شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۱۵:۰۳
سبك شناسي نهج البلاغه در سراي اهل قلم برگزار شد

نشست اول سراي اهل قلم امروز با نام« سبك شناسي يا تحليل بلاغي كلام علي(ع)» با حضور محمد رضا دين پرور و دكتر محمد خاقاني برگزار شد. دكتر خاقاني كارشناس اين نشست، دانشيار دانشگاه اصفهان به تحقيق در حوزه نهج البلافه پرداخته است او رساله دكتري خود را در سال 71 در دانشگاه تهران به بررسي نكات بلاغي نهج البلاغه اختصاص داده و بنياد نهج البلاغه رساله او را با نام «جلوه هاي بلاغي نهج البلاغه» منتشر كرد._

به گزارش خبرگزراي كتاب ايران(ايبنا) امروز، در نخستين نشست سراي اهل قلم  كه در نمايشگاه بين المللي كتاب تهران به سبك شناسي نهج‌البلاغه اختصاص داشت، دكتر خاقاني با اشاره به رساله خود گفت: محتواي كتاب بر اساس بلاغت فارسي، بيان و بديع تفكيك شده و به تعاريف آن پرداخته و مصاديق آن از نهج‌البلاغه استخراج شده است. گرچه اين كار ارزشمند بود اما من به دنبال آن بودم كه اگر دانشجويي در پي بلاغت عرب است آن را در قرآن و نهج البلاغه جستجو كند. كتاب اول من رويكرد بلاغت سنتي داشت، اما در كتاب دوم سعي كردم به گونه‌اي نو كار كنم و با ارائه خطبه‌هاي نهج‌البلاغه از ابتدا تا انتها و با حفظ انسجام متن، همه زيبايي‌هاي آن را مورد بررسي قرار دهم؛ كاري كه در كتاب اول به دليل آشنا نبودن اذهان با اين شيوه ناچار شدم از آن چشم پوشي كنم.
 
خاقاني در توضيح و مقايسه بلاغت سنتي ومدرن گفت: زبان عربي شامل رشته‌هايي است كه به جنبه‌هاي مختلف زبان مي‌پردازد. علم تجويد لايه‌هاي صوتي زبان را مورد بررسي قرار داده و علما از زمان حضور قرآن تاكنون مباحثي را با عنوان صوتيات دنبال كرده‌اند كه همان آواشناسي در علوم مدرن است. 
وي ادامه داد:لايه دوم زبان، لايه صرفي است كه به تحليل واژگان، ساختار و صرف واژه‌ها مي‌پردازد. لايه سوم نحو است كه بررسي تركيب و چيدمان جمله‌ها و ارتباط آنها با هم است. صرف و نحو هم سابقه طولاني در تاريخ دارد و جالب است كه اولين بار يك ايراني به نام «سيبويه» با نوشتن «الكتاب» به تدوين، تنظيم و دسته‌بندي صرف و نحو عربي پرداخت كه اين كتاب همچنان بي‌رقيب است. كتاب سيبويه چنان مهم شد كه اگر در زبان عربي بدون مشخص كردن نوع كتاب، كسي بگويد كتاب را خوانده ام! عرب زبان مطمئن است كه منظور او كتاب سيبويه است. 

خاقاني گفت:سهم ايرانيان در بلاغت زبان عربي مشخص است ،در حاليكه  حدود 5 قرن بعد در بديع و بلاغت زبان فارسي صاحب جايگاه شدند. علم بلاغت عربي اگر چه در ميدان خود، كارهاي بزرگي به جامعه بشري عرضه كرد، ولي متاسفانه تو درتو شدن اين علم باعث شد دانشمندان بلاغي رويكردي تجزيه‌گرايانه پيدا كنند و اين تجزيه گرايي معضل كتاب‌هاي بلاغي فارسي و عربي و باعث از بين رفتن انسجام متن شد. 

ما در آموزه هاي اسلامي مباحثي داريم كه داراي رويكرد كلي‌نگر هستند. مثلاً نام مبارك قرآن بيشتر حس خواندن را القا مي‌كند در حاليكه اين ذهنيت پس از اسلام ايجاد شد زيرا در جامعه جاهلي عرب تعداد باسواداني كه قدرت خواندن و نوشتن داشتند به سختي به تعداد انگشتان دست مي‌رسيد و «قراء» نه به معناي خواندن، بلكه به معناي جمع كردن در بين آنان رايج بود. اما قرآن معني جديدي ايجاد كرد. درواقع كار قرآن يك انقلاب لغوي بود؛ چنانچه «مي» در ايران پيش از اسلام به معني مشروب بود اما پس از اسلام در اشعار مولانا، حافظ و سعدي معناي جديد يافت. 

دكتر خاقاني پس از تاكيد به جمع‌كننده بودن قرآن و كل بودن آن، گفت: در سبك شناسي غربي، اعتقاد بر اين است كه در مقايسه دو متن بايد بتوان ويژگي‌هاي دو نثر را به صورت مستقل اعلام كرد. علم سبك شناسي در پي گرفتن دستمايه‌هاي علم كلاسيك و وارد كردن آن در بلاغت و دادن معيار سنجش براي آن است. 

وي در پايان سخنان خود گفت: كاري كه من مي‌خواهم در نهج‌البلاغه انجام دهم اين است كه نهج‌البلاغه سخن مولا علي‌(ع) است و بايد در جهان اسلام بيشتر مورد توجه قرار گيرد. سعي ما بر اين است كه در بنياد نهج‌البلاغه با ارائه مستندات تاريخي به خطبه‌ها و نامه‌ها پرداخته شود. كار ما اثبات اين نكته است كه نهج‌البلاغه سخنان مولا علي(ع) است. ما كار را برون متني تعريف كرديم ،اما سعي داريم كار درون متني هم انجام دهيم يعني هم با بررسي سبك دوران حضرت علي(ع) و هم سبك نوشتاري خود ايشان با بررسي درون مايه متن تشخيص بدهيم كه اين خطبه‌ها كار حضرت علي(ع) در قرن اول اسلام است يا نوشته هاي رضي كه در قرن سوم اسلام به رشته تحرير درآمده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها