پنجشنبه ۵ دی ۱۳۹۲ - ۰۵:۲۶
ارگ بم هنوز در کتاب‌های تاریخی نفس می‌کشد

درست 10 سال پیش بود که خبری فوری ایرانیان را در شوک فروبرد. «در سپیده دم پنجم دی‌ماه 1382 ساعت 5 و 26 دقیقه،‌ زلزله‌ای 6 و 6 دهم ریشتری بم را لرزاند.» درکنار غم بزرگ و فراموش‌نشدنی از دست دادن هموطنان خونگرم بمی، تخریب بزرگترین بنای خشتی جهان نیز دل همه ایرانیان و ایران‌دوستان را به درد آورد. «ایبنا» به همین مناسبت به جست‌وجوی ردپای ارگ بم در منابع تاریخی رفته است.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، در شمال شرقی شهر بم، بر دامنه صخره‌ای عظیم، قلعه‌ای دوهزار ساله قد برافراشته است که اهالی محل آن را ارگ می‌نامند. ارگ بم نمونه کاملی از شیوه‌های معماری ایران است که حاصل تلاش قرن‌ها معماری در آن به چشم می‌خورد. ارگ بم بزرگترین مجموعه خشتی جهان است. سابقه تاریخی این سازه، بنا  بر منابع و اسناد تاریخی، چون «حدودالعالم» و «تاریخ وزیری» به دو هزار سال پیش می‌رسد. در حقیقت به موجب اسناد، مدارک و منابع مکتوب تاریخی می‌توان نتیجه گرفت که ارگ پیش از حکومت ساسانی و به احتمال زیاد در دوره اشکانی احداث شده است. 

ارگ بم تا سال 1254 هجری قمری یعنی همزمان با شورش آقاخان محلاتی، مسکونی بود و تا 180 سال پیش از حاکم‌نشین آن در حکم ژاندارمری و مرکز قشون نظامی استفاده می‌شد. بنابراین زندگی در ارگ بم از زمان احداث آن تا اواسط دوره قاجار به‌طور مداوم جریان داشته است و بعد از ترک و نقل مکان مردم، به دست فراموشی سپرده شد و خرابی‌های جبران‌ناپذیری در اثر عوامل انسانی و طبیعی بر پیکره این بنا پدید آمد. 

«شاهنامه» و «کارنامک اردشیر بابکان» از پیدایش بم می‌گویند
چگونگی پیدایش شهر باستانی بم مانند سایر شهرهای کهن ناحیه کرمان نامعلوم است و با وجود فراوانی منابع تاریخی مستند و مرتبط با ناحیه کرمان تاریخ و چگونگی ساخت آن در ابهام فرومانده است. از میان منابع تاریخی کهن ایران، تنها به دو کتاب برمی‌خوریم که چگونگی پیدایش این شهر را مورد بررسی قرار داده‌اند؛ یکی از آن‌ها شاهنامه است. فردوسی در شاهنامه زمان ایجاد این شهر را به پادشاهان اسطوره‌ای ایران می‌رساند. در جنگی که بین رستم و اسفندیار در می‌گیرد،‌ رستم اسفندیار را می‌کشد. مدت‌ها بعد بهمن، پسر اسفندیار، به خونخواهی پدر به سیستان و کرمان لشکرکشی می‌کند و با فرامرز، جانشین رستم می‌جنگد و او را شکست می‌دهد و در همان مکان او را بر دار می‌زند. از آن پس نام آن محل را «دارزین» نهادند. بهمن دستور می‌دهد تا در مکان پیروزی‌ قلعه‌ای احداث کنند و این قلعه از آن پس به «دژ بهمن» شهرت یافت. آن‌گاه ساکنان محلی به نام «کجاران»، خانه‌های خود را به تدریج در اطراف قلعه احداث کردند و به این ترتیب شهر بم احداث شد. محلاتی در کتاب «جغرافیای بم» نام بم را مخفف شده نام «بهمن» می‌داند. 

«کارنامک اردشیر بابکان» کتاب دیگری است که به پیدایش این شهر اشاره می‌کند. در فصل هفتم کتاب آمده است: «اردشیر پس از اعلام مخالفت رسمی با آخرین پادشاه سلسله اشکانیان، اردوان پنجم به تسخیر تدریجی مناطق ایران پرداخت. او در تسخیر شهرهای ناحیه کرمان چند بار از «هپتانباد» (هفتواد)-دست‌نشانده اردوان پنجم بر کرمان که در ارگ بم سکونت داشت- شکست خورد.» بنابراین چنان‌چه محل وقوع این حادثه را ارگ بم بدانیم، بدون تردید می‌توانیم قدمت احداث ارگ اصلی (قلعه حکومتی) را تا دوران حاکمیت اشکانیان به عقب برگردانیم. 

بم در منابع تاریخی پس از اسلام
با گسترش دامنه فتوحات مسلمانان در ایران، کرمان مورد توجه سپاهیان عمر قرار گرفت و بدین ترتیب لشکرکشی‌ها به این سرزمین آغاز شد و از همان زمان نیز نام این شهر تاریخی را در کتاب‌های مورخان مسلمان می‌بینیم. 

ابن خردادبه، جغرافیدان مسلمان نخستین کسی است که در بررسی جغرافیای تاریخی کرمان از بم یاد می‌کند. پس از او احمد بن یعقوب (ابن واضح یعقوبی) در 278 هجری قمری از شهرها و قلعه‌های کرمان نام می‌برد و می‌نویسد: «شهرها و قلعه‌های آن عبارت است از بیمند و خناب و کوهستان و کرستان و مغون و طمسکان و سروستان و قلعه بم و منوجان و نرماشیر». نکته جالب توجه این است که یعقوبی در نام قلعه‌ها و شهرها تنها در مقابل نام بم واژه قلعه را به کار می‌برد و این مساله بیانگر آن است که بم در آن زمان از قلعه‌ای مستحکم برخوردار بوده است. 

مولف ناشناس «تاریخ سیستان» از اهمیت این قلعه در لشکرکشی‌های یعقوب لیث می‌نویسد. همچنین در «حدود العالم» نیز که مولف آن مشخص نیست درباره بم می‌خوانیم: «بم شهری‌ست با هوای تندرست و اندر شهرستان وی حصاری است محکم و از جیرفت مهم‌تر و اندر وی سه مزکت (مسجد) جامع است، یکی خوارج را یکی مسلمانان را و یکی اندر حصار...» 

مقدسی در «احسن‌التقاسیم» و ابن حوقل در «صورة‌الارض» از دیگر جغرافیدانان و مورخان مسلمان هستند که بیش از دیگران به توصیف شهر بم پرداخته‌اند. مقدسی بیرون قلعه را شامل بستان‌ها می‌داند و می‌نویسد: «بیشتر آب این شهر از قنات تامین می‌شود و توضیح می‌دهد که در آن‌جا حمام‌های بسیاری است. که البته بسیاری از خانه‌های عوام‌نشین نیز دارای حمام بودند.» 

در آثاری مانند «سمط‌ العلی للحضرة العلیا» تالیف ناصرالدین منشی کرمانی و «تاریخ شاهی قراختاییان» که به احتمال زیاد مولف آن شخصی است به نام خواجه شهاب‌الدین ابوسعید، ذکر شهر بم آمده است. این دو کتاب که در دوره قراختاییان به  تحریر درآمدند، از رونق و شکوه این شهر در این دوره و به‌ویژه رشد تجارت می‌نویسند. نقش قلعه بم در برخوردهای سیاسی این دوره غیرقابل انکار است؛ نقشی که با روی کار آمدن مغولان اهمیتی دو چندان می‌یابد. 

کتبی در کتاب «تاریخ آل مظفر» و سیف‌الدین عقیلی در «آثار الوزرا» نیز اشاره‌های کوتاهی به وضعیت شهر بم می‌کنند. «مرات البلدان» اعتماد السلطنه، «سفرنامه کرمان و بلوچستان» فیروز میرزا فرمانفرما، «سفرنامه سرپرسی سایکس»، «نزهة القلوب» حمدالله مستوفی از دیگر کتاب‌های تاریخی معتبری هستند که به شهر بم و ارگ تاریخی آن توجه نشان داده‌اند. 

بم در آثار نویسندگان معاصر
«جغرافیای شهر بم» عنوان کتاب محمدمهدی محلاتی است. وی در این کتاب با بیان تاریخچه و پیشینه این شهر تاریخی، نظریه‌هایی درباره برنامه‌ریزی این شهر ارایه می‌دهد. زهرا اسعدپوربهزادی در دو کتاب با نام‌های «الماس کویر» و «کیمیای ناسوت» تاریخ بم را با تاکید بر تاریخ شفاهی، استفاده از اسناد، منابع و خاطرات شخصی به رشته تحریر درآورده است. «مجموعه مقالات کرمان‌شناسی»، «بم، بودن یا نبودن، قوم باستانشناسی فاجعه بم پس از زلزله» تالیف مشترک عمران گاراژیان و لیلا پاپلی‌یزدی، «بم شهری که بود» نوشته عبدالرضا سالار بهزادی، «بم بعد از زلزله» به قلم نصرت‌السادات موحدی، «از بم تا بم» تالیف مسلم ناصری، «ارگ‌نامه» نوشته سید محمود توحیدی، «بم‌نامه» به قلم امیرعلی فهیمی و «بم‌شناسی» اثر علی شریعتی‌فر از کتاب‌هایی است که در سال‌های اخیر با موضوع بم تالیف شده‌اند. 


نجات بزرگترین بنای خشتی جهان
تمام این منابع چه آن‌هایی که در دوره پیش از اسلام نوشته شده‌اند و چه آن دسته از منابعی که در دوره اسلامی به شهر بم اشاره کرده‌ و ویژگی‌های این شهر و به‌ویژه ارگ تاریخی آن را برشمرده‌اند، می‌توانند نقش بسیار مهمی در بازسازی این بنای بی‌نظیر خشتی که به راستی بزرگترین مجموعه خشتی جهان لقب گرفته است، ایفا کنند. 

اگرچه کار بازسازی ارگ بم بلافاصله پس از زلزله آغاز و اعتبارات داخلی و بین‌المللی به آن اختصاص یافت اما با توجه به مشکلات اقتصادی کشور و بی‌تدبیری مسوولان وقت میراث فرهنگی روند بازسازی به کندی پیش رفت و هنوز نیز بعد از گذشت 10 سال طرح بازسازی این ارگ به اتمام نرسیده است. البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که خروج ارگ بم از فهرست آثار در معرض خطر ثبت جهانی در اجلاس کامبوج ارگ بم نشان‌دهنده اقدامات نسبتا خوبی است که در گذشته برای بازسازی این بنا انجام شده است. 

در هر حال با توجه به قدمت و اهمیت این ارگ تاریخی باشکوه انتظار می‌رفت، مسوولان سازمان میراث فرهنگی اعتبار بیشتری را برای بازسازی آن اختصاص می‌دادند تا هرچه زودتر این بنا بازسازی و آماده پذیرایی از گردشگران داخلی و خارجی شود. 


دیر یا زود بزرگترین بنای خشتی جهان نیز کمر راست می‌کند و نه به مانند گذشته‌های دور که در حد و اندازه دانش و هنر انسان قرن بیست و یکمی جان می‌گیرد اما کم نیست ارگ بم‌هایی که نه به دلیل خروش زمین که از روی غفلت و ناآگاهی و مسوولیت ناپذیری ما در حال نابودی و تخریب هستند و روز به روز هم بر تعداد آن‌ها افزوده می‌شود و جز تعداد محدودی دوستداران میراث فرهنگی کسی ندای آن‌ها را نمی‌شنود. تخریب ارگ بم را به گردن زلزله انداختیم و این حادثه طبیعی را محکوم کردیم اما درباره تخریب «سنگ‌نبشته خلیج فارس در خارک»، «سنگ برجسته ساسانی سر آب بهرام در شهرستان نور آباد»، «کاخ کورش بزرگ در برازجان»، «سوخته شدن کاخ آپادانای شوش»، «نابودی تپه باستانی 6 هزار ساله گونسپان در ملایر»، «ارگ انار»، «بافت تاریخی یزد»، «کاخ عین‌الدوله تهران»، «تعدادی از خانه‌های تاریخی تهران» و «خانه‌های تاریخی روستای جم» و همچنین بی‌توجهی به آثاری با قدمت چندهزار ساله چون طاق بستان، تخت جمشید، آتشکده آذربرزین و معبد آناهیتا چه کسی باید پای میز محاکمه برود؟
 
آیا مقصر اصلی کسی غیر از ما نیست که کوچک‌ترین اهمیتی به میراث فرهنگی خود که مبین هویت ملی و فرهنگی ما هستند، نمی‌دهیم و اوج توجه‌مان به این آثار گرفتن عکس یادگاری در کنار آن‌هاست. بی‌انصافی نیست اگر بگوییم ما امانت‌داران خوبی نبودیم. آیندگان ما را نه تنها از روی آثار مکتوب که از روی صلابت و شکوه آثار تاریخی و باستانی که از گذشتگان به ما به ارث رسیده و البته ما در حفاظت و پاسداری از آن‌ها کوتاهی کردیم و به صورت ویرانه‌هایی به فرزندانمان سپردیم، قضاوت خواهند کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها