنگ و دفاع مقدس است. «به من نگاه کن» آخرین اثری است که از او منتشر شده و درباره کودکان اوتیسم است. فلاح رمانی هم به نام «نفرین گربه» در حوزه کودک و نوجوان با نشر هوپا منتشر کرده است.
سارا عرفانی: از نویسندگانی است که مسئولیتهای زیادی در برگزاری جوایز ادبی و همچنین انتشارات دارد. از جمله دبیر برگزاری جلسات داستانخوانی سرای اهل قلم، مسئول و مدرس کارگاه داستاننویسی سایت لوح، دبیر سرویس داستان سایت لوح به مدت پنج سال، سردبیر سه دوره جایزه ادبی داستان لوح، جشنواره داستان کوتاه کوتاه هفت سین، جشنواره داستان کوتاه کوتاه روح خدا، اشکواره داستان های کوتاه کوتاه عاشورایی، سردبیر سایت مادربانو، کارشناس کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و انتشارات سورهمهر و دبیر علمی بخش داستان چهاردهمین جشنواره شعر و داستان جوان سوره. عرفانی برگزیده جوایز مختلفی نیز هست و او هم در میان نویسندگان برگزیده این فهرست به لحاظ موفقیت در جشنوارههای مختلف قرار میگیرد؛
رتبه اول جشنواره سراسری بانوی فرهنگ در سال ۸۵ به عنوان نویسنده جوان به خاطر کتاب لبخند مسیح، نامزد دریافت جایزه جشنواره حبیب غنیپور به خاطر کتاب لبخند مسیح، نامزد دریافت جایزه جشنواره حبیب غنیپور به خاطر کتاب لبخند مسیح، نامزد دریافت جایزه کتاب سال پروین اعتصامی به خاطر کتاب لبخند مسیح، نامزد دریافت جایزه کتاب سال شهید حبیب غنی پور به خاطر کتاب هدیه ولنتاین، برگزیده جشنواره رضوی در سال ۹۴ به خاطر کتاب «پنجشنبه فیروزهای» و برگزیده جایزه کتاب سال شهید حبیب غنیپور در سال ۹۴ به خاطر کتاب «پنجشنبه فیروزهای» از جمله این موفقیتهاست.
علی غبیشاوی: از دیگر رماننویسانی است که جامه روحانیت به تن دارد و از طلاب حوزه بوده است. رمان «بیمترسک» اثر این نویسنده حوزوی است. از نکات مهم این رمان تسلط نویسنده بر زندگی عشیرههاست. در «بیمترسک» تجربه زیستی بسیار متفاوتی بیان میشود. نوشتن از یک تجربه جمعی، از یک حوزه عمومی و از شکوفایی تا زوال آن بسیار خوب در این داستان اجرا شده است. غبیشاوی یک روایت خواندنی از عزاداری محرم هم در کتاب «کآشوب» دارد که سال 1396 از سوی انتشارات اطراف منتشر شد.
مهدی کرد فیروزجایی: او هم از طلاب علوم دینی است. سال 1393 رمان «به هم رسیدن در میانسی» او در بخش رمان نوجوان هفتمین جشنواره داستان انقلاب توانست رتبه دوم را به دست بیاورد. این اثر که فضای بومی دارد و در آن از آداب و رسوم و آیینهای سنتی، مثل قرقشکنی، کشتی سنتی مازندرانیها و ... هم استفاده شده، در جشنواره اشراق هم برگزیده شد. رمانهای «گرگهای تیمور قلعه» و «افعیکشی» از دیگر آثار اویند که مضمامینی اجتماعی دارند.
حسامالدین مطهری: از دیگر نویسندگان این فهرست است که به طور مستمر در زمینه فرهنگ و هنر روزنامهنگاری کاغذی، آنلاین و تصویری فعالیت داشته است. مطهری نخستین کتابش «کلت۴۵» را در ۲۴ سالگی نوشت؛ رمانی درباره زندگی یک خانواده ایرانی در فاصله سالهای پنجاه تا شصت که در جریان انقلاب اسلامی اعضای خانواده به ایدئولوژی سیاسی گروههای مختلف سرمیسپارند. دیگر رمان منتشرشده او «تذکره اندوهگینان» نام دارد و «درخت بِه» هم مجموعه بیست داستان کوتاه است.
سید میثم موسویان: او هم نویسنده پرکاری است که در جشنوارههای مختلف برگزیده یا تقدیر شده. از جمله رمان «میوههای رسیده» او، برگزیده سومین جشنواره داستان انقلاب، رتبه سوم نهمین دوره انتخاب کتاب سال سپاه پاسداران و نامزد دوازدهمین جشنواره شهید حبیب غنیپور شد. یکی از داستانهای مجموعه «تفنگمو زمین نذار» او با سوژه شهدای غواص است.
مهدی نورمحمدزاده: آخرین نویسنده این فهرست به لحاظ الفبایی است. این مهندس مخابرات برای داستان «عشق روزهای آپولو» برگزیده پنجمین جشنواره داستان انقلاب در بخش داستان کوتاه شد. این داستان در مجموعه «نعلینهای آلبالویی» چاپ شده. مجموعه داستان «بحران عروسکی» او شامل هفت داستان کوتاه با مضامین مختلف؛ از دفاع مقدس تا مضامین روز اجتماعی است. مجموعه داستانک «خردل خر است» هم تماما به داستانیهایی با درونمایه دفاع مقدس پرداخته. این کتاب در هفدهمین جایزه کتاب سال دفاع مقدس مورد تقدیر قرار گرفت.
بیایید یک آزمایش انجام دهیم، از همان آزمایش ها یا تحقیقاتی که محققان علوم اجتماعی و ارتباطات بسیار به آن علاقمندند. تعدادی از مجلات روشنفکری و ادبی و فرهنگی از چهار دههی قبل تا امروز را انتخاب کنیم و در آرشیوِ آن ها بگردیم و اسامی شخصیت هایی که از یا درباره آن ها مطلب نوشته شده یا با آن ها مصاحبه ای انجام شده است را استخراج کنیم. قول می دهم که به فهرست کم و بیش یکسانی دست خواهیم یافت. همین فهرست، با کم و بیش هایی، در مجلات و وبسایت ها ی این باند غیر روشنفکر تکرار می شود. ماجرا حتی تا آن جا بالا گرفته است که چنان هاله تقدسی در اطراف برخی از این شخصیت ها شکل گرفته است که به اصطلاح بر دامن کبریاییشان ننشیند گردی و اگر کسی جسارت کند و خدای ناکرده تشکیکی در بزرگی و عظمت و «جهانی بودنِ» امثال وارد کند و به اصطلاح اهل مدرسه در این باب شبهه ای بیفکند، ارکانِ کرسی به لرزه می افتد و سیل حرف های در گوشی به راه می افتد که من آنم که رستم بود پهلوان و تو که باشی که به «ولی فقیه ادبیات ایران» در جهان اندیشه هم همین است، فقط این جا برخی مریدانی دارند که این کار را برایشان انجام دهد و هم خودشان این مهم را به عهده گرفته اند و فحش نثار این و آن می کنند. اما آیا تمام توانِ فرهنگ ایران همین است؟ ما بزرگانی داریم که هیچ کس به آنها در این مجلات و وبسایت ها نمی پردازد؛ یا دهها متفکری که از رانت دوستان رسانهای برخوردار نیستند و شلوغکاری رسانهای نیز نمیکنند و کسی آنها را نمیشناسد. حتی اسم درکردههای غیرسیاسی هم همین وضع را دارند. و هیچ کس به سراغِ جوانانی که در بهترین دانشگاه های جهان فلسفه خوانده اند یا می خوانند و در بهترین مجلات جهان مقالاتی دارند و نامشان در ردیفِ بزرگ ترین نام های فلسفه در جهان انگلیسی، آلمانی یا فرانسه زبان می آید نمی رود تا مثلاً با آن ها مصاحبه ای کند یا از آن ها یادداشتی بگیرد یا حداقل آثار آن ها را به زبان فارسی هم معرفی کند. باید باهمین نام های بی بضاعت ودولتی در حد و اندازه خودشان رفتارکردد، در اغلب اوقات رسانههای ایرانی آنها را به عنوان غولهایی بزرگ در ادبیات و اندیشه معرفی میکنند که گویا قلههای این عوالم را فتح کردهاند و عالم بیرون از ایران با توطئههای معمول نمیگذارند آنها شناخته شوند و ثانیاً، حالا که بحث کنار رفتن بازنشستگان مطرح است و قرار است در جهان سیاست و مدیریت معمرین جای خود را به جوان ها بدهند با همان منطق که ظاهرا همه پذیرفتهاند و در حال اجرای آن هستند بد نیست در مجلات و صفحات ادبیات و اندیشه و تجسمی و تئاتر هم برخی نام ها بازنشسته شوند و جای خود را به جوان تر ها و احتمالاً صاحب صلاحیت ها بدهند. بنده خود به خاطر سابقه و تجربه ای که، البته به قول قدما از غم نان و نه از عشق و علاقه، در مطبوعات دارم می دانم و به شما هم می گویم که تکرار این اسامی تنها از سر عادت و بعضا تنبلی است؛ وگرنه نام هایی که در بالا ذکر کردم، بسیاری شان، سال ها و بلکه دهه ها است کار یا ایده جدیدی نداشته اند، اما کسانی، بسیار جوان تر و صاحب صلاحیت تر، آثار و کتاب ها و مقالات بسیار در این سال ها منتشر کرده اند و هیچ توجهی به آن ها نشده است. به ویژه شهرستانیهایی که راهی به تهران نداشتهاند و سالهاست در حال کار جدی در این دو حوزه هستند و کسی آنها را نمیشناسد. ظاهرا این خاصیت رسانههای جدید در دوران جدید ماست؛ البته با دوزی کمتر همین مسئله درباره شخصیت های خارجی هم صادق است. مثلاً در ادبیات، امثال موراکامی و جولین بارنز در گعده های روشنفکری حسابی گل کرده اند، اما هیچ کس نامی از، مثلاً، علی اسمیت و جاناتان فرنزن نشنیده است. یا در جهان فلسفه، شومن هایی مانند ژیژک و بدیو حسابی در ایران مشهور شده اند، اما کسی امثال جری کوئن را نمی شناسد که اتفاقاً فیلسوف چپ گرای بسیار محترمی است و اگر کسی به دنبال چپ گرایی بود، می توانست به جای آن ها به سراغِ او برود. این البته فقط در باب کسانی که نباید مشهور می شدند صادق نیست، مثلاً فیلسوف درخشانی مثل جان رالز به درستی در ایران و فضای فکری فارسی زبان مشهور است، اما هیچ کس از آثار سیاسی نوزیک چیزی نشنیده است که در اصالت و اهمیت در فلسفه سیاسی چیزی کم از رالز ندارد.