یکشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۲
چرا بايد داستان علمی تخيلی بنويسيم و بخوانيم؟

ايرج فاضل بخششی، نویسنده داستان‌های علمی تخیلی، كم‌توانی صاحبان دانش در تخيل كردن و تخيل‌نويسی را از موانع موجود در راه خلق داستان‌های علمی تخیلی می‌داند و در یادداشتی به تحلیل اینکه چرا بايد داستان علمی تخيلی بنويسيم و بخوانيم، می‌پردازد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)-ايرج فاضل بخششی: در يك تعريف ساده و قابل درك همگانی، داستان دانش بنيان(علمی تخيلی) اثری است که در صورت جدا كردن مفاهيم علمی از  داستان، ساختار آن از هم بپاشد و داستان ديگر طرح و هدف خود را از دست بدهد.

در داستان دانش بنيان(علمی تخيلی) نویسنده فکر خود را رها می‌کند تا به آینده برود و آنچه كه در اثر پیشرفت علمی امکان‌پذیر خواهد شد را برای خوانندگان خود به تصویر بکشد. گاهی نویسنده خواسته‌ها و آرزوهای انسان‌ها و گاهی بیم‌ها و ترس‌های انسان‌های آينده را در اين ژانر به نمايش می‌گذارد.

ری بردبری، نویسنده آمریکایی و یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان اين ژانر می‌گويد هر چه تصور می‌کنیم تخیل و هر چه انجام می‌دهیم علم است، کل تاریخ بشر چیزی جز داستانی علمی تخیلی نیست.

اين ژانر می‌تواند تصوری از تاریخ آینده باشد. بسیاری اختراعات و اکتشافات ابتدا در ادبیات علمی–تخیلی در ابتدا خود را نشان داده‌اند و سپس در دنیای واقعی ظاهر شده‌اند.

در كنار اين تعريف ساده از داستان دانش بنيان(علمی تخيلی) لازم است كه به كاركرد و لزوم اين ژانر در كشور خودمان نگاهی عميق‌تر بياندازيم و به توسعه علمی خودمان بيانديشيم.

توسعه كاربردی دانش در جامعه ما هنگامی امكان‌پذير خواهد شد كه جامعه به دانش روز نزديک شود و با آن زندگی كند. بديهی است بخشی از اين مهم با كاربرد فن آوری‌های جديد در زندگی روزمره رخ می‌دهد ولی بخشی ديگر كه از نظر دانشی بسيار پيچيده‌تر است و مفاهيم عميق‌تری در خود به همراه دارد به كمک داستان‌های دانش بنيان(علمی تخيلی) می‌تواند جای خود را ميان مردم به دست آورد.

بايد توجه داشت دانش بشری به مرحله‌ای از پيشرفت رسيده است كه كاربرد برخی از دانش‌های علوم پايه در فن آوری‌های كاربردی محدوديت ويژه‌ای ندارند و دامنه كاربرد آن‌ها به تخيل انسان‌ها بستگی دارد و از سوی ديگر در دنيای امروز علوم ميان رشته‌ای نيز اهميت بيشتری پيدا كرده‌اند و آينده و چشم‌اندازی بی‌انتها از به‌كارگيری تركيبی دانش‌های مختلف در پيش روی انسان‌ها قراردارد.
 

در چنين شرايطی به خوبی نياز به نوشتن داستان دانش بنيان(علمی تخيلی) و خواندن داستان‌های اين ژانر برای كشوری كه به آينده خود نگاه می‌كند، احساس می‌شود تا بتوان به كمک آن نقشه راهی هرچند كمرنگ براي آينده ترسيم كرد. از سوی ديگر با توسعه اين ژانر، قدرت تخيل در پژوهشگران كشور نيز تقويت خواهد شد. بديهی است تركيب مناسب اين دو می‌تواند جهشی چشمگير در توسعه علمی كشور فراهم سازد.

اما مانعی در سرراه وجود دارد كه بخشی از آن كم‌توانی صاحبان دانش در تخيل كردن و تخيل‌نويسی است. در جهت اينكه اين نوشته، بدون بيان راهكار برای اين حركت توسعه‌گرانه به پايان خود نرسد. پيشنهاد می‌كنم كه در تمامی رشته‌های دانشگاهی (به ويژه علوم پايه و مهندسی)، يكی از روش‌های توسعه خلاقيت در افراد مانند داستان‌نويسی، نقاشی و عكاسی به عنوان يک واحد درسی به درس‌های دانشگاهی افزوده شوند تا با آموزش اين درس‌ها خلاقيت در دانشجويان سرچشمه گيرد و خلاقيت در علوم مختلف گسترش يابد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها