سه‌شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۱ - ۱۸:۲۱
2500 سال است در و ديوار با فلسفه مخالفت مي‌كند

داوري‌اردكاني در آيين افتتاحيه همايش روز جهاني فلسفه گفت: 2500 سال است كه در و ديوار با فلسفه مخالفت مي‌كند. از مواضع مختلف با فلسفه مخالفت شده است، اما كيست كه از افلاطون و ملاصدرا دفاع مي‌كند؟ خود اين فلاسفه با آثاري كه از خود برجاي گذاشته‌اند از خودشان دفاع مي‌كنند._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، همايش روز جهاني فلسفه با سخنراني رضا داوري‌اردكاني در موسسه حكمت و فلسفه آغاز شد و حجت‌الاسلام عبادالحسين خسروپناه،رييس اين موسسه نیز در برنامه افتتاحيه سخنراني كرد.

داوري‌اردكاني در ابتداي سخنراني خود گفت: من بيش از حد استعدادم مورد لطف اهل فلسفه و علم قرار مي‌گيرم و چون نمي‌توانم جوابگوي اين الطاف باشم تصميم گرفته‌ام وقتي از من براي حضور در برنامه‌اي دعوت مي‌شود بپذيرم.

وي افزود: طبق رويه هميشگي ام در اين سخنراني مي‌خواهم از فلسفه دفاع كنم. حال توضيح مي‌دهم كه از چه فلسفه‌اي دفاع مي‌كنم. فلسفه دو وجه دارد؛ ما هم به فلسفه نياز داريم و هم نداريم. ما به عنوان مردماني كه محتاج و مشغول كسب و كاريم، به فلسفه نياز نداريم. جامعه به آن معنايي كه در قرن نوزدهم تعريف شد، به فلسفه نيازي نخواهد داشت اما موضوع اين است كه اگر فلسفه نباشد، قوام جمع دستخوش سستي و تزلزل مي‌شود.

رييس فرهنگستان علوم ادامه داد: فلسفه امر ناپيدايي است كه وقتي نباشد، نبودنش احساس مي‌شود. شايد از خود بپرسيم كه آيا تمامي جوامع 2500 سال پيش قوامي نداشتند.در پاسخ مي‌گويم كه هر جامعه‌اي در هر زماني داراي حكمت و دين و فلسفه بوده است.

وي تاكيد كرد: ما به هر حال امروز به فلسفه با همه شاخه‌هاي آن نياز داريم. به فلسفه اسلامي نياز داريم براي اين‌كه نهال وجود ما استحكام پيدا كند، گرچه فهم فلسفه جديد با فلسفه اسلامي متفاوت است. اگر فلسفه جديد را بشناسيم آن‌گاه فلسفه اسلامي و عالم خودمان را بهتر خواهيم شناخت.

داوري‌اردكاني سيطره نگاه اپيستمولوژيك و سوبژكتيو را يكي از مشكلات عصر حاضر دانست و گفت: ما نمي‌توانيم اين دو رويكرد را در فلسفه نديد بگيرم، زيرا در اين صورت كل فلسفه آناليتيك را زير سوال خواهيم برد. اما نگاه سوبژكتيو و اپيستمولوژيك سودمند نيستند و حتي ما را از فلسفه دور مي‌كنند.

وي به نظر افلاطون در تعليم‌ناپذيري فلسفه اشاره كرد و گفت: در نامه دفتر هفتم افلاطون مي‌خوانيم كه وي خطاب به شاگردش گفت شما فلسفه را نمي‌فهميد و اصلا فلسفه تعليم‌ناپذير است. اين بحثي است كه از زمان افلاطون تاكنون وجود دارد. اگر اين حرف افلاطون را درست بپنداريم، پس دانشجويان فلسفه كاري بي‌نتيجه را انجام مي‌دهند؟

اين نويسنده و استاد فلسفه، فلسفه افلاطون را قابل فهم و تعليم دانست و گفت: خيال مي‌كنم حتي كساني كه اهل فلسفه نيستند و سواد فلسفي ندارند  مي‌توانند كتاب‌هاي افلاطون را بخوانند و آن‌ها را فهم كنند. مگر مي‌شود افلاطون خواند و لذت نبرد؟ فلسفه مانند عقل دو وجه بسيط و تفصيلي دارد. وجه بسيط آن غيرقابل تعليم و وجه تفصيلي آن قابل تعليم است.

وي افزود: وقتي عقل بسيط در آثار فلاسفه تفصيل پيدا مي‌كند، قابل تعليم مي‌شود. يافت‌هاي فلسفي قابل تعليم نيستند. شما كتاب‌هاي كانت را مي‌خوانيد، اما او اين آثار را بر اساس يافته‌هاي خودش نوشته است، يافته‌هايي كه نمي‌توان آن‌ها را به كسي تعليم داد.

داوري‌اردكاني افزود: چيزهايي كانت را فيلسوف كرد كه با خواندن كتاب‌هاي «عقل نظري»، «عقل عملي» و «نقد حكم» نمي‌توانيم آن‌ها را فرا بگيريم، بنابراين وقتي از وجه منفي سوبژكتيويسم صحبت مي‌كنم ذهنتان به سمت كانت نرود.

وي با انتقاد از برخي روش‌ها در نقد فلاسفه گفت: اگر فيلسوفي كه تخم لق پست‌مدرن را شكسته است بايد مواخذه شود، مواخذه‌اش كنيد اگر مي‌توانيد. فيلسوف هيچ‌گاه حرفي را بدون منطق از جيب و آستين خود در نمي‌آورد.

داوري‌اردكاني ادامه داد: جامعه فلسفي، فلسفه را تشخيص مي‌دهد. شما مي‌توانيد با دكارت و كانت مخالف باشيد، اما اين‌ها وجود دارند و نمي‌توانيد انكارشان كنيد. مي‌توانم با فلسفه تحليلي كاري نداشته باشم، اما وجود فلسفه تحليلي منوط به من و امثال من نيست، زيرا اثر و سخن اصيل خود از خود دفاع مي‌كند. نمي‌توانيم فلسفه‌ها و فلاسفه را نفي كنيم، بلكه مي‌توانيم آن‌ها را نقد كنيم.

وي تاكيد كرد: 2500 سال است كه در و ديوار با فلسفه مخالفت مي‌كند. از مواضع مختلف با فلسفه مخالفت شده است، اما كيست كه از فلسفه افلاطون و ملاصدرا و ساير فلاسفه دفاع مي‌كند؟ خود اين فلاسفه با آثاري كه از خود برجاي گذاشته‌اند از خودشان دفاع مي‌كنند.

داوري‌اردكاني در پايان از پايگاه خبري موسسه حكمت و فسلفه ايران رونمايي كرد. 

خسروپناه: نظام آموزش فسلفه در كشورمان تعليقه‌نويس تربيت مي‌كند نه فيلسوف
در بخش ديگري از اين برنامه، خسروپناه درباره آسيب‌هاي آموزش فلسفه در ايران سخنراني كرد. وي گفت: من با بررسي‌هايي كه انجام دادم، يك امتياز و سه آسيب را از نظر خودم در فضاي آموزش فلسفه و به طور كلي علوم عقلي در كشورمان شناسايي كردم.

رييس موسسه حكمت و فلسفه ايران، وجود دانشمندان متعدد در گرايش‌هاي مختلف فلسفه را امتياز فضاي آموزشي علوم عقلي در ايران دانست و گفت: افرادي را داريم كه مي‌توان به جرات آن‌ها را يك كانت‌شناس يا ملاصدراشناس دانست. برخي از كتاب‌هاي اين افراد نيز تاكنون منتشر شده اند. من اين امتياز را در هيچ يك از كشورهاي اسلامي مشاهده نكرده‌ام.

وي به آسيب‌هاي اين حوزه اشاره كرد و گفت: نخستين آسيب، شيوه آموزش فلسفه در ايران است. اين‌كه گذراندن چند واحد و خواندن چند صفحه از كتاب‌هاي پراكنده، از دانشجو فيسلوف نمي‌سازد يك بحث است، اما از سوي ديگر اکنون مقايسه وضعيت گروه‌هاي فلسفه دانشگاه‌هاي كشور با بيست سال پيش، نتيجه اسف‌باري را نشان مي‌دهد.

خسروپناه افزود: شيوه فعلي آموزش فسلفه در ايران بيشتر عالم و شارح فلسفه تربيت مي‌كند تا فيلسوف. فيلسوف كسي نيست كه تنها بتواند «اسفار» ملاصدرا را خوب درس بدهد يا بر آثار كانت شرح بنويسد. فيلسوف كسي است كه اگر با پرسش جديدي روبه‌رو شود، بتواند آن را روش‌مندانه حل كند. 

وي تاكيد كرد: چقدر شيوه آموزش فسلفه ما فيلسوف تربيت مي‌كند؟ مقصودم تعليقه‌نويس و شارح و مدرس كتب فلسفي نيست. به نظر من وضعيت آموزش فلسفه در ايران، فيلسوف‌پرور نيست، اگر خيلي موفق شوند تعليقه‌هايي را بر آثار فلاسفه مي‌نويسند. برخي كه معتقدند هنوز زود است كه فلسفه را بفهميم و كماكان بايد آثار فلاسفه را منتشر كنيم حتي آن‌ها را شرح هم نكنيم. نمي‌دانم كي زمان شرح و توليد فلسفه فرا مي‌رسد.

خسروپناه تاسيس رشته‌هاي علوم عقلي بدون نيازسنجي و پشتوانه لازم را دومين آسيب نظام آموزش فلسفه در ايران دانست و گفت:‌ در بسياري از موارد هيچ عقلانيت نظام‌مندي عقبه تاسيس رشته‌هاي فلسفه در دانشگاه‌ها وجود ندارد و تنها بر اساس سليقه رييس دانشگاه يا هيات امنا عمل مي‌شود. 

وي مثالي را در اين باره ذكر كرد و گفت: طي جست‌وجويي كه انجام داده‌ام، شصت و هفت گروه اديان و عرفان در دانشگاه‌هاي دولتي و پيام نور وجود دارند كه شصت گروه از آن‌ها متعلق به دانشگاه پيام نورند! مي‌دانيم كه رشته‌هاي علوم پايه، مهندسي و آزمايشگاهي هزينه زيادي لازم دارند و به همين دليل بسياري از دانشگاه‌ها براي تامين بودجه خود به سمت تاسيس گروه‌هاي علوم انساني سوق مي‌يابند. همين آسيب در فلسفه و رشته‌هاي ديگر نيز وجود دارد. بايد در راه‌اندازي رشته‌هاي علوم عقلي در دانشگاه‌ها مديريت وجود داشته باشد.

رييس موسسه حكمت و فلسفه ايران ادامه داد: آسيب سومي كه در فضاي آموزش فلسفه در كشورمان به نظرم مي‌رسد، قطع ارتباط فلسفه با زندگي بشر است. درست است كه فلسفه دانشي انتزاعي است، اما فلسفه به هر حال زاده عقل بشر است. آيا ساحت عقلانيت انسان با ساحت‌هاي ديگر وي مانند حس و شهود و ادراك او جداست؟

همايش دو روزه روز جهاني فلسفه تا فردا (24 آبان) در موسسه حكمت و فسلفه ايران ادامه خواهد داشت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها