یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۰
از پسر خاک تا داستان آن 23 نفر و پایی که جا ماند

بيست و ششم مردادماه سالروز ورود افتخار آفرين آزادگان سرافراز به ميهن اسلامي است که متاسفانه هنوز از سوی ناشران و نویسندگان و نهادهای متولی، آنطور که شایسته این برهه از تاریخ پرافتخار دفاع مقدس است، پرداخته نشده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، با اینکه در چند سال گذشته روند خاطره‌نویسی دفاع مقدس رشد قابل توجهی یافته اما به نظر می رسد مشکل تاریخ این دوران از انقلاب همچنان با کم کاری هایی مواجه است که ثبت خاطرات آزادگان جنگ تحمیلی و همچنین نگارش در این باره از مهمترین بخش های مغفول ادبیات دفاع مقدس در کشورماست.
بسیاری از آزادگان پس از سال‌ها اسارت به دلایل و ضرورت‌های مختلف به سرعت مشغول کار شدند، به همین دلیل افراد کمی به سراغ ثبت خاطرات خود از دوران اسارت رفتند. به مناسبت سالروز بازگشت آزادگان سرافراز به کشورمان، برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین آثار این حوزه را که از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شده، بر اساس اطلاعات پایگاه اطلاع رسامرور می کنیم.

کتاب های دفاع مقدس

بر اساس اطلاعات پایگاه اطلاع رسانی حوزه هنریکتاب «آن بیست و سه نفر» خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده، درباره بیست و سه نوجوانان است که در سال 1361 توسط ارتش بعث، در عملیات بیت المقدس به اسارت درآمدند؛ عملیاتی که موجب آزادسازی خرمشهر شد و در آن تعدادی از نوجوانان ایرانی در بصره به دست نیرو‌های عراقی اسیر شدند.

عمده این گروه 23 نفره را نوجوانان کرمانی تشکیل می‌دادند و این برای عراقی‌ها در اوایل جنگ بسیار غریب بود که افرادی با این سن و سال در جنگ شرکت کنند. سن بیشتر این نوجوانان بین 16-13 سال بود و بزرگترین فردی که در این گروه بود، فقط 19 سال داشت. این نوجوانان نیز باید به مانند دیگر اسرا وارد اردوگاه‌ها می‌شدند. صدام با دیدن تصاویر اسرای نوجوان تصمیم گرفته بود که از حضور این نوجوانان در جنگ استفاده ابزاری کند و یک جنگ تبلیغاتی و روانی علیه ایران به راه بیاندازد.

این کتاب، از آنجا که در برگیرنده خاطرات و رشادت‌های نوجوانان رزمنده و مقاومت آنان در اردوگاه‌های ارتش بعث است، ناگفته بسیاری از دوران اسارت دارد. نویسنده کتاب، که سابقه 15 سال روزنامه نگاری دارد، این کتاب را به شکل روایت داستانی و دارای تعلیق های داستانی بجا، نگاشته است.
 
کتاب «پاسیاد پسر خاک» به شرح زندگی و مبارزه‌های سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد می‌پردازد و ماحصل ساعت‌ها گفتگو با افرادی است که در دوره‌های مختلف به نوعی با وی آشنا و در ارتباط بوده‌اند. این کتاب نوشته محمد قبادی است که در دو فصل خاطرات راوی تدوین شده است. قبادی در فصل اول «پاسیاد پسر خاک» به پیشینه خانوادگی، تولد، تحصیل و فعالیت سیاسی و آشنایی ابوترابی‌فرد با شهید سیدعلی اندرزگو پرداخته و  فصل دوم هم شرح فعالیت‌های سیدعلی‌اکبر ابوترابی در کمیته استقبال از امام خمینی(ره) و دوران دفاع مقدس و احوال وی در دوران اسارت در زندان‌‌های ارتش متجاوز صدام را دربردارد.

سیدعلى‌اکبر ابوترابی‌فرد راوی این اثر همزمان با آغاز جنگ تحمیلی در کنار شهید مصطفى چمران در ستاد جنگ‌هاى نامنظم به سازماندهى نیروهاى مردمى پرداخت و سرانجام در روز 26 آذرماه سال 1359 در یکی از ماموریت‌ها به اسارت ارتش متجاوز صدام درآمد.

حجت‌الاسلام ابوترابى‌فرد در اردوگاه‌هاى عنبر، موصل 1، 3، 4، رمادیه و تکریت 5، 17، 18 و نیز سلول‌هاى زندان‌هاى بغداد، اسیر بود و پس از ده سال اسارت سرانجام در سال 1369 به میهن بازگشت و در تاریخ هفتم مهر 1369 با حکم مقام معظم رهبری نماینده ولى‌فقیه در امور آزادگان شد.
 
همچنین کتاب «پایی که جا ماند» شامل 198 خاطره از سید ناصر حسینی پور، جانباز و آزاده جنگ تحمیلی است که در آن از اسارتگاه های مخفی عراق می‌گوید. در این کتاب راوی پسر 16 ساله‌ای است که پایش قطع و اسیر عراقی ها می‌شود و با دقت تاریخی به نقل خاطراتش می‌پردازد.

وی در دوران اسارت، خاطرات روزانه‌اش را در تکه‌های کاغذ روزنامه و پاکت سیگار مدون کرده و هم‌زمان با آزادی٬ آن‌ها را در عصای خود جاسازی کرده و با خود به ایران آورده بود.

نکته جالب این کتاب این است که سید ناصر حسینی پور این کتاب را به شکنجه گر خود تقدیم کرده و در متن تقدیمیه کتاب آورده است: «تقدیم به ولید فرحان گروهبان بعثی اهل بصره. نمی دانم شاید در جنگ اول خلیج فارس توسط بوش پدر کشته شده باشد. شاید هم در جنگ دوم خلیج فارس توسط بوش پسر کشته شده باشد، شاید هم زنده باشد. مردی که اعمال حاکمانش باعث نفرین ابدی سرزمینش شد. مردی که سالها مرا در همسایگی حرم مطهر جدم شکنجه کرد. مردی که هر وقت اذیتم می کرد نگهبان شیعه عراقی علی جارالله اهل نینوا در گوشه ای می نگریست و می گریست...»
 
کتاب های دفاع مقدس

بنابراین گزارش، كتاب «زندان الرشید» نوشته محمدمهدی بهداروند است كه خاطرات سردار علی‌اصغر گرجی‌زاده در سال 67 و سال‌های اسارت وی در زندان‌های عراق را روایت می‌كند.

با روایت مقاومت خستگی ناپذیر سربازان ایران در جزایر مجنون به تاریخ، چهارم تیرماه سال 67، روز سقوط جزایر و تأثیرگذاری بسیار گسترده سردار شهید علی هاشمی آغاز می‌شود و با فرار سردار گرجی‌زاده و شهید هاشمی به نیزارهای جزیره مجنون ادامه می‌یابد. در همان حال با برخورد یك موشك هلی‌كوپتر بین این دو سردار دفاع مقدس جدایی افتاده و گرجی‌زاده بعد از 30 ساعت مخفی شدن، به اسارت عراقی‌ها در می‌آید.

سردارگرجی‌زاده مدت چهارماه فرماندهی خود بر قرارگاه سپاه ششم را از عراقی‌ها مخفی می‌كند و بعد از چهارماه لو می‌رود. بعد از لو رفتن، مورد بدترین شكنجه‌ها قرار می‌گیرد. عراقی‌ها او را به «زندان الرشید» كه مخوف‌ترین زندان عراقی‌ها بوده منتقل می‌كنند و او هشت سال اسارت خود را در این زندان به سر می‌برد.

به گفته بسیاری از هم‌سلولی‌های او اگر عراقی‌‌‌ها می‌شناختندش همان ابتدا او را اعدام می‌کردند اما به‌دلیل قبول قطعنامه از اعدام او منصرف شدند. ارتباط بسیار نزدیک او با سردار شهید علی هاشمی بر شدت بازجویی‌های او می‌افزود تا اخبار و اطلاعاتی درباره او از خود بروز دهد؛ چیزی که هیچ‌وقت برای عراقی‌هاممکن نشد.
 
همچنین کتاب «جهنم تکریت» خاطرات خودنوشت سرگرد آزاده مجتبی جعفری از جنگ هشت ساله است که در هشت فصل نگاشته شده است. از عناوین این فصل‌ها می‌توان به «آتش بس تا العماره»، «بغداد شهر هزارو یک شب»، «تکریت آغازی بی پایان»، «کربلا اسیری در خانه»، «عید اسارتی»، «در عزای امام»، «حزب اللهی ها» و «گامی به سوی ایران» اشاره کرد.

مجتبی جعفری در «جهنم تکریت» با زبانی ساده و به روشنی به بیان خاطرات خود از دوران اسارتش می پردازد. اسارتی که از سال های پایانی جنگ یعنی سال 67 تا سال 69 به طول انجامید. جعفری در خاطرات خود اطلاعات دقیقی از اردوگاههای عراقی و وضعیت اسرای ایرانی در زمان جنگ و پس از اعلام آتش بس می دهد و به بیان دردها و مرارت های سال های اسارت خود و دیگر دوستانش می پردازد.

جعفری در دیباچه این اثر درباره نام‌گذاری کتاب گفته است: نام دوران اسارت را « جهنم تکریت» گذاشته‌ام که دلایل آن را در متن کتاب می‌یابید؛ اما لازم می دانم توضیح دهم که در این بیان سعی کرده‌ام تا هم با خویشتن امانت و صداقت را رعایت کنم و هم با شما. حفظ امانت و به‌کارگیری صداقت، ارزشی بالاتر از آن دارد تا بخواهم دربازنگری حوادث دوران «جهنم تکریت» روی حقایق پرده افکنم...»
 
کتاب «فرار از موصل» خاطرات شفاهی دوران اسارت محمدرضا عبدی تدوین حسن نیری است که به تازگی توسط سوره‌مهر برای چهارمین بار منتشر شده است. محمدرضا عبدی راوی کتاب، آزاده ایرانی است که در سال‌های اسارت به همراه همرزم خود، زاگرس میرانی از اردوگاه موصل گریختند.

گذشتن از روستاها و مناطق سخت و تهیه غذا در مسیر فرار، کمک اهالی روستاها، تماس تلفنی از عراق با خانواده‌اش و گذشتن از مناطق کوهستانی و رسیدن به مرزهای ایران بخش دیگری از خاطرات عبدی است که با روایت اول شخص در این کتاب بازگو شده است. وی که از اهالی روستای قمشه ماهیدشت از توابع کرمانشاه است در کتاب «فرار از موصل» خاطراتی از دوران قبل از انقلاب٬ شروع جنگ تحمیلی و بمباران شهر کرمانشاه و اسارت در اردوگاه‌های بغداد و موصل را نیز بیان کرده است.

همچنین در پایان کتاب، تصاویر و مدارک دوران اسارت عبدی به همراه تعدادی از نامه‌هایی که او به خانواده‌اش نوشته، آمده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها