سه‌شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۲ - ۱۶:۰۶
ملاصالحی: هر تپه باستانی کتابخانه‌ای با هزاران جلد کتاب است

حکمت‌الله ملاصالحی، استاد دانشگاه تربیت مدرس در نشست «بررسی گذشته و آینده میراث فرهنگی و باستانشناسی» گفت: امروزه هر تپه باستانی کتابخانه‌ای به‌شمار می‌رود که هزاران جلد کتاب دربردارد و باستانشناسان براساس آن‌ها آثار ارزشمندی در اختیار جامعه باستانشناسی و پیشرفت آگاهی مردم قرار می‌دهند.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست «بررسی گذشته و آینده میراث فرهنگی و باستانشناسی»  با حضور حمید خطیب‌شهیدی، استاد دانشگاه تربیت مدرس و عضو گروه واژه‌گزینی باستانشناسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، حکمت‌الله ملاصالحی، دانشیار دانشگاه تهران و سردبیر مجله باستا‌نشناسی، جلیل گلشن، معاون پژوهشی سابق سازمان میراث فرهنگی و مدیر سابق موزه ملی ایران و کامیار عبدی، استاد دانشگاه و سردبیر مجله باستانشناسی و تاریخ سه‌شنبه (18 تیرماه) از سوی انجمن علمی دانشجویان باستانشناسی دانشگاه تهران برپا شد. 

حکمت‌الله ملاصالحی در این نشست با اشاره به مقاله «فرهنگ و هولوکاست فرهنگی» گفت: در این مقاله به اتفاق‌هایی که در سال‌های اخیر رخ داده و سرزمین سوخته‌ای که از میراث ایران برجای مانده پرداخته‌ام. عصر جدید ابعاد پیچیده، شکننده، ملتهب و منقلب بسیاری دارد. متاسفانه مدیریت کلان درک درستی از جامعه ندارد و تاسف دیگر این‌که میراث معنوی نیز گسسته شده و شناخت درستی از سنت جدید نیست. عقلانیت و تکنولوژی جدید استنباط صحیحی از میراث و باستانشناسی به‌دست نمی‌دهد در حالی‌که درک و شعور تاریخی از شرایط جامعه در مدیریت کلان نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند.

این دانشیار دانشگاه تهران افزود: پیش از این‌که سازمان گردشگری با میراث فرهنگی ادغام شود، تصمیم‌گیری انجام شده بود و کسی به حرف باستانشناسان گوش نداد.  افرادی که از آن سوی آب‌ها به ایران می‌آیند و کتیبه بیستون را پس از دوهزار و 500 سال پیدا و رمزگشایی می‌کند، تنها به‌دلیل علاقه به تاریخ جهان است که خود را بخشی از آن می‌دانند. متاسفانه در این سال‌ها محوطه باستانی نمانده که غارت و تخریب نشده باشد و کسی نیز پاسخگو نیست.

سردبیر مجله باستا‌نشناسی با اشاره به غارت میراث‌های فرهنگی ایران توضیح داد: در سال‌های اخیر از میراث فرهنگی ایران سرزمین سوخته‌ای باقی مانده و تپه‌های باستانی به مانند کتابخانه‌هایی ارزشمند تخریب شده‌ و از بین رفته‌اند. تا پیش از این به فرهنگ‌های مادی (مانند تپه‌های باستانی) توجه کافی نمی‌شد اما در سال‌های اخیر به عنوان مرجع و منبع نوشتاری موثقی تبدیل شده‌اند.

وی با اشاره به روایت‌های قرآنی بیان کرد: این کتاب مقدس در آیه‌های بسیاری به لزوم توجه به آثار تاریخی به‌عنوان منابع آگاهی و عبرت اشاره می‌کند و می‌گوید از کنار ویرانه‌های که رد می‌شوید در زندگی گذشتگان خود تفکر کنید. همچنین باید با روحانیون در این زمینه‌ها گفت‌وگو کنیم و از آن‌ها بخواهیم براساس روایت‌های دینی و قرآنی مردم را به دقت و نگهداری این آثار تشویق کنند.

ملاصالحی در پایان سخنانش با توجه به رسالت رسانه‌ها درباره آگاه‌سازی مردم گفت: رسانه‌ها باید به مساله شعور و آگاهی تاریخی و باستانشناسی اهمیت دهند و آن را به‌صورت جدی مطرح کنند. موقعیت حساس میراث فرهنگی و طبیعی به تلاش همه گروه‌ها برای حفاظت از آن‌ها نیاز دارد. از سوی دیگر تشکیل صنف و تشکل باستانشناسی در بیان خواسته‌های این جامعه یکی از رویدادهایی است که باید در آینده نزدیک اتفاق بیفتد.

شمارگان کتاب میراث فرهنگی کاهش چشمگیری داشته است
جلیل گلشن در این نشست با اشاره به سابقه سازمان میراث فرهنگی گفت: از آغاز تاسیس این سازمان تاکنون باید آن را به دو دوره، از آغاز تا 1382 و از 1382 تاکنون دسته‌بندی کرد. اتفاق‌هایی که در این دوره‌ها افتاد تاثیر بسیاری بر حوزه‌های باستانشناسی و میراث فرهنگی گذاشت. از سال 1365 تا 1382، مهدی حجت، اکبر زرگر، سراج‌الدین کازرونی، سیدمحمد بهشتی و سیدحسین مرعشی مدیریت این سازمان را برعهده داشتند. در واقع مهدی حجت که در آن دوره معاون حفظ و میراث فرهنگی در وزارت فرهنگ و آموزش عالی بود با منسجم کردن و ادغام میراث فرهنگی که تا آن دوره در دو وزارتخانه فرهنگ و آموزش عالی و وزارت ارشاد فعالیت می‌کردند این سازمان را به‌عنوان بخشی مستقل با وظیفه حفظ و حراست از میراث فرهنگی ایران به سرانجام رساندند.

معاون پژوهشی سابق سازمان میراث فرهنگی افزود: از سال 1384 با روی کار آمدن اسفندیار رحیم‌مشایی، حمید بقایی، روح‌الله احمدزاده کرمانی، سید حسن موسوی و محمدشریف ملک‌زاده، سازمان میراث فرهنگی دستخوش تحولاتی شده که کار را برای مدیران آینده آن بسیار دشوار کرده است. پیش از این مسوولانی که در حوزه میراث فرهنگی بودند بیشتر تحصیلاتی در حوزه معماری داشتند و با آثار غیرمنقول تاریخی آشنا بودند اما متاسفانه پس از ادغام این سازمان با گردشگری، سازمان میراث فرهنگی و با روی کار آمدن مدیران سیاسی از مبحث علم دور شد و حتی معاونت پژوهشی که شامل پنج پژوهشکده بود به پژوهشگاه تبدیل و همه فعالیت‌های آن در تهران مستقر شد.

مدیر سابق موزه ملی ایران با بیان این‌که جدا کردن فعالیت‌های پژوهشی از بدنه اصلی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری باعث افول و گسیختگی سازمان و پژوهشگران این حوزه شد، اظهار کرد: فعالیت‌های حوزه حفاظت و محدود شدن آن به تهران اوضاع نابسامانی را در تشکیلات به‌وجود آورد. از سال 1382، افرادی که ریاست سازمان را برعهده داشتند حداقل تخصص‌های لازم برای اداره سازمان میراث را نداشتند و حتی در حوزه گردشگری نیز متخصص نبودند. از زمان تاسیس سازمان میراث فرهنگی تا سال 1382 ثبات مدیریت به‌گونه‌ای بود که مدیریت‌های طولانی ‌مدت داشت.

گلشن ادامه داد: افرادی که برای مدیریت حوزه میراث فرهنگی در دوره دوم منصوب شدند از نظر پژوهشی شناخت کافی از اصول پژوهشی نداشتند و در حوزه کتاب معاونت سابق گفته است 30 عنوان کتاب منتشر شده اما بعد از این دوره چند عنوان کتاب منتشر شده داریم؟ زمانی انتشار کتاب صورت می‌گیرد که پژوهش‌هایی انجام شود تا به‌شکل کتاب به‌چاپ برسند و این در حالی است که در مقایسه با دوره قبل کاهش شمارگان بسیار چشمگیر است. این بدان‌معناست که پژوهش‌ها به‌شدت کاهش داشته چرا که برون‌داد مکتوب چندانی از اطلاعات پژوهشی در این دوره در دست نیست.

دانش و کتاب دستاورد باستانشناسی و میراث فرهنگی
کامیار عبدی با بیان این‌که شاید یکی از دلایل ادغام میراث فرهنگی و گردشگری این بوده که با گسترش سازمان می‌توان آن را به وزارتخانه تبدیل کرد، گفت: فلسفه متفاوت میراث فرهنگی و گردشگری مانند خانواده‌ای است که دو فرزند دارد که یکی به‌دنبال تحصیل علم و دانش می‌رود و دایم در حال گرفتن هزینه از خانواده برای افزایش و گسترش آگاهی است و دیگری در بازار مشغول می‌شود و درآمد بسیاری دارد. آن‌که در حال دانش‌اندوزی است در آینده طولانی‌مدت مفید و موثر خواهد بود اما کسی که پول به‌دست می‌آورد، تنها به زمان حال می‌اندیشد.

این استاد دانشگاه افزود: مقوله باستانشناسی نیز پژوهشی است و گزارش، گردآوری اطلاعات و ارایه کتاب را بر عهده دارد و حتی به فروش کتاب نیز اهمیتی نمی‌دهد چرا که به آینده انسان و بشریت اهمیت می‌دهد. در واقع هزینه می‌گیرد تا دانش تولید کند اما گردشگری پول‌ساز است و متاسفانه مردم به حال نگاه می‌کنند. این مساله تخریب بسیاری در آثار باستانی ایران به همراه داشته و به‌ویژه در سال‌های اخیر که هزینه‌ها بیشتر صرف گردشگری شد.

وی ادامه داد: از سوی دیگر گردشگری کشور با متولی دیگر این مساله یعنی وزارت امور خارجه هماهنگ نیست. رییس سازمان میراث فرهنگی و گرشگری می‌گفت که ایران به قطب گردشگری جهان تبدیل می‌شود اما قدرت گرفتن ویزای گردشگری را نداشت. درصد کمی از گردشگران، گردشگر فرهنگی هستند و بیشتر گردشگرانی که به کشورهای دیگر سفر می‌کنند به‌دنبال تفریح‌هایی می‌روند که در ایران جایی برای آن‌ها نیست. 

سردبیر مجله باستانشناسی و تاریخ افزود: برای گسترش گردشگری در این سال‌ها از هزینه و بودجه‌های معاونت پژوهش و احیا و حفاظت کاسته شده اما براساس آمار وزارت امور خارجه هر سال با کاهش گردشگر خارجی روبه‌رو بودیم. این تضادها نه‌تنها حل نشد بلکه تنها مبالغ هنگفتی برای تبلیغ گردشگری صرف شد که هیچ نتیجه‌ای نیز به‌دنبال نداشت.

ادغام میراث فرهنگی با گردشگری بزرگترین مشکل باستانشناسی است
حمید خطیب‌شهیدی نیز در این نشست با اشاره به تاریخچه سازمان میراث فرهنگی گفت: وزارت فرهنگ و هنر تا سال 1349، اداره‌ای به‌نام اداره کل باستانشناسی داشت که تمامی فعالیت‌های مربوط به باستانشناسی را انجام می‌داد. پس از آن با ادغام سازمان فرهنگ عامه و اداره‌کل باستانشناسی، اداره‌کل باستانشناسی و فرهنگ عامه شکل گرفت و اداره‌کل حفاظت، اداره موزه‌ها و انجمن آثار ملی در تمام استان‌ها همه مسوولیت‌های حکومتی و پژوهشی را انجام می‌داد.

این استاد دانشگاه تربیت مدرس با بیان این‌که ادغام بزرگترین مشکل برای میراث فرهنگی کشور بود، اظهار کرد: گردشگری، مساله‌ای تجاری است و به بهانه این‌که گردشگر به آثار باستانی و تاریخی نیز علاقه‌مند است این دو سازمان با هم ادغام شدند. این مساله باعث شد تا گردشگری حرف نخست را در این بخش بزند و معاونت پژوهشی جایگاهش را از دست بدهد. قطع ارتباط با استان‌ها و ناهماهنگی داخل اداره‌های سازمان همگی ثمره این ادغام ناآگاهانه به‌شمار می‌روند.

نشست «بررسی گذشته و آینده میراث فرهنگی و باستانشناسی» با پرسش و پاسخ از سوی خبرنگاران رسانه‌ها به پایان رسید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها