چهارشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۸۸ - ۰۸:۳۷
صيانت از گويش‌هاي محلي، با آوانويسي امكان‌پذير است

مولف كتاب «فرهنگ واژگان گويش‌هاي ايران» معتقد است گويش‌هاي بازمانده در سرتاسر ايران بازمانده زبان‌هاي كهني مانند اوستايي، پارسي باستان و پهلوي‌اند كه اصوات و قواعد زباني زبان‌هاي كهن در پيكر اين گويش‌ها باقي مانده و نشانه‌اي از اصالت اين گويش‌هاي محلي را به تصوير مي‌كشد.\

«غلامرضا آذرلي» مولف كتاب «فرهنگ واژگان گويش‌هاي ايران» با بيان اين مطلب به خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) گفت: «اصوات و قواعد زباني زبان‌هاي كهن، برخلاف زبان فارسي كه آن آواها و قواعد را به دست فراموشي سپرده است در پيكر گويش‌هاي محلي باقي مانده و نشانه‌اي از اصالت اين گويش‌هاي محلي به‌شمار مي‌رود.»

وي در ادامه صحبت‌هايش افزود: «اصوات همچنان در گفت‌وگوها به‌كار مي‌روند و به حيات ديرپاي خود ادامه مي‌دهند. بنابراين براي آسان‌خواني و انتقال درست اصوات از آوانگاري لاتيني و نشانه‌هاي آوانويسي استفاده مي‌شود.»

مولف كتاب «ضرب‌المثل‌هاي رايج ايران» به زبان‌ها و نيم زبان‌هاي پهنه ايران اشاره كرد و گفت:‌ «زبان‌ها و نيم‌زبان‌هاي پهنه ايران را كه طيف‌هاي گوناگوني دارند مي‌توان در سه بخش جاي داد.»

وي به بخش نخست اين طيف اشاره كرد و گفت: «بخش نخست اين زبان‌ها گويش‌هايي‌اند كه معمولا تا اندازه‌اي به گفتار فارسي امروز نزديك شده‌اند و گويش‌هاي مردم شهرهاي خراسان، گيلان، مازندران، قم، قزوين، كرمانشاه، لرستان و... را شامل مي‌شوند.»

اين زبان‌شناس به بخش دوم زبان‌هاي پهنه ايران اشاره كرد و گفت:‌ «بخش دوم نيم‌زبان‌ها، گفتارهاي خاصند كه نيم‌زبان‌هايي نظير لاري، سيوندي، بختياري، سمناني، دليجاني، كردي، بلوچي، دري يزدي و كرمان، تالشي، تاتي آذربايجان شرقي، تاتي دامنه‌هاي البرز به خصوص الموت و بويين زهرا، تاكستان و ادامه آن تا تفرش و آشتيان، فراهان و... را شامل مي‌شوند.»

اين گويش‌شناس محلي به بخش سوم اين زبان‌هاي پهنه ايران اشاره كرد و گفت:‌ «بخش سوم زبان فارسي رايج است كه زبان رسمي كشور ناميده مي‌شود، تکيه بر اهميت زبان فارسی به عنوان زبان مشترک و زبان ملی ايرانيان، نبايد ما را به افکاری رهنمون شود که از اهميت و ارزش ديگر زبان‌ها و گويش‌های رايج در کشور خود غافل شويم و آن‌ها را بخشی از ميراث معنوی و فرهنگی سرزمين خود محسوب نكنيم.»

وي در اين زمينه به كتاب «فرهنگ واژگان گويش‌هاي ايران» كه به تازگي منتشر شده اشاره كرد و گفت: «اين كتاب مي‌تواند کليدي باشد براي گشودن باب پژوهش‌هاي بنيادين در زمينه شناخت و ريشه‌يابي پيوستگي گويش‌هاي گونه‌گون در پهنه گسترده ايران‌زمين، براي آنان که نه به‌صورت محلي، بلکه از ديدگاه يکپارچه و گسترده خواهان مطالعه در زمينه زبان فارسي‌اند.»

«آذرلي» يادآور شد:‌ «همچنين اين کتاب مي‌تواند الگويي مناسب براي پژوهندگاني باشد که در خارج از مرزهاي ايران کنوني به‌سر مي‌برند اما در بستر فرهنگ و باورها و زبان مشترک با ما سير هستي زبان‌هاي ايراني را پاسداري مي‌كنند.»

وي به ويژگي‌هاي اصلي اين كتاب اشاره كرد و گفت: «اين فرهنگ شامل 17000 واژه به گويش بيش ‌از 520 شهر و روستا در داخل مرزهاي کنوني ايران است، بخش پيوست اين گنجينه شامل نام برنج‌هاي ايران، انگورهاي ايران، انجيرهاي ايران، خرماهاي ايران، مناطق خرماخيز ايران، مناطق تاتي‌زبان و تالشي‌زبان، مجموعه واژگان همگون در دوردست‌هاي ايران را شامل مي‌شود.»

اين گويش‌شناس محلي يادآور شد: «در اين كتاب در انتخاب نام و گزينش واژگان تا آنجايي كه مي‌دانم راه ورود زبان‌هاي خارجي اعم از روسي در شمال، انگليسي و عربي در جنوب و تركي را كه در اغلب گويش‌ها رخنه كرده است، بسته‌ام و اگر مورد نادري يافت شود هرگز گزينش آن عمدي نبوده و ناخواسته وارد شده است.»

وي به نمونه‌اي در اين زمينه اشاره كرد و گفت: «در زبان محاوره‌اي بلوچي به ويژه در نواحي خاش و زاهدان، گونه‌اي از زبان «براهويي» وجود دارد كه نزديك به زبان «دراويدي» است اين زبان چنان با زبان بلوچي در آن منطقه آميخته شده كه براي خود اهالي بومي آن مناطق هم، تفكيك واژگان آن دو زبان ممكن نمي‌شود مگر به سختي بتوانند واژه‌هايي را از هم بازشناسند.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط