سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۵:۲۳
جريان دانشگاهي نقد، سنت را با تجدد آشتي مي‌دهد

ابراهيم خدايار در نشست بررسي وضعيت «نقد و نظريه ادبي در ايران»، بر لزوم آشتي ميان تجددگرايي و جريان‌هاي نو در عرصه نقد و نظريه‌پردازي در ايران با نظرگاه‌هاي سنتي تاكيد كرد و نقد دانشگاهي را تنها راه آشتي اين دو رويه متفاوت نقد در ايران دانست و گفت: جريان نوي نقد ادبي كه در ايران از سال 1380 بدون هياهوي تبليغاتي پا گرفته، در معرض شكوفايي است./

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، به نقل از ستاد خبري سراي اهل قلم بيست و پنجمين نمايشگاه كتاب تهران، نشست بررسي وضعيت «نقد و نظريه ادبي در ايران» ‌سه‌شنبه، 19 ارديبهشت، در سراي اهل قلم نمايشگاه كتاب تهرن برگزار شد.

در اين نشست ابراهيم خدايار با مروري بر تاريخچه نقد ادبي در ادبيات فارسي و عربي،‌ به سه طيف پژوهشگر در زمينه بلاغت اسلامي اشاره كرد و گفت: يك گروه از انديشمندان بلاغت اسلامي، هيچ راهي جز اعجار قرآن كريم و روش گذشتگان را در زمينه بلاغت اسلامي جايز نمي‌دانستند. اينان بر فرهنگ‌هاي ديگر پشت پا مي‌زدند. 

وي افزود: طيف دوم در بلاغت، اعتقاد به ترجمه متون يوناني داشتند و بهره‌گيري از آن‌ها در تحليل آثار عربي را معيار قرار دادند و «قدامت‌بن جعفر» در راس اين جريان بود. ولي جريان سومي كه بلاغت اسلامي را شكوفا كرد از عهد كلام و معتزله پا گرفت كه آرايشان مبتني بر اين گرايش كلامي بود و «جاهز» نيز از بنيانگذاران آن بود؛ اين در حالي است كه در دوره ما هنوز ديدگاه‌هاي قشر مترجم و سنتي و حتي دانشگاهي در اين زمينه در تعارض قرار دارد.
 
خدايار كه به موفقيت جريان تازه نقد و نظريه ادبي در ايران از دهه 80 اشاره كرد، گفت: فقط يك قدم ديگر تا شكوفايي دانش و نظريه نقد در ايران فاصله داريم و اين قدم تاسيس كرسي نقد ادبي در دانشگاه از مقطع كارشناسي تا كارشناسي ارشد و دكتراست. 

وي درباره مراحل تحول جريان نقد ادبي در ايران، گفت: تحول جريان نقد ادبي جديد در ايران با چند حركت آغاز شد كه انتشار مجله تخصصي نقد از سال 1386 و نيز تاسيس انجمن نقد ادبي در ايران، از آن جمله بودند و حركت موثر سوم قطعا راه‌اندازي رشته و گرايش نقد ادبي در دانشگاه‌هاست. اين جريان در ادبيات فارسي گسستي هزار ساله دارد و اگر باز هم نسبت به شكل‌گيري آن مقاوتي صورت گيرد، بي‌فايده است؛ چون بسترسازي آن انجام شده و اگر سهل‌انگاري شود، بي‌انصافي است.

وي با مروري بر مجلات تخصصي حوزه‌هاي مختلف علوم در سال‌هاي اخير در ايران، آمار بيشترين مجلات تخصصي را در حوزه علوم انساني دانست و در ادامه گفته‌هايش توضيح داد: كرسي زبان و ادبيات فارسي در ايران 78 سال پيش در دانشگاه تهران تاسيس و حدود 43 سال پيش مجله زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه ادبيات و علوم انساني منتشر شد. سپس مجله دانشگاه مشهد و بعد از آن دانشگاه تبريز نشريه خود را در حوزه ادبيات به چاپ رساندند.

اين استاد دانشگاه تصريح كرد: از سال 1380 حدود 23 مجله در دانشگاه‌هاي ما منتشر شده‌اند. از اين ميان دو مجله در حوزه نقدند  كه يكي در انجمن نقد و ديگري در دانشگاه شيراز منتشر شدند. نشريه دانشگاه شيراز با گرايش مطالعات ادبيات تطبيقي و وضعيت جديد آن در ايران كار خود را آغاز كرد. سال 88 نشريه پژوهش زبان و ادبيات فارسي، و سپس جستارهاي فارسي مشهد و بوستان ادب شيراز و بعد از آن ادب‌پژوهي گيلان به چاپ رسيدند و حدود 130 مقاله منتشر كردند كه از اين ميان، حدود 30 مقاله به نقد ادبي اختصاص يافته است و اين آمار نشان‌دهنده رشد جريان نقد ادبي در سال‌هاي اخير است. 

در ادامه اين برنامه، ‌زهرا حياتي، ‌عضو هيات علمي پژوهشگاه علوم انساني گزارشي را از توليدات علمي نظريه و نقدپردازي در سال‌هاي اخير ايران ارايه كرد.
 
وي از طرح پژوهشي كه در انجمن نقد ادبي در حال اجراست خبرداد و گفت: مميز نقد و دانش نقد در ايران، نام طرحي پژوهشي است كه به زودي در انجمن نقد لازم‌الاجرا خواهد شد. نقد از مقوله‌هاي بنيادين خردمندي است. تاريخ انديشه از نقد‌هاي ناآگاهانه به سمت نقدهاي انتظام‌يافته حركت كرده است. در كشور ما نقد، امري محفلي است و محصول همبستگي‌هاي اجتماعي نيست. مهم‌ترين تهديد نقد ما، پراكندگي و پرورده نبودن آن است. در اين طرح پژوهشي، ضرورياتي مانند سرمايه انساني، توليدات علمي، وضعيت پژوهشي ، عملكرد انجمن ها و اعتبارات مالي و اقتصادي بررسي مي‌شود. 

وي در ادامه با مروري مجمل بر فراز و فرود جنبه‌هاي مختلف وضعيت نقد ادبي گزارشي را ارايه كرد و توضيح داد: در دهه 80 مولفان نسبت به نظريات عملي متون، اقبال بيشتري داشتند و در وهله نخست نيز اقبال به نقد شعر بيش از حوزه داستان است، ولي نقد ادبيات داستاني از اوايل دهه 80 تاكنون رشد چشمگيري داشته و اين وضعيت معناداري است كه نشان از تعقل‌گرايي و خردورزي در حال رشدي در نقد معاصر دارد. 

وي افزود: در اين دهه‌ها نقد ادبيات معاصر بيشتر در حوزه ادبيات كلاسيك صورت گرفته است، البته نگاهي جدي هم به نقد ادبيات كلاسيك نشاه داده شده كه منتقدان بر‌آنند تا متون كلاسيك را با نگرش‌هاي نوين بررسي كنند. همچنين در اين يك دهه، منتقدان تا حد زيادي به نظريه‌هاي جديد، اقبال نشان دادند و اين هم اتفاقي معنادار و اميدوار‌كننده است. 

حياتي در پايان خاطرنشان كرد: اگر رويدادها و تحولات اميدواركننده و قابل توجه اين عرصه مورد توجه سياستگزاران نباشد، بسيار نامبارك است و ما اميدواريم كه همه مسوولان و دست‌اندركاران عرصه نقد در اين باره به اتفاق‌نظرهاي كارآمدي برسند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها