کتاب «وحی و نبوت در نگاه عقل و دین» نوشته محمدباقر شریعتی سبزواری از سوی موسسه بوستان کتاب تجديد چاپ شد.
شناخت اصول عقاید یا جهانبینی از ضروریات زندگی نوع بشر است. هیچ انسانی بدون داشتن سلسلهاي از بینشها و گرایشهای فکری جز از طریق عقلانیت نمیتواند به یک حیات معقولی دست يابد، به همین علت عالمان اسلامی میگویند اصول دین تحقیقی است و تقلید و تعبد در آن ناروا و پوچ است، بلکه برخی از انسانها به عللی به عقایدی که مکتبهای بشری ارائه دادهاند، دلخوش کردهاند.
بعضی دیگر لامذهبی را مذهب برای خود پنداشتهاند و گروه اندکی در حال شک و تحقیق بهسر میبرند و عدهای نیز به همان عقاید آبا و اجدادی بدون دلیل بسنده كردهاند و جمعی نیز به معبودهای بشری و موهومات ذهنی دل بستهاند و به مسلکهایی چون بابائیزم، سوفیسم و ... روی آوردهاند؛ اما اکثریت قاطع انسانها، پایبند مذاهب الهی هستند و گروهی معتقدند که دلایل اهل کتاب، آنان را قانع نساخته است و برای دینباوری در پی منطق قویتری هستند؛ در هر حال هویت و شخصیت انسان را مجموعهای از تفکرات و بینشها و گرایشها تشکیل میدهد.
برخی از افراد بشر اصل لزوم و فایده مسایل دینی را درك كردهاند،اما بر این باورند که دین مجموعهای از عقاید اخلاقي و احکام است و یک موضوع شخصی است که رابطه انسان را با خدا تنظیم میکند و نوعي تکالیف فردی را مشخص میسازد اما وظایف اجتماعی از دایره ادیان الهی خارج است. آنان میگویند؛ عقلا و قانونگذاران جامعه با وضع مقررات مدنی، سیاسی، اقتصادی و قضایی با استفاده از تجربیات بشری از طریق دموکراسی باید تأمین كنند. سکولارها و لائیکها و بعضی از مسلمانها و روشنفکرها به این فرضيه گرایش پیدا کردهاند. این ایده ممکن است درباره ادیان منسوخ و موجود تا حدودی مقبول باشد، زیرا در کتابهاي آسمانی آنها سخنی از مسوولیتهای اجتماعی دیده نمیشود، اما این فرضيه درباره آیین اسلام صحیح نیست، چرا که در قرآن و سنت تمام دستورهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آمده است و تاریخ، گواه روشنی است که شخص رسول اکرم(ص) برای نخستینبار در جزیرةالعرب، عالیترین حکومت را تشکیل داد و خلفای بعدی هم از این سیره تا حدودی پیروی کردند.
نویسنده این اثر در بخشی از مقدمه کتابش نوشته است: «این سخن از "انیشتين" معروف است که گفته است بر سر در تمام معابد علمی و آزمایشگاهی نوشتهاند "کسی که دین ندارد حق ندارد وارد معبد شود." (لذا اين) ایمان است که به علم و دانش شرف مضاعف میبخشد و در مسیر درست به کار میاندازد.
کسب معرفت دینی هم پس از اثبات نبوت امکانپذير است. بحث نبوت یکی از ارکان اصول عقاید بهشمار میرود که با دلیل و برهان باید اثبات شود و اصولا بین توحید و معاد و اصل نبوت ارتباط تنگاتنگی وجود دارد که انکار هریک در واقع به انکار دیگری منجر میشود. توحید منهای نبوت و رسالت، و توحید بدون ایمان به قیامت، مفهوم درستی ندارد، زیرا انبیا هستند که چگونگی توحید و معاد را برای ما از طرف خدا تبیین و روشن میسازند».
حیات طیبه و معقول آن حیاتی است که «عقلانیت» و «معنویت» هردو با هم ترکیب و تلفیق شده باشند، چرا که دین، سنبل معنویت و عقل، نماد عقلانیت است باید به یاری آن دو به معنویت معقول گروید.
چاپ دوم کتاب «وحی و نبوت در نگاه عقل و دین» را موسسه بوستان كتاب در شمارگان 1500 نسخه، 388 صفحه و بهای 85000 ریال راهی بازار نشر كرده است.
نظر شما