چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۳
موحد: پس از 8 قرن هنوز ارزش كار سهروردي را نفهميده‌ايم / نخستين فيلسوفي كه مناجات با خدا را باب كرد

ضیاء موحد منطق‌دان ایرانی در نشست «عصری با سهروردی» گفت: «اگر نتوانستیم کاری را که شیخ اشراق در منطق کرد، انجام دهیم حداقل نگذاریم هشت قرن بگذرد بدون این‌که ارزش کار او را فهمیده و نقدی بر کار او داشته باشيم.» سید محمود یوسف ثانی نیز عنوان کرد: «سهروردی نخستین فیلسوفی است که مناجات با خدا را باب کرد.»

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در آستانه‌ روز بزرگداشت سهروردی، نشست هفتگی شهر کتاب با عنوان «عصری با سهروردی» سه‌شنبه ۳۱ تیر با حضور دکتر ضیاء موحد، دکتر سید محمود یوسف‌ثانی و علی‌اصغر محمدخانی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. 

ضیاء موحد در ابتدای سخنانش طی سخنانی گفت: سهروردی در سی و چند سالگی به شهادت می‌رسد و پسر صلاح‌الدین ایوبی به دستور پدرش مامور قتل اوست. چگونگی به قتل رسیدن سهروردی معلوم نیست اما بعضی می‌گویند به درخواست خودش وی را در یک خانه محبوس کردند و غذا به او ندادند تا بمیرد.
 
وی با بیان این‌که تمام شارحان می‌گویند سهروردی منطقی در مقابل منطق ارسطو می‌آورد، افزود: اما از این که این منطق، منطقی است که در مقابل ارسطو و ابن‌سینا قد علم کند حرفی زده نشده است. تعدادی از فلاسفه تحلیلی درباره منطقیات سهروردی مقالاتی دارند. سهروردی در کتاب‌هایش نشان می‌دهد که کاملاً بر منطق ارسطویی مسلط بوده است. 

وی یادآور شد: نتیجه ارزیابی‌های من دو مقاله است که در «جاودان خرد» چاپ شده و هر دوی آن‌ها به زبان انگلیسی است. دلیل نوشتن مقالات به این زبان این بود که مخاطبان سهروردی بیشتر انگلیسی‌زبان هستند. 

مولف «منطق موجهات» با اشاره به انواع قضايا در علم منطق گفت: یکی از کارهایی که سهرودی می‌کند این است که تمام قضایا را به موجبه کلی بر می‌گرداند. سهروردی درباره جمله‌ای مانند این که «هیچ انسانی سنگ نیست» می‌گوید «هر انسانی غیرسنگ است». بنابراین قضیه، این جمله از حالت منفی به حالت مثبت در می‌آید. 

موحد در بخش دیگری از سخنانش گفت: شیخ اشراق نظریه قیاس را بسیار ساده می‌کند. به طور مثال جمله «انسان بالفعل کاتب» است یک قضیه ضروری است؛ قضایا یا ضروری‌اند یا امکانی. سهروردی می‌گوید من تمام قضایایی را که یک ضرورتی در آن‌ها به کار رفته قضایای ضروری می‌دانم. سوال این است که چرا در این هشت قرن در حد همین ارزیابی که من الان انجام دادم درباره سهروردی کار نشده است. 

مدیر گروه منطق مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با اظهار اين كه از مجموعه مطالعات وی نتیجه می‌شود که سهروردی در منطق، شاگرد ابن سیناست، در بخش پایانی سخنانش گفت: اگر نتوانستیم کاری را که شیخ اشراق در منطق کرد، انجام دهیم حداقل نگذاریم که هشت قرن بگذرد که نه ارزش کار او را بفهمیم و نه نقدی را بتوانيم بر کار او داشته باشيم. به همین دلیل در یک نقطه متوقف شدیم مگر این‌که دانشگاه‌ها که در چنین جاهایی پیشرو بوده‌اند وارد عرصه شوند.

نخستین فیلسوفی که مناجات با خدا را باب کرد
سید محمود یوسف ثانی نیز در بخش دیگری از این نشست به منطق ماده از نظرسهروردی اشاره کرد و گفت: منطق از دو بخش صورت و ماده تشکیل شده که من در سخنانم قسمت دوم را بررسی می‌کنم. مباحث منطقی به دو بخش صورت و ماده تقسیم می‌شوند که حکمت الهی هم این بوده است. ماده گاهی در مقابل معنا و گاهی در مقابل صورت است. منطق همان گونه که درباره صورت استدلالات صحبت می‌کند درباره ماده آن نیز بحث می‌کند. 

وی با بیان این‌که منطق ماده، پنج بخش دارد که بر اساس هدف منطقدان، پنج نوع استدلال در آن به کار می‌رود، گفت: این پنج نوع به نام «صناعات خمس» مشهور است که همه نیز از ارسطو نیست. نخست صنعت «برهان» که بسته به هدف فرد از برهان تعریف می‌شود چراکه ما در آن به دنبال کشف حقیقت هستیم. دوم صنعت «جدل» است که هدفش قانع کردن طرف مقابل است. سوم صنعت «خطابه» است که هدفش اقناع مخاطب است. چهارم صنعت «مغالطه» است که هدفش به غلط انداختن طرف مقابل است و در آخر صنعت «شعر». 

وی ادامه داد: حال این سوال مطرح است که ما در هر یک از این صنایع باید از چه ماده‌ای استفاده کنیم که به هدف آن برسیم. اول باید مضامین و محتوای قضایا را به دسته‌ها تقسیم کرد. در صنعت برهان مواد به 6 قسم تقسیم می‌‌شوند که سهروردی در بین مواد و قضایا عمدتاً به دو ماده «برهان» و «شعر» می‌پردازد. 

یوسف ثانی با تاکید بر این که این دو صنعت برای او از اهمیت خاصی برخوردار بوده است، یادآور شد: سهروردی در بسیاری از مواقع سعی دارد که کثرت مواد صنعتی را کم کند و آنها را به وحدت برساند. کار اول وی در زمینه کم کردن کثرات برهان از 6 قسم به دو قسم است. او «حدسیات»، «مجربات» و «متواترات» را در یک قسم «حدسیات» جمع می‌کند. سهروردی معتقد است در هر سه امر کثرتی ایجاد می‌شود که محتوای قضیه را به کلی عوض می‌کند و باید آن‌ها را در یک قسم که همان حدسیات است خلاصه کنیم. 

به گفته وی، شیخ اشراق می‌گوید ما به اولویات، حدسیات و مشاهدات نیاز داریم. کار دیگر شیخ اشراق درباره ماده شیء‌ است. مخیلات، ماده شعر است و تخیل است که شعر را شعر می‌کند. خیال‌انگیزی جملات است که شعر را شعر می‌کند، فارغ از این‌ که وزن داشته باشد یا نداشته باشد. 

این استاد فلسفه با بیان این‌که ارسطو کلام خیال‌انگیز را شعر می‌داند، گفت: فلاسفه معتقدند در بین مواد قضایا کم‌اهمیت‌ترین ماده، مخیلات است چرا که ایجاد تصدیق نمی‌کند در صورتی که رغبت یا نفرت به چیزی را در ما ایجاد می‌کند. سهروردی در برخی مواقع به‌عکس، شعر و تخیلات را دارای بالاترین درجه اهمیت می‌داند. به طور کلی سهروردی حرف‌های عجیبی درباره منطق مخیلات دارد. 

یوسف‌ثانی اضافه کرد: سهروردی در پاسخ به این سوال که چرا تا این اندازه به مخیلات ارزش می‌دهد، ساکت می‌شود و می‌گوید دلیلی ندارد که آدم هر آنچه می‌داند بیان کند. اما عالم مثال چه کارکردی برای شیخ اشراق دارد. در قسمت‌هایی از آثارش اشاره کرده که چگونه خیال انسان به عالم مثال مرتبط می‌شود که موفق به کشف طبقه‌ای از احوال و رویای انسان می‌شود. به نظر می‌رسد توضیح و توجیه بسیاری از چیزهایی که در عرفان، هنر و دین به آن نايل شدند ناشی از اتصال آن‌ها با عالم مثال یا ملاحظه صورت‌هایی است که در این عالم وجود دارد و آن‌ها با ابزارهایی موفق به ارتباط با آن عالم می‌شوند و حقایقی را از آن دریافت می‌کنند. به نظر می‌رسد آنجایی که بیشتر اهمیت دارد پیوند زدن بین برخی از حقایق دینی با عالم مثال و خیال است. 

یوسف ثانی در پایان سخنانش گفت: سهروردی نخستین فیلسوفی است که مناجات با خدا را باب کرد و بیان وی هم بیان حکیمانه و متذوقانه است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها