سه‌شنبه ۱ تیر ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۶
دسترسی آسان کودکان به کتاب‌های کانون با توزیع انحصاری میسر نمی‌شود

موسس کتابفروشی «بازباران» در گیلان معتقد است فروش انحصاری کتاب‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان توسط این مجموعه، ظلم بزرگی در حق کودکان ایران‌زمین است و دسترسی آسان خانواده‌ها و کودکان به محصولات کانون با توزیع معیوب آن‌ها میسر نیست.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در گیلان، «باز باران» موسسه‌ای فرهنگی و ناسودبر است که بر اساس ایده‌ای کوچک اما زیبا، با نماد «توپ و کتاب» در رشت فعالیت خود را از بهمن ۱۳۹۴، آن هم از اتاقی کوچک در یک انبار آغاز کرد.

«حمید وثیرش»، موسس و حامی موسسه «باز باران» از چهره‌های فرهنگی استان گیلان است که 30 سالی می‌شود در حوزه ادبیات کودک فعالیت می‌کند. او متاثر از جمله «گابریل گارسیا مارکز» که می‌گوید «به هر کودکی دو بال می‌دادم، اما رهایش می‌کردم تا خود پرواز را بیاموزد» شعار موسسه را اینگونه انتخاب کرده است: بازباران دوبال کودکانه: توپ و کتاب. «توپ» نماد بازی و تکاپوی شیرین کودکی و «کتاب» نماد دانایی و آگاهی.

وثیرش با همراهی جوانان پرشور و خوش ذوق، که در حقیقت اداره‌کنندگان اصلی «باز باران» هم هستند، بر این باورند که اگر تغییری برای رسیدن به حال خوب فردای ایران عزیز متصور باشیم، این تغییر به دست کودکان امروز رقم خواهد خورد و همین امر آن‌ها را مصمم به فعالیت فرهنگی در حوزه کودک کرده است.
 

کتابفروشی «باز باران» نیز در راستای اهداف موسسه، از اردیبهشت ۹۶ در مرکز خرید «دیلمان» افتتاح شد و از همان زمان، تمام تلاش خود را به کار بست تا کتاب‌های با کیفیت حوزه کودک را از فهرست‌های معتبری چون لاک پشت پرنده، شورای کتاب کودک، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و جام باشگاه‌های کتابخوانی تهیه کرده و در دسترس مربیان، والدین، کودکان و نوجوانان قرار دهد.

اما آنچه موسسه و کتابفروشی «باز باران» را به تلاشی بیش از کتابفروش بودن ترغیب می‌کند، فعالیت‌های ترویجی فرهنگ «بازی و کتاب» در مناطق کمتر برخوردار استان گیلان است و همین تلاش‌ها باعث شده «بازباران» پس از پنج سال تلاش و تکاپوی شبانه‌روزی جوانان دوست‌دار کودک، به مرجع شناخت کتاب‌ها و بازی با کیفیت کودک و نوجوان تبدیل شود و این موفقیت بزرگی است به نفع کودکان گیلانی.

فعالیت متمرکز این کتابفروش گیلانی در حوزه کودک و نوجوان و شنیدن نظرات و چالش‌هایی که امروزه با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند، باعث شد تا با «حمید وثیرش» به گفت‌وگو بنشینیم که در ادامه از نطر مخاطبان می‌گذرد.
 

آقای وثیرش در ابتدا بفرمایید که با توجه به تجربه‌ای که در حوزه کودک و نوجوان دارید، آیا به فکر ورود به حوزه بزرگسال هم هستید؟

خیر، به فکر ورود به حوزه بزرگسال نیستیم. تمرکز «بازباران» روی پدیده‌های مشخص جمعیتی و گروه‌های هدفی است که تعریف‌های روشنی در جامعه‌شناسی و روانشناسی اجتماعی دارند. در ترکیب جمعیتی ایران گروه‌های سنی کودک و نوجوان افزون بر ۲۰ میلیون نفر را شامل می‌شوند که متاسفانه در اولویت‌های نظام تصمیم‌گیری تعلیم و تربیت کشور نبوده است تا آنها را ببینند و جدی بگیرند. تلاش ما این است که توجه مسئولان و همچنین خانواده‌ها را به دوران مهم و سرنوشت‌ساز کودکی جلب کنیم.

باتوجه به برگزاری چندین دوره از طرح‌های فصلی کتاب، آیا شما از تخفیفات فصلی فروش کتاب رضایت داشتید؟

کتابفروشان در آخرین حلقه‌ی زنجیره نشر قرار دارند و اگر رونقی نداشته باشند، صنعت نشر با بحران مواجه خواهد شد؛ اما متاسفانه در تخقیقات فصلی و همچنین برپایی نمایشگاه‌های ملی و استانی سهم اندکی دارند. با این روند بدیهی است که رضایتی وجود نداشته باشد.

به نظر می‌رسد امروزه خرید از انتشارات برای کتابفروشان به سهولت انجام می‌شود. این امر روی فروش شما چقدر تاثیر گذاشته است؟

برخلاف تصور اولیه، خرید از انتشارات به سهولت صورت نمی‌گیرد و اکثر کتابفروشان کشور، کتاب‌های مورد نیازشان را از پخشی‌ها تهیه می‌کنند و رابطه مستقیم و منظمی بین آن‌ها و ناشران وجود ندارد‌. به عنوان مثال در حرفه ما، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ناشر خوبی است که کتاب‌های ارزشمند نشر یافته در کانون را به هیچ کتابفروش و حتی پخشی نمی‌دهند. آن‌ها انحصار را ترجیح می‌دهند و در حقیقت در این بین به کودکان ایران زمین ظلم می‌شود چون دسترسی آسان خانواده‌ها و کودکان به محصول کانون با توزیع معیوب آن‌ها میسر نیست.

به نظر شما فروش اسباب‌بازی و لوازم التحریر یک فرصت برای کتابفروشان است یا تهدید؟ شما خود چه میزان از فروش را به لوازم التحریر اختصاص دادید؟

فروش اسباب بازی و لوازم التحریر قطعا یک تهدید است اما، برای ادامه حیات، گریزی هم از آن نیست. از دل این ترکیب، کارکردهای تخصصی کتابفروشی‌ها به حاشیه رانده می‌شود. ما در «باز باران» در حد توان تلاش کرده‌ایم که از این تهدید و آسیب به دور باشیم. بیش از ۹۵ درصد محصول فرهنگی کتابفروشی ما را کتاب‌های با کیفیت و بازی‌های فکری استاندارد تشکیل می‌دهند.
 

کتابفروشی «باز باران» به انجام فعالیت‌های ترویجی شناخته شده است. لطفا کمی در این مورد توضیح دهید.

کارهای جانبی و ترویجی «باز باران» را می‌توان در چند محور خلاصه کرد و برای آنها مثال آورد:
الف. حضور نویسندگان برتر حوزه کودک در کتابفروشی، به ویژه در روزهایی که کرونا نبود و همچنین برگزاری مراسم جشن امضا و گفت‌وگو مخاطبان با نویسندگان.‌ در این زمینه تاکنون ما میزبان عزیزانی چون کلر ژوبرت، محبوبه نجف خانی، شهرام شفیعی، مهدی رجبی و نویسندگان دیگر بوده‌ایم و انشاالله با محو کرونا این روند ادامه خواهد داشت.
ب. تجهیز کتابخانه کودک محور بیمارستان هفده شهریور رشت، بخش کودکان مبتلا به سرطان.
ج. اهدای کتاب به مدارس کم برخوردار استان و هم چنین ارسال رایگان کتاب در چند نوبت برای فعالان مدنی این حوزه. به عنوان مثال آقای اسماعیل آذری فعال در استان کهگیلیویه و بویر احمد، همواره از کتاب‌های اهدایی باز باران بهره مند بوده‌اند.
د. برپایی نمایشگاه‌های کتاب در مدارس استان.
ه. حضور در مدارس و نهاد‎های خیریه و اجرای برنامه‌های قصه‌خوانی و اهدای رایگان کتاب و بازی‌های فکری به دانش آموزان و مددجویان.
و. برگزاری کارگاه‌های حضوری و مجازی برای مربیان، معلمان و خانواده‌ها در دو قلمرو آشنایی با ادبیات کودکان و پدیده‌های نوظهور تربیتی.

حضور یک کتابفروشی در داخل یک مجتمع تجاری چه چالش‌هایی به همراه دارد؟

کتابفروشی در پاساژ چالش سخت اما زیبایی است. روشن نگاه داشتن چراغ یک موسسه فرهنگی در میان انواع بوتیک‌ها و حرفه‌هایی که رسالت نهایی آن‌ها پرداختن به جسم انسان‌ها است، تجربیات شگفتی را به دنبال دارد که می‌بایستی از نزدیک تجربه کرد. ما در یک رقابت نابرابر مادی با حرفه‌های گوناگون یک مرکز خرید توانستیم ثابت کنیم که نیازهای یک جامعه، تنها در تن و جسم خلاصه نمی‌شود خوراک مناسب فکر و روح نیز سهمی در رستگاری انسان‌ها دارد. خوشبختانه این ایده اکنون در سطح کشور تکثیر شده است و حداقل دو کتابفروشی در کشور با الگوبرداری از «باز باران» و همکاری صمیمانه ما، در مراکز خرید سایر استان‌ها متولد شده‌اند.
 

به نظر شما حلقه‌ی مفقوده در حوزه ادبیات کودک و نوجوان چه چیز می‌تواند باشد؟

پیوند نهادهای مدنی و دولتی حلقه گمشده حوزه کودک و نوجوان کشور است و تا زمانی که این پیوند و اعتماد دو سویه به وجود نیاید کارها با سرعت لاک‌پشتی پیش خواهد رفت. در این زمینه بزرگانی همچون علی‌‌اصغر سیدآبادی پیشگام شده‌اند و توانسته‌اند پلی بزنند بین نهادهای مدنی و دولتی که البته در آغاز راه هستند. طرح جام باشگاه‌های کتابخوانی و یا پروژه انتخاب پایتخت کتاب ایران که هر ساله برگزار می‌شود، نمونه‌های موفقی از این تلاش‌ها و کوشش‌ها است.
 
از فعالیت خود در شبکه‌های مجازی هم برای ما بگویید.

«باز باران» در صفحات مجازی فعال است و سرمایه اولیه خویش را در تلگرام به دست آورده است و اکنون در اینستاگرام فعال است. در حال حاضر هم با داشتن نزدیک به ۷ هزار عضو با خانواده‌ها و فعالان حوزه کودک در ارتباط است‌. فضای مجازی یک واقعیت بزرگ است و فرار از آن در حقیقت فرار از دنیای حقیقی است‌.
 
از جام باشگاه‌های کتابخوانی گفتید. نظر شما در مورد این اقدام چیست؟
 
ایده جام باشگاه‌های کتابخوانی که حاصل خلاقیت‌های آقای سیدآبادی و تیم همراه ایشان است، قابلیت فراگیر شدن را دارد و تحقق اهداف آن، بدون پیوند نهاد‌های مدنی کوچک کشور با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور میسر نیست.
 
برنامه شما برای فعالیت‌های آتی چیست؟
 
برنامه ما برای آینده و پس از ۵ سال تلاش شبانه‌روزی طرح توسعه «باز باران» است. البته نه در شهر بلکه در یکی از بخش‌ها و یا روستاهای استان. ما ایده ایجاد یک باغ کتاب کودک را با الهام از آرزوی بزرگ دکتر شفیعی کدکنی دنبال می‌کنیم. آقای دکتر پس از بازدید از باغ کتاب تهران گفتند «ای کاش این طرح در جای جای ایران پیاده شود» چنین رویای در سر داریم تا خداوند بزرگ چه تقدیر کند. به قول اقبال لاهوری:
ساز تقدیرم و صد نغمه پنهان دارم               هر کجا زخمه اندیشه رسد تار من است

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها