جمعه ۱۹ مهر ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۷
کلانتری: سهراب در ادبیات و حکمت کلاسیک ایران دانشی وسیع داشت

پرویز کلانتری، هنرمند نقاش پیشکسوت و یکی از دوستان و آشنایان نزدیک سهراب سپهری، در برنامه «شبی با سهراب سپهری» با بیان چهار صفت از وجوه شخصیتی سهراب شامل وسیع بودن، تنهایی، فروتنی و سخت بودن، گفت که سهراب دانش وسیعی نسبت به هنر مدرن، فرهنگ غرب و در عین حال ادبیات و حکمت کلاسیک ایران داشت.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، چهارمین برنامه از شب‌های ایرانشهر با عنوان شبی با سهراب سپهری، همزمان با هشتادوپنجمین سالگرد تولد این شاعر شهیر ایرانی، از سوی معاونت آموزشی و پژوهشی خانه هنرمندان ایران و دبیری سجاد باغبان ماهر، شب گذشته، پنجشنبه 18 مهر در تالارشهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد. 

پرویز کلانتری، نقاش و از دوستان نزدیک سپهری، عباس مشهدی زاده، هنرمند معمار و مجسمه ساز و از دوستان نزدیک شاعر، مرتضی بابک‌معین، مدرس، مترجم و منتقد ادبی، حسین محجوبی، نقاش پیشکسوت، مهدی قراچه داغی، مترجم و خواهرزاده سهراب و مجید سرسنگی، مدیرعامل خانه هنرمندان ایران از سخنرانان این مراسم بودند. اجرای این برنامه را نیز سهیل محمودی، شاعر و ترانه‌سرا، بر عهده داشت. 

پرویز کلانتری در بخشی از سخنرانی خود در این مراسم گفت: سپهری در جایی گفته است که «وسیع باش، تنها، سر به زیر و سخت.» او در این شعر از درختی به نام «بانیان» صحبت کرده که بسیار عظیم است و در بیابان‌های برهوت آفریقا در جایی که درخت دیگری نیست، وجود دارد و پناهگاه پرندگان و حیوانات است. 

وی افزود: سپهری در حقیقت از زبان درخت بانیان خود را معرفی می‌کند. سپهری وسیع بود، چرا که او هنر مدرن، فرهنگ غرب و زبان فرانسه را به خوبی می‌شناخت و البته یکی از دانشمندان شعر و ادبیات، سنت و حکمت ایران نیز بود. دانایی‌اش از عرفان شرق و بودیسم و تاثیر آن بر هنر نیز از دید کسی پنهان نیست. 

کلانتری در ادامه به دیگر صفت‌های شخصیتی سپهری اشاره کرد و گفت: تنهایی، دومین صفت سهراب و سربه‌زیری و فروتنی سومین صفت اوست. من که همکلاسی سهراب در دوران دانشگاه بودم می‌دانم که چقدر فروتن و متنفر از خودنمایی بود. فروتنی یک سنت ایرانی است و آدم‌ها هرچه بزرگترند، سر به زیرترند. 

این هنرمند نقاش همچنین اظهار کرد: صفت چهارم او سخت بودن است. سپهری در برابر بازاری شدن سخت بود. سهراب نه خودش در هنر نقاشی بازاری شد و نه با نقاشی بازاری کنار می‌آمد. 

کلانتری در پایان به ذکر یک خاطره از پرویز تناولی درباره اهدای یکی از تابلوهای ارزشمند نقاشی سهراب به یک مکانیک و تعمیرکار ماشین به عنوان یادگاری پرداخت. 

در ادامه مراسم عباس مشهدی زاده، هنرمند معمار و مجسمه ساز درباره نقاشی‌های سپهری سخنرانی کرد. او در بخشی از سخنان خود اشاره کرد: من به کسانی که اشعار سهراب را درک نمی‌کنند، پیشنهاد می‌کنم نقاشی‌هایش را ببینند و البته به کسانی هم که نقاشی‌هایش را متوجه نمی‌شوند، پیشنهاد مطالعه اشعارش را دارم. شعرها و نقاشی‌های سهراب ترجمان یکدیگرند. 

وی افزود: من همچنین به کسانی که قصد تحقیق و پژوهش بر سهراب سپهری دارند، پیشنهاد می‌کنم که به سراغ دوستان و نزدیکانش که هنوز در قید حیات هستند، بروند یا به مطالعه کتاب‌ها، آثار و زندگی دوستانی او که از میان ما رفته‌اند، بپردازند. من در ادامه کلامم برخی از این چهره‌ها را به شما معرفی می‌کنم. 

این هنرمند در ادامه به نام تعدادی از دوستان در قید حیات سهراب اشاره کرد: ابوالقاسم سعیدی، هنرمند نقاش، یکی از دوستان نزدیک سهراب بود. سهراب شعر زیبا و شاهکار «خانه دوست کجاست؟» را به این هنرمند تقدیم کرد. بیژن صفاری، نقاش و معمار نیز یکی دیگر از آشنایان نزدیک سهراب بود. لیلی گلستان، نیز که از نقاشی‌های سهراب گالری برپا کرد، درباره سهراب، بسیار مطلب نوشته و خاطرات بسیاری از او دارد. 

مشهدی زاده همچنین اظهار کرد: فروغ فرخزاد، تیمور سپهری، پسرعموی سهراب، فریدون رهنما، شاعر و فیلمساز، تنها ایرانی که به زبان فرانسه شعر گفت و پل الوار بر آن مقدمه نوشت، کریم امامی، مترجم مشهور و کاربلد، شاهرخ مسکوب، شاهنامه پژوه فقید و بیژن الهی، شاعر تازه از دست رفته، نیز همگی از دوستان نزدیک سهراب‌اند که امروزه دیگر در میان ما نیستند. 

این هنرمند در پایان گفت: سهراب با وجود غنی بودن اشعار و آثار هنری‌اش به هیچ عنوان ادا و اطوار هنری یا روشنفکرانه نداشت. او صاحب شخصیتی ساده و زلال مانند آب و شیشه بود. 

مرتضی بابک‌معین، منتقد ادبی و استاد دانشگاه آزاد نیز با موضوع «نقد پدیدارشناختی اشعار سهراب سپهری» برای حاضران سخنرانی کرد. این منتقد ادبی در بخشی از سخنرانی خود گفت: «نقد مضمونی» که با اندیشه‌های «گاستون باشلار»، «ژان پیر ریشار»‌و «میشل کولو» شکل گرفت، می‌تواند یک نگاه و یا یک روش و بینش ویژه را در بحث و تحلیل شعر فارسی به ما هدیه دهد. 

وی افزود: برای دانشجویان مقطع دکتری زبان و ادبیات فرانسه چند واحد درسی با عنوان «نقد مضمونی» تعریف شده است، اما متاسفانه برای دانشجویان زبان و ادبیات فارسی به هیچ عنوان این واحدها تعریف نشده و به طبع آن‌ها نیز با روش آشنا نیستند. 

سهیل محمودی، مجری مراسم نیز دقایقی را برای حاضران سخنرانی کرد. این شاعر و ترانه‌سرا درباره سپهری گفت: سهراب بدون شک یکی از ماندگاران تاریخ ادبیات ایران است. «هشت کتاب» سهراب برای نخستین بار در سال 1356 منتشر شد. آخرین شعر این کتاب که زنده است و تا ابد نیز زنده خواهد ماند «صدای پای آب» است که همین شعر برای عظمت یک شاعر کافی است. 

وی افزود: نخستین دفتر شعر سهراب که پیش از سال 1330 منتشر شد «مرگ رنگ» است که اشارتی به پیشه نقاشی شاعر دارد. باید اشاره کرد که فکر سپهری مدام درگیر حکمت شرق است. 

محمودی در ادامه با اشاره به پیشینه شعری سپهری گفت: فلسفه اشراق، مبحث اصالت وجود، ادبیات کلاسیک ایران و اشعار مولانا و به طور کل حکمت مشرق، پیشینه شعری سپهری است. همچنین استاد مشفق کاشانی برای خود من تعریف کرد که سهراب یک مجموعه اشعار بیدل را همیشه همراه خود داشت و آن را مطالعه می‌کرد. بنابراین یکی دیگر از ریشه‌های شعری سپهری را باید در اشعار بیدل دهلوی جست‌وجو کرد. 

محمودی همچنین در پایان جلسه اعلام کرد که پنجمین برنامه از شب‌های ایرانشهر که در آبان‌ (1392) برگزار می‌شود، به «شبی با علی حاتمی» کارگردان آثاری چون «دلشدگان»، «سلطان صاحب‌قران»، «هزار دستان» و «مادر»، اختصاص دارد. 

در این برنامه 10 نفر از خانواده سهراب سپهری، به ویژه دو خواهر او یعنی همایون‌دخت سپهری و پروانه سپهری و مهدی قراچه داغی، خواهرزاده سهراب و مترجم کتاب‌هایی چون «روان‌شناسی بلوغ»، «قوانین ثروت»، «کاهش استرس در اوج موفقیت» و «اندیشه‌های الهام بخش» حضور داشتند. 

از دیگر چهره‌های مهمی که در این مراسم حضور داشتند می‌توان به بهمن نامورمطلق، معاون امور صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، اکبر عالمی، مترجم و منتقد سینما و عضو هیات علمی دانشکده صدا و سیما، محمد سریر، موسیقیدان و علیرضا قاسمخان، مستندساز و تهیه کننده سینما اشاره کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها