دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۸
اسیر نگاه‌های جمعی نشویم

«علی شهبازی»، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب قم در یادداشتی برای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به‌بهانه شیوع ویروس کرونا، ازمنظر دیگر به این پدیده پرداخته و درواقع به دفاع از کروناویروس برآمده است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم - علی شهبازی: این روزها همه درگیر کروناویروس‌اند و هرکس می‌کوشد به‌گونه‌ای با آن مبارزه کند. من اما، به روزگار پساکرونایی می‌اندیشم؛ روزگاری که همگان با پیامدهای بسیار بدتر از کرونا دست‌به‌گریبان خواهند بود؛ وسواس‌ها و تیک‌های عصبی. ما به لحاظ فرهنگی تربیتی آینده‌نگر (یا به تعبیر سنتی‌تر، عاقبت‌اندیش) نیستیم. این چند روز اخبار و تحلیل‌ها را در اندازه توان و آگاهی خود که پیگیری می‌‌کردم، می‌خواستم ببینم آیا روان‌شناسان یا دیگر متخصصانِ صاحب‌نظر به خطرات پسارویداد هم می‌پردازند یا نه. با کمال تأسف تا جایی که می‌دانم اشاره‌ای به این امر نشد. کما اینکه هیچ متخصصی در حوزه جامعه‌شناسی و روان‌شناسی به روزگار پساجنگ نپرداخت، یا اگر احیاناً می‌پرداخت، گوشی برای شنیدن نبود.
 
اما به قول حضرت حافظ که می‌گوید: «عیبِ می‌ جمله چو بگفتی هنرش نیز بگوی / نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند» می‌خواهم، برخلافِ همه، از هنر و فایده‌اش که بی‌مانند و رایگان است، بگویم.
 
این بیماری، اگر قرار است کُشنده باشد، برکات فراوانی دارد. ما مردمی سنتی با بی‌نهایت رسم‌های پرهزینه و ملال‌آور هستیم. سرشتمان را گویی با مراسم و آیین نمایش‌گری سرشته‌اند. وقتی بیمار می‌شوی، درد و رنج بیماری یک طرف، ملالِ ملاقاتی‌ها، ‌پزشک‌گری‌ها، هزینه‌های گزاف، و نظایر آن یک طرف. این تازه مربوط به روزهای بیماری است. اگر از پسِ بیماری، مرگی روی دهد، تازه آغاز بیچارگی و رنج‌های گزافِ مربوط به مرگ و آیین مرگ، صدچندان بیشتر و بدتر از بیماری است.
 
از غُسل و آیین دفن و مداحی و نظایر این‌ها گرفته تا مراسم پسادفنی و سومین روز و هفته و چهلم و سالگرد. بر این بیفزائید هزینه‌های مالی و زمانی و اجتماعیِ گزافی که خانواده بیچاره متوفی تنها برای یک جنازه باید متحمل شوند.
 
باری، برگردیم به کرونا و الطاف آن. اگر قرار است همه بمیریم (که چنین است و میمیریم)، همان بهتر که خوب و راحت و کم‌هزینه بمیریم. اگر من به این ویروس مبتلا شوم، از همان آغاز روی خوشش را به من نشان می‌دهد. هزینه‌های درمان وجود ندارد، به گونه‌ای که همه‌چیز، از مراقبت و نگهداری بیمار تا درمان، رایگان است. برای بیمار، خبری از ملاقاتی‌های ملال‌آور و پردردسر آنچنانی نیست، چرا که همه می‌ترسند و اگر هم نترسند بیمار ممنوع‌الملاقات است. خانواده‌ بیمار نیز به‌تبع بیمار، چندان درگیر این ملاقاتی‌های عجیب و غریب نیستند چون آنها نیز مشکوک‌ به بیماری‌اند. پس خودشان هستند و فارغ‌‌البال به خود و دردهایشان می‌اندیشند و می‌پردازند.
 
ازطرفی دیگر خبر از توصیه‌های طبیبانه و سرگیجه‌آور مردمی که در این اوضاع‌واحوال همه پزشک و باتجربه‌ هستند، نیست. چون بیماری اولاً همه‌گیر است و ثانیاً با توجه به اینکه آگاهان مدتی کتمان کرده‌اند، نمی‌توان بیمار یا دیگر اعضای خانواده را مقصر دانست. پس خبری از آن همه قاضی و کارآگاه و حاکم که در چنین اوضاعی همگی تنها بلدند داوری کنند و حکم صادر کنند، نیست.
 
اما اگر بیماری به مرگ منتهی شود، این مرگ باور بفرمایید به چند دلیل که عرض می‌کنم ساده‌ترین و کم‌دردسرترین مرگ‌هاست:
1- بیمار همان‌گونه که گفتم خیالش از هزینه‌های مربوط آسوده است.
2- بازماندگان نیز با خیال آسوده و بدون پرداختن به دنیای مراسم و آیین‌های بی‌معنای تدفین و پس از تدفین، می‌توانند خیلی آسوده به اندوه اگزیستانسیالِ فقدان عضو خانواده بپردازند.
3- چون در این اوضاع‌واحوال اجتماعات را پزشکان به خاطر شیوع بیماری ممنوع کرده‌اند، در نتیجه آیین فاتحه‌خوانی در مسجد و منزل نیز یا برگزار نمی‌شود یا بسیار سبک و زودگذر است.
 
خواستم بگویم می‌توان از این زاویه هم به پدیده‌ای مانند کروناویروس می‌توان نگاه کرد. اسیر نگاه‌های جمعی نشویم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها