یکشنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۳
وقتی بیمار طبیب پزشکِ خود می‌شود

دکتر سرمد قباد گفت: با اینکه این افراد به نوعی در آغاز ارتباط پزشکی، ارتباط بیمار و پزشک با نویسنده داشته‌اند، ولی سپس طبیب معنوی و روحی نویسنده شده‌اند و آنها طبیبی حکیم و مراد نویسنده قرار گرفته‌اند.


خبرگزاری کتاب ایران – (ایبنا) «همه طبیبان من» نوشته دکتر سرمد قباد، مجموعه گفت‌‌وگوهایی با 14تن از بزرگان هنر، ادب و شخصیت‌های علمی است. علی‌رغم موضوع و مضمون جالب این کتاب، آنچه که مورد توجه قرار می‌گیرد، این است که نویسنده آن، جراح مغز و اعصاب است و ترکیب نظم و جدیت با قلم لطیف او برای خواننده بسیار دلنشین است.
گفت‌و‌گویی انجام داده‌ایم با دکتر سرمد قباد که در ادامه می‌خوانید:

درباره کلیت و موضوع کتاب توضیح دهید.
 در ابتدا لازم است که توضیح بدهم، این کتاب اصلا در قالب مصاحبه با بزرگان نیست. در واقع دلنوشته‌ها یا خاطراتی که روایت‌گر قصه آشنایی من با بزرگان ادب و هنر این مملکت است.
در این دلنوشته‌ها از دیدگاه پزشکی، به زندگی، کارها و تالیفات و گاهی مسائل خصوصی این افراد سرک می‌کشیم. در این مجموعه، به زندگی 14 نفر از اساتید و بزرگان پرداخته‌ام. بسیاری از جنبه‌های ناگفته زندگی آنها بازگو می‌شود. به صفات برجسته آنها و خلق‌وخوی این افراد توجه می‌شود و احساس من به عنوان نویسنده که پزشک هستم،با صداقت نسبت به فعالیت‌ها و زندگی و فراز و نشیب‌هایی که در طول زندگی‌شان داشته‌اند، بیان می‌شود.

این 14 نفر چه کسانی هستند و اساسا نحوه آشنایی شما با آن‌ها چگونه بود؟
 این 14 نفر اساتیدی هستند چون علی‌اشرف درویشیان، ابوالحسن نجفی، بهمن فرزانه، داریوش شایگان، مریم زندی، هوشنگ ابتهاج، ناصر ایرانی، دکتر محمد قریب، نصرت‌الله‌ کریمی، دکتر جمشید لطفی، محسن ابوالقاسمی، محمدعلی مجتهدی (مدیردبیرستان البرز در دوران تحصیل من در آن مدرسه)، مهدخت معین، دکتر بیژن جهانگیری (استاد فارماکولوژی من در دوران دانشجویی).
درباره نحوه آشناییم با این عزیزان باید بگویم که با تمام این افراد به نوعی، به دلیل مشکلات پزشکی و ارتباطات پزشک و بیمار آشنا شدم و آغاز برخورد من با آن‌ها این موضوع بوده است؛ ولی به تدریج این امر معکوس شده و آن‌ها پزشک حقیقی من و مراد من بوده اند و من مريد آنها شده ام؛ یا در واقع آ‌نها حکیم و طبیب معنوی و روحی من بودند.
 
در طول گفت‌وگوهایی که با این افراد داشتید، آیا خاطره خاص و به‌یادماندنی از آ‌نها دارید؟
سرتاسر کتاب و سطربه‌سطر آن، خاطره‌هایی جذاب و دلنشین هستند که به دلیل اهمیت آن به قلم آمده است؛ ولی شاید مهم‌ترین آن دیدارهایی با دکتر داریوش شایگان و حضور بر بالین ایشان در روزهای پایانی زندگی‌اش باشد. دیگری حضور در منزل ساده و بی‌آلایش آقای ابوالحسن نجفی و معاینه و گفت‌وگو با ایشان و دقت و زیرکی خاص او در برخورد با مسائل علمی و پزشکی است که همه این‌ها در کتاب آمده است. 

نگارش کتاب‌هایی از این دست چه لزوم و ضرورتی دارد؟
این کتاب، شاید ژانر جدیدی باشد که در آن پزشکی، ادبیات و هنر در هم آمیخته و از دیدگاه یک پزشک، به زندگی بزرگان پرداخته شده است. همان‌گونه که از عنوان کتاب برآمده است؛ با اینکه این افراد به نوعی در آغاز ارتباط پزشکی، ارتباط بیمار و پزشک با نویسنده داشته‌اند؛ ولی سپس طبیب معنوی و روحی نویسنده شده‌اند و آنها طبیبی حکیم و مراد نویسنده قرار گرفته‌اند. شاید پزشکان، وکلا، استادان دانشگاه‌ها و ... بسیاری از این دلنوشته‌ها داشته باشند؛ ولی تا کنون به ثبت و نشر آن نپرداخته‌اند. بنابراین اگر کسانی دیگر اهتمام بورزند، می‌توانند نوشته‌های بسیار جالب و زیبایی از این دست بیافرینند.

شاید برای خوانندگان ما این سوال مطرح باشد که چطور شما با حرفه سخت جراحی مغز که نیازمند سرسختی و نظم ذهنی ویژه‌ای است، هم‌زمان قلم لطیفی هم دارید. آیا در زمینه ادبی آثار دیگری هم تالیف کرده‌اید؟
 
من پزشک متخصص جراح مغز و اعصاب هستم که با داخلی اعصاب متفاوت است. از دوران مدرسه علاقه‌مند به نوشتن بودم. مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاهم در آن دوران چاپ شده است. در طی 10 سال اخیر، غیر از مطالب علمی که در نشریات چاپ شده، در روزنامه شرق، مجله مروارید، نشریه کتابستان، ماهنامه آزما، مجله نوپا ، روزنامه خراسان و غیره مقالاتی از من چاپ شده است. ویراستاری کتاب خاطرات «ابوالحسن ابتهاج» را هم انجام دادم که سال گذشته توسط نشر ماهریس چاپ شد و  من ویرایش آن کتاب را به عهده داشتم. فکر می‌کنم چندین بار هم تاکنون تجدید چاپ شده است. همچنین در همکاری با مجله بخارا و آقای علی دهباشی، 15 جلسه معرفی پزشکانِ اهل قلم و نویسنده و طبیبانی که به نوعی کار مکتوب و ادبی انجام دادند را در جلسات «صبح بخارا» به همکاری ایشان برگزار کردیم که آن‌ها هم بسیار جلسات پربار و مفیدی هستند و شاید روزی به صورت کتاب هم دربیاید.

 
کتاب« همه طبیبان من»، در 128 صفحه در اواخر سال 99 از سوی نشر ماهریس منتشر شده است.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها