شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۹
بخشنامه زبان معیار یا ورود به دنیای نویسندگان؟

شیوه صحیح ترجمه ادبی موضوع مهم حوزه ترجمه در دوره های مختلف ادبیات معاصر بوده است و در حالی که هر مترجمی شیوه تجربی خود را در ترجمه اثر دارد، محدود شدن در چارچوب زبان معیار سبب می‌شود آثار نویسندگان مختلف که هر یک شیوه خاص خود را در نوشتن دارند یکسان ارایه شوند و در نتیجه مخاطب آثار ترجمه‌ای با لحن و سبک نویسنده غریبه بماند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ترجمه ادبی و رویکردهایی که به آن وجود دارد همیشه موضوع بحث مترجمان و استادان رشته ترجمه بوده؛ به گونه ای که تا به حال هیچگاه کارشناسان و مترجمان به تعریف واحدی از ترجمه ادبی نرسیده اند.
 
به یاد داشته باشیم که ترجمه‌ها، همزمان با رشد زبان، تغییر و تحولات زیادی را به خود دیدند و ارایه تعریفی یگانه را دشوار کردند. بحث وفاداری به نویسنده اثر یا در نظر گرفتن مخاطب همیشه چالش‌برانگیز بوده و شاید نتوان یکی از این دو روش را به عنوان شیوه برتر ترجمه برگزید.

ترجمه مطلوب بدون تفکر در نحوه آن و پژوهش به دست نمی‌آید. از همین روست که «مترجمی زبان»، به عنوان رشته‌ای دانشگاهی پدید آمده و پژوهش‌های آکادمیک مختلفی درباره اصول آن صورت گرفته است. صِرف در نظر گرفتن مخاطب در ترجمه، ممکن است سبب دور شدن متن اصلی و متن ترجمه‌شده شود، حال آن‌که بسیاری از  نخستین ترجمه‌های منتشر شده در ایران را می‌توان بازآفرینی دوباره متن اصلی و ترجمه آزاد دانست. از سوی دیگر وفادار بودن به نویسنده هم الزاما سبب خلق ترجمه‌ بهتر نخواهد شد. وفاداری به تک تک واژگان ممکن است سبب تولید متنی شود که شاید برگردان دقیقی باشد اما مخاطب درک صحیحی از آن نخواهد داشت و ارتباط لازم برای ادامه دادن داستان برقرار نمی‌شود.

خبرگزاری «ایبنا» برای پاسخ دادن به برخی از سوالاتی که در حوزه ترجمه ادبی وجود دارد، سراغ مترجمان فعال ادبی رفت تا تجربه آن‌ها و دلایل موفقیت ترجمه‌هایشان را جویا شود سوالاتی از این قبیل که مترجمان چقدر به متن اصلی اثر وفادار می‌مانند؟ پایبند بودن به زبان معیار تا چه حد در ترجمه‌ها رعایت می‌شود یا ویراستاری ادبی چقدر در ایران جدی گرفته می‌شود؟

اگر زبان معیار فارسی را زبانی بدانیم که در مدارس تدریس می‌شود و چارچوب زبانی مشخصی دارد، سوال اصلی این است که مترجم ادبی تا چه اندازه می‌تواند در چارچوب زبان فارسی معیار حرکت کند؟ اغلب مترجمانی که در این دوره با آنان گفت‌وگو شد، این چارچوب را مانع از بروز خلاقیت دانستند. محمود حسینی‌زاد یکی از مترجمان موفق در ایران است. وی که در سال جاری با ترجمه‌هایش از زبان آلمانی برنده‌ مدال گوته‌ شده، معتقد است مترجم باید با کلمات بازی کند تا به متن مناسبی دست یابد. اگر مترجم بخواهد با زبان معیار پیش برود و همیشه فاعل را اول و فعل را در پایان جمله قرار دهد و سبک خاص معیار را رعایت کند، شاید به موفقیت مورد نظر نرسد. 

نظر بسیاری از مترجمان شبیه گفته‌های حسینی‌زاد است. از این نظر زبان معیار، چارچوبی دست‌وپاگیر است که سبب می‌شود متن ادبی و غیر ادبی، جز مضمون، تفاوتی با هم نداشته باشند. از سوی دیگر بسیاری از مترجمان بر این عقیده‌اند که پیروی کردن از یک معیار مشخص در ترجمه سبب می‌شود تمامی آثار ادبی که یک فرد ترجمه می‌کند شبیه هم شوند، در حالی‌که سبک و شیوه نگارش نویسندگان و فضایی که در داستان‌هایشان خلق می‌شود، با هم متفاوت است.

رضا رضایی، از مترجمان پیشکسوت کشور، در این سلسله گفت‌وگوها زبان را موجودی زنده با پیشرفت و عقبگرد دانست و گفت که به نظرش استاندارد مشخصی در نوشتن و ترجمه ادبی وجود ندارد. وی در این‌باره به «ایبنا» توضیح داد: نمی‌شود بخشنامه‌‌ای به نام زبان معیار صادر کرد و گفت همه از آن تبعیت کنند. چارچوب مشخص در ادبیات را قبول ندارم و در این شکی نیست که همه نباید با یک زبان خاص بنویسند. در جامعه هم تمامی آدم‌ها مانند هم صحبت نمی‌کنند و آن چه در جامعه می‌بینید، در ادبیات هم منعکس می‌شود.»

از سوی دیگر باید توجه داشت که ایجاد نوآوری در زبان معیار، به معنای غلط‌نویسی نیست. زبان باید به شکل صحیح به مخاطب منتقل شود و خلاقیت در ترجمه به معنای تخریب زبان نیست. ترجمه ادبی را می‌توان نوعی اثر ادبی دانست که باید اصول کلی زبان در آن رعایت شود، آن‌طور که علی عبداللهی به «ایبنا» گفت که در ترجمه‌هایش می‌کوشد فارسی پاکیزه و درست را در چارچوب لحن و سبک متن اصلی به کار بگیرد. وی همچنین اظهار کرد: این فارسی‌نویسی یا درست‌نویسی، به معنای زبانی از پیش آماده نیست که با آن به سراغ تمام متن‌ها بروم. هر متنی خود فرمان می‌دهد که چطور باید ترجمه‌اش کرد. 

ترجمه و تالیف ادبی رقابت تنگاتنگی با هم دارند. تعداد رمان‌ها و مجموعه‌ داستان‌هایی که به فارسی ترجمه می‌شوند کم نیستند و ترجمه‌ها هم اغلب در میان پرفروش‌ترین آثار داستانی کتابفروشی‌ها قرار می‌گیرند. همانگونه که پدرام لعل‌بخش هم گفته آثاری که در قالب کتاب منتشر می‌شوند از نظر مخاطب به عنوان استاندارد در نظر گرفته می‌شوند و ترجمه‌های ضعیف به مخاطبان به ویژه جوانان و افرادی که تجربه خواندن کافی ندارند، ضربه می‌زنند.

مخاطب در هنگام خواندن یک ترجمه ادبی، باید بتواند با لحن نویسنده آشنا شود و مترجم منتقل کننده این لحن است. پس ترجمه ادبی باید به گونه‌ای صورت بگیرد که در کنار مفاهیمی که دقیق منتقل شده‌اند، خواننده اثر تا حد ممکن فضایی را که نویسنده در صدد انتقال آن به مخاطب بوده درک کند.

بی‌شک تعداد افرادی که در این سلسله‌ گفت‌وگوها نظرات خود را درباره ترجمه موفق بیان کردند، ممکن است جامعه آماری مناسبی برای بیان حکمی قطعی در ترجمه نباشند، اما تمامی آن‌ها مترجمان مطرح کشور ما هستند که ترجمه‌هایشان با استقبال مخاطبان هم روبه‌رو شده و موفقیت‌های مختلفی را در این عرصه به دست آورده‌اند. مترجمانی که همگی معتقد بودند باید سبک و لحن نویسنده اثر در ترجمه منتقل شود و محدود شدن در چارچوبی خاص سبب عدم انتقال دنیای داستانی اثر به مخاطب می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط