دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۴
حسن‌زاده: نوجوانان امروز تصور روشنی از داستان کوتاه ندارند

فرهاد حسن‌زاده، نویسنده مجموعه داستان «زیر سایه درخت بیعار» معتقد است برای مخاطب عام و نوجوانان رمان جذابیت بیشتری دارد و می‌گوید: در حقیقت نوجوانان امروز تصور روشنی از داستان کوتاه ندارند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «زیر سایه درخت بیعار» عنوان جدیدترین اثر فرهاد حسن‌زاده، نویسنده نام آشنای حوزه کودک و نوجوان و نامزد نهایی دو دوره جایزه هانس کریستین اندرسن است که امسال از سوی انتشارات اندیشه نیکو، راهی کتابفروشی‌ها شده. این کتاب حاوی ده داستان کوتاه با حال و هوای جنوب است. داستان‌هایی برگرفته از رویدادهای ساده‌ زندگی با عنوان‌های «اکسیژن، آدامس بعد از فلافل، برف ندیده‌ها، پرگار، بش‌لمبو، زیر سایه‌ درخت بیعار، عروس خدا، اتاق شماره پنج مسافرخانه مختار، یخ در جهنم، تمساح در آینه». داستان‌های این کتاب با این‌که از جنوب حکایت دارند اما متنوع هستند. متنوع در زمان‌های تاریخی و نقاط جغرافیایی. حتی شخصیت‌ها از طیف‌های گوناگونی هستند. شخصیت اصلی برخی از داستان‌ها بچه‌ها هستند و برخی بزرگترها و گستردگی زمانی نکته بارز این داستان‌هاست، چه در داستانی که قبل از سال ۵۷ اتفاق افتاده و چه داستانی که گویی خاطره‌ زنده‌ همین روزهاست. به بهانه انتشار این مجموعه با فرهاد حسن‌زاده گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
 
 

این داستان‌ها را چه زمانی نوشتید؟
«زیر سایه درخت بیعار» جزء اولین داستان‌ کوتاه‌هایی است که نوشتم، در اوایل دهه 70. بعد از آن «پرگار» را نوشتم و بقیه داستان‌ها را هم پشت سر این‌ها نوشتم.
 
آیا این داستان‌ها قبل از این هم به صورت تکی منتشر شده بودند؟
چهار داستان‌ کوتاه داشتم که یا در فضای جنوب کشور می‌گذشت یا درباره جنوبی‌ها بود، این داستان‌ها به صورت پراکنده در مجموعه‌های دیگر چاپ شده بودند. از سویی شش داستان چاپ نشده دیگر هم داشتم که در مجموع می‌شد 10 داستان و تصمیم به انتشار آن‌ها در قالب یک مجموعه گرفتم.
 
در این داستان‌ها به موضوعات مختلفی اشاره شده و فضاها و مکان‌ها متفاوت است، چه چیزی این داستان‌ها را به هم پیوند می‌دهد؟
بله، در هر داستان به موضوعات مختلفی اشاره شده است؛ مثلا برخی از داستان‌ها در حال و هوای جنگ است و در آبادان قبل از جنگ و آبادان بعد از جنگ می‌گذرد، یکی از داستان‌ها در فضای مهاجرت به یکی از اردوگاه‌های اصفهان می‌گذرد و ماجرای یکی دیگر از داستان‌ها نیز در اهواز می‌گذرد. کاملا از نظر جغرافیا و تاریخ از هم جدا هستند و با هم ارتباطی ندارند. چیزی که وجه مشترک همه‌ آن‌هاست نخی است به نام جنوب؛ آبادان، اهواز، شوشتر و حتی اردوگاه مهاجرین جنگ در اصفهان.
 
داستان‌های این مجموعه چقدر با زندگی و خاطرات شخصی‌تان و افرادی که در زندگی شما نقش دارند، گره خورده‌ است؟
باتوجه به اینکه هرداستان فضای خاص خودش را دارد، اما برخی داستان‌ها هستند که به نوعی خاطره من در دوره‌ای از زندگی‌ام بوده‌اند که تبدیل به داستانی کوتاه شده است. برخی داستان‌ها به دوره نوجوانی من برمی‌گردد مانند «بش‌لمبو» و «زیر سایه‌ درخت بیعار». حتی یکی از داستان‌ها تجربه شخصی من است در سفر به شهر اهواز.
 
کدام داستان؟
داستان «آدامس بعد از فلافل» که برگرفته از تجربه شخصی من از سفر به شهر اهواز است که به نوعی داستانی حاصل از تجربه روز است.
 
کدامیک از این داستان‌ها برایتان خاطره‌انگیز است و اگر بخواهید به عنوان نخستین داستان این مجموعه، مطالعه‌اش را به کسی پیشنهاد دهید، آن را انتخاب می‌کنید؟
من از بین داستان‌های این مجموعه داستان «زیر سایه‌ درخت بیعار» را بیشتر دوست دارم چون با خاطرات دوره نوجوانی‌ام گره خورده و کاملا فضای آبادان پیش از انقلاب و جنوب و تلاش نوجوانان برای پیدا کردن یک شغل را در این کار می‌توان دید.
 
مخاطب این مجموعه بیشتر چه گروه سنی هستند؟
من برای این کار گروه سنی خاصی درنظر نگرفتم. بااینکه شخصیت اصلی برخی داستان‌های این مجموعه نوجوان هستند اما معتقدم این مجموعه علاوه بر نوجوانان برای سایر گروه‌های سنی هم مناسب است و مخاطب عام دارد.
 
 

طرح جلد این کتاب تغییر کرده است؟
بله، این کتاب چند ماه پیش از سوی انتشارات اندیشه نیکو منتشر شد اما من خیلی از طرح جلد و فرمت آن راضی نبودم و ناشر طرح جلد آن را عوض کرد و با طرح جلد جدید بعد از چند ماه به عنوان چاپ دوم منتشر شد.
 
شما در کارنامه‌تان تجربه نوشتن رمان‌های زیادی دارید که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است؛ تجربه نوشتن رمان برای‌تان لذتبخش‌تر است یا داستان کوتاه؟
هر کدام از این ژانرها و گونه‌ها لذت خودش را دارد و تجربه خاصی به منِ نویسنده می‌دهد. خود موضوع و ایده داستانی است که تعیین می‌کند داستان مورد نظر، رمان باشد یا داستان کوتاه. گاهی در زمان نوشتن رمان ایده داستان کوتاهی در ذهنم شکل می‌‌گیرد و رمان را رها می‌کنم و داستان کوتاه را می‌نویسم و دوباره به سراغ رمان می‌روم. بعد سر فرصت داستان کوتاهی که نوشته‌ام را بازنویسی می‌کنم.
 
باتوجه به دیدارها و گفت‌وگوهایی که با مخاطبانتان دارید، به‌نظر شما مخاطب امروز از کدام نوع، رمان یا داستان کوتاه، بیشتر استقبال می‌کند؟
فکر می‌کنم برای مخاطب عام و نوجوانان رمان جذابیت بیشتری دارد. در حقیقت نوجوانان خیلی تصور روشنی از داستان کوتاه ندارند و وقتی یک مجموعه داستان را می‌خوانند، می‌گویند فصل اول این‌گونه بود اما فصل دوم به شکل دیگری بود و شخصیت‌ها در مکان‌های دیگری بودند و آن‌ها عمدتا با خوانش رمان مانوس‌ترند چون کش‌دارتر است و فرصت بیشتری دارند که با شخصیت‌های اصلی همزادپنداری کنند و آن‌ها را دنبال کنند.
  
فرهاد حسن‌زاده، جزء پنج نامزد نهایی جایزه هانس کریستین اندرسن در سال‌های 2018 و 2020 و از اعضای هیئت مؤسس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، متولد فروردین ماه ۱۳۴۱ در آبادان است. او فعالیت حرفه‌ای خود را از سال ۱۳۶۸ آغاز کرده  و در كنار همكاری با مطبوعات كودك و نوجوان (سروش نوجوان، سروش كودك، آفتابگردان، كيهان بچه‌ها و...) به شكلی جدی وارد عرصه ادبيات كودك و نوجوان شده است. وی تا کنون آثار زیادی در زمینه‌های گوناگونی چون رمان، افسانه، داستان کوتاه، داستان بلند، فانتزی، طنز و زندگینامه به بازار نشر ارائه داده که بیشتر این آثار در حوزه کودک و نوجوان بوده است.
 
از جمله آثار وی می‌توان به ماشو در مه (رمان نوجوان)، روزنامه سقفی همشاگردی (مجموعه طنز برای نوجوانان)، عشق و آینه (مجموعه داستان)، همان لنگه کفش بنفش (داستان کودک)، بندرختی که برای خودش دل داشت (داستانک)، لبخندهای کشمشی یک خانواده‌ خوشبخت (مجموعه داستان)، خنده به شرط قلقلک (شعر طنز برای نوجوانان) اشاره کرد.
 
انتشارات اندیشه نیکو، کتاب «زیر سایه درخت بیعار» را در ۹۶ صفحه‌ با شمارگان 300 نسخه و قیمت ۲۷ هزار تومان منتشر کرده است.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها