دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۶ - ۱۵:۳۷
نسخه‌هاي خطي را به هم نياميزيد

علي رواقي، عضو پيوسته فرهنگسان زبان و ادب فارسي در سخنراني خود در بنياد ايران‌شناسي براي نخستين بار در تاريخ تصحيح متون كهن كشور پيشنهاد كرد كه مصححان از آميختن نسخه‌هاي خطي به يكديگر به بهانه تصحيح جدا پرهيز كنند.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، دكتر رواقي در آخرين جلسه از سلسله سخنراني‌هاي فرهنگستان زبان و ادب فارسي كه هر هفته در بنياد ايرانشناسي برگزار مي‌شود، با بيان اين كه با آميختن نسخه هاي خطي به يكديگر ويژگي‌هاي سبكي نسخه مورد نظر به كلي از بين مي‌رود، تصريح كرد: در تصحيح متون بايد از گونه‌شناسي زبان فارسي استفاده كرد. 

وي با اشاره به اين كه تشخيص حوزه پيدايش نسخه‌هاي خطي بدون در نظر داشتن گونه‌شناسي زباني غير ممكن است، افزود: اين اشتباه را تاكنون همه كساني كه به تصحيح متون كلاسيك فارسي پرداخته‌اند، مرتكب شده‌اند. حتي خود من معتقد بودم كه براي تصحيح شاهنامه بايد تمام نسخه‌هاي خطي آن ديده شوند. 

رواقي ادامه داد:امروز بر اين باورم كه اين نسخه‌ها را بايد جدا جدا بررسي كرد، چرا كه با آميختن نسخه‌ها نه تنها گونه‌هاي زباني، بلكه گونه‌هاي فرهنگي و فكري آنها را به هم خواهيم آميخت. 

اين استاد ادبيات فارسي، شرط نخست در تصحيح يك نسخه خطي را آگاهي مصحح از زبان و فرهنگ دوره مربوط دانست و تاكيد كرد: مسلما با اين شرايط، كار مصحح بسيار دشوار مي‌شود. مصححان فكر مي‌كنند كه كار آنها نقل نسخه‌هاست، پس تصحيح انتقادي و تحليلي چه مي‌شود؟ 

رواقي وجود مشكلات فعلي امروز را در نسخه‌هاي شاهنامه، تا حدودي به عدم آشنايي مصححان با زبان كاربردي و گفتاري زمان فردوسي مربوط دانست. 

وي با بيان اين كه "گونه‌شناسي" علمي است كه به كاربرد زبان در حوزه‌ها و دوره‌هاي مختلف مي‌پردازد، يادآور شد: در نتيجه عدم توجه به گونه‌شناسي، تقسيم‌بندي نادرست دوره‌هاي مختلف شكل‌گيري زبان فارسي، ادامه پيدا خواهد كرد.

رواقي نخستين حوزه مهم شكل‌گيري زبان‌فارسي را حوزه فارسي «فرارودي» دانست و با اشاره به اين كه «فرارود» را به جاي تركيب «ماوراءالنهر» پيشنهاد كرده است، گفت: زبان اين حوزه تحت تاثير زبان‌هاي فارسي ميانه شرقي نظير "سغدي" است و بالتبع تفاوت زيادي با فارسي حوزه خراسان دارد. 

وي با بيان اين كه زبان يك امر مطلق است و صورت‌هاي كاربردي آن هستند كه نزد مردم به كار مي‌روند، به تفاوت ميان دو اصطلاح «گويش» و «گونه» زباني اشاره كرد و افزود: متاسفانه بيشتر زبان‌شناس‌ها تا كنون "گويش" را به جاي "گونه" به كار برده‌اند و با اين اشتباه، مباحث مختلف را خلط كرده‌اند. 

رواقي در ادامه به توضيح اين نكته پرداخت كه در بررسي روند شكل‌گيري زبان، با توجه به ژرفاي پيوند اين پديده با عوامل مختلف اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي بايد مجموع اين عوامل را در نظر داشت. 

وي در بخش ديگري از سخنانش به گونه فارسي حوزه سيستان اشاره كرد و اين حوزه را به دلايلي از مهمترين حوزه‌هاي شكل‌گيري زبان فارسي عنوان كرد و گفت: زرتشتيان در اين حوزه ساكن بودند و با آمدن اعراب از حدود سال‌هاي 30 و 40 قمري، به اعتقاد من آ‌نها ترجيح دادند كه به منظور مقابله با خليفه و حكومت مركزي از خوارج دعوت كنند كه به سيستان بيايند.

رواقي افزود: از سال 40 كه حدودا مقارن با ورود خوارج به سيستان است تا سال هاي 216 و 217 قمري، حدود 35 قيام عليه حكومت مركزي انجام شده كه 7 يا 8 قيام را خارجي‌هاي مقيم سيستان انجام داده‌اند و 2 يا 3 قيام هم زرتشتيان به كمك خوارج داشته‌اند. زرتشتيان اهل جنگ و ستيز نبودند و به همين دليل اين تحركات را به ياري خوارج انجام مي‌دادند. 

وي با بيان اين كه دوري سيستان از مقر حكومت مركزي اسلامي امتياز بزرگي براي پناهندگان مخالف حكومت بود، يادآور شد: در واقع زرتشتيان كه عادت به روايت شفاهي داشتند، با آمدن اعراب به جمع و مستند كردن كتاب‌هاي خود پرداختند. 

عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي با اشاره به ترجمه «قرآن قدس» و سوره مائده كه تصحيح آن را در دهه 60 انجام داد و در همان سال‌ها به تنهايي حروفچيني و چاپ كرد، گفت:اين ترجمه مربوط به زبان فارسي حوزه سيستان است و هيچ اثري به اندازه اين قرآن، واژه‌هاي كاربردي پهلوي را در خود نگاه نداشته و استفاده نكرده.

رواقي سپس پرسيد: پس آيا امكان ندارد كه در سيستان چند گويش مختلف در يك گونه زباني داشته باشيم كه يكي همين ‌گويش «قرآن قدس» و يكي مثلا گويش «تاريخ سيستان» باشد. 

وي در ادامه سخنانش به زبان فارسي حوزه فرارود پرداخت و در آغاز يادآور شد: از سال 52 تا 94 قمري در حمله‌هاي چهارگانه به بخارا از سوي مسلمانان، هر بار بخاراييان و سعديان مقيم بخارا از خشت‌هايي كه براي ساخت مسجد به كار رفته بود، "بهار" و "نوبهار" را تجديد بنا كردند تا سرانجام "حجاج يوسف" به قول تاريخ دستور داد كه در بخارا آسياب خون بگردانند. در واقع مردم آن زمان، نخستين مردمي بودند كه به زبان سغدي نماز خواندند. 

رواقي با اشاره به واژه‌هاي «بكمبيت» و «بكيبيت» به معناي «نماز بخوانيد» در زبان سغدي، به توضيح اين موضوع آغاز كرد كه چگونه پس از شكست بخاراييان از حجاج، ثروتمندان و حكومت‌داران سرزمين‌هاي فرارودي براي حفظ ثروت خود با اعراب كنار آمدند. 

وي با ذكر اين كه شاعراني چون "رودكي" و "مروزي" و "ترمذي" و "بلخي" از حوزه فارسي فرارود برخاسته‌اند، خاطرنشان كرد: فارسي فرارودي از همان آغاز اين آمادگي را پيدا كرد كه از هر دو گونه گفتار و نوشتار استفاده كند. 

به گفته اين فرهنگ‌نويس، زبان رودكي در دو قصيده معروف «مادر مي‌ را بكرد بايد قربان» و «مرا بسود و فرو ريخت هرچه دندان بود»، نوشتاري است، به اين دليل كه اين دو قصيده خطاب به شخص خاصي سروده شده كه فارسي گفتاري فرارودي را نمي‌دانسته. از سوي ديگر رودكي «كليله و دمنه» منظوم خود را به گونه گفتاري فرارودي تنظيم كرده بوده است. 

نويسنده «زبان فارسي فرارودي» آغازگر حركت نوين زبان فارسي فرارودي را  استاد "صدالدين عيني" دانست و با اشاره به تاثير انقلاب مشروطه ايران در تاجيكستان گفت: استاد عيني با زيركي در دوره شكل‌گيري تاجيكستان به عنوان جمهوري در 1329، مردم را به نوشتن به خط فارسي محلي دعوت مي‌كند و با پذيرفته شدن اين پيشنهاد، امروز نويسندگان مطرح فرارودي چون "كوهزاد" و "ساربان" و دست كم 10 تا 12 گويش محلي غني و فعال را در اين حوزه شاهد هستيم. 

رواقي در ادامه در پاسخ به اين پرسش كه چرا گونه زبان فارسي سيستاني از ميان رفت، ولي فارسي فرارودي امروز زنده و فعال است، گفت: به اين دليل كه زرتشتيان توانمندي مالي، سياسي و اقتصادي خود را از دست دادند ولي فراروديان اين توانمندي را حفظ كردند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط