سه‌شنبه ۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۱
مهدوی‌راد: در قرآن تعبیری به نام اعجاز یا معجزه نداریم

محمدعلی مهدوی‌راد در نشست «بازاندیشی در اعجاز و تحدی قرآن»، گفت: متکلمان اسلامی از نیمه دوم قرن سوم به دلیل مشکلاتی که در فضای جامعه اسلامی به‌وجود آمد این بحث را مطرح کردند، در حالی‌که در قرآن تعبیری به نام اعجاز یا معجزه نداریم. در ادبیات روایی ما هم تا زمان امام محمد باقر (ع) چنین واژه‌ای به‌کار برده نشده و بعد از آن هم خیلی کم است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «بازاندیشی در اعجاز و تحدی قرآن» دوشنبه‌شب (7 خردادماه) با حضور حجت‌الاسلام محمدعلی مهدوی راد، محمدکاظم شاکر و سیدهدایت جلیلی در سالن تشریفات بیست و ششمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن برگزار شد.
 
پیش از شروع این نشست روح‌الله شفیعی، نویسنده کتاب «خاندان پیامبران در کتاب مقدس و قرآن» به معرفی کوتاهی از این اثر پرداخت. وی گفت: این کتاب متن چاپ شده پایان‌نامه کارشناسی ارشد من بوده که سعی کرده‌ام در آن مفاهیمی که پشت پرده تفکر شیعه قرار داشتند را بازمفصل‌بندی کنم.
 
این نویسنده اظهار کرد: سه یا چهار قرن نخست پس از تشیع، سوال‌هایی در ذهن مسلمانان وجود داشته از جمله اینکه درباره تعداد امامان و یا اینکه موضوع انتقال امامت از روی وصایت بر روی چه اصل و اساسی است و یا چرا امام بعدی باید فرزند ذکور ارشد امام قبلی باشد؟ در این کتاب سعی شده با روش پدیدارشناختی به این پرسش‌ها پاسخ داده شود.
 
باب تحدی یا هماوردطلبی را خود قرآن باز کرده است
 
در ادامه محمدعلی مهدوی راد، نویسنده و قرآن‌پژوه با اشاره به تحول و تطور در زمینه اعجاز قرآن، گفت: باب تحدی یا هماوردطلبی را خود قرآن باز کرده و در سوره‌ها و آیات مکی و مدنی این زمینه شکل گرفته است. البته تحدی در آن زمان در بستری شکل گرفت که مشرکان ادعای همانندسازی را داشتند. البته در بین متفکران مسلمان درباره این موضوع اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد که در بین تمام اظهارنظرها به نظر من بهترین نظریه، دیدگاه علامه طباطبایی است.
 
وی ادامه داد: از لحاظ تمدنی می‌توان گفت از نیمه دوم قرن سوم، بحث تحدی به‌صورت جدی آغاز شد. زمینه‌هایی در تمدن اسلامی باعث شد مسئله تحدی به‌صورت مکتوب نیز مطرح شود. در این زمینه کشمکش‌هایی بین مذاهب مختلف به وجود آمد. برخی نیز ورود ترجمه به تمدن اسلامی را از دیگر عوامل شروع بحث‌های جدی در این زمینه می‌دانند. اگر سیر تاریخی را در این زمینه نگاه کنیم، می‌بینیم که در اوایل تحدی به معنی بیان، چینش، سخن و طرح مسأله بوده ولی در ادامه به‌صورت‌های دیگری بروز کرد. تا قرن ششم دقیقا تحدی فقط در حد متن به معنای واژه‌گزینی متن و شناخت ترکیبات آن بود. در قرن ششم غزالی برای نخستین‌بار، بحث اشتمال قرآن را وارد مطالعات قرآنی کرد. این جریان تا قرن 13 ادامه داشت. از قرن 14 این قضیه عمق بیشتری پیدا کرد و مطالعات عمیق‌تری شکل گرفت که از گسترده‌ترین مطالعات در این زمینه می‌توان به کار شیخ محمدحسین آل کاشف الغطاء اشاره کرد.
 
 
نویسنده کتاب «سیر نگارش‌هاى علوم قرآنى»، افزود: هنوز هم شاید بتوان گفت به لحاظ تاملات، دقت و بحث درباره اعجاز، حوزه متن‌شناسی از همه حوزه‌ها مهم‌تر است. البته موضوعاتی همچون وجهه تاریخی آن نیز شاید اهمیت بسیاری داشته باشد. به اعتقاد من در اولین گام باید یک امر مهم صورت گیرد که کتاب‌های در زمینه اعجاز و تحدی از قرن سوم به بعد بررسی و به‌صورت درون‌مایه تحلیل طبقاتی شود.
 
 
مهدوی‌راد در ادامه با اشاره به مساله اعجاز بیانی قرآن، تصریح کرد: اعجاز بیانی شمول دارد. اعجاز بیانی و اعجاز متنی تحدی، به حدیث است نه کلمه. حدیث سخنی است که سروته و پیام دارد و دارای مقدمه و موخره است و یک پیام را در قالبی فرازین عرضه می‌کند. از قرن 14 مطالعات در حوزه تمدن اسلامی در همه ابعاد در حالت انفجار قرار دارد. به لحاظ سمت‌و‌سو، درونمایه‌ها و ژرفای پژوهش، قابل مقایسه با قرن‌های قبل از خود نیست. مطالعات در حوزه تحدی و اعجاز در قرن 14 عمق پیدا می‌کند.
 
 
این قرآن‌پژوه گفت: ما اینجا درباره معجزه و چگونه معجزه‌بودن قرآن می‌خواهیم بحث کنیم. متکلمان اسلامی از نیمه دوم قرن سوم به دلیل مشکلاتی که در فضای جامعه اسلامی به وجود آمد این بحث را مطرح کردند، در حالی‌که در قرآن تعبیری به نام اعجاز یا معجزه نداریم. در ادبیات روایی ما هم تا زمان امام محمد باقر (ع) چنین واژه‌ای به‌کار برده نشده و بعد از آن هم خیلی کم است. اولین‌بار که واژه اعجاز به‌کار برده شد به اواخر قرن چهارم برمی‌گردد. علی‌ابن ربن طبری کتاب بسیار مهمی در زمینه اثبات وحیانی بودن کتاب پیامبر دارد. در کتاب «الدین و الدولة فی اثبات نبوة النبی محمد» واژه معجزه و اعجاز مطلقا به‌کار نرفته است.
 
قرآن با درونمایه‌هایی که دارد، مانندپذیر نیست
 
وی ادامه داد: مهم‌ترین موضوع در زمینه کاربرد تحدی این است که به این نتیجه برسیم قرآن اتصال به وحی دارد و ساخته و پرداخته شخصی به نام محمدبن‌ عبدالله نیست. مهمترین کاری که متکلمان داشته‌اند این بوده که اثبات کنند این کار دست بشر نیست و بشر نمی‌تواند چنین کاری را انجام دهد. قرآن با درونمایه‌هایی که دارد، مانندپذیر نیست. این پذیرفتنی است که پیامبر (ص) درس نخوانده و مکتب هم نرفته است، ولی در زمان 23 نزول قرآن هیچگونه دگرسانی در آن نمی‌بینیم، بلکه چیزهایی از پیامبر (ص) می‌بینیم که از یک ملای درس‌خوانده هم برنمی‌آید.
 
 
نویسنده کتاب «تراث الشیعه القرآنى» افزود: بازاندیشی در اعجاز و تحدی قرآن، راه‌های بررسی بسیاری دارد. یکی از مطالعات بسیار مهم در ادبیات قرآنی، موضوع تکرار است. شاید تکرار از حدود قرن ششم به ادبیات تمدنی قرآنی ما وارد شده است. خداوند در قرآن گفته من آیات را تصریف می‌کنم نه تکرار که نمونه آن هم داستان حضرت موسی (ع) است. مساله دیگر در زمینه وحدت موضوعی سوره‌هاست. محمدتقی شریعتی اولین کسی است که در بین مفسران فارسی‌زبان در این زمینه مطالعاتی انجام داده است. فخر رازی هم می‌گوید همه قرآن مانند یک کلمه است و اگر یکجای سوره را جابجا کنیم، معنای آن دگرگون می‌شود.
 
دبیر علمی جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی، تاکید کرد: اگر بخواهیم در حوزه اعجاز بازشناسی انجام دهیم، مهمترین کار پرداختن به متن یعنی اعجاز بیانی است که راه‌های قابل‌توجهی درباره آن وجود دارد. مترجمان باید متن‌هایی خوب و قابل توجه را در حوزه ادبیات قرآنی ترجمه کنند. در مغرب آثار بسیار خوبی در این زمینه تولید شده که اگر به فارسی برگردانده شود، می‌توانیم در این زمینه بحث‌های زیادی روی آن‌ها انجام دهیم.
 
اعجاز به‌معنای مصطلح، یک بحث قرآنی نیست
 
محمدکاظم شاکر دیگر سخنران این نشست گفت: بحث اعجاز به‌معنای مصطلح، یک بحث قرآنی نیست و شاید تا قرن سوم بحث اسلامی هم نبوده است، ولی این بحث در مسیحیت و دین یهود وجود داشت؛ اینکه معجزه به معنای کار خارق‌العاده در دعوت به معارضه است و تحدی جز ارکان اعجاز است و کسی نمی‌تواند با آن مقابله کند بحث گسترده‌ای است.
 
 
وی افزود: آنچه درباره انبیاء در قرآن داریم این است که پیامبر باید دلیلی بیاورد که مخاطب باور کند او پیامبر است؛ هدف شعبده‌بازی و انجام کار خارق‌العاده نیست. در سوره «حدید» بیان شده که همه پیامبران همراه با بینات آمده‌اند. بینات اعم از خارق‌العاده یا غیرخارق‌العاده‌اند. بینات خارق‌العاده نص قرآن است، ولی لزومی ندارد پیامبری با آوردن خارق‌العاده پیامبری خود را ثابت کند. به نظر من قرآن مطابق آیه 48 سوره «عنکبوت»، الهی‌بودن نبوت پیامبر اسلام را به خوبی ثابت می‌کند. به‌نظر من قرآن ممکن است فوق‌العاده باشد. خارق‌العاده را اگر به معنای فوق‌العاده بگیریم، قرآن خارق‌العاده است.
 
 
این استادتمام دانشگاه علامه طباطبایی، اظهار کرد: طبق نظر علمی، معجزه یعنی چیزی که قانون طبیعت را خَرق کند. سئوال این است که قرآن چه چیزی را خَرق کرده و خارق‌العاده بودن قرآن در چیست، آیا مصادر ادبی دلیل بر اعجاز است و در بخش اعجاز بیانی قرآن کدام قانون را خرق کرده است؟ متن قرآن یک متن فوق‌العاده از نظر ادبی است، ولی خارق‌العاده در بحث مصطلح آن نیست. از ابتدا خارق‌العاده برای قرآن استفاده نمی‌شده است. از قرن سوم شاید فشار زیادی که در مواجهه با یهودیان و مسیحی‌ها روی مسلمانان وجود داشته، باعث شد متکلمان اسلامی در یک نظر تطبیقی بگویند که ما هم معجزه‌ای به نام قرآن داریم؛ در واقع آن‌ها پاسخ را اشتباه دادند.
 
تحدی جزو ذاتیات آیات و قرآن نیست
 
شاکر ادامه داد: در زمینه بحث تحدی هم باید گفت جزو ذاتیات آیات و قرآن نیست. طبق تقسیم‌بندی برخی از متفکران، دوره رسالت پیامبر به سه بخش تقسیم شده که هر بازه‌ای شامل هفت تا هشت سال است. آیات مربوط به تحدی در پنج سوره قرآن در یک بازه زمانی هفت تا هشت ساله، آمده‌اند. اگر تحدی جزو لوازم ذاتی اثبات قرآن از جانب خدا بوده، چرا در بازه هفت  ساله اول و در بازه سوم این مسئله مطرح نشده است. لذا معتقدم قرآن یک کتاب واقعا تعاملی است. الهی‌بودن قرآن نه ربطی به تحدی دارد و نه ربطی به خارق‌العاده بودن آن دارد. آنچه در زمینه قرآن مهم بوده این است که باید الهی‌بودن آن را ثابت کنیم نه خارق‌العاده بودن آن را.
 
وی گفت: مشکل پیامبران با مخالفانشان معرفتی نبوده که نپذیرند او پیامبر بر حق بوده، بلکه مشکل آن‌ها اخلاقی بوده است. آن‌ها با لجاجت هر اتفاق و بینه‌ای را هم رد کرده و باز نمی‌پذیرفتند که او پیامبر است. درباره اعجاز علمی نیز باید گفت که این بحث بیشتر در قرن 14 مطرح شده و به نظر من تفسیر علم است تا اعجاز. به این معناست که یک متن مانند قرآن قانونی را بیان کند و برای افراد این قانون روشن بوده باشد. اگر قرآن به صراحت قانون علمی را بیان کند که تا آن زمان کشف نشده بود، می‌توان گفت قرآن معجزه است. دیدگاه من این است که اکثریت قریب به اتفاق مواردی که به نام اعجاز علمی قرآن بیان شده، بیشتر تفسیر علمی است.
 
در حوزه اعجاز و تحدی ضرورتی از جنس بازاندیشی احساس می‌شود
 
هدایت‌الله جلیلی سومین سخنران این نشست تخصصی در ادامه بحث، بیان کرد: پیش‌فرض عنوان این نشست این است که در حوزه اعجاز و تحدی ضرورتی از جنس بازاندیشی به‌معنای نگرش اساسی کلی احساس می‌شود. معنایش این است که وضعیت موجود در حوزه اعجاز و تحدی قرآن نیاز به بازنگری و بازاندیشی دارد. احساس می‌کنم تاریخ اندیشه درباره اعجاز طی این قرن‌ها تا امروز در مسیر خود با دو ویژگی روبه‌رو بوده است؛ از یک طرف موضوع توسعه و تکثر این مسئله مطرح می‌شود و از سوی دیگر بیان شده که با فقر دلیل در این حوزه روبه‌رو هستیم. با بازاندیشی باید مدعاهایمان را روشن کنیم و در عمق‌بخشی به دلایل‌مان بکوشیم.
 
 
وی افزود: در این زمینه الزاماتی برای ما وجود دارد. بحث اعجاز و تحدی قرآن یک بحث مصداقی و موردی از بحث کلی اعجاز است. اگر این موضوع را بپذیریم که بحث اعجاز قرآن مصداقی از یک بحث کلی است، باید نتجیه بگیریم هر اتفاقی که در آن بحث کلی رخ می‌دهد، در مصداق خود هم همان رنگ را می‌گیرد. درباره معجزه، مطالعات در بخش‌های مختلفی از جمله معناشناختی، هستی‌شناختی، تاریخی، معرفت‌شناختی و دلالت صورت می‌گیرد که همه موارد در شمار مباحث برون‌دینی هستند.
 
این مدرس دانشگاه گفت: ما در حوزه مطالعات معناشناختی در زمینه معجزه تا حدی پیش رفته‌ایم. بحث هستی‌شناختی برعهده فیلسوفان و بحث‌های تاریخی برعهده مورخان است. به مطالعات معرفت‌شناختی هم مسلمانان توجه چندانی نداشته‌اند و عمدتا در این زمینه وامدار فیلسوفان مغرب‌زمین هستیم. درباره موضوع خارق‌العاده بودن معجزه، تقریبا در بین فیلسوفان مغرب‌زمین این مبنا پذیرفته شده که معجزه چیزی همچون نقض قانون طبیعت است.
 
بررسی امکان عقلی معجزه
 
جلیلی ادامه داد: بحث بعدی که فیلسوفان دین مطرح می‌کنند، بررسی امکان عقلی معجزه است که آیا با علیت و علم تعارضی ندارد و تحت چه شرایطی می‌توان به نحو معقول پذیرفت که حادثه‌ای اعجاز‌آمیز رخ داده است. آیا معجزه با حوادث تاریخی قابل تعریف است یا نه و چگونه می‌توان فهمید که حادثه اعجاز‌آمیز تبیین طبیعی ندارد؟ همچنین این سئوال مطرح می‌شود که تحت چه شرایطی می‌توان پذیرفت که خداوند در وقوع آن ‌حادثه نقش مستقیم داشته است؟ آخرین بحث در این زمینه هم دلالت اعجاز است؛ اینکه چرا و چگونه دلالت می‌کند، اعتبار دلالت چیست و مسئله تعارض دلالت چگونه حل می‌شود؟
 
 
این نویسنده و پژوهشگر اظهار کرد: در زمینه موضوعی که مبنی بر مسئله اعجاز قرآن به‌عنوان مصداقی از بحث کلی اعجاز مطرح است، باید گفت حلقه‌ای بین بحث مصداقی و کلی وجود دارد. در حال حاضر بحث مصداقی ما در این زمینه در یک جزیره به‌سر می‌برد و فارغ از تحولاتی است که حول پرسش‌ها رخ می‌دهد. به‌نظر من بحث معجزه، اصطلاحی است که بر اثر تسلط گفتمان علمی چند قرن پس از نزول قرآن در ادبیات دینی ما رایج شده است. در گفتمان پساقرآنی به علت سیطره گفتمان کلامی، سیطره گفتمان معجزه را شاهد هستیم.
 
وی گفت: در زمینه تحدی نیز باید به این نکته اشاره کرد در مقام فهم و تفسیر آیات، آیا به مفهومی به نام تحدی رسیده‌ایم؟ بحث مهم در این زمینه آزمون‌پذیری یا تحقیق‌پذیری تحدی است. اگر تحدی را به عرصه آزمون‌پذیری ببریم با مشکلاتی از جمله مشخص بودن، ملاک و آمادگی پذیرش نتیجه روبه‌رو هستیم. مفاد آیات موسوم به تحدی نشان می‌دهد کارکرد این آیات بیشتر تقویت بُعد ایمانی مومنان است. توجه به بستر آیات تحدی این موضوع را می‌گوید که این آیات سخنی از سوی خدا بوده و در پی اثبات این مسئله است نه معجزه بودن آن. باید به این نکته توجه کرد که منطق تحدی تا چه حد عقلانی است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط