سه‌شنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۳
فراست: اولین دغدغه این کتاب هویت است

قاسمعلی فراست در نشست نقد و بررسی کتاب «دختر لوتی»، بیان کرد: به‌نظر من اولین دغدغه این کتاب هویت است و جنگ در پس‌زمینه بسیار خوب از سوی نویسنده مطرح شده است، به‌طوری‌که خواننده احساس می‌کند، جنگ مساله اصلی رمان است، در حالی‌که موضوع اصلی کتاب جستجوی هویت بوده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نخستین نشست از سلسله نشست‌های «سه‌شنبه‌های کتاب» به نقد و بررسی کتاب «دختر لوتی» اثر شهریار عباسی، برنده هشتمین دوره جایزه ادبی جلال در بخش رمان و برنده هفدهمین دوره جایزه ادبی کتاب سال دفاع‌مقدس اختصاص داشت. این نشست امروز سه‌شنبه (12 تیرماه) با حضور نویسنده کتاب، قاسمعلی فراست به‌عنوان منتقد و ساسان والی‌زاده، نویسنده و معاون فرهنگی و هنری موزه انقلاب اسلامی و دفاع‌مقدس در سالن فرماندهان این موزه برگزار شد.
 
 والی‌زاده در این نشست گفت: شهریار عباسی نویسنده‌ای متفاوت از نظر زبان، بیان و رویکرد به ادبیات دفاع‌مقدس است. برخی«دختر لوتی» را یک اثر ضدجنگ برشمرده‌اند، منتقدینی که قائل به چنین دیدگاهی هستند براساس برخی از مولفه‌های موجود در داستان این اعتقاد را دارند. پرسشگری لازمه هر انسان آگاهی است، اما روشنفکر طلب‌کار فقط ایرادی را مطرح می‌کند و از کنار آن می‌گذرد، ولی روشنفکر صاحب‌کار خود را در بطن کار می‌بیند و اگر سئوالی ایجاد می‌کند به دنبال پاسخ آن نیز هست. این مسأله درباره این کتاب نیز مصداق دارد.
 
وی افزود: یکی از شاخصه‌های خوب کتاب این است که مولف در جایگاه یک روشنفکر مسئول در بسیاری موارد تشکیک ایجاد کرده و در رده‌های دلپذیری از این مسئله را در کتاب می‌بینیم. به نوعی قهرمان‌های داستان خودشان پاسخ یکدیگر را می‌دهند. عباسی به دور از نگاه تک‌ساحتی به افراد جامعه، چالش‌هایی را مطرح می‌کند. نامگذاری‌های کتاب نیز عالمانه صورت گرفته است. همچنین این داستان آشکارا رگه‌هایی از داستان گوتیک را داراست؛ یعنی عشق را مطرح کرده و در کنار آن فضاهای ذهنی وحشت را نیز بیان می‌کند.
 
معاون فرهنگی و هنری موزه انقلاب اسلامی و دفاع‌مقدس، تصریح کرد: مهم‌ترین ویژگی این داستان، برگشت به هویت و جوهره فرد است. به‌رغم روال خطی داستان، اما برخی عناصر پست‌مدرنیسم مانند عدم قطعیت و برگشت به سنت را در آن می‌بینیم. بهره قوی از زاد‌بوم یکی از شاخصه‌های یک نویسنده موفق است که شهریار عباسی در داستان خود به شکل اعلا از آن بهره برده است. پرسشگری عالمانه و پاسخ‌های ظریفی که به برخی فراز و نشیب‌های فضای جنگ داده شده، این داستان را به یکی از داستان‌های موفق دفاع‌مقدس تبدیل کرده است.
 
جنگ و انقلاب دو پدیده بسیار مهم در تاریخ معاصر ما هستند

در ادامه شهریار عباسی، نویسنده کتاب گفت: به گمان من کار نویسنده پس از نوشتن کتاب تمام می‌شود و صحبت‌کردن بعد از آن به منزله این است که چیزی را جاگذاشته است و به این دلیل فقط به مولفه‌های داستان جنگ و انقلاب می‌پردازم.
 
وی ادامه داد: جنگ و انقلاب دو پدیده بسیار مهم در تاریخ معاصر ما و همچنین بسیار تاثیرگذار در زندگی امروز و فردای ما هستند، البته نوشتن در این دو حوزه به دلیل وجود برخی نگاه‌های جزمی بسیار سخت بوده و هرکسی در این کار باقی نمی‌ماند. ما خودمان جزئی از این جنگ بوده‌ایم، ولی با جنگ مخالفیم چون هیچ‌گاه جنگ‌طلب نبوده‌ایم. به نوعی نویسنده‌هایی که در این دو حوزه قلم می‌زنند، سرشان درد می‌کند.
 
نویسنده کتاب «دختر لوتی» گفت: فکر می‌کنم جهان ادبیات ما را حتما با ادبیات جنگ خواهد شناخت و ادبیات ایران با ادبیات جنگ جهانی خواهد شد.
 
عباسی با اشاره به چهار مرحله ادبیات جنگ، اظهار کرد: مرحله نخست ادبیات سلحشورانه بوده که مربوط به همان زمان جنگ است. حس سلحشوری و همدردی و احساسی که در آن زمان وجود داشت، موجب تولید ادبیاتی شده که ماحصل همان نگاه و فضا است. رمان درخشان «زمین سوخته» اثر احمد محمود نمونه بارز ادبیات آن دوره است. وقتی زمانی از جنگ می‌گذارد با نوع دیگری از ادبیات که به تعبیر من ادبیات دردمندانه است، روبه‌رو می‌شویم. در ادامه و با گذشت یک یا دو دهه از جنگ، نوعی نگاه دیگر به ادبیات شکل می‌گیرد که تعبیر من از آن، ادبیات نقادانه است؛ البته این فقط مربوط به حوزه داستان نیست. اعتقاد دارم از اتفاقات تاریخی حداقل باید 30 سال بگذرد تا نگاه عاقلانه‌تری به آن‌ها داشته باشیم.
 
وی با اشاره به مرحله چهارم ادبیات افزود: در مرحله ادبیات عاقلانه نگاه سلحشوری، دردمندانه و منتقدانه جای خود را به نگاه عاقلانه می‌دهد. باید از جنگ به اندازه کافی فاصله بگیریم تا ارزش‌های جنگ مشخص شود. این دوره زمانی است که باید درباره جنگ فکر کنیم و بنویسیم، از این به بعد تازه شاهد ادبیات منسجم‌تر و ماندگارتری درباره جنگ خواهیم بود. امیدوارم فضا برای نوشتن درباره این اتفاق مهم فراهم باشد.



ادبیات جنگ مظلوم واقع شده است

قاسمعلی فراست به‌عنوان منتقد این جلسه نیز گفت: به‌نظرم چند چیز در کشور ما مظلوم واقع شده و از آن غافل مانده‌ایم. ادبیات به معنای عام و یکی از زیرمجموعه‌های آن که ادبیات جنگ است یکی از این موارد است. اگر ذره‌ای انصاف نسبت به فداکاری مادرهایی که تنها سرمایه خود را با افتخار به جنگ اهدا می‌کردند و امروز نسل ما نان آن را می‌خوریم و در آن فضا کاسبی می‌کنیم داشته باشیم، برگزاری چنین جلساتی واجب است. قول می‌دهم اگر این جلسات با دغدغه ادبیات جلو برود، ما اهالی این حوزه هرکاری در توانمان باشد انجام می‌دهیم.
 
نویسنده کتاب «نخل‌های بی‌سر» ادامه داد: نقد خود درباره کتاب را از اسم آن شروع می‌کنم. به اعتقاد من اولین چیزی که ما را به خواندن یا نخواندن کتابی علاقه‌مند می‌کند، اسم کتاب است. نام یک کتاب در جذب مخاطب بسیار تاثیرگذار است و به اعتقاد من لوتی‌بودن یک دختر، جذابیت ایجاد می‌کند. مورد بعدی ظاهر کتاب است که مخاطب را جذب می‌کند. چشمان قرمز دخترک ایلیاتی در روی جلد کتاب با متن آن همخوانی دارد، ولی آرایش چشمانش چندان مرتبط نیست. نکته جالب دیگر مربوط به بخش‌های کتاب است؛ همه عنوان‌های بخش‌ها دوسیلابی بوده و به حرف «ر» ختم می‌شود که به بیان نویسنده دوسیلابی بودن عنوان‌ها با توجه به ضرب‌آهنگ کتاب انتخاب شده، ولی ختم شدن به حرف «ر» اتفاقی بوده است.
 
فراست بیان کرد: وقتی کتابی را برای خواندن در دست می‌گیریم، اولین نکته این است که آن کتاب چقدر ما را درگیر می‌کند. البته جدا از درگیرکردن ذهن، باید ما را دلبسته هم بکند و از آن لذت ببریم. وقتی این کتاب را خواندم حس کردم آن درگیری در ابتدای رمان وجود دارد. وقتی نثر کتاب را خواندم بازهم دیدم آن دلبستگی و درگیری ذهنی در متن هم دیده می‌شود. در تعریف کلی می‌توان به این رمان، عنوان رمان خوب را اطلاق کرد.
 
نویسنده کتاب «گلاب خانوم» افزود: به‌نظر من اولین دغدغه این کتاب هویت است و جنگ در پس‌زمینه بسیار خوب از سوی نویسنده مطرح شده است به‌طوری‌که خواننده احساس می‌کند، جنگ مساله اصلی رمان است، در حالی‌که موضوع اصلی کتاب جستجوی هویت بوده است. در شروع رمان هیچ بویی از جنگ احساس نمی‌کنیم که این یک نقطه مثبت است. از بس که در معرفی جنگ بد عمل کرده‌ایم، اگر جوانان امروز ببینند کتابی درباره جنگ است، بالای 40 درصد کتاب را زمین می‌گذارند. نویسنده این کتاب بدون اینکه اسمی از جنگ ببرد، زندگی‌ای را مطرح می‌کند که خواننده را دلبسته کرده و وقتی درگیر زندگی آدم‌های داستان می‌شویم، کم‌کم جنگ برای ما اهمیت پیدا می‌کند و نمی‌توان آن را رها کرد.
 
وی گفت: بعد از عملکردهای غلط ما در این حوزه، آن عده از آدم‌هایی که اهل داستان جنگ نیستند، با قلم شیوا و تاثیرگذار نویسندگانی مانند شهریار عباسی، کتاب‌های این حوزه را می‌خوانند. مورد دیگری که نویسنده به زیبایی از عهده آن برآمده، درباره شخصیت‌های داستان است که هرچند نمود فیزیکی ویژه‌ای ندارند، ولی عملکرد و مرام این آدم‌ها بسیار درخشان توصیف شده است. دیالوگ‌های کتاب دارای شخصیت‌پردازی، فرهنگسازی و حتی زیرگفتار هستند. خواننده این‌گونه شخصیت‌پردازی‌ها را می‌پذیرد و رمان را باور می‌کند.
 
فراست درباره فضاسازی‌های این رمان نیز اظهار کرد: تصاویری از سوی نویسنده ترسیم شده که افرادی را که دنیا جنگ را ندیده و تجربه نکرده‌اند به آن فضا می‌برد، ولی این تصاویر با همه زیبایی که دارند به‌نظرم بازهم کم است. تصویرسازی‌های بیشتر می‌توانست به زنده‌تر کردن و دلنشین‌تر کردن رمان کمک کند. همچنین درباره زبان داستان نیز باید گفت با همه زیبایی‌ها ولی در مواردی می‌توانست با توجه بیشتر به گویش‌های بومی به جذابیت بیشتر داستان کمک کند. اسم‌های شخصیت‌ها نیز بسیار زیبا و دلنشین انتخاب شده، اما این سوال پیش می‌آید که آیا یک پدر ایلیاتی و بی‌سواد می‌تواند چنین اسم‌هایی را برای فرزندانش انتخاب کند؟
 
این نویسنده پیشکسوت حوزه انقلاب و دفاع‌مقدس ادامه داد: فرق نویسنده معمولی و حرفه‌ای در زیرگفتار مشخص می‌شود. نویسنده حرفه‌ای ضمن پرداختن به گفتار، به‌صورت هوشمندانه از زیرگفتار هم بهره می‌گیرد. برخی دیالوگ‌های این کتاب چندوجهی و دارای زیرگفتار است. همچنین نثر کتاب نیز پاکیزه، زیبا و دلنشین است.
 
فراست در پایان گفت: واقعا جای اینگونه گفت‌وگوها درباره ادبیات و به‌ویژه ادبیات دفاع‌مقدس بسیار خالی است و امیدواریم این جلسات صادقانه استمرار داشته باشد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط