سه‌شنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۷:۱۵
مارشال دی سالینز، مردم‌شناس پیشگام امریکایی درگذشت

آثار این محقق و فعال برجسته بر نحوه شکل‌گیری فرهنگ‌ها توسط افراد متمرکز بود؛ ساختاری که او از طریق فعالیت سیاسی پرشور خود نشان داد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از دانشگاه شیکاگو - مارشال دی سالینز، مردم‌شناس برجسته و باهوش که از دهه ۱۹۷۰ شروع به کاوش در نحوه شکل‌ گرفتن افراد و شکل‌گیری آنها توسط فرهنگ‌شان کرد، در تاریخ ۵ آوریل در خانه‌اش در شیکاگو از دنیا رفت. او ۹۰ ساله بود.
 
مارشال سالینز که به خاطر نقش فعالش در مردم‌شناسی شناخته می‌شد، استاد برجسته خدمات ممتاز چارلز اف. گِری در دانشگاه شیکاگو بود. او دهه‌ها به مطالعه تاریخ و قوم‌نگاری جوامع هاوایی، فیجی و دیگر جزایر جنوب اقیانوس آرام پرداخت و تحقیقات خود را با ساختارهای سیاسی بومی، شیوه‌های خویشاوندی و مفاهیم طبیعت درگیر کرد.
 
مردم‌شناسی برای سالینز یک موهبت و در عین حال ماجراجویی بود که آن‌طور که خودش در جشنواره سال ۲۰۱۴ علوم انسانی شیکاگو گفت فرصتی برای «خلق دوباره در ذهن انسان به‌ شیوه‌ای که جهان برای سایرین در کنار هم قرار گرفته» فراهم می‌کرد.
 
سالینز سال گذشته در مصاحبه‌ای گفت: «انسان‌شناسی از بعضی جهات حتا از فیزیک هم شانس بیشتری برای نشان‌دادن حقیقت دارد، زیرا حقیقت انسان است.»
 
سالینز در ۲۷ دسامبر ۱۹۳۰ در شیکاگو متولد شد. او مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشدش را در سال‌های ۱۹۵۱ و ۱۹۵۲ در رشته انسان‌شناسی از دانشگاه میشیگان دریافت کرد و دکترایش را در سال ۱۹۵۴ از دانشگاه کلمبیا گرفت. پس از ۱۵ سال تدریس در میشیگان و دو سال کار در پاریس، در سال ۱۹۷۳ سالینز به عضویت هیئت علمی دانشگاه شیکاگو درآمد.
 
او در طول زندگی حرفه‌ای خود تلاش کرد تا الگوی معرفت‌شناسی غربی را در انسان‌شناسی متمرکز ساخته و ایده‌های جامعه‌شناسی و نظریه اقتصادی سرمایه‌داری را با این ادعا که عوامل فرهنگی کلید الگوهای شکل‌دهنده رفتار و رشد انسان هستند، به چالش بکشد.
 
کلود لوی استروس که خود به عنوان پدر مردم‌شناسی مدرن شناخته می‌شود، یک بار درباره سالینز نوشت: «او حالا به عنوان یک انسان خردمند و فرزانه در میان مردم‌شناسان ایستاده و شاید آخرین نفر باشد.»
 
سالینز که به خاطر علاقه‌اش به گفتمان علمی مشهور بود، چندین سال به مباحثه علنی با گنانات اُبیسکره، محقق دانشگاه پرنستون، درباره نحوه درک بومی‌های هاوایی از جیمز کوک، کاوشگر انگلیسی در طی مجموعه برخوردهایی که در نهایت منجر به مرگ کوک شد پرداخت. این بحث سوالات مهمی درباره اینکه محققان غربی چطور باید دیده‌گاهی بومی را درک کنند به وجود آورد.

 در «جزایر تاریخ» سالینز استدلال کرد کشته شدن کاپیتان کوک توسط ساکنان جزیره هاوایی در فرهنگ جزایر کاملا منطقی است.
پروفسور جوزف پی. مَسکو در پیامی به دپارتمان مردم‌شناسی دانشگاه شیکاگو نوشت: «سالینز کمک‌های بنیادینی به مردم‌شناسی، اقتصاد و فرهنگ تاریخ کرد. علاقه همیشگی او نشان دادن چگونگی کارکرد تفاوت فرهنگی در تاریخ، نحوه شکل گرفتن فرهنگ توسط تاریخ و بحث در مورد ارزش بنیادین و موشکافی شیوه‌های تفکر بومی است.»
 
سالینز علاوه بر کار آکادمیک، در تمام طول زندگی‌اش فعالیت سیاسی داشت. او به عنوان یک فعال ضدجنگ در سال ۱۹۶۵ مفهوم «بحث آزاد» را ایجاد کرد؛ نوعی اعتراض بدون خشونت که دانشجویان و اعضای هیئت علمی را گرد هم آورد تا جنگ‌ها و سیاست‌های ایالات متحده را زیر سوال ببرند. بحث آزاد در طول جنگ ویتنام به‌طور گسترده در سرتاسر کشور سرمشق قرار گرفت.
 
همکاران و شاگردان سابق سالینز همواره او را با شوخ‌طبعی، طنز و سخاوت به یاد می‌آورند. دنیل روزنبلات، استاد دانشگاه کارلتون می‌گوید: «اینکه او چنان فروتنی را با ستیزه‌جویی ترکیب می‌کرد شاید پارادوکس باشد، اما من فکر می‌کنم کسانی که از نزدیک با او کار کرده‌اند با من موافقند که دومی هرگز اولی را تحت‌الشعاع قرار نمی‌داد.» او ادامه می‌دهد: «یکی از شوخی‌های جالبی که سالینز می‌کرد درباره ماهیت شغلی آکادمیک بود. او می‌گفت در بلندمدت همه ما می‌میریم و همگی اشتباه می‌کنیم. زمانی کارمان را خوب انجام داده‌ایم که اولی پیش از دومی اتفاق بیفتد. به نظر من او بیش از همه به این هدف دست پیدا کرد.»
 
دومینیک بویر، مردم‌شناس دانشگاه رایس می‌گوید: «علی‌رغم آنکه او به عنوان یکی از شناخته‌شده‌ترین و تاثیرگذارترین مردم‌شناسان تمام ادوار بود، شخصیتی فوق‌العاده خاکی داشت و با دانشجویان با گرمی و احترام رفتار می‌کرد. آنچه بیش از همه از او آموختم این است که برای آنکه در کاری که انجام می‌دهید خوب باشید نیازی نیست دلسوزی‌تان را فدا کنید.»
 
الکس گلوب، از شاگردان سابق سالینز که حالا در دانشگاه هاوایی تدریس می‌کند می‌گوید:‌ «جهان جای بهتری می‌شد اگر همه شفافیت و صداقت سالینز را داشتند.»
 
مارشال سالینز و همسرش، باربارا، اواسط دهه ۱۹۷۰
سالینز نویسنده ۱۹ کتاب و بیش از ۱۰۰ مقاله است، ازجمله «اقتصاد عصر حجر» (۱۹۷۲) که در آن به مخالفت با این نظریه می‌پردازد که جوامع شکارچی-گردآورنده از کمبود منابع رنج می‌بردند و در عوض آنها را نسبتا مرفه می‌داند. از دیگر آثار برجسته او می‌توان به «جزایر تاریخ» (۱۹۸۵)، «آناهولو: انسان‌شناسی تاریخ در پادشاهی هاوایی» (۱۹۹۲)، «فرهنگ در عمل» (۲۰۰۰)، خویشاوندی چه هست و چه نیست (۲۰۱۲) و «درباره پادشان» (۲۰۱۷) اشاره کرد.
 
او اولین کسی است که دو بار موفق به کسب جایزه گوردن جی. لنگ شد؛ یک بار در سال ۱۹۷۷ برای «فرهنگ و دلیل علمی» و بار دیگر در سال ۱۹۹۷ برای «بومیان چطور فکر می‌کنند: مثلا درباره کاپیتان کوک». این جایزه سالانه توسط دانشگاه شیکاگو به عنوان بالاترین افتخار به نویسنده، ویراستار یا مترجمی اعطا می‌شود که طی سه سال گذشته بیشترین افتخار را برای انتشارات به همراه آورده باشد.
 
سالینز پس از بازنشستگی در سال ۱۹۹۷ به نویسندگی و رهبری تمام‌وقت تحقیقات پرداخت. او پیش از مرگش «علم نوین جهان افسون‌شده» را تمام کرد که یک قوم‌نگاری جهانی از فرهنگ‌های غیرغربی است که در سال ۲۰۲۲ توسط انتشارات دانشگاه پرینستون منتشر خواهد شد.
 
عضویت در آکادمی علوم و هنر امریکایی و آکادمی بریتانیا و کمک‌هزینه گوگنهایم ازجمله افتخارت فراوان سالینز بود. او همچنین به خاطر بازدیدها، همکاری‌ها و سخنرانی‌های متعددش در فرانسه، نشان هنر و ادب وزارت فرهنگ فرانسه را در سال ۲۰۱۱ کسب کرد. از هشت دکترای افتخاری که به سالینز اعطا شد، دو مورد از سوی دانشگاه‌های پاریس بود و بقیه از بلژیک، کانادا و بریتانیا.
 
 
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها