شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۹
خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)؛ در ادامه مشکلاتی که طی یک‌سال اخیر وجود داشت، سال جدید نیز برای صنایع چاپ و نشر کشور با چند بحران بزرگ شروع شد: تداوم شیوع کرونا، بازار نیمه راکد کتاب، کمبود شدید کاغذ دولتی و قیمت فزاینده نهاده‌های تولید کتاب در بازار آزاد. با این وجود، تلاش برای کنترل مشکلات که البته سرنوشت برخی از آن‌ها با سیاست‌های نظام سلامت گره خورده، در دستور کار قرار گرفته است.

محسن جوادی، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی اول امور نشر در کشور به‌شمار می‌آید، در گفت‌و‌گو با ایبنا با اشاره به اقدامات و تدابیر اندیشیده شده، ابراز امیدواری کرد که به‌زودی در حوزه کاغذ اتفاقات مناسبی رخ دهد. وی همچنین از برگزاری دومین نمایشگاه مجازی کتاب در تابستان و حمایت از کتاب‌فروشان خبر داد و نسبت به نگاه ویژه‌ای که دولت در تدوین بودجه 1400 در حوزه فرهنگ داشته‌است، ابراز رضایت کرد.

در این گفت‌وگو، با نیم‌نگاهی به اتفاقات رقم خورده در دوره سه‌سال و نیمه معاونت جوادی، همچنین مباحثی نظیر آینده اقدامات برابر قاچاق کتاب، تعامل کتاب‌‌محور با چین در قالب تفاهم‌نامه 25 ساله و شرایط فعالان حوزه نشر در هم‌زیستی با اپیدمی خطرناک کرونا، پرداخته شد.
 
بیش از یک‌سال است که فعالان صنعت نشر با بحران کرونا روزگار می‌گذرانند. در این شرایط دشوار و بعد از پایان تعطیلات نوروز ناشران با بحران تامین کاغذ نیز مواجه شدند. برای کنترل این وضعیت هفته‌ گذشته تلاش‌های از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز شده است. برای کاهش التهاب و بارگشت آرامش به بازار کاغذ چه برنامه‌ای در پیش دارید؟
توقع، حق و انتظاری ایجاد شده، که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رفع نقص و اشکال در بازار کاغذ را جبران کند. سال 1398 با توجه به شرایط دولت در تامین ارز، تحریم‌های اقتصادی همچنین اجرای سیاست کلی مبتنی بر کاهش وابستگی به حمایت‌های ارزی دولت و به تبع شکل‌گیری جریان تعادل در بازار، نزدیک به 15 میلیارد، ارز 4200 تومانی برای تهیه کالا‌های ضروری تخصیص پیدا کرد؛ اما در ادامه تصمیم براین شد، این میزان به حداقل برسد. بنابراین در سال 1399 نیمی از کالا‌‌های مشمول از فهرست دریافت کننده ارز حذف و کاغذ به گروه دو کالایی منتقل شد. این تصمیم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را با دو مشکل مواجه کرد؛ نخست اینکه جریان واردات کاغذ خریداری شده و حتی بار موجود در گمرک، به‌دلیل ضرورت تغییر تعرفه و پرداخت مابه‌تفاوت ـ با توجه به اینکه با ارز دولتی وارد شده بودند ـ متوقف شد.

این مشکل با تلاش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برطرف و کاغذ‌های خریداری شده با ارز دولتی وارد سیستم توزیع کشور شد. بخش دیگر مساله تامین کاغذ، مربوط به مشکلات بانکی وارد‌کنندگان بود که چندان به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مرتبط نمی‌شد. این مسائل جریان توزیع کاغذ، حتی کاغذ دولتی وارد شده را متوقف کرد. بخشی از این مشکل حل شده و امید‌واریم مشکلات باقی‌ مانده، هفته جاری و یا هفته آینده برطرف شود. با آزاد شدن و توزیع این کاغذ‌ها که رقم قابل توجهی است، خبر خوشی برای بازار کاغذ خواهد بود.

میزان کاغذ در انتظار ترخیص چقدر است؟
رقم قابل توجهی است و امیدواریم نیاز دو‌-سه ماه آینده بازار کاغذ را تامین کند. در سال 1399 ارز کاغذ تخصیص پیدا نکرد و از باقی‌مانده ارز سال 1398 استفاده شد. مسئولان شرایط فعلی را درک می‌کنند، کاغذ به‌عنوان یک موضوع استراتژیک مطرح است و کمبود آن به بازار کتاب و مطبوعات آسیب وارد می‌کند. علاوه‌بر توجه به آسیب‌ کمبود تامین کاغذ برای حرفه نشر، مسئولان به وجهه متفاوت کالای کتاب به‌عنوان هویت فرهنگی ایران و حفظ آن از آسیب‌ها توجه دارند؛ اما ایجاد تغییر در سیستم، با توجه به تصمیم اتخاذ شده ـ حذف کاغذ از فهرست کالا‌های گروه یک ـ آسان نیست. نگرانی دولت از این بابت است که اگر گشایشی درباره کاغذ حاصل شود، شاید بخش‌های دیگر نیز توقع این گشایش را داشته باشند. دولت با درک اهمیت موضوع، در تلاش و پیگیر یافتن راه‌حلی است تا بدون این آسیب، مساله تامین کاغذ را بر‌طرف کند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از بروز تاخیر در این جریان نگران و گلایه‌‌مند است، چراکه شاید امکان جبران آن وجود نداشته باشد. دولت در پی یافتن الگویی برای رفع مشکل کاغذ است تا به سیاست قبلی خود در حذف کاغذ از فهرست کالا‌های گروه یک، که براساس ملاحظات اقتصادی و محدودیت‌های ارزی اتخاذ شده بود،‌ برنگردد.

امید‌واریم با آزاد شدن کاغذ باقی مانده در گمرک و انتشار خبر‌ خوشی که درباره کاغذ اتخاذ می‌شود، شاهد ایجاد تعادل در بازار باشیم. بخشی از افزایش قیمت کاغذ در کشور متاثر از افزایش قیمت جهانی است، تاکید می‌کنم تنها بخشی از افزایش قیمت. موضوع دشواری تامین ارز نیمایی برای فعالان اقتصادی نیز وجود دارد و به نظر می‌رسد، اگر حمایتی صورت بگیرد به بازار کاغذ کمک می‌شود.
 
یکی از راه‌حل‌ها برای رفع ریشه‌ای مشکل تامین کاغذ، توجه به ظرفیت‌های تولید داخل است. به نظر می‌رسد با تقویت تعامل بین وزارت صمت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بتوان امید‌وار بود این موضوع تولید کاغذ داخلی قابل تحقق باشد.

فقط بحث تعامل بین این دو وزارتخانه نیست. تولید کاغذ در مازندران جریان خاصی دارد؛ از‌جمله وابستگی کارخانه به واردات چوب و یا استفاده از منابع چوب داخل براساس الگوی تولید کاغذ. در بحث واردات چوب، بحث ضرورت تامین اعتبار و تخصیص ارز، مشابه وضعیت فعلی کاغذ مطرح می‌شود و بهره‌برداری از منابع چوب و جنگل کشور نیز مباحث محیط زیستی را به‌دنبال دارد. اصل دیدگاه شکل‌گیری جریان سرمایه‌گذاری با هدف ایجاد ضریب اطمینان برای تولید کاغذ صحیح است اما این نوع کاغذ بیشتر در حوزه مطبوعات مصرف دارد که در حال حاضر نیز بخشی از این نیاز در داخل تامین می‌شود.

وزارت صمت، برای همکاری با وزارت فرهنگ و ارشاد در حوزه تامین مواد اولیه تولید کاغذ، آمادگی دارد اما مساله، مشکل تامین اعتبار برای واردات چوب است.
به ضرورت دستیابی به فناوری داخلی برای تولید کاغذ در کشور باور دارم، اما تنها با تعامل دو وزارتخانه صمت و فرهنگ و ارشاد اسلامی بهبود وضعیت کاغذ محقق نمی‌شود. گفت‌و‌گو‌‌هایی با برخی مسئولان صمت شکل گرفت، اما به نتیجه رسیدن چندان آسان نیست؛ علاوه‌براین طرف‌های گفت‌و‌گو، فقط مسئولان صمت نیستند، بلکه برخی بانک‌های خصوصی و دولتی نیز هستند؛ به‌عبارت دیگر تصمیم‌‌‌ها فقط بین این دو وزارتخانه اتخاذ نمی‌شود. به نظر می‌رسد، باید راه‌های مختلفی را برای رفع مشکل طی کرد. توجه به ظرفیت‌های نشر الکترونیک یکی از مسیر‌‌ها، برای کاهش التهاب بازار کاغذ است؛ به‌عنوان مثال استفاده از بوک‌ریدر در تولید منابع دانشگاهی که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیز به آن توجه دارد. الگو‌های دیگر نیز برای تولید کاغذ در کشور وجود داشت. مثل کاغذ سنگ که البته با اشکالاتی برای چاپ کتاب همراه بود.

یکی از برنامه‌های قابل‌توجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال گذشته برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب تهران بود. هدف اصلی از برگزاری این نمایشگاه، کاهش آسیب‌های اقتصادی ناشی از کرونا اعلام شد. با توجه به تداوم شیوع کرونا آیا برنامه‌ای برای برگزاری دومین دوره این نمایشگاه در نظر دارید؟
نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در ادوار مختلف با همکاری صنف برگزار می‌شد و همواره تلاش می‌کنیم در این موضوع توافق و اجماعی با دوستان داشته باشیم. برخی از اعضاء پیش از آغاز موج چهارم شیوع کرونا، پیشنهاد کردند بهتر است، صبر کنیم تا شاید امکان برگزاری فیزیکی سی‌و‌سومین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران مهیا شود. اما خیلی از دوستان به بهبود اوضاع خوش‌بین نبودند و البته موج چهارم نیز شرایط را دشوار‌تر و امکان برگزاری فیزیکی نمایشگاه حتی در تابستان را بعید کرد؛ البته نظر قطعی نمی‌دهم. برخی دیگر از اعضا صنف حتی پاییز و اوایل زمستان را به‌عنوان تاریخ پیشنهادی مطرح می‌‌کردند. معتقدم حتی اگر شدت شیوع ویروس کاهش پیدا کند، به‌دلیل نگرانی‌هایی که حتی بعد از واکسیناسیون وجود دارد، بعید است امکان حضور جمع قابل‌توجهی در نمایشگاه کتاب وجود داشته باشد؛ بنابراین ترجیح معاونت امور فرهنگی برگزاری دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران است.

با توجه به تداوم شیوع کرونا و اقدام برخی کشور‌‌ها از‌جمله ایتالیا در برگزاری نمایشگاه بلونیا، شاید نمایشگاه پیش‌رو را با عنوان «سی‌‌و‌سومین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران» برگزار کنیم. امید‌وارم طی یکی‌دو هفته آینده و کنترل وضعیت کرونا و امکان برگزاری جلسات، گفت‌‌و‌گو‌های جدی‌تری با اعضای صنف و شورای سیاست‌‌گذاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برای تصمیم‌گیری و جمع‌بندی دیدگاه‌ها درباره این موضوع داشته باشیم.

با توجه به اینکه بسیاری از کشور‌ها برای حضور در این رویداد باید آمادگی داشته باشند، باید زود‌تر تاریخ برگزاری نمایشگاه را اعلام کنیم. سیاست معاونت امور فرهنگی، تحمیل نظری به صنف نیست، بلکه دلایل و دیدگاه قابل تامل دوستان را می‌شنویم. در جریان تصمیم‌گیری برای برگزاری نمایشگاه کتاب، به دو گروه صنف و کتاب‌فروشان توجه داریم. نباید به شیوه‌ای حرکت کرد که کتاب‌فروشان آسیب ببینند و در خطر حذف قرار بگیرند، بلکه باید به تعادلی برسیم تا کتاب‌‌فروشان نیز تقویت شوند. نمایشگاه جایگزین کتاب‌فروشی‌ها که به‌عنوان پاتوق‌های فرهنگی می‌شناسیم، نیست. درباره زمان قطعی برگزاری نمایشگاه نیز امیدوارم در تابستان این امکان فراهم شود. فکر‌های جدی‌تری نیز برای کتاب‌فروشان داریم.

امکان اجرای ایده اتصال شبکه عرضه به سایت نمایشگاه که در جریان و بعد از نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران طرح می‌شد، وجود دارد؟
اتصال شبکه عرضه به سایت نمایشگاه به‌عنوان یکی از ایده‌ها مطرح شده که البته نیازمند تامین زیرساخت‌های فنی است؛ علاوه‌براین تخصیص یارانه شبیه طرح‌های حمایتی به کتاب‌فروشان نیز در نظر است.

یعنی در اجرای طرح‌های حمایتی از‌جمله بهارانه تغییری ایجاد شده است؟ چراکه اعلام شده بود طرح بهارانه برگزار نخواهد شد.
ابتدا فرض براین بود، با توجه به فروش کتاب و تخصیص یارانه خرید کتاب از نمایشگاه مجازی قرآن از سوی معاونت امور فرهنگی، طرح حمایتی بهارانه کتاب را نداشته باشیم. با توجه به بروز مشکلات و نگرانی‌هایی ناشی از آثار منفی تعطیلی‌ کتاب‌فروشی‌ها در یکی‌دو هفته اخیر، در تلاش هستیم این خسارت‌ها را جبران کنیم. هنوز ایده قطعی در این زمینه وجود ندارد اما حمایت از کتاب‌فروشان شامل تاسیس و یا تجهیز کتاب‌فروشی‌ها را در برنامه داریم. بعد از تامین اعتبارمالی و همچنین سیاست‌گذاری برای پیشگیری از تداخل حمایت‌ها با نمایشگاه قرآن، جزئیات بیشتری در آینده منتشر خواهد شد.

یکی از برنامه‌ها و سیاست‌های چند سال اخیر در معاونت امور فرهنگی، تدوین آئین‌نامه پیشگیری از قاچاق کتاب است. تدوین این آئین‌نامه در چه مرحله‌ای قرار دارد و آیا می‌توانیم برای اجرای آن در چند ماه آینده امید‌وار باشیم؟
معاونت امور فرهنگی، مصادیق قاچاق کتاب را شناسایی و تعریف می‌کند و برخورد با متخلفان برعهده قوه قضائیه است. مجازات‌هایی مانند لغو مجوز فعالیت ناشران متخلف، چندان عامل بازدارنده‌ای محسوب نمی‌شود. پیش‌نویس آئین‌‌نامه تدوین شده و به زودی نهایی خواهد شد.

پیشگیری از سرقت فکر و اندیشه پدیدآور به‌عنوان نوعی از کتاب‌سازی از اهداف آئین‌نامه است. برای مبارزه با قاچاق کتاب دو اقدام لازم است؛ اقدام نخست به مسائل حقوقی مربوط می‌شود که نیازمند مصوبات و پیگیری در مجاری قانونی است. به نظر می‌رسد با روشن شدن مصادیق قاچاق، می‌توان این تلقی را ایجاد کرد که قوه قضائیه به پدیده قاچاق نگاه جرم‌انگاری داشته باشد. برخی قاچاق کتاب را مشکل نمی‌دانند معتقدند «اینکه کتاب یک ناشر را ناشر دیگری هم منتشر کرده اشکالی ایجاد نمی‌‌کند! مهم مطالعه کتاب و فروش کتاب است.»

اقدام اساسی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، توجه به ریشه‌های حقوقی در تدوین آئین‌نامه قاچاق کتاب است که نهایی شده تا یکی‌دو هفته آتی منتشر می‌شود. به‌نظر می‌‌رسد بخشی از مشکل قاچاق کتاب به مرحله صدور مجوز چاپ مرتبط است؛ چراکه سیستمی برای بررسی کتاب‌ از نظر مشابهت‌های احتمالی با آثار دیگر وجود ندارد و کتاب‌ها فقط از نظر نبود مشکل محتوایی ارزیابی می‌شوند. در جریان صدور مجوز، اگر 90 درصد یک کتاب، نتیجه گردآوری از اثر و یا آثار دیگر باشد، برای دریافت مجوز مشکلی ندارند.

بنابراین برای رفع این نقص در حال توافق نهایی با یک موسسه تولید نرم‌فزار «مشابهت‌یاب» ـ مشابه نم‌افزار مشابهت‌یاب‌ ایران‌داک ـ هستیم تا کنار آئین‌نامه، اداره کتاب به‌عنوان نهاد متولی صدور مجوز کتاب، امکان بررسی کتاب‌ها از نظر مشابهت‌‌یابی را داشته باشد. آئین‌نامه در اداره کتاب تدوین شده است. کمیته مبارزه با قاچاق کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تنشکیل شده اما به دلیل واقعی نبود تناسب بین میزان جرم و مجازات و ضرورت جرم‌انگاری قاچاق کتاب چندان اجرایی نشده است. برخی از احکام اولیه برای متخلفان عجیب و غریب بود؛ به‌عنوان مثال جریمه 50 میلیونی برای متخلف تعیین شده بود در حالی‌که کاغذ باطله کتاب‌های قاچاق 5 میلیارد تومان ارزش داشت. این نگاه مشکلی را حل نمی‌کند. تلاش می‌کنیم جرم‌انگاری قاچاق کتاب را برای متولیان روشن‌تر‌ کنیم و برای پیشگیری از چاپ مصادیق قاچاق از نرم‌افزار مشابهت‌یاب استفاده می‌کنیم.

فرصت برای اجرای بند‌ج ماده 92 قانون ششم توسعه که به موضوع تعرفه فرهنگی و کاربری فرهنگی اشاره دارد و کتاب‌محورترین قانون این برنامه کلان کشور محسوب می‌شود رو به‌ پایان است. چرا آئین‌نامه اجرایی این بند از قانون با تاخیر تدوین شد و آیا می‌توان انتظار داشت در سال جاری اجرای این قانون را شاهد باشیم؟
تدوین آئین‌نامه فراتر از معاونت و در دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی فرهنگی وزارتخانه پیگیری می‌شود. به‌نظر می‌رسد یکی از دلایل تاخیر تدوین آئین نامه اجرایی و در نهایت اجرای این بند از قانون، ایجاد بار مالی به دستگاه‌های مرتبط، تفسیر و قرائت‌های مختلف از قانون و نگرانی بابت استفاده نامناسب از امکان بهره‌مندی فرهنگی از اماکن مسکونی و یا تعرفه فرهنگی بوده است. هرچند آئین‌نامه با تاخیر تدوین شده و در سال آخر اجرای قانون ششم توسعه قرار داریم، نگران تحقق آن نیستم. اگر آئین‌نامه دقیق نهایی شود، در برنامه هفتم امکان تکرار آن وجود دارد.

با امضاء تفاهم‌نامه همکاری 25 ساله ایران و چین، موضوع بهره‌برداری از ظرفیت‌های فرهنگی کتاب‌محور از این تفاهم‌نامه مطرح می‌شود. رصد فعالیت‌های بین‌‌المللی ایران در حوزه نشر نشان می‌دهد این فعالیت‌ها بیشتر معطوف به تجدید چاپ منابع کهن مثل دیوان شعرا است؛ علاوه براین با وجود مشکلات زیرساختی در صنعت نشر کشور و همچنین رتبه دوم صنعت نشر چین در دنیا، به‌نظر شما چطور می‌توان از این تفاهم‌‌نامه همکاری استفاده کرد؟
وقتی چین به‌عنوان مهمان ویژه، در سی‌و‌دومین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران حضور داشت، کمتر فکر می‌کردیم، علاقه چینی‌ها به ایران‌شناسی ظرفیت تعامل بین دو کشور را تقویت کند. با توجه به اینکه کتاب‌‌های کهن ایرانی در حوزه‌های تاریخ، ادبیات و چهره‌های فاخر ایرانی مانند ابن‌سینا همچنان در کشور‌های دنیا منتشر می‌شود، طرح گرنت برای معرفی منابع مرتبط با معرفی ایران معاصر نیز به علاقه‌مندان به ایران معرفی می‌شود. در برخی کشور‌ها مانند روسیه با مشارکت بخش خصوصی و حتی با حمایت دولتی، موفقیت‌های قابل توجهی به دست آوردیم و در برخی کشور‌ها، این موفقت‌ها کمتر و در برخی دیگر اصلا محقق نشده است.

همکاری با چین و یا هر کشور دیگر به معنای انتظار برای ورود فناوری از این کشور‌ها نیست، بلکه خودمان باید با رویکرد فعالانه بخشی از فرآیند تعامل باشیم. زمانی، فناوری حوزه تولید کاغذ، از غرب وارد کشور شد اما بعد از مدتی با این دانش وارداتی دچار مشکل شدیم؛ بنابراین باید توجه داشته باشیم فناوری در چارچوب صحیح اقتصادی فعال شود. در تعامل با چین نیز می‌توان در زمینه‌های مختلف سرمایه‌گذاری کنیم؛ مانند تبادل رایت در قالب طرح گرنت. تقاضای قابل توجه به ترجمه آثار ایرانی از سوی فعالان نشر چین وجود دارد که فروش رایت در سی‌و‌دومین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران موید این موضوع است.

سرمایه‌گذاری فرهنگی یکی از رویکرد‌های اصلی دولت چین محسوب می‌شود. براساس همین رویکرد به گفته مسئولان چینی، نزدیک به 25 میلیارد دلار برای احیاء جاده ابریشم فرهنگی در قالب طرح «یک جاده ، یک كمربند» و دیگر اقدامات از‌جمله تاسیس دانشگاه سرمایه‌گذاری کرده‌اند. در این تعامل نباید منفعل عمل کنیم بلکه خودمان باید فعال و ایده‌‌پرداز باشیم.
 
آیا می‌پذیرید که صنعت نشر کشور در کمترین زمینه‌ها دچار ضعف زیرساختی است که در تعاملات بین‌‌المللی نیز ایجاد مشکل می‌کند؟
بله؛ این مشکلات وجود دارد و فکر می‌کنم در کنار رفع مشکلات و موانع، باید به فعال‌سازی ظرفیت‌های موجود نیز توجه داشته باشیم. مشکل فقط، نبود ساختار حرفه‌ای نیست بلکه به نظر می‌رسد از ساختاری که در اختیار داریم هم استفاده نمی‌کنیم. در جریان تعامل کتاب‌محور با چین، می‌توانیم به حوزه تولید محتوا یا تصویر‌گری کتاب توجه کنیم. این رویکرد علاوه‌بر بُعد فرهنگی دارای بعد اقتصادی نیز هست و به‌عنوان نقطه اتصال «اقتصاد و فرهنگ» شناخته می‌شود. با تمرکز براین حوزه‌ها می‌توانیم بازار قابل توجهی را ایجاد کنیم که نیازمند مدیریت دقیق است. فعالیت‌های مشارکتی در حوزه‌های فنی، چاپ و نشر یا کاغذ، امکان تعامل فرهنگی کتاب‌محور بین ایران و چین را فراهم می‌کند.
به نظر می‌رسد، ایجاد حلقه ارتباطی بین بخش‌های خصوصی دو کشور برپایه‌ سرمایه‌گذاری اقتصادی یا برگزاری نمایشگاه‌های مشترک، تعامل‌ها را پایدار‌تر می‌کند. کالا‌های فرهنگی غیر از کتاب از‌جمله اسباب‌بازی و یا لوازم‌التحریر نیز از ظرفیت قابل توجهی در تقویت تعامل با چینی‌ها برخوردار است و معاونت امور فرهنگی در این جریان نباید همه تمرکز خود را بر کتاب قرار دهد.

یکی از مشکلاتمان در حوزه نشر بین‌الملل، نبود بازار مناسب برای کتاب ایرانی است. به‌عنوان مثال، نمایشگاه مجازی کتاب تهران، فرصت قابل توجهی برای ایجاد بازار کتاب ایرانی را فراهم می‌کند. این موضوع در جریان برگزاری نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران مطرح بود که برای ایرانی‌های علاقه‌مند که امکان خرید از نمایشگاه را دارند کتاب پست کنیم. ایجاد بازار کتاب برای ایرانی‌‌های خارج از کشور فرصت قابل‌توجهی برای معرفی کتاب‌‌های مناسب فارسی است. بنابراین باید از نمایشگاهِ پیش‌رو این ظرفیت را فراهم کنیم. مهم‌ترین دلیل نگرانی‌ها درباره ایجاد امکان ارسال پستی کتاب برای مخاطبان خارج از کشور در نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران، گرانی تعرفه‌های پستی بود.

کتاب‌های الکترونیکی نیز از ظرفیت قابل توجهی برای عرضه در بازار‌های جهانی برخوردار هستند که نیازمند فعال شدن بخش فروش این کتاب‌ها در کشور است. مهم‌تر از این بازار‌ها، توجه به ظرفیت پاتوق‌های فرهنگی در دیگر کشور‌ها است. تجربه هند در این زمینه نشان می‌دهد، این پاتوق‌های فرهنگی محل رفت‌و‌آمد دانشجویان و فرصت مطالعه و یا خرید را ایجاد می‌کند.

موسسه فرهنگی اکو که دفتر مرکزی آن در ایران قرار دارد نیز فرصت قابل توجهی را برای تعاملات فرهنگی ایجاد می‌کند. از ‌جمله مصادیق این همکاری که می‌توان برای آن برنامه‌ریزی کرد، برگزاری نمایشگاه کتاب کشور‌های منطقه اکو و یا مبادلات کالا‌های فرهنگی است؛ بنابراین درباره تعامل با چین بعد از امضا تفاهم‌نامه همکاری 25 ساله، نباید انتظار معجزه داشته باشیم. باید براساس ظرفیت‌های خودمان پیش‌ بریم نه اینکه هر پیشنهاد و مسیری که آن‌ها تعیین می‌کنند را بپذیریم. خودمان باید برنامه‌ریزی و ایده‌پردازی کنیم.

در مجموع کار‌های فرهنگی دشوار و دارای ابعاد جزئی فراوانی است. رقبای جدی در این بازار مساله دیگری است. در‌حالی‌که افغانستان از کشور‌های همسایه ایران است اما کتاب‌های این کشور در ترکیه چاپ و در افغانستان توزیع می‌شود. چرا این بازار در اختیار ناشران ایرانی نیست؟ شاید به دلیل وضع برخی قوانین سخت، از‌جمله فرآیند طولانی دریافت مجوز‌های لازم برای نقل و انتقال کتاب است. این شرایط فعالیت‌های فرهنگی برای علاقه‌مندان را دشوار می‌‌کند و نیازمند نگاه تسهیل‌گر است. در‌حالی که برخی کشور‌ها برای صادرات کتاب‌‌هایشان هزینه می‌کنند، در ایران این جریان با وضع تعرفه‌های سنگین تلاش‌ها برای خوانده شدن کتاب ایرانی در افغانستان را دشوار می‌‌کند و باید پرسید در چنین شرایطی این تلاش‌ها چه سودی خواهد داشت؟ بسیاری از کشور‌ها برای تغییر زبان در افغانستان در حال سرمایه‌‌گذاری هستند، بنابراین باید پرسید آیا سیاست‌گذاری‌های فعلی به فعالیت‌های فرهنگی کمک می‌کند؟

از بودجه 1400 رضایت دارید؟ و آیا تخصیص داده شده است؟
بودجه معاونت امور فرهنگی با توجه به پیگیری‌های وزیر محترم آقای دکتر صالحی، رقم قابل توجهی است. این میزان با توجه به شرایط کشور کمتر اتفاق می‌افتد؛ به‌عنوان مثال، سال گذشته فقط 50 درصد بودجه تخصیص پیدا کرد. بنابراین برای امسال نگرانی مالی نداریم. در مجموع میزان و تخصیص بودجه 1400 در مقایسه با سال‌‌های گذشته بهتر بود. نزدیک به 80 درصد از بودجه نیز تخصیص پیدا کرده است. اقدام خوبی که امسال رقم خورد این است که رقم قابل توجهی از بودجه به ردیف اصلی منتقل شده، بنابراین در زمان مقرر تخصیص پیدا می‌کند. بخش زیادی از بودجه موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران نیز در این ردیف تعریف شده است. یکی از مشکلات در حوزه بودجه‌های فرهنگی، تامین بودجه این بخش از ردیف سه، یعنی بودجه‌های یارانه‌ای بود. بنابراین در زمان مناسبی تخصیص پیدا نمی‌کرد و برنامه‌ریزان را به اصطلاح در خوف و رجا قرار می‌داد. شاید 11 ماه از سال با 30 یا 40 درصد بودجه می‌گذشت و چندان امکان‌ برنامه‌ریزی، به‌دلیل نبود اطمینان از وصول مابقی بودجه، وجود نداشت و زمانی هم که مابقی بودجه، معمولا در پایان سال تخصیص داده می‌شد، قدرت طراحی و مانوری با‌قی نمی‌ماند.

شما نزدیک به چهار سال است که به‌عنوان معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت دارید. اصلی‌ترین چالش در حوزه کتاب چیست؟ و با توجه به سابقه فعالیت‌های علمی و فرهنگی که در کارنامه دارید و به‌عنوان یک چهره دانشگاهی فکر می‌کنید در حوزه سیا‌ست‌گذاری باید چه اتفاقی را شاهد باشیم تا در صنعت نشر جهش و تحولی ایجاد شود؟
چالش اصلی بحث کتابخوانی است. توسعه کتابخوانی بهترین راه برای حمایت از صنعت نشر است. شاید معتقد باشید، توسعه کتابخوانی چندان بر بهبود وضعیت اقتصاد نشر موثر نیست چراکه فکر می‌کنید افراد به جای خرید، از کتابخانه برای مطالعه کتاب استفاده می‌کنند. اما سازوکار فرهنگی بسیاری از کشور‌ها نشان داده حتی خرید کتاب برای کتابخانه به تناسب مراجعه اعضا، بر تقویت اقتصاد نشر تاثیر‌گذار است؛ در‌حالی‌که چندان به این جریان تاثیر‌گذاری که تعداد کتاب‌های مطالعه شده از یک کتابخانه بر اقتصاد نشر توجه نداریم.

دو اقدام را برای ارتقاء وضعیت اقتصاد نشر موثر می‌دانم نخست تاکید دارم، هرچه فضای کتابخوانی از‌جمله ویترین کتاب افزایش پیدا کند، احتمال خرید کتاب نیز افزایش پیدا می‌کند. موضوع دیگر، تاثیر محتوای کتاب‌هاست. برخی کتاب‌ها جذاب نیستند و نیاز مخاطب را پاسخ نمی‌دهند. علاو‌ه‌بر عرضه، تشویق پدیدآور محتوای خوب و همچنین شکل‌گیری جریان نقد کتاب در همه حوزه‌ها در توسعه کتابخوانی بسیار موثر است. به نظر می‌رسد در ایران جریان نقد جدی کتاب وجود ندارد کتاب‌های متعدد تولید، بازار شلوغ اما آنچه باید باشد، نیست. در همین شرایط گاهی فروش 200 و یا 300 هزار‌تایی کتاب را هم شاهد هستیم. این میزان فروش نشان می‌دهد اگر جریان تولید با نیاز جامعه و فرد هماهنگ باشد، تعداد کتاب‌های پر‌فروش افزایش پیدا می‌کند. تقویت کتابخوانی، بهبود شیوه عرضه و تبدیل کتابفروشی به مراکز فرهنگی، مشابه بسیاری از کشور‌ها، تولید کتاب براساس نیاز مردم، توسعه بازار نشر ایران به خارج از مرز‌ها به‌ویژه در کشورهای همزبان تقویت فعالیت‌های ترویجی در حوزه کتابخوانی، از دغدغه‌های اصلی من به‌عنوان معاون امور فرهنگی بوده و هست.

آیا فکر می‌کردید، حوزه اجرا با این همه چالش همراه باشد؟
اجرا، محدودیت‌های خودش را دارد. بیشتر تدبیر کردن است تا دانستن، علم عملی است تا علم نظری. با وجود آشنایی با مباحث تئوری، وقتی نوبت عمل می‌رسد گاهی گیر می‌‌‌افتی. وقتی درگیر می‌شوی، آنقدر مسائل کوچکی را پیش می‌آورند که تلاش برای پیشگیری از بروز مشکل به درگیری مدام ذهنی تبدیل می‌شود.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، به‌عنوان تنها رسانه تخصصی کتاب کشور با رویکرد تخصصی به تولید محتوا و انعکاس خبر‌های این حوزه اقدام می‌کند. دیدگاه شما درباره این رسانه چیست؟
معرفی کتاب و یا پوشش رویداد‌های کتابی کشور جزو وظایف ایبنا است اما همیشه به این موضوع فکر می‌کنم، ایبنا یک وجهه بین‌المللی هم داشته باشد تا رویداد‌های نشر دنیا را در اختیار فعالان ایرانی این حوزه قرار دهد. به‌نظر می‌رسد در حوزه انتخاب کتاب برای ترجمه منفعل عمل می‌کنیم؛ در‌حالی‌که روزگاری بسیاری از کتاب‌‌های معتبر دنیا در «دارالحکمه» و با صرف هزینه و سرمایه‌گذاری ترجمه می‌شد؛ اما امروز، بازار تعیین‌کننده جریان ترجمه است. آیا فکری در این حوزه وجود دارد؟ دیدگاه انتقادی به جریان فعلی ترجمه به معنای مخالفت با اصل ترجمه کتاب نیست. با ترجمه موافقم، چراکه مسیر انتقال دانش است حتی برای کودک. اما مساله، محتوایی است که ترجمه می‌شود. ایبنا می‌تواند سهم موثری در معرفی آثار بین‌المللی داشته باشد. این بخش در خبرگزاری نیاز به تقویت دارد. علاوه براین بخش انگلیسی خبرگزاری کتاب نباید فقط به ترجمه خبر بسنده کند، بلکه باید نشر داخلی را برای مخاطبان خارجی معرفی کند.
 
توسعه این بخش به فروش رایت کتاب نیز کمک می‌کند. بسیاری از کشور‌ها راغبند با کتاب‌های فارسی آشنا شوند؛ بنابراین بهتر است در ایبنا یک بخش برای معرفی و گفت‌وگو با پدید‌آورندگان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفته شود. توقع می‌رود ایبنا به مسائلی مانند وضعیت آموزش زبان فارسی در کشور‌‌های مختلف، فرآیند چاپ، بررسی مشکلات حوزه چاپ و نشر با هدف طرح ایده نیز توجه کند و در مجموع به سیاست‌گذاری‌های کلان فرهنگی کتاب‌محور، جهت بدهد.
.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها