یکشنبه ۷ آبان ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۶
اگر می‌خواهید نویسنده موفقی شوید، توصیه‌ استفن کینگ را آویزه گوشتان کنید/ 2

استفن کینگ، نویسنده آثار پرفروش ژانر وحشت خواننگان فراوانی در سراسر جهان دارد. این نویسنده آمریکایی در کتاب خاطراتش نظرات خود درباره روش‌های موفقیت در حرفه نویسندگی را با دیگران در میان می‌گذارد. ما در بخش نخست این گزارش 10 دیدگاه این نویسنده پرفروش را با شما به اشتراک گذاشتیم و در این گزارش شما را به خواندن 10 توصیه دیگر از او دعوت می‌کنیم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از ایندیپندنت، استفن کینگ نویسنده‌ای که همیشه نامش در پرفروش‌ها و پردرآمدهای فهرست‌های کتابی مختلف قرار دارد، در کتاب خاطراتش تحت عنوان «درباره نوشتن» دیدگاه‌های ارزشمند خود درباره نویسنده‌ شدن را با دیگران به اشتراک گذاشته است. او در جایی از کتابش چنین نوشته: «نمی‌توانم به شما دروغ بگویم که هیچ نویسنده بدی در دنیا وجود ندارد. متأسفم، اما نویسندگان بد زیادی در دنیا وجود دارند!» و اگر شما دوست ندارید جزء نویسندگان بد دنیا باشید، بهتر است به پیشنهادهای او فکر کنید:
 
- اطلاعات خود را به رخ خواننده نکشید:
بین سخنرانی درباره موضوعی خاص و استفاده از اطلاعات عمومی برای غنی کردن قصه تفاوت بسیاری وجود دارد. مورد دوم بسیار خوب است، اما مورد اول آزاردهنده است. تلاش کنید فقط از جزئیاتی بهره بگیرید که موجب پیشرفت داستان می‌شود و خواننده را مجاب می‌کند به خواندن ادامه دهد. اگر نیاز به تحقیق بیشتر دارید موردی ندارد اما این تحقیقات نباید بر داستان شما سایه بیندازد. ممکن است خود شما از یادگیری موضوعات جدید لذت ببرید اما خواننده فقط به روند داستان و شخصیت‌ها اهمیت می‌دهند!
 
- خطر کنید:
از نظر من ترس مهم‌ترین دلیل بد نوشتن است. هر موضوع جدیدی را که دوست دارید، امتحان کنید. اگر موفق شدید به راه خود ادامه دهید، اما اگر نتوانستیدآن موضوع خاص را کنار بگذارید.
 
- صدای نویسنده دیگری را سرقت نکنید:
وقتی روش و اسلوب نگارش نویسنده دیگری را تقلید کنید، دیگر شما خالق داستان نیستید، بلکه تقلید کورکورانه و دسته دومی از قصه دیگران را خلق می‌کنید. هیچ کس نمی‌تواند با توجه به کلمات و دستور نگارش نویسنده‌ای دیگر حس آن نویسنده را بازنویسی کند.
 
- نوشتن نوعی تله‌پاتی است:
انواع هنر تا حدی به تله‌پاتی مربوط هستند، اما به نظر من بیشترین نزدیکی به این مفهوم را نوشتن دارد. یکی از عناصر مهم نگارش داستان همین انتقال است. وظیفه شما نوشتن کلمات روی کاغذ نیست بلکه باید عقاید در ذهن خود را به ذهن خوانندگان منتقل کنید. کلمات فقط وسیله‌ای برای بیان رخدادها است. احساس شماست که کلمات را به حرکت درمی‌آورد.
 
- نوشتن را جدی بگیرید:
احساس افراد در هنگام نوشتن متفاوت است. گاهی دچار استرس، هیجان، ناامیدی و یا افسردگی می‌شوید. داشتن هر کدام از این حس‌ها به انتخاب شما است و اهمیتی ندارد، اما هیچ‌گاه نوشتن را حرکتی تدریجی تلقی نکنید و آن را جدی بگیرید. اگر دوست ندارید نوشتن را جدی بگیرید بهتر است به دنیال حرفه دیگری بروید.
 
- هر روز بنویسید:
وقتی کار در پروژه‌ای را آغاز می‌کنم، متوقف نمی‌شوم. سرعتم را تا زمانی که مجبور باشم کم نمی‌کنم. اگر هر روز ننویسم شخصیت‌ها از من دور می‌شوند. اگر به طور مداوم دست به قلم نبرید، هیجانِ قصه رنگ می‌بازد.
 
- پیش‌نویس اولیه داستان‌تان را در سه ماه اول تمام کنید:
کینگ هر روز 10 صفحه و در مدت سه ماهه 180 هزار کلمه می‌نویسد. اولین پیش‌نویس یک کتاب-حتی داستانی بلند- نباید بیشتر از سه ماه طول بکشد. اگر مدت زیادی را صرف نوشتن اثری کنید، داستان شما شکل عجیب و ناآشنایی به خود می‌گیرد.
 
- هر وقت داستان را تمام کردید به عقب برگردید:
کینگ روند ویرایش داستان را به طبیعت تشبیه می‌کند: «وقتی کتابی می‌نویسید روزهای زیادی را صرف تماشای درختان و تشخیص گیاهان می‌کنید. حالا که کارتان به اتمام رسیده است باید برگردید و به جنگل نگاه کنید. وقتی به اشتباهاتتان پی بردید حق ناراحت شدن ندارید. اشتباهات حتی برای بهترین نویسندگان دنیا نیز رخ می‌دهد.»
 
- شهامت حذف بخش‌های بد کتاب‌تان را داشته باشید:
ویرایش کتاب مرحله سختی برای نویسندگان است و نویسندگان اغلب دوست ندارند نوشته‌هایی را که وقت زیادی صرف آن کرده‌اند، حذف کنند. اگرچه ویرایش سخت‌ترین بخش نوشتن است اما باید بخش‌های کسل‌کننده داستان را حذف کنید تا داستان به شکلی جذاب‌تر پیش رود. کینگ در این بخش سخنی از کورت ونه‌گوت را نقل می‌کند: «اگر جمله‌ای، هر چقدر زیبا و فاخر به توضیح بهتر موضوع داستان به شکلی جدید و مفید کمک نمی‌کند باید آن را حذف کنید.»
 
- ازدواج کنید، سالم باشید و زندگی خوبی داشته باشید:
کینگ موفقیت خود را مدیون دو چیز می‌داند؛ سلامتی جسمی و ازدواج. «ترکیب جسم سالم و رابطه‌ای پایدار و همراهی زنی که همیشه در کنار من است کمک کرد بتوانم به زندگی‌ام در این حرفه ادامه دهم. تعادل در زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است. همان‌طور که هنری میلر، خالق بزرگ نمایش «مرگ فروشنده» می‌گوید: «انسان بمانید، رفت‌‌وآمد کنید، به مسافرت بروید و اگر دوست دارید کمی خوشگذرانی کنید.»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها