سه‌شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۰
آرام و فروبرنده

منصور یوسفی‌کیا، نویسنده، نگاهی به مجموعه داستان «بزهایی از بلور»؛ نوشتهٔ علی چنگیزی داشته و یادداشتی در این باره در اختیار ایبنا قرار داده است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)-منصور یوسفی کیا: این مجموعه سه داستان کوتاه دارد در نودوهشت صفحه.
 نهایت پیچیدگی داستان‌های این مجموعه، رفت و برگشت‌هایی ساده به گذشته است. نویسنده قصد ندارد با روش‌های پیچیده‌سازی متن، مخاطب را جذب (یا دفع!) کند. بلکه با ریتم کند و ایجاز و پرداختن به جزئیات، لب مطلب را می‌گوید و مخاطب را از لذت یک داستان به یادماندنی سیراب می‌کند.

در اولین داستان این مجموعه  با عنوان «خرس»، راوی سوم شخص در کمال خونسردی داستان را پیش می‌برد. سیروس و خسرو دو شخصیت اصلی هستند که گاهی پیرزن یا پیرمرد یا امدادگری با آنها هم کلام می‌شود. ماجرا از انتها به ابتدا با رفت و برگشت‌هایی مکرر از حال به گذشتهٔ نزدیک روایت می‌شود. 

ریتم کند است. گویی سرمای موجود در فضای قصه مستلزم کندی روایت و سردی لحن راوی است. انگار خاک مرده روی داستان پاشیده باشند. مرگ، برف، تاریکی و سرما؛ فضایی از زندگی تیره و تار را برای دو شخصیت اصلی می‌سازد.

وجه و شاخص این روایت آرام و فرو برنده، تقابل خشونت طبیعت عام با طبیعت و انسان به عنوان جزئی از طبیعت است و خشونت انسان با انسان به عنوان طبیعت خاص. طبیعت عام ویران می‌کند، له می‌کند و گاهی می‌درد. طبیعت خاص اما برخوردهایی متفاوت با هم نوعان خود دارد. یا نجات می‌دهد یا مرگ می‌بخشد.

خشونت طبیعت عام، ذاتی و غریزی است. زلزله‌ای که ویران می‌کند و سگ‌هایی که بر روی آوار و مردار پایکوبی می‌کنند. اما خشونت خاص آدمی، اندک است و ناچیز. خیل انسان‌هایی که برای کمک می‌شتابند و زندگی می‌بخشند و اندک آدمیانی که در نهایت استیصال، نجات می‌دهند و مرگ می‌بخشند. سگ‌های زنده‌یاب هم اندک‌اند.

می‌توان گفت؛ یکی از شاخصه‌های این داستان، خشونت نهفته در آن، در ریتمی کند و فروبرنده در دریای فکر و اندیشه است. اندیشه‌ای که شاید هیچ وقت یقهٔ مخاطب را رها نکند؛ که چرا طبیعت خاص و حیوان ناطق، می‌تواند خشن‌ترین جزء طبیعت عام باشد؟! «صلات ظهر» کوتاه‌ترین داستان در میان این سه داستان است. پیرمردی برای مرور گذشته‌اش علی رغم ناتوانی به ایستگاه راه‌آهن متروکی آمده‌است.

نگاه به گذشته و راه‌های رفته، حتی اگر اشتباه رفته باشد، از خصوصیات آدمی است. کاوش در گذشته برای یافتن چیزی که نمی‌داند چیست ولی می‌داند که چیزی بوده است. «صلات ظهر»، وسط روز است. همان وقتی که همه چیز بی‌سایه می‌شود. سایه‌ها که بروند حقیقتی آشکار می‌شود. راوی سوم شخص دو نفر را در بی‌سایگی قرار می‌دهد تا حقیقتی کور در گذشته هویدا شود.

علی چنگیزی با جزئیات پردازی موشکافانه و دقیق، ریتم داستان‌هایش را به عمد کندوکند‌تر می‌کند. در این کندی ضرباهنگ مخاطب خسته نمی‌شود. نویسنده گویی برای زدن یا دادن تکانهٔ کلاسیک داستان کوتاه که باید همچون سیلی‌ایی به صورت خواننده بخورد، عجله ندارد. لذا به جای تکانه داستان‌های کوتاه، فرو رفتن واژه‌ها را در سکوت سرما و تاریکی یا در روشنای روز و گرما، به ذهن و جان مخاطب انتخاب می‌کند.

در داستان «بزهایی از بلور»؛ مردی سه مرد دیگر را به یاری می‌گیرد تا جسد زنش را در جایی به خاک بسپارد. روای سوم شخص قصه‌اش را از کمی مانده به انتها آغاز می‌کند و با رفت‌وبرگشت‌هایی میان حال و گذشته، روایت را به پایان می‌رساند. برف و سرما و مردانی که در نیسان آبی از دره سقوط می‌کنند، به همراه تاریکی و سیاهی در این داستان هم مانند داستان اول مجموعه حضور دارند.

نویسنده توصیف واقعگرای را گاهی آن چنان کش می‌دهد که به سمت ناتورالیست کشیده می‌شود. گره داستانی به خوبی افکنده می‌شود ولی تا آخر داستان بسته می‌ماند و علت مرگ زن و تعهد مرد در اصرارش به ادامه کار خاکسپاری مشخص نمی‌شود.

نویسنده در این مجموعه بیشتر به محتوا می‌اندیشد تا فرم. فرم‌هایی ساده انتخاب می‌کند تا آن چه می‌خواهد بگوید در پیچ‌وخم‌های فرم گرفتار نشود. نویسنده با یک شروع خوب و به‌جا از میانه‌های قصه‌هایش، بر تأثیر محتوی در حضور پیرنگ‌های ساده می‌افزاید.

حضور مرگ یکی از مؤلفه‌های داستانی در این مجموعه است. مرده‌هایی که قبل از شروع قصه مرده‌اند یا زنده‌هایی که به راحتی می‌میرند. اما آن چه این حضور را کم رنگ می‌کند؛ زندگی است که در اطراف مرگ، بدون انقطاع ادامه می‌یابد. مرگ در صور مختلف در هر سه داستان وجود دارد. مرگ اندیشی چه به صورت واضح (در داستان خرس) و یا نهفته (در داستان صلات ظهر) محور محتوایی قصه را تشکیل می‌دهد.

قصه محور بودن داستان‌ها، سبب شده است با وجود کوتاهی زمانی در داستان‌ها با تمهیدهای مناسب نویسنده، مخاطب از خواندن لذت ببرد. لذتی برابر با خوانش یک داستان بلند و حتی یک رمان.

۱۳۹۸/۱۱/۲۴- اهواز


 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها