چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۰
آثار یمینی شریف پیش‌زمینه ادبیات ملی ماست/ یادداشتی از محمدرضا یوسفی

محمدرضا یوسفی معتقد است آثار یمینی شریف پیش زمینه ادبیات ملی ماست که مقابل ادبیات ترجمه خودش را نشان می‌دهد و رمان کودک و نوجوان، میراثی است که از او برای ما برجای مانده. وی در یادداشتی به بررسی خدمات عباس یمینی شریف، نویسنده و شاعر پیشکسوت حوزه کودک و نوجوان پرداخته است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- محمدرضا یوسفی: نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان در کشور ما دارای چهار نسل هستند. نخستین نسل با نویسندگانی مانند فضل‌الله مهتدی معروف به صبحی همراه بود و یمینی شریف و نویسندگان هم عصر او نویسندگان نسل دوم ادبیات کودک بودند و ما نسل سوم محسوب می‌شویم. معمولاً هر نسلی قبل از اینکه اقدام به نوشتن برای کودک و نوجوان کند نوشته‌های نسل پیشین خود را مطالعه می‌کند. من هم اغلب آثار صبحی و یمینی شریف را مطالعه کرده‌ام و تاثیر زیادی از آثارشان گرفته‌ام.
 
ادبیات زمانی که در واژه و زبان اعجازی ایجاد کند، می‌تواند در نسل بعد از خودش تاثیر بگذارد. با اینکه اعجاز می‌تواند در زاویه دید هم باشد اما معمولاً ساختار ادبی کار یک نویسنده است که جایگاه او را تعیین می‌کند. یمینی شریف در زمانه خود در زمینه‌های گوناگونی فعالیت داشت و برای کودکان آثار بازنویسی و بازآفرینی، داستان‌های خلاقانه و شعرهای مختلفی تولید کرد. یمینی شریف با این‌که کارها و خدمات فرهنگی زیادی که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان انجام داده است به صورت حرفه‌ای کار نکرده است. اگر او مجبور نبود به کارهای روزمره بپردازد و می‌توانست به صورت حرفه‌ای کار کند، یقینا رهاورد بیشتری برای نویسندگان داشت. هرچند در حال حاضر هم چیزهای زیادی از او آموخته‌ایم.
 
اگر یمینی شریف در روزگار امروز بود من به عنوان یک نویسنده کودک از او می‌خواستم  به صورت حرفه‌ای فقط در یک حوزه فعالیت کند و بیشتر در حوزه آثار خلاقانه به ویژه رمان و داستان کوتاه کار کند زیرا او در رمان «توچال» که سال‌ها پیش نوشته نشان داده است که توانمندی زیادی در این زمینه دارد.
 
از آن روزگار تا به امروز رما‌ن‌نویسان زیادی وارد حوزه کودک و نوجوان شده‌اند اما بیشتر کتاب‌هایی که در این حوزه تولید می‌شود بازاری است و کمتر رمان‌نویس حرفه‌ای داریم. رمان‌نویس کودک را باید از دل نویسندگان حرفه‌ای کودک در آوریم. در حال حاضر رمان‌نویس حرفه‌ای کودک نداریم و رمان کودک ما برمی‌گردد به داستان‌های بلندی که نقالان شب‌ها در قهوه‌خانه‌ها روایت می‌کردند. مثلا «رستم‌نامه» اثری است که از سوی یکی از نقالان از روایت داستان‌های «شاهنامه» جمع‌آوری شده یا کتاب «داراب‌نامه طرطوسی» که متن مکتوب یک قصه‌گو است به عنوان منبعی برای ما در حوزه رمان به جای مانده است با اینکه این کتاب برای بزرگسالان نوشته شده، زمانی که آن را بازنویسی می‌کردم دیدم که ترفندهای کودکانه زیادی در آن به کار رفته است.
 
نویسندگان باید با جهان نوجوان امروز ارتباط داشته باشند اما چون شناختی به این حوزه ندارند به سختی می‌توانند بچه‌ها را بشناسند و باید تلاش زیادی برای نزدیک شدن به دنیای نوجوانان انجام دهند. به همین دلیل اغلب در داستان‌هایشان به خاطرات کودکی‌هایشان می‌پردازند در حالی که ادبیات نوجوان باید دنبال تولید پی در پی نسل باشد تا به راحتی بتواند با نسل جدید ارتباط برقرار کند.
 
آثار یمینی شریف پیش زمینه ادبیات ملی ماست که مقابل ادبیات ترجمه خودش را نشان می‌دهد. ما چاره‌ای نداریم جز این‌که برای هویت ملی خودمان تلاش کنیم و به تولید آثار خوب در زمینه ادبیات کودک و بازآفرینی آثار کهن اقدام کنیم.

اگر آثار یمینی شریف و نویسندگان گذشته را بخوانیم و بخواهیم با معیارهای امروز ادبیات نقد کنیم قطعا اشکالاتی خواهیم یافت و علت آن این است که ادبیات در حالت زایش است و ماندگار نیست و معیارهای دیروز دیگر به درد امروز نمی‌خورد. همه معیار، ساختار واژگانی و ادبیات مسلط به صورت مداوم عوض می‌شود. همچنین در زمان بودن نویسنده مبحث مهمی است که باید به آن توجه شود.

مشکلی که در زمان یمینی شریف وجود داشته است معیار بازنویسی آثار بوده که هنوز هم وجود دارد. این معیار، براساس ادبیت و ادبیات نیست بلکه معیار آموزش و پرورش است. آموزش و پرورشی که همواره فرهنگ واژگانی خاص خودش را تدوین می‌کند و اغلب نویسندگان براساس آن فرهنگ واژگانی آثار ادبیات کودک را بازنویسی می‌کنند. در حالی که ادبیات با واژه‌ها و خلاقیت‌هایی سروکار دارد که کمتر در آموزش و پرورش رواج دارد.

یمینی شریف از جمله نویسندگانی است که در بازنویسی و تولید آثارش کمتر از لحن بچه‌های روزگارش بهره‌ برده است. در حالی که لحن آدم‌های زمان صبحی به وضوح در بازنویسی‌هایش دیده می‌شود. دلیل این مساله این بوده که صبحی در رادیو کار می‌کرده و با افرادی که شغل‌های اجتماعی مختلفی داشته‌اند سروکار داشته و با زبان همان افراد آثار را بازنویسی می‌کرده است، در حالی که یمینی شریف بیشتر با آموزش و پرورش سروکار داشته و کمتر از لحن بچه‌های روزگارش در بازنویسی‌هایش بهره جسته است ناگفته نماند که لحن در ادبیات از مباحث مهمی محسوب می‌شود که تضاد شخصیت‌ها را نشان می‌دهد.
 
آنچه یمینی شریف را به عنوان میراث برای ما به جا گذاشته، رمان اوست. البته رمان برای کودک و نوجوان قبلا هم تولید می‌شده به عنوان مثال کتاب «احمد» و «مسالک‌المحسنین» در دوره مشروطه نمونه‌هایی در این زمینه بوده و نخستین رمان‌های ایرانی هستند، اما تولید رمان به صورت پراکنده بوده است. یمینی شریف در حوزه رمان کار تازه‌ای انجام داد و ای کاش می‌توانست این کار را به صورت حرفه‌ای ادامه دهد زیرا ما در حال حاضر در حوزه رمان نوجوان با فقر مواجه هستیم و این وضعیت در حوزه رمان کودک تاسف‌بارتر است و نیاز به دمیدن نفسی مسیحایی دارد.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها