شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۲
نشر سنتی با هر تغییری مخالف است

بعد از نمایشگاه بلونیا، نمایشگاه کتاب فرانکفورت نیز برگزاری مجازی را در دستور کار قرار داده است اما مقاومت‌ها در نشر ایران همچنان دربرابر برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب ادامه دارد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- هادی حسینی‌نژاد: بزرگترین مشکل بازارهای کوچک و توسعه‌نیافته که بر بستر اقتصادهای ضعیف بناشده‌اند، انحصارگری است. تا وقتی که بخواهیم درهای دکان قدیمی‌مان را روی تکنولوژی‌های جدید و شیوه‌های نوین عرضه و تقاضا بسته نگه داریم، توسعه‌نیافتگی ادامه دارد...
 
1- هرتغییر و حرکتی، مقاومت‌هایی را در مقابل دارد و اگر مقصود از تغییر و حرکت، تحول و پیشرفت باشد، چاره‌ای جز گذاشتن و گذشتن از سد مقاومت‌ها نمی‌ماند. دقیقا همین وضعیت است که انتقال سنت به مدرنیته را با تعویق و تاخیر همراه می‌کند و بر بسیاری از شئونات بشری، تاثیر می‌گذارد.

اگر نگاهی به تاریخچه کتاب در ایران بیندازیم؛ به فراز و فرودهای پر تغیری برمی‌خوریم که کتاب را از دوران کتابت (رونویسی به جای چاپ) به دوره چاپ و انتشار در سده حاضر رسانده است و امروزه نام «صنعت» را بر آن نهاده‌ایم؛ صنعتی که اگرچه نسبتا به دوره‌های پیشین، نوآوری‌هایی را به خود دیده اما کماکان دل از تاروپودهای سنت برنمی‌کند. ناشرش با معیارهای سنتی و بدون حسابرسی‌های صنعتی کتاب چاپ می‌کند، موزعش با همان شیوه‌های متداول با او قرارداد می‌بندد و کتاب‌فروشش هم کما‌فی‌السابق، هر روز کرکره را بالا می‌کشد و مشتریان روزانه‌اش را انتظار می‌کشد. البته نوآوری‌ها هم کم نبوده است اما آنچه شاکله صنعت نشر را در ایران می‌سازد، همچنان گرفتار سنت است.

یکی از مصادیق سنت‌گرایی در نشر ما، نسبت ناچیز کتاب‌های دیجیتال به کتاب‌های کاغذی است. در سال‌های اخیر فعالیت در نشر الکترونیک و کتاب گویا، سرعت گرفته اما سهم قالب‌های جدید کتاب از بازار نشر، هنوز از یکی-دو درصد فراتر نرفته است. دلیلش هم مشخص است: مقاومت نشر سنتی در مقابل مظاهر مدرنیته و شیوه‌های نو انتشار کتاب. همین مقاومت را می‌توان در سایر مناسبات صنعت نشر نیز جست‌وجو کرد و جدید‌ترین مصادق آن، مقاومت در برابر برگزاری نمایشگاه‌ کتاب تهران به‌صورت مجازی است؛ گزینه‌ای که شیوع بیماری کرونا آن را روی میز نشر گذاشته است.

2- اواخر فروردین ماه بود که این بحث با خبر برگزاری نمایشگاه کتاب بولونیا به‌صورت مجازی، بر سر زبان‌ها افتاد و مستقیما این سوال را به ذهن‌ها متبادر کرد که آیا نمایشگاه معوق مانده کتاب تهران که برگزاری آن با پروتکل‌های بهداشتی متغایر است هم امکان برگزاری به‌صورت مجازی را دارد؟ آیا همچنان باید به پایان غائله کرونا و برگزاری نمایشگاه فیزیکی در سال جاری و در فصل تابستان یا پاییز دل‌بست یا به‌الجبار هم شده، گامی به‌سمت تحول برداشت؟

مخالفان برگزاری نمایشگاه مجازی، عمدتا ناشران متمرکز بر کتاب کاغذی‌اند که بخش قابل توجهی از توشه‌وتوانشان را برای دستیابی به نقدینگی، معطوف می‌کنند به نمایشگاه کتاب تهران و حالا که برگزاری نمایشگاه فیزیکی در هاله‌ای از ابهام فرورفته، پذیرفتن برگزاری نمایشگاه به‌شکل مجازی را مصادف می‌دانند با از دست رفتن تمام داشته‌های خود. استدلال‌ها هم پراکنده و غیرنظام‌مند است. یکی می‌گوید آبروی نمایشگاه کتاب تهران می‌رود؛ یکی می‌گوید باعث توسعه فروش آنلاین کتاب می‌شود و این یعنی مرگ کتاب‌فروشی‌ها؛ یکی می‌گوید کتاب‌فروشی‌های آنلاین، همین کار را می‌کنند و... انگار هم‌و‌غمشان تنها نپذیرفتن گزینه برگزاری نمایشگاه‌ مجازی است؛ حالا به هرقیمتی!

3- چند سال پیش تجربه حضور در نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت را به‌عنوان روزنامه‌نگار داشتم؛ نمایشگاهی که بزرگترین و معتبرترین نمایشگاه کتاب جهان شناخته می‌شود و دستِ بر‌قضا اخیرا برگزارکنندگانش از برگزاری مجازی آن در سال جاری خبر داده‌اند. در این فرصت چند روزه، امکان مصاحبه با میشل کلمن، رئیس اتحادیه ناشران جهان را پیدا کردم. گفتم آمارهای سالانه نشان می‌دهد که نشر کتاب کاغذی، رو به رکود و کاهش دارد و کتاب‌های دیجیتالی دارند بازار را دست می‌گیرند. پرسیدم آیا این وضعیت، برای نشر کتاب کاغذی تهدید نیست؟ چندثانیه‌ای طول کشید که منظورم را متوجه شود؛ انتظاری پرمعنا!

کلمن در پاسخ به سوال من گفت؛ این یک تغییر وضعیت است و ما آن را تهدید نمی‌دانیم. درواقع مرزی بین ناشران کاغذی و ناشران دیجیتالی قائل نبود که این وضعیت، به‌نفع یک‌سری باشد و به‌ضرر دیگران. این یعنی ناشران حرفه‌ای، منعطف عمل می‌کنند و با نیازسنجی و ارزیابی بازار، تولیدات خود را از قالب کاغذی، به قالب‌های دیجیتال سوق داده‌اند. به‌عبارت دیگر ناشران حرفه‌ای، با تغییر همراه می‌شوند، نه اینکه مدام در سنت‌ها ریشه بدوانند و دربرابر تحولات مقابله و مقاومت کنند. پاسخش که تمام شد؛ معنای آن انتظار چندثانیه‌ای را دریافتم!

4- بزرگترین مشکل بازارهای کوچک و توسعه‌نیافته که بر بستر اقتصادهای ضعیف بناشده‌اند، انحصارگری است. تا وقتی که بخواهیم درهای دکان قدیمی‌مان را روی تکنولوژی‌های جدید و شیوه‌های نوین عرضه و تقاضا بسته نگه داریم، توسعه‌نیافتگی ادامه دارد. انحصارطلبانِ تهی‌دست، عادت کرده‌اند بر داشته‌های ناچیز خود چنگ بیندازند و هر ایده تازه‌ای را صرفا به‌دلیل اینکه ممکن است گوشه‌ای از داشته‌هاشان را از آن‌ها بگیرد، رد می‌کنند؛ غافل از اینکه قرار نیست با رشد یک ایده، چیزی از بین برود یا سرمایه‌ای بسوزد.

میشل کلن در آن گفت‌وگوی کوتاه به این نکته اشاره کرد که پیش‌تر توسعه کتاب‌های الکترونیک، جریان نشر را در جهان دچار تغییراتی کرده بود و حالا، این کتاب‌های گویا هستند که در حال رشد و توسعه‌اند. اما نکته قابل توجه این است که هیچ کدام از این قالب‌ها، عرصه را به قالب دیگری تنگ نکرده و همچنان بر قوت خود باقی‌اند.

در همین ایران خودمان، زمانی این نگرانی وجود داشت که توسعه فروشگاه‌های آنلاین کتاب، عرصه را بر کتاب‌فروشی‌های فیزیکی تنگ می‌کند. اما رفته رفته مشخص شد چنین تصوری، ناقص و غیرواقعی است؛‌ چراکه کتاب‌فروشان نیز می‌توانند با ایجاد فضای فروش آنلاین، از این تحول سهم داشته باشند.

5- رمز موفقیت، انعطاف و تحول‌پذیری است؛‌ چراکه توسعه بازار و ایجاد بازارهای جدید،‌ تنها زمانی محقق می‌شود که دل از دکان‌های کوچک بکنیم. در برگزاری نمایشگاه کتاب به شکل مجازی که به‌دلیل شیوع بیماری کرونا،‌ یک توفیقِ نطلبیده می‌نماید، مزایایی وجود دارد که نباید از آن‌ها غفلت کرد.

ناشران می‌خواهند همان استفاده سنتی از نمایشگاه کتاب را ادامه دهند؛‌ یعنی غرفه بگیرند، انبوه-انبوه کتاب را در آن بگنجانند و ظرف ده روز، تمام هم و غم خود را صرف فروش کتاب کنند و این یعنی بازماندن از امکاناتی که یک نمایشگاه واقعی می‌تواند در اختیار ناشران قرار دهد. این واقعیت مغفول واقع شده که توسعه بازار؛ ولو بازار فروش آنلاین کتاب؛ نهایتا به‌نفع ناشران است و چندین و چند مزیت دیگر که هرکدام می‌تواند به‌طور مجزا موضوع بحث باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط