یکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۵
ادبیات کودک می‌تواند سه نوع مخاطب داشته باشد/ تضاد بنیادی ادبیات کودک معاصر در نیاز متفاوت مخاطب کودک و بزرگسال است

دکتر هانس هاینو ایورس، محقق و پژوهشگر و استاد دانشگاه فرانکفورت در همایش دوسالانه ادبیات کودک و مطالعات کودکی گفت: درواقع ادبیات کودک می‌تواند سه نوع مخاطب شامل کودکان، مخاطب بزرگسال در نقش واسطه و مخاطب بالغ به عنوان مخاطب اصلی داشته باشد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) دکتر هانس هاینو ایورس، محقق و پژوهشگر و استاد دانشگاه فرانکفورت با ارائه مقاله‌ای در همایش دوسالانه ادبیات کودک با عنوان «در هم نوردیدن مرزها» گفت: طی تحقیقاتم در دانشگاه فرانکفورت به مساله مخاطب بسیار علاقه‌مند شدم و در این تحقیقات بر پاسخ خوانندگان تمرکز کردم و بررسی‌های زیادی نیز با محوریت «خواننده مستتر در متن» و انواع مخاطبان کتاب‌های حوزه ادبیات انجام دادم.

وی عنوان کرد: مخاطب مستتر (مندرج) در ادبیات کودک، لزوما کودک نیست بلکه می‌تواند مخاطب بزرگسال نیز باشد. در واقع این مخاطب بزرگسال که به عنوان مخاطب مستتر در متن شناخته می‌شود همان کسی است که به کودک یاری می‌رساند و با او همکاری می‌کند تا بتواند کتاب را بخواند.

این پژوهشگر ادبیات کودک افزود: این خواننده بزرگسال مفروض در ادبیات کودک می‌تواند نقش‌های متفاوتی داشته باشد؛ یکی از نقش‌ها این است که بزرگسال فقط به عنوان واسطه‌ای برای انتقال مفاهیم به کودک و فیلتر کردن آنها باشد. عاملی که انحصاراً نقش فرد بالغ را مشخص می‌کند کارکردش به عنوان کسی است که پیام متن را می‌خواند و می‌داند خودش مخاطب اصلی متن نیست و باید تشخیص دهد که آیا این پیام برای مخاطب اصلی (کودک) مناسب است یا نه.

استاد دانشگاه فرانکفورت گفت: هر اثری که در حوزه ادبیات کودک منتشر می‌شود دو خواننده مستتر دارد. وقتی به ادبیات کودک قرن 18 یا 19 مراجعه کنید در مقدمه یا موخره آثار توضیحاتی برای افراد بالغ وجود دارد که آنها را راهنمایی کرده که چگونه این کتاب را برای کودکانشان بخوانند اما در ادبیات کودک معاصر می‌بینیم که آثار فاقد این‌گونه توضیحات هستند اما در بروشورهایی که توسط ناشران منتشر می‌شود اغلب دیده می‌شود که این توضیحات وجود دارد و در آنها آمده است که بزرگسالان چگونه این مطالب را به کودکان منتقل کنند.

وی یادآوری کرد: نوع دیگری از آثار وجود دارد که در آنها فرد بزرگسال نیز می‌تواند مخاطب اصلی متن محسوب شود و مخاطبی باشد که این ادبیات برای او هم نوشته شده است. البته نوع اول نوع نرمال در ادبیات است اما نوع دوم معمولا غیرنرمال است که به آن ادبیاتی با مخاطب چندگانه می‌گویند که هم برای مخاطب بالغ بزرگسال نوشته می‌شود و هم برای کودک. معمولاً در شناسنامه این کتاب‌ها نوشته می‌شود که برای مخاطب 9 تا 99 سال یا برای عموم مردم. در این نوع آثار واسطه‌ای وجود ندارد.

دکتر ایورس گفت: در واقع این پدیده را می‌توان «درهم نوردیدن مرزها» نامید. اگرچه این نوع ادبی بسیار متداول است اما پدیده جدیدی نیست و بنابر تاریخچه‌ای که در حوزه ادبیات کودک وجود دارد این پدیده همواره در آثار مختلف نمایان بوده است. در واقع آثار ادبیات کودکی که دارای مخاطب چندگانه هستند سه نوع مختلف دارد؛ در اولین نوع فرض بر این است که مخاطبان چندگانه ادبیات کودک همگی پیام یکسانی را دریافت می‌کنند، هرچند ممکن است از لحاظ سن، جنسیت، نوع مکان و غیره متفاوت باشد. این موضوع را می‌توان در اغلب کتاب‌های غیرداستانی مشاهده کرد.

وی افزود: نوع دوم از مخاطبان چندگانه را می‌توان در مجموعه داستان‌های «برادران گریم» دید که در آن نوشته شده این اثر برای کودکان، بزرگ‌ها و بزرگترها و هرکسی که به خانواده تعلق دارد است. بنابراین در این نوع اثر فقط نویسنده نمی‌گوید که من دو مخاطب دارم بلکه موضوع مهم‌تراز این است و هرکدام از این مخاطبان، متن را به اشکال متفاوتی می‌خوانند و می‌فهمند. در واقع خوانش‌ آنها از متن با هم تفاوت دارد و در عین حالی که پیام کتاب برای هر دو مخاطب یکسان است اما مسایلی هم وجود دارد که برای کودک غیرقابل فهم باشد.

وی عنوان کرد: این نوع آثار معمولا به گونه‌ای نوشته می‌شوند که اگر کودک بعضی بخش‌ها را نیز متوجه نشود و از آنها عبور کند، سیگنال‌هایی در متن وجود دارد که کودک با دریافت آنها به راحتی می‌تواند پیام کلی متن را دریابد.

ایورس ادامه داد: درواقع ادبیات کودک می‌تواند سه مخاطب داشته باشد؛ شامل کودکان، مخاطب بزرگسال در نقش واسطه و مخاطب بالغ به عنوان مخاطب اصلی.

وی گفت: مخاطب جوان اغلب از پایان خوب خوشش می‌آید اما مخاطب بزرگسال به دلیل این‌که با دید پیچیده‌تری به این اثر می‌نگرد این پایان خوب را نمی‌پسندد .

ایورس گفت: افسانه‌های جن و پری این‌گونه هستند. این آثار مانند «افسانه‌های اندرسن» در ابتدا دو نوع پیام دارند که یک نوع آن سری، رازآلود و مخفی و یک نوع آن آشکار و واضح است. ابتدا کودک یا فرد واسطه‌ای که ممکن است ظرافت‌های ادبی را نداند و نبیند با خواندن اثر فقط می‌تواند پیام آشکار اثر را دریابد.

وی افزود: اما مخاطبی که به ظرافت‌های ادبی اثر پی می‌برد به راحتی هم معنای آشکار و هم معنای مخفی اثر را در می‌یابد. همچنین کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» هم همین ویژگی را دارد و از جمله کتاب‌هایی است که با این‌که چاپ نخستین آن برای کودکان بود اما به تدریج تبدیل به اثری برای بزرگسالان نیز شد. در واقع این کتاب اثری است که مخاطبان چندگانه دارد و هرکدام از این مخاطبان پیام خاصی را از متن دریافت می‌کنند.

وی گفت: در بررسی پدیده مخاطب چندگانه در وضعیت فعلی ادبیات کودک در سطح جهان می‌بینیم که غلبه با ادبیات کودک انگلیسی زبان است. این غلبه از زمان‌های گذشته و در طول تاریخ ادبیات کودک وجود داشته است. به عنوان مثال می‌توان انتشار کتاب «ارباب حلقه‌ها» و همچنین «هابیت» و حتی قبل از این هم با انتشار آثاری مانند «آلیس در سرزمین عجایب» دریابیم که موفقیت ازآن ادبیات کودک انگلیسی در سطح جهان بوده است.

ایورس ادامه داد: وقایعی که در قرن 19 و 20 اتفاق افتاد سبب توسعه بیشتر ادبیات کودک شد و به تدریج ادبیات کودک به سمت سرگرمی گرایش پیدا کرد. همچنین پدیده‌ای دیگری که در جامعه انگلستان دیده می‌شود این است که ادبیات کودک بیشتر توسط بزرگسالان خوانده می‌شود. در واقع بزرگسالان آثار منتشره در حوزه ادبیات کودک را با عنوان یادآوری از دوران خوب کودکی‌شان به حساب می‌آورند و به خواندن آن علاقه بسیار زیادی نشان می‌دهند که این خود نیز یکی از پیش‌شرط‌های موفقیت ادبیات کودک انگلیسی‌ زبان بوده است.

وی افزود: در حالی‌که در انگلستان ادبیات کودک مدرن بسیار تحسین می‌شود اما در سایر کشورها آن چیزی که باعث می‌شود یک اثر ادبی مهم پنداشته شود ارتباطی است که با فولکلورهای ملی دارد که از نمونه‌های معروف این فولکلورهای ملی می‌توان به ترانه‌های عامیانه، سرودها و ترانه، قصه‌ها و افسانه‌های پریان و ... اشاره کرد.

ایورس اضافه کرد: درواقع در ادبیات فولکلور که از دوره قبل از مدرن به جای مانده است تفکیکی در مخاطبان بر مبنای گروه‌های سنی مختلف وجود ندارد زیرا این تفکیک‌ها مربوط به دوره مدرن است؛ از این‌رو این نوع ادبیات (فولکلور) را نمی‌توان به عنوان ادبیات چندمخاطبه به حساب آورد. تضاد بنیادی که ادبیات کودک معاصر و مدرن با آن روبه‌روست این است که ما در جامعه‌ای زندگی می‌‌کنیم که مخاطب کودک و بزرگسال، نیازهای متفاوتی دارند و آثاری که بتوانند هر دو سطح معنایی را داشته باشند برای هر دو مخاطب بسیار کم است.

وی افزود: ادبیات کودک باید ویژگی‌ پل زدن بین مرزها را در خود داشته باشد. ادبیات کودک با کیفیت باید این ویژگی را داشته باشد و بتواند مرزها را در نوردد. آثار زیادی در حوزه ادبیات واقع‌گرا تولید می‌شود که اغلب مربوط به مدارس شبانه‌روزی و یا خانه و خانواده است و نمونه خوبی برای ادبیات با مخاطب چندگانه محسوب می‌شوند. وقتی بزرگسالان به این آثار می‌نگرند، حتی کسانی که متوجه نیستند این کتاب دو نوع مخاطب دارد نیز می‌توانند اطلاعات زیادی درباره مفهوم کودکی یا کودک دریابند.

ایورس گفت: برخلاف داستان‌های واقع‌گرا که به آن اشاره شد داستان‌های فانتزی نیز در فضای بین‌المللی ادبیات امروز جهان وجود دارد که خیلی با موفقیت همراه بوده است. این ادبیات خواننده بسیار زیادی دارد؛ در حالی که ادبیات واقع‌گرا به آداب و رسوم و سنت جامعه می‌پردازد و کمتر کودکان و مخاطبان بزرگسال سایر فرهنگ‌ها و کشورها می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند اما داستان‌های فانتزی این‌گونه نیست. مقدار زیادی اسطوره‌های در فرهنگ‌های مختلف وجود دارد که با در کنار هم قرار دادن آنها می‌توان پدیده در هم نوردیدن مرزها را انجام داد.

وی افزود: بنابراین خواننده باریک‌بین بزرگسال نقاط ظریفی را می‌تواند در متن‌ها بیابد که معنای کنایی و تمثیلی از روابط دنیای معاصر دارد. بسیاری از سه‌گانه‌های فانتزی که در دوره جدید نوشته شده است مانند (ارباب حلقه‌ها)، اغلب به مسایل دیکتاتوری سیاسی می‌پردازد اما در واقع پس زمینه‌ آن مفهومی کنایی از جنگ جهانی اول است و یا سه‌گانه‌های فانتزی جدید اغلب به پدیده‌های زیست‌محیطی مانند سونامی، زلزله، آتش‌فشان و ... اشاره می‌کنند و دارای پیام‌هایی هستند که نه تنها توسط فرد بالغ قابل دریافت است بلکه برای نوجوانان هم قابل دستیابی است. 

ایورس گفت: زمانی که مواد خواندنی برای کودک تهیه می‌شود هدف اولیه آن است که مخاطب جوان و نوجوان را اغنا کنیم اما مساله اصلی این است که چاپ وتوزیع این ادبیات نیاز به حمایت از طرف جامعه دارد؛ از این‌رو اگر اثری تولید شود که چند مخاطبه باشد، در آن صورت بیشتر می‌تواند جامعه را قانع کند که اثری با کیفیت است و قابلیت حمایت ازسوی جامعه را دارد.

همایش دوسالانه ادبیات کودک و مطالعات کودکی،چهارشنبه و پنج شنبه هفته گذشته با حضور جمعی از نویسندگان، پژوهشگران و دست اندرکاران ادبیات کودک در حسینیه ارشاد برگزار شد.

مطالب دیگر مربوط به این همایش را می توانید در لینک های زیر بخوانید:
نوش آفرین انصاری: بی‌علاقگی به کتاب ریشه در آموزش رسمی غلط دارد

ارائه حجم بالای اطلاعات به وسیله تصویرسازیهدی حدادی:کتابخوانی در خانواده‌های ما بحران اصلی است
فرشید مثقالی: بحران نبود بازار کار، همواره پیش روی تصویرسازهاست
تصویرگری ایران همواره علیه مخاطب بوده است
کاشفی خوانساری: نقد ادبیات کودک و نوجوان جایگاهی عمومی برای مخاطب عام ندارد

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها