پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۲:۳۳
«روز گودال» و افشاي رازهاي حقيقي زندگي در سفر

«روز گودال»، ‌مجموعه داستان شكوفه آذر، به تازگي از سوي انتشارات «ققنوس» منتشر شده است. نويسنده در اين كتاب دريافت‌هايي دروني خود را براساس پرداختن به تجربياتش در سفر به كشورهاي مختلف، درونمايه اصلي بيشتر داستان‌ها قرار داده است./

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)،  آذر در داستان «روز گودال»، احساساتش را نسبت به اتفاقات متفاوتي كه در سفر به كشورهای افغانستان، تاجيكستان، قرقيزستان، چين، هند و پاكستان براي او رخ داده، با توصيفاتي شاعرانه بيان كرده است.

به نظر مي رسد كه وي در اين داستان‌ها در بخشي از توجهش به اطراف و آدم‌هاي جديدي كه با آن‌ها مواجه مي‌شود، زندگي را با نگاه خود جست‌و‌جو كرده است.

وی داستان «روز گودال» را اين‌گونه به پايان برده است: 
«دست‌هايم را گذاشتم زير سرم. احساس وجد مي‌كردم. براي همين دست‌هايم را دور دهانم گذاشتم و جيغ زدم: زنننننننننننننندگگگگگگگگگگگييييييييييييي. صدا در دشت‌های اطراف پیچید و به من برنگشت. آسمان بالای سرم پر از ستاره است.» 

آذر، پیش از انتشار «روز گودال»، در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران، درباره اين كتاب گفته است: در بخشي از داستان‌هايم كه بعد از سفرم به چند كشور نوشته شد، چشم‌انداز تازه‌تري نسبت به مقوله‌ فرهنگ،‌ سنت و بسياري موضوعات ديگر، به گونه‌اي داستاني بيان شده است. حاصل اين سفر شايد تقويت نوعي نگاه شهودي در اين آثار باشد. 

دربخشي از داستان «روز گودال» كه از چند اپيزود تشكيل شده، اين‌گونه نوشته شده:
«فكر كردم شايد من با شمردن روزها، ‌دارم به بازگشت فكر مي‌كنم، ‌بازگشت پيش مامان يا بابا. اما ديگر مدت‌هاست كه به كسي فكر نمي‌كنم و شمردن روزها بي‌معني است. زيرا من به دنبال پيدا كردن نسبت خودم با مكان‌ها و آدم‌هايي كه از كنارشان عبور مي‌كنم، نيستم.... حالا وقتي راه مي‌افتم كه گام‌هاي نيم متري‌ام را در برابر مساحت كره زمين مي‌بينم و با اين حال باز هم با شوق به راهم ادامه مي‌دهم....» 

جاده پشت خانه، روز گودال، نه. هيچ چيز، دستمال گردگيري، مه روي باغ بي‌شكل، من در آب زيبا هستم، و زن رودخانه، نام برخي از داستان‌هاي اين كتابند. 

مجموعه داستان «روز گودال»، نوشته شكوفه آذر، به شمارگان 1100 نسخه از سوي انتشارات «ققنوس» روانه بازار كتاب شده است. اين كتاب 176 صفحه‌اي با قيمت 3500 تومان ارايه مي‌شود.

شكوفه آذر متولد 1351 و روزنامه‌نگار است. وي نوشتن را با مقاله‌نويسي و نقد ادبي در نشريات مختلف آغاز كرده است. آذر همچنين در نوشتن «دانش‌نامه بزرگ فارسي» زير نظر احمد بيرشك و مهشيد مشيري، فعاليت داشته است.

«شايد هوس كنم تو را بخورم» نام كتاب داستاني در حوزه كودكان، از اين نويسنده است كه در سال 1382 از سوي انتشارات «اميركبير» منتشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط