چهارشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۳
حسن محمودی: رمان می‌تواند مردم را با آداب‌و‌رسوم مناطق مختلف آشنا کند

حسن محمودی در بیست‌ویکمین نشست «یک مؤلف، یک کتاب» که به نقد و بررسی رمان «بولوار پاردیس» با اشاره به این سخن محمدعلی جمال‌زاده که «یکی از ویژگی‌های رمان این است که می‌تواند مخاطبان را با مردم اقلیم‌های مختلف و آداب و رسوم آن‌ها آشنا کند» گفت:یک رمان خوب هم‌چنان می‌تواند نقشی را که جمال‌زاده گفته، به‌خوبی ایفا کند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)-نشست «یک مؤلف، یک کتاب» که توسط روابط‌عمومی مس منطقه‌ کرمان در سرچشمه برگزار می‌شود و به نقد و بررسی آثار شاعران و نویسندگان اختصاص دارد،  دیروز سه شنبه (14مهرماه) در بیست‌ و یکمین جلسه‌ خود به نقد و بررسی رمان «بولوار پارادیس» نوشته‌ محمدرضا ذوالعلی نویسنده‌ کرمانی اختصاص داشت.
 
این رمان، اردیبهشت امسال هم‌زمان با نمایشگاه کتاب تهران، در 344 صفحه و در قالب «منظومه‌ داستان ایرانی» از سوی «نشر نون» منتشر شد. در نشست نقد و بررسی رمان «بولوار پارادیس»، «حسن محمودی» و «سیدمحسن بنی‌فاطمه» به‌عنوان منتقد سخنرانی کردند.
 
نمود وجه دیگری از امکانات رمان‌نویسی در کرمان
حسن محمودی در بیست‌ویکمین نشست «یک مؤلف، یک کتاب»، با اشاره به این سخن محمدعلی جمال‌زاده که «یکی از ویژگی‌های رمان این است که می‌تواند مخاطبان را با مردم اقلیم‌های مختلف و آداب و رسوم آن‌ها آشنا کند» گفت: امروز باید بپرسیم کارکرد رمان چیست؟ آیا هم‌چنان می‌تواند این وظیفه را انجام دهد؟ با توجه به تغییر و تحولات قرن اخیر و پیشرفت‌های تکنولوژیک، امروز از راه‌های مختلف می‌توانیم با مردم مناطق گوناگون آشنا شویم؛ پس رمان امروز قرار است چه کند؟ من فکر می‌کنم یک رمان خوب هم‌چنان می‌تواند نقشی را که جمال‌زاده گفته، به‌خوبی ایفا کند.
 
وی با طرح این پرسش که: «باید ببینیم رمان «بولوار پارادیس» چه دست‌آوردی برای مخاطب دارد؟» ادامه داد: من با ادبیات داستانی کرمان آشنایم؛ حضور چهره‌های آشنای این خطه مانند هوشنگ مرادی کرمانی، محمد شریفی نعمت‌آباد، محمدعلی علومی، منصور علی‌مرادی، رضا زنگی‌آبادی و حتی چهره‌های جوان‌تر، با تنوع در نگاه‌ها و ساختارهای داستانی و ویژگی‌های اقلیمی و بومی و بهره‌گیری از چنین مولفه‌هایی، مخاطبی مثل من را مجاب می‌کند که ادبیات داستانی کرمان را دنبال کنم.
 
محمودی افزود: من احساس می‌کنم هرکدام از نویسندگان کرمان در نوعی از داستان‌نویسی ما قرار دارند، در زمینه‌ شیوه‌های جدید رمان‌نویسی هم در این استان دارد اتفاقات خوبی می‌افتد و در این گوشه از ایران، نمادها و نشانه‌ها و نوع زندگی مردم، تبدیل به ساختارهایی در داستان‌نویسی می‌شود.
 
این داستان‌نویس ادامه داد: محمدرضا ذوالعلی هم با یک رمان کاملاً شهری که ساختارش را از همین مولفه می‌گیرد، در «بولوار پارادیس» ما را با وجه دیگری از امکانات رمان‌نویسی در کرمان آشنا می‌کند؛ هم‌چنین این رمان ضمن این‌که از کهن‌الگوها و فرهنگ کرمان بهره می‌برد، کرمان را به‌عنوان یک کلان‌شهر معرفی می‌کند.
 
نویسنده با نشانه‌ها، جهان متنش را می‌سازد
حسن محمودی با اشاره به این‌که «بولوار پارادیس» از آن رمان‌هایی است که مخاطب از خواندنش لذت می‌برد، گفت: این اثر مهندسی ساختار خوبی دارد و در بحث جهان ذهنی متن با اتفاقاتی که می‌افتد نویسنده تلاش کرده متنی بنویسد که ما را با تجربه‌ زیستی خاصی آشنا کند.
 
این منتقد افزود: فصل اول رمان بسیار درخشان است و یک منطق را با مخاطب در میان می‌گذارد تا وارد جهان متن شود؛ متن به ما می‌گوید احتمالاً با یک کار پلیسی و جنایی روبه‌روییم که با یک قتل در یک مجتمع شروع می‌شود، اما بعد می‌بینیم که نویسنده این منطق را کنار می‌زند و سراغ جهان معنایی مورد نظر خود و حرف‌های دیگری که می‌خواهد بزند، می‌رود.
 
محمودی ادامه داد: این‌که نویسنده طرح و توطئه‌ای را که پی‌ریزی کرده، کنار می‌زند و  از جهان متنی‌اش جدا می‌شود، حتماً دلایلی دارد، اما از همین‌جایی که می‌خواهد حرف‌هایش را بزند، می‌بینیم که دچار زیاده‌گویی می‌شود.
 
این نویسنده توضیح داد: نویسنده وقتی می‌خواهد جهان متن را بیافریند، این با جهان واقعی فرق دارد و اگرچه ممکن است حوادث واقعی را حتی در متن ببینیم؛ ولی نویسنده با نشانه‌هایی که در کنار هم می‌چیند جهان متنش را می‌سازد؛ اما در رمان «بولوار پارادیس» که کاملاً رئالیستی است، جهان متن با جهان واقعی فاصله‌ چندانی ندارد.
 
محمودی گفت: نویسنده در این رمان، از ساختار جنایی‌-معمایی برای تعلیق کار استفاده کرده تا مخاطب را به خواندن فصل‌های بعدی ترغیب کند، اما وقتی می‌خواهد مفهوم مد نظرش را به مخاطب منتقل کند ساختار را هم تغییر می‌دهد؛ ضمن این‌که زبان متن هم، سالم و شسته‌رفته است و در فصل‌های مختلف که راوی هم متفاوت است، لحن در موقعیت‌ها و فضاهای گوناگون تغییر می‌کند.
 
مولفه‌هایی برای لذتِ خواندن در بولوار پارادیس
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان این‌که در این رمان، شخصیت‌ها هرکدام جهان خاص خودشان و داستان خودشان را دارند، گفت: نویسنده در جهان‌های کوچکی که می‌سازد تکنیک‌ها را هم عوض می‌کند و از شگردهایی مثل نامه‌نگاری استفاده می‌کند تا ذهن مخاطب خسته نشود و مولفه‌هایی برای لذت خواندن شکل بگیرد؛ ضمن این‌که خرده‌داستان‌ها هم باعث می‌شود که رمان، بسط و گسترش پیدا کند.
 
این نویسنده ضمن اشاره به شخصیت‌های رمان بیان کرد: به نظر من، آن‌جا که نویسنده می‌خواهد نگاه و مفهوم زنانه را بنویسد، از چشم یک مرد نوشته است و مثلاً می‌بینیم «سمیرا» و «ستوان» به‌عنوان شخصیت‌های اصلی رمان، وقتی حرف می‌زنند ذهن مرد قوی‌تر از زن به تصویر کشیده می‌شود، در حالی‌که لایه‌های پنهان متن می‌طلبید که نگاه زنانه با ظرافت‌های خاص خودش به آن تزریق شود.
 
محمودی با اشاره به این‌که اغلب رمان‌های شاهکار دنیا نگاهی رو به جلو و حرکت رو به جلو دارند، افزود: این رمان‌ها شخصیت‌هایی دارند که منفعل نیستند و دست‌کم شاهد عصیانگری از سوی آن‌ها هستیم، اما با توجه به موقعیت‌ها و تجربه‌هایی که نویسندگان ما داشته‌اند، مشخصه‌ خیلی از رمان‌های ما، مخصوصاً از نیمه‌ دوم دهه‌ هشتاد، این است که با شخصیت‌هایی منفعل روبه‌رو هستیم که از یأس و افسردگی و شکست که بازتاب جامعه است سخن می‌گویند، در حالی‌که نویسنده باید از جامعه جلوتر برود و حتی اگر امید را ترویج نمی‌دهد، دست‌کم شاهد عصیان شخصیت‌ها در رمان باشیم.
 
وی ادامه داد: در رمان «بولوار پارادیس» زنان منفعل هستند و اگرچه متن در خودش کلیدهایی برای تغییر دارد، اما من ترجیح می‌دهم که شخصیت‌ها انفعال نداشته باشند.
 
این منتقد هم‌چنین با اشاره به این‌که رمان ذوالعلی روی مرز نخبه بودن و عامه‌پسند بودن حرکت می‌کند، تصریح کرد: این بیم می‌رود که رمان به طرف عامه‌پسندی بغلتد، گاهی هم مولفه‌های رمان عامه‌پسند را در آن می‌بینیم که با داده‌های ساختار متن، از این وضعیت فاصله می‌گیرد.
 


خط‌ و ربط‌هایی برای خوانش متفاوت از متن

در ادامه‌ این نشست، سیدمحسن بنی‌فاطمه با طرح بحث ژانرشناسی، گفت: بعضی‌ها رمان «بولوار پارادیس» را رمانی پلیسی یا معمایی معرفی می‌کنند، در حالی‌که اگرچه از مولفه‌های این ژانر در رمان استفاده شده، اما این ژانر محور اصلی رمان نیست.
 
وی افزود: درست است که این رمان با یک قتل شروع می‌شود، اما با این رویکرد تمهیداتی چیده شده تا تعلیق در کار باشد و در ادامه، اتفاقات دیگری بیفتد؛ اتفاقاً ویژگی این رمان که آن را از آثار پلیسی و معمایی متمایز کرده و باعث فاصله‌ آن با رمان‌های هیجانی و حادثه‌محور شده، همین است که ما با دو حادثه‌ اصلی و چند خرده‌داستان مختلف روبه‌روییم اما از یک‌جایی به بعد، دیگر بحث قتل مساله‌ رمان نیست و دغدغه‌های شخصیت‌های اصلی مطرح می‌شود؛ آدم‌هایی که جنون‌مند هستند نه طبیعی، و شخصیت‌هایی ایرانی و در وهله‌ دوم، کرمانی هستند.
 
این نویسنده ادامه داد: به ‌رغم این‌که نویسنده‌ «بولوار پارادیس» وارد بومی‌نویسی به معنای مرسوم آن و نیز استفاده از لهجه نشده، اما در لایه‌های شخصیتیِ اثر او، مولفه‌های شخصیت کرمانی را می‌بینیم.
 
بنی‌فاطمه تصریح کرد: ما در این رمان با یک متن تک‌لایه روبه‌رو نیستیم، بلکه خلاقیت‌هایی در زمینه‌ آوردنِ روایت‌های مختلف می‌بینیم و غیر از روایت اصلی که بار تعلیق را به دوش می‌کشد، روایت‌های کوچکی داریم که خط‌ وربط‌هایی در ذهن مخاطب به وجود می‌آورند تا باعث شوند خواننده صاحب خوانش متفاوتی از متن باشد.
 
«بولوار پارادیس»؛ رمانی خوش‌خوان با زبانی سالم
این منتقد با بیان این‌که حضور شهر کرمان -که محل زندگی نویسنده است- در این رمان پررنگ است، افزود: نویسنده در رمانش از شهر به ‌عنوان یک شخصیت استفاده کرده و این، چه برای مخاطبان کرمانی و چه برای غیرکرمانی‌ها جذابیت آفریده است.
 
وی ادامه داد: استفاده از یک‌سری کهن‌الگوها و اشاره به موضوعاتی مثل ماجرای حمله آقامحمدخان به کرمان، منطقه‌ کنارصندل و موضوع به یغما رفتن میراث باستانی استان، بهره‌گیری به جا از المان‌ها و نشانه‌های شهری مثل کوه‌های صاحب‌الزمان یا میدان مشتاق، باعث شده که هویت اجتماعی و بافت شهری کرمان، خیلی خوب در رمان نمود پیدا کند و در خدمت این اثر قرار بگیرد.
 
این داستان‌نویس با اشاره به‌ این‌که «بولوار پارادیس» رمان خوش‌خوانی است و زبان سالمی دارد، گفت: این اثر، در کنار بهره‌گیری از مولفه‌های بومی و اقلیمی، با زبان معیار نوشته شده، در روایت‌ها خیلی‌خوب پرداخت صورت گرفته و در توصیف‌ها زیاده‌روی نشده است؛ هم‌چنین گاهی زبان شاعرانه هم در این رمان دیده می‌شود اما در این زمینه هم نویسنده، هوشمندانه زیاده‌روی نکرده است.
 
بنی‌فاطمه در پایان گفت: این رمان برای من یک اتفاق جذاب بود و این از هوشمندی نویسنده است که هرگاه حس کنیم با یک اثر کلیشه‌ای و تکراری روبه‌رو هستیم نشانه‌هایی در اثرش قرار داده که مخاطب نو بودن و متفاوت بودن آن را احساس کند.
 
بیست ‌و یکمین نشست «یک مولف، یک کتاب»، با پرسش و پاسخ و خواندن صفحاتی از رمان «بولوار پارادیس» توسط محمدرضا ذوالعلی به پایان رسید. این نشست عصر دیروز سه‌شنبه 14 مهر ماه در کرمان برگزار شود.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها