جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۲۰:۰۸
شاعر طنزپرداز را تنها خداوند پرورش می‌دهد

نشست بررسی طنز در ادبیات کودک و نوجوان برگزار شد. در این نشست دو طنزپرداز حوزه کودک و نوجوان پس از تاکید بر تفاوت‌های نگارش طنز برای کودکان با نوجوانان، به بررسی دو حوزه شعر و داستان طنز پرداختند. سید سعید هاشمی در این نشست، شاعران طنزپرداز را دارای مهارت‌هایی غریزی و ویژه دانست که تنها خداوند می‌تواند آن‌ها را در وجود انسان پرورش دهد./

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از ستاد خبری سرای اهل قلم بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، ششمین برنامه سرای اهل قلم کودک و نوجوان، به موضوع بررسی طنز در ادبیات کودک و نوجوان اختصاص داشت.

این نشست امروز و با حضور سید عباس تربن و سید سعید هاشمی دو تن از نویسندگان حوزه طنز کودک و نوجوان برگزار شد.

حامد محقق که اداره این نشست را بر عهده داشت، در ابتدا به اقبال آثار طنز از سوی مخاطبان اشاره کرد و گفت: پرفروش بودن آثار طنز کودک و نوجوان یکی از نشانه‌های پرمخاطب بودن این سبک نوشتاری است. در بخش طنز برای نوجوان می‌توان پذیرفت که آثاری تولید کرده‌ایم اما آنچه به عنوان طنز کودک ارائه شده‌اند بیش از آنکه طنز باشند، شیطنت‌های کودکانه‌اند که به چشم نویسنده بزرگسال طنز است. درواقع می‌توان گفت بسیاری از این آثار طنز جدی نیستند.

سید سعید هاشمی در تایید سخنان محقق پرداختن به ادبیات طنز کودک را کاری مشکل توصیف کرد و گفت: در حوزه ادبیات طنز نوجوان در سطح جهانی و داخلی نمونه‌های موفقی داریم اما برای مخاطب کودک موضوع متفاوت است. از آنجا که ذهنیت این مخاطبان درباره ادبیات شکل نگرفته، در دنیای فانتزی سیر می‌کند و ذهنی بسیار گسترده دارد، نوشتن داستان طنز برایش سخت است. همانطور که حتی در جهان نیز نمونه‌های اندکی در حوزه طنز کودک داریم. برخی نویسندگان هم سعی کرده‌اند برای این گروه سنی طنز بنویسند اما عملاً داستان آنان برای مخاطب نوجوان مناسب است.

این نویسنده با ارائه تعریفی از طنز گفت: اگر تعریف کلاسیک طنز مبنی بر «تمسخر زشتی‌های جامعه به منظور اصلاح آن» را بپذیریم، می‌توان نتیجه گرفت که نشان دادن این زشتی‌ها به کودکان چندان هم ضرورت ندارد. شاید بتوان مشکلات اجتماعی، شهری و مشکلات مدرسه را با طنز برای نوجوانان بیان کرد اما این مشکلات چندان به کودکان مربوط نیستند. شاید یکی از دلایل اینکه نویسندگان کمتر سراغ نوشتن طنز برای کودکان می‌روند هم همین باشد.

در ادامه، سید عباس تربن گفت: شاید با توجه به تعریف طنز و ویژگی‌هایی که از این آثار در ذهن داریم، نتوان برای کودکان طنز نوشت. به نظر من باید کلمه طنز را با مسامحه برای کتاب‌های کودکان به کار برد چرا که به طور معمول فضایی شاد و پر انرژی بر کتاب‌های کودکان حاكم است، اما در ادبیات نوجوان می‌توان به تعریف مشخصی از داستان و شعر طنز رسید. همانطور که کسانی مانند رولد دال، اندی استنتون و رنه گوسینی برای نوجوانان آثار طنز شاخصی را نوشته‌اند.

این شاعر و نویسنده محدودیت‌های سنی را یکی از دلایلی دانست که باعث شده نگارش طنز برای نوجوانان بیشتر از کودکان مورد توجه قرار گیرد: ما حتی در ادبیات جدی کودک هم با محدودیت‌هایی روبه‌روایم و با توجه به ذهنیت کودک از کلمات محدودی استفاده می‌کنیم اما درباره مخاطب نوجوان اینگونه نیست. نوجوانان به سنی رسیده‌اند که اندیشه‌مند شده‌اند و می‌خواهند خود را بزرگتر از آنچه هستند نشان دهند. به طور کلی ویژگی‌های نوجوانان این امکان را برای نویسنده فراهم می‌آورد که در شاخه‌های گوناگون طنز برایشان دست به قلم شود.

در ادامه این نشست، هاشمی به تفاوت میان حوزه طنز شعر با داستان اشاره کرد و گفت: از آنجا که عمده ادبیات کودک و نوجوان ما پس از انقلاب اسلامی شکل گرفته، طنز کودک و نوجوان نیز پس از انقلاب گسترش یافت و به شکل یک رشته منجسم درآمد؛ مانند آثار هوشنگ مرادی کرمانی که شاخص‌ترین آن‌هاست. اما در زمینه شعر طنز چندان موفق نبوده‌ایم. برخی شاعران در این زمینه تلاش کردند که به دلیل نشناختن کودکان و نوجوانان موفق نبودند؛ مانند کتاب «زبان بسته‌ها» اثر عمران صلاحی که بیشتر برای بزرگسالان مناسب بود.

نویسنده «فرشته و عصا» در ادامه افزود: کسی که می‌خواهد در بخش شعر طنز کودک و نوجوان موفق باشد، بايد  ذوق شاعری، ذوق طنز و ذوق کار برای کودکان و نوجوانان را داشته باشد و بتواند این‌ها را با هم ترکیب کند. طنز و شعر دو هنر غریزی‌اند که نمی‌توان آن‌ها را در کسی پرورش داد و از سوی دیگر، افراد محدودی همه این ذوق‌ها را دارند. بنابراین طنزپرداز شاعر را تنها خدا می‌تواند پرورش دهد. باید مراقب باشیم که شاعران طنزپرداز را از دست ندهیم چرا که دیگر نمی‌توانیم چنین افرادی را پرورش دهیم.

تربن نیز حوزه شعر طنز را حوزه‌ای فقیر توصیف کرد و افزود: به طور کلی حوزه طنز در ادبیات ما فقیر است، بنابراین طبیعی است که در حوزه طنز کودک و نوجوان هم با کمبود مواجه باشیم. تعداد کسانی که در طنز برای نوجوانان فعالیت دارند، با مسامحه به عدد 10 می‌رسد و تاسف‌آور این است که به همین تعداد و اثر هم چندان توجه نمی‌شود. مثلاً کتاب «محله میکروب خان» اثر سید سعید هاشمی، سال گذشته به عنوان خنده‌دارترین کتاب سال از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انتخاب شد اما حتی نامزد دریافت جایزه‌های نظیر کتاب فصل و کتاب سال هم نشد. شاید بتوان گفت طنز از سوی هیچ کس جدی گرفته نمی‌شود.

شاعر «یک بستنی و پنج زبان» از تعطیل شدن هفته‌نامه بچه‌ها گل‌آقا به عنوان یکی از نشانه‌های بي توجه به طنز کودک و نوجوان نام برد و گفت: سال‌ها تنها مجله طنز کودک و نوجوان «بچه‌ها گل‌آقا» بود که زیر سایه نشریه بزرگسال گل‌آقا منتشر می‌شد که متاسفانه سرنوشت غم‌انگیزی داشت؛ ابتدا به هفته نامه تبدیل و در نهایت هم تعطیل شد. این در حالی است که کودکان و نوجوانان ما به فضایی شاد و طنز نیاز اساسی دارند.

شاعر «ماه رو صندلی» وضعیت طنز در مطبوعات را آینه وضعیت کتاب‌‌های طنز دانست و افزود: اگر بخواهیم بدانیم در حوزه ادبیات طنز کودک و نوجوان چه می‌گذرد، باید به مطبوعاتمان نگاه کنیم. باید دید چند درصد مطبوعات ما به موضوع طنز می‌پردازند؟ چند درصدشان ستون یا صفحه‌ای را به این موضوع اختصاص داده‌اند؟ به نظر من بحث طنز در مطبوعات ما نسبت به یک دهه گذشته کمرنگ‌تر شده و این نگران کننده است؛ چرا که نشان دهنده وضعیت نامطلوب جریان طنز در کشور است.

نبود جشنواره‌ای مستقل در حوزه طنز کودک و نوجوان نیز موضوعی بود که سید سعید هاشمی آن را مطرح کرد: گاهی حوزه هنری جشنواره طنزی برگزار می‌کند که بخش کودک و نوجوان ندارد. جشنواره کتاب سلام هم در کنار بقیه آثار، یک اثر طنز برتر را نیز معرفی می‌کند. تنها کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جشنواره دو سالانه «خنده فراخ» را برگزار می‌کند که طی آن سه اثر انتخاب می‌شوند. متاسفانه در جشنواره‌های بزرگ و معتبر، طنز جایگاه مخصوص به خود را ندارد در حالیکه یک اثر طنز باید توسط طنزنویس و طنزپرداز کارشناسی شود نه کارشناس ادبیات کودک و نوجوان.

وی ادامه داد: البته به نظر من با پرداختن بیشتر به موضوع طنز و آثار این حوزه، می‌توان امیدوار بود که طنز به تدریج جای خود را پیدا می‌کند.

سید عباس تربن نیز نقش جشنواره‌های بزرگتر و معتبرتر در حوزه کتاب را در پررنگ‌شدن طنز موثر دانست و توضیح داد: جایزه‌های مانند کتاب سال، کتاب فصل و جشنواره فجر باید بخش جداگانه‌ای را به طنز کودک و نوجوان اختصاص دهند. همانطور که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با پیگیری طرح رمان نوجوان امروز، جریانی را در حوزه رمان نوجوان ایجاد کرد، متولیان فرهنگ هم باید در بخش شعر و داستان طنز کودک و نوجوان دست به کاری بزنند و جریانی در این حوزه ایجاد شود.

درباره کمبود آثار طنز؛ مسائل مالی و نبود پشیبانی آثار طنز از سوی ناشران، موضوع دیگری بود که هاشمی و تربن به آن اشاره کردند. 

هاشمی در این‌باره توضیح داد: گاهی می‌شنویم کسانی که برای کودکان و نوجوانان طنز می‌نویسند، به حوزه‌ دیگر رفته‌اند. در این مواقع به طور قطع مساله مالی در میان است. نویسنده‌ای که دغدغه مسائل مالی را دارد، پیشنهاد کار پردرآمد را می‌پذیرد حتی اگر در آن سر رشته نداشته باشد. 

وی ادامه داد: یاشار کمال نویسنده ترکیه‌ای در خاطراتش می‌گوید بعد از انتشار نخستین کتابم آنقدر به من پول دادند که با آن هلی‌کوپتر اختصاصی خریدم. این در حالی است که گاهی ناشران ما حتی پس از چاپ کتاب طنزمان، پول نمی‌دهند!

تربن نیز در انتها، نبود حمایت از سوی ناشران و تامین مالی را یکی از دلایل فعالیت طنزپردازان در چند حوزه دانست و گفت: واقعیت این است که نمی‌توان از کار کردن در یک حوزه تخصصی تامین شد بنابراین مجبوریم در زمینه‌های دیگری نیز فعالیت کنیم. ناشران ما نیز به حوزه طنز کودک و نوجوان ‌بی‌توجه اند و تقریباً می توان گفت هیچ ناشری به این بخش به صورت مجزا نمی‌پردازد. اگر آثار طنز معرفی، حمایت و عرضه خوبی داشته باشند، می‌توان به آینده طنز کودک و نوجوان امیدوار بود. 

نشست بررسی طنز در ادبیات کودک و نوجوان، امروز در سرای اهل قلم کودک و نوجوان بیست و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها