شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۰
انتشار نسخه جدید آکسفورد از آثار «ویلیام شکسپیر»

«گری تیلور»، نویسنده و ویراستار در ویرایش جدید آکسفورد از آثار «ویلیام شکسپیر»، نمایشنامه‌نویس و شاعر انگلیسی اعلام می‌کند وی تنها نویسنده بزرگ دوره رنسانس نیست و بسیاری از آثار خود را با همکاری دیگر نویسندگان دوره رنسانس به نگارش درآورده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از نیویورکر- در سال 1989 استاد دانشگاهی به نام «گری تیلور» کتابی با عنوان «خلق دوباره شکسپیر» را منتشر کرد که در آن اعلام شد جایگاه ادبی این نویسنده بسیار کمتر از آن چیزی است که کانون ادبی تلاش کرده است نشان دهد و او را بسیار بهتر از نمایشنامه‌نویسان دوره رنسانس نشان داده‌اند. «تیلور» در این باره می‌نویسد: «شکسپیر نویسنده موفقی بود اما وی تنها ستاره کهکشان نویسندگان در این دوره نیست.»
 
این کتاب دومین اثری است که نویسنده در آن تلاش می‌کند بگوید «ویلیام شکسپیر» استعداد ادبی بی چون و چرای دنیای ادبیات در دوره رنسانس نیست. وی پیش از این یکی از ویراستاران نسخه آثار «شکسپیر» در انتشارات آکسفورد بود و این نکته را پیش از این نیز مطرح کرده است. در کتاب «خلق دوباره شکسپیر» نویسنده اعلام کرد نسخه آکسفورد «شکسپیر» خوانندگان را متعجب خواهد کرد.
 
این شگفتی در ویرایش جدید از آثار این نویسنده رخ داد زیرا نسخه جدید آکسفورد از آثار «شکسپیر» که «تیلور» در آن نقش ویراستار ارشد را دارد اولین و تنها نسخه‌ای است که می‌پذیرد بعضی از آثار این نمایشنامه‌نویس با همراهی «کریستوفر مارلو»، دیگر نویسنده شناخته‌شده دوره رنسانس نوشته شده است. البته «تیلور» معتقد است که چهارده نمایشنامه دیگر این نویسنده نیز با همکاری دیگر نویسندگان از جمله «توماس نَش»، «جورج پیل»، «توماس هی‌وود»، «بن جانسون»، جان فلچر»، و «توماس میدلتون» به نگارش درآمده است.
  
در پاییز سال گذشته نیز بسیاری از اخبار به نقش «مارلو» در آثار «شکسپیر» اشاره کرده‌اند. البته جای تعجب ندارد که «شکسپیر» اعتبار نگارش آثارش را با دیگران شریک است. البته این موضوع آن طور که منتقدین عصر ویکتوریا می‌گویند در نتیجه قدرت «شکسپیر» در قشر سرمایه‌دار و سیاستمدار نبود بلکه ویرایش دوباره و چندباره در قرن شانزدهم بسیار رایج بود. درست مانند زمان حاضر که یک نمایشنامه بارها ویراستاری می‌شود.
 
البته این فقط «شکسپیر» نیست که با دیگر نمایشنامه‌نویسان همکاری کرده است. در این میان بحث عمیق‌تری وجود دارد که بسیار جذاب‌ است. «تیلور» معتقد است «شکسپیر» تنها نویسنده‌ای نیست که در این سال‌ها شهرت زیادی کسب کرده است اما شهرت زیاد وی موجب شده است داستان‌هایش بیشتر به گوش مردم برسد و تبدیل به شخصیتی موجه در دنیای ادبیات شود و نوع قصه‌گویی‌اش به عنوان روشی استاندارد در جهان ادبی معروف شد. «تیلور» قصد دارد به خوانندگان بگوید علاقه‌مندان به «شکسپیر» تلاش می‌کنند توجه زیادی به او نشان دهند و دیگر نویسندگان را بی‌اعتبار کنند اما او در پی آن است این اعتبار را به دیگر نویسندگان برگرداند.
 
در سال‌های گذشته محققین روایت استانداردی از زندگی حرفه‌ای «شکسپیر» را ارائه داده‌اند. وی اوایل 1590 به «لندن» می‌آید و با همکاری در پروژه نمایش «تیتس آندورنیکس» و «هنری ششم» کار خود را آغاز می‌کند. سپس گروه خود را تشکیل می‌دهد و به تنهایی شاهکارهایش را به نگارش درمی‎‌آورد. البته «تیلور» در کتاب خود به خواننده می‌گوید او در این مرحله شاهکارهای خود را به تنهایی ننوشته است و ایده که وی استعدادی بی‌همتا است کاملا صحت ندارد.
 
منتقدین سال‌هاست «شکسپیر» و «مارلو» را به عنوان دو رقیب جدی در دوره رنسانس معرفی می‌کنند. «شکسپیر» در نمایش «ریچارد سوم» به قدرت نویسندگی «مارلو» در نمایش‌های «دکتر فاستوس» و «تیمور لنگ» رسیده است و حتی از نمایش «یهودی مالتا» در «تاجر ونیزی» بهره می‌گیرد. البته «مارلو» نیز از تراژدی‌های «شکسپیر» درس گرفته است تا نمایش «ادوارد دوم» را بنگارد. «تیلور» معتقد است این دو نویسنده در بسیاری از این آثار با هم همکاری کرده‌اند و رقیب شمردن این دو اشتباه است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها