شنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۳
علامه جعفری خودش را در چهارچوب خاصی محصور نکرد/ نظر علامه درباره اسلامی سازی علوم چه بود؟

حجت‌الاسلام والمسلمین قادر فاضلی گفت: علامه جعفری در عین حال که نهج‌البلاغه‌پژوه و مثنوی‌پژوه است، شخصیتی است که از آثار دانشمندان غربی و شاعران بزرگ مسیحی هم در آثارش استفاده کرده و این نشان می‌دهد که افق باز و بینش بازی دارد که خود را در چارچوبی که در آن زندگی می‌کند محصور نکرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، علامه محمدتقی جعفری از زمره آزاداندیشانی است که به علت تسلط عجیبش، از فلاسفه  نامی در عرصه جهانی است و در اثبات شهرتش همین بس که امام خمینی(ره) او را ملقب به «ابن سینای زمان» می کند. کارنامه فکری علامه جعفری، کارنامه پرمحصول مردی است که وجودش وقف دین و دانش بود. تلاش کرد حیات برای انسان تصویری منطقی‌تر بیابد و در وادی حیات معقول گام بگذارد.
 
علامه با بیش از 140 دانشمند بزرگ دنیا مباحثه داشت که مکاتباتش با «برتراند راسل»، یکی از فلاسفه غرب، شهرت بیشتری یافت که او علامه را «فیلسوف شرق» نامیده بود. در میان 100 اثر علمی به جا مانده از علامه جعفری، 27 جلد کتاب آن درباره «تفسیری تفصیلی بر نهج‌البلاغه» است که نشان از اهتمام و علاقه جدی ایشان به امام علی(ع) و نهج‌البلاغه دارد. بسیاری این تفسیر را یکی از گنجینه‌های بزرگ جهان علم و دانش و معنویت به شمار می‌آورند و بسیاری جلسات سخنرانی و شرح نهج‌البلاغه او را به یاد دارند.
 
آبان سال 1387 همزمان با اولین سالگرد درگذشت علامه، خانواده‌اش با همکاری شهرداری منطقه 5 بخشی از منزل استاد و پارکینگ خانه را تبدیل به کتابخانه عمومی کردند. منزل پ‍سرش و کتابخانه شخصی علامه که هر دو در طبقه دوم قرار گرفته‌اند نیز به مؤسسه تدوین و نشر آثارش تبدیل شده است. کتابخانه شخصی علامه بیش از 13 هزار جلد کتاب دارد که در طول سال‌های بعد از درگذشتش هیچ تغییری در بافت و چیدمانش صورت نگرفته است. به مناسبت 25 آبان‌ سالروز رحلت علامه محمدتقی جعفری با حجت‌الاسلام والمسلمین قادر فاضلی، از شاگردان علامه جعفری و از پژوهشگران و محققان حوزوی که تاکنون بیش از 80 جلد کتاب را به رشته تحریر در آورده در رابطه با آراء و اندیشه‌های علامه جعفری به گفت‌وگو پرداخته‌ایم. فرهنگ‌های موضوعی شامل «آثار مولوی»، «نظامی گنجه‌ای»، «آثار عطار نیشابوری»، «دیوان امام خمینی، اقبال لاهوری، گلشن راز و…» و بررسی موضوعات عرفانی، قرآنی، نهج‌البلاغه، سیاست و اسلام شناسی در ابعاد مختلف از مهم‌ترین تألیفات حجت‌الاسلام والمسلمین قادر فاضلی است.
 
علامه محمدتقی جعفری در میان اندیشمندان و علمای معاصر از ویژگی‌هایی برخوردار است که شاید نتوان آنها را در فرد دیگری سراغ گرفت. به‌نظر شما برای شناخت واقعی استاد جعفری چه کار باید کرد؟
شناخت هر شخصیتی راه‌های مختلفی دارد، یکی از راه‌های شناخت شخصیت‌های برجسته از جمله علامه محمدتقی جعفری، زندگی با ایشان است که برای همگان امکانپذیر نیست، اما برای افرادی که در کلاس‌های ایشان شرکت کردند و از نزدیک با ایشان مأنوس بودند، روشی مناسب برای شناخت ایشان است که حاصل شده و من هم توفیق داشتم که 10 سال از محضر ایشان بهره‌مند شوم و راه دیگر شناخت، سیر در آثار مکتوب و صوتی ایشان است. افرادی که می‌خواهند ایشان را بشناسند باید آثار ایشان را مطالعه کنند تا با ابعاد شخصیتی علامه آشنا شوند. هرچند آثار علمی نمی‌تواند بیانگر همه ابعاد شخصیتی فرد باشد، بلکه بیانگر توانایی‌های علمی آن شخص است و بسیاری از خصوصیات انسان نه قابل بیان است و نه روی کاغذ می‌آید و نه اگر روی کاغذ بیاید خواننده می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند.
 
لازمه شناخت خصوصیات و ویژگی‌های اخلاقی دانشمندان و افراد برجسته، الفت و حضور در کلاس‌ها و رفت و آمدهای خانوادگی است و راه دیگر توجه به جایگاه شاگردان این شخصیت‌ها است که ببینیم آنها چه شاگردانی تربیت کرده‎اند، چون شاگردان، محصول عمر عالمان هستند و هرچه عالم یا دانشمندی، شاگردان با فضیلت‌تری تربیت کرده باشد، بیانگر این است که آن شخص از فضایل برجسته تری برخوردار بوده است. خیلی از بزرگان اگر شاگردانشان نبودند آنها شناخته نمی‌شدند، البته علامه جعفری منهای این ماجرا شناخته شده بود و شهرت جهانی داشت، مثلاً علامه طباطبایی طی 15 سالی که در شهر تبریز بوده‌اند و به تحقیق و بررسی‌های علمی و دینی می‌پرداختند، خیلی مطرح نبودند و وقتی به قم تشریف آوردند و بزرگانی چون حسن‌زاده آملی، شهید مطهری در کلاس‌های ایشان شرکت کردند، معلوم شد که چه عظمتی دارند و این یکی از راه‌هایی است که می‌شود شخصیت‌های بزرگ را شناخت.
 


چطور می‌شود فهمید که علامه جعفری اندیشمندی چند وجهی است؟ واقعاً علامه جعفری بدنبال چیست؟ وقتی از نهج‌البلاغه، از مسائل دین و مسائل اجتماعی یا از حوزه‌های مختلف علمی سخن به میان می‌آورند؟
این هم یکی از ابعاد ویژه مرحوم جعفری است؛ یعنی بر خلاف سیر شایع حوزه‌های علمیه آن زمان نجف و قم که بیشتر طلبه‌ها و فضلا یک بعدی و دو بعدی بودند و بر فقه و اصول متمرکز می‌شدند که بدلیل فرهنگ حاکم بر آن زمان بود، ولی علامه جعفری محصور در این فضای حاکم نشد؛ یعنی اگر می‌خواست همان سیره حاکم بر حوزه‌های آن زمان مخصوصاً نجف را در پیش بگیرد باید به فراگیری فقه و اصول و ادبیات عرب می‌پرداخت، اما می‌بینیم که در آثار مرحوم جعفری از علوم اسلامی گوناگونی مانند فقه، فلسفه، کلام، تفسیر قرآن و نهج‌البلاغه سخن به میان می‌آید و علاوه بر این‌ها به ادبیات منظوم و منثور فرهنگ ایران اسلامی پرداخته است.
 
علامه جعفری، زمانی شارح مثنوی می‌شود، مثنوی که در واقع تبلور ذوق و شوق و معنویت ایرانی اسلامی است و این در زمانی اتفاق افتاد که خیلی‌ها مثنوی خواندن را حرام می‌دانستند، حال اینکه فردی بیاید در این زمان، مثنوی بخواند و تدریس کند که هیچ بلکه سال‌های متمادی تفسیر برای مثنوی بنویسد، نشان از یک فهم و برداشت شخصی است و قطعاً این دانشمند ضرورتی احساس می‌کند که شخصیتی مثل مولوی را به جهان اسلام معرفی کند آن هم شخصیتی که هر فرقه ای او را به سمت خودش می‌کشید.  وقتی یک آیت الهی ابعاد مختلف این شخصیت را در 14 جلد مطرح می‌کند حتما باید از بینش قوی برخوردار باشد.
 
حتی نهج‌البلاغه نیز در آن زمان خیلی مظلوم بود، اینکه فردی سالیان سال تفسیر نهج‌البلاغه بنویسد آن هم نه آن‌گونه که فقط لغات را ترجمه کند. علامه جعفری در بعضی از مجلدات مثنوی و نهج‌البلاغه از دانشمندان بسیار مطرح دنیا مطالبی را آورده و همگونی و همسانیشان را با تعالیم اسلام مطرح کرده و درواقع کاری کرده که این دو کتاب را از مظلومیت نجات داده و لازمه‌اش فهم وسیع است که شخصی به این ضرورت برسد و این اقدام را انجام دهد.
 
علامه جعفری در عین حال که نهج‌البلاغه‌پژوه و مثنوی‌پژوه است، شخصیتی است که از آثار دانشمندان غربی و شاعران بزرگ مسیحی هم در آثارش استفاده کرده و این نشان می‌دهد که افق باز و بینش بازی دارد که خود را در چارچوبی که در آن زندگی می‌کند محصور نکرده و الان از برکت آزاداندیشی و روشنفکری ایشان بهره‌مند هستیم.
 


علامه جعفری چه نگاهی به مسائل و معضلات امروز بشر داشتند و چه راه‌حل‌هایی را برای برون رفتن از آن پیشنهاد می‌کردند؟
آیا علامه وارد مباحث رفاه و توسعه انسانی که یکی از معضلات بشر امروز است شده‌اند؟
در سؤال و جواب‌هایی که با علامه محمدتقی جعفری انجام شده می‌توان به پاسخ این سؤال دست یافت. روزی از ایشان درباره احتکار و رشوه سؤال کردم، زیرا موضوعی بود که آن زمان زیاد مطرح بود و افرادی که به این جرم دستگیر می‌کردند، چند ضربه شلاق می‌زدند و رها می‌کردند و اگر جرمشان خیلی حاد بود، چند انگشتشان را هم قطع می‌کردند. در یکی از جلسات که در خدمت علامه بودم این موضوع را مطرح کردم و به ایشان گفتم، وقتی یکی اسلحه دست می‌گیرد و فردی را می‌کشد، او را به عنوان تروریست دستگیر و اعدام می‌کنند، حال اینکه او یک نفر را کشته، ولی فردی در یک قدرت قرار می‎گیرد و آذوقه میلیون‌ها نفر را احتکار کرده و گرانفروشی می‌کند و چون مردم نمی‌توانند از طریق درست به موارد مورد نیازشان دسترسی پیدا کنند به خلاف کشیده می‌شوند و اگر بسیاری از خلاف‌ها را بررسی کنید، می‌بینید که ریشه در ناعدالتی‌های اجتماعی دارد که اگر عدالت اقتصادی رعایت می‌شد، چه بسا این همه انسان بخاطر دزدی و قاچاق بالای دار نمی‌رفتند.

حال فردی باعث شده که هزاران نفر بیکار شوند. چطور برای مجرم جزعی، حکم فقهی صادر می‌شود، اما برای فردی که جرم بیشتری دارد، حکم سنگین صادر نمی‌کنید؟ ایشان گفتند به نظر من، ما می‌توانیم آنها را به عنوان تروریست اقتصادی مطرح کنیم و از فقه، حکمشان را بیرون بیاوریم و استدلال فقهی ‌ایشان این بود که می‌گفتند، مردم برای کسب درآمد از جانشان مایه می‌گذارند و خیلی‌ها در این مسیر جانشان را از دست می‌دهند، کسی که به مال چنین اشخاصی دست‌درازی می‌کند، درواقع محصول جان آنها را مورد هدف قرار داده و مانند کسی که قتل می‌کند جان عده‌ای را به خطر انداخته، این فرد تروریست اقتصادی است.
 
گفتن این موارد البته شجاعت علمی و آگاهی می‌خواهد که کمتر کسی دارد. بنابراین این یک نوآوری است که به عمیق‌نگری فقهی ایشان برمی‌گردد که هم فلسفه و هم روانشناسی و هم تفسیر بلد بودند و وقتی مجموعه علوم به کمک هم می‌آیند این نوآوری خاص بدست می‌آید.
 
اسلامی‌سازی‌ علوم انسانی یکی از مسائل و دغدغه‌های اندیشمندان مسلمان خصوصاً ایرانی‌هاست. علامه جعفری چه دیدگاهی در این‌باره داشتند؟
آن زمان، مسأله اسلامی‌سازی علوم خیلی مطرح نبود، بیشتر اسلامی‌سازی دانشگاه‌ها مطرح بود و این دو اصطلاح مقداری با هم قاطی شد. راه علوم تغییرپذیر نیست. علوم یا اسلامی هست یا نیست، اگر نباشد باید تغییر هویت دهد و به هویت دیگری تبدیل شود، بنابراین این‌هایی که شعار اسلامی‌سازی علوم را سرمی‌دهند یا متوجه نیستند چه می‌گویند یا چیز دیگری را بجای اسلامی‌سازی می خواهند به خورد مردم دهند.
 
حقیقت فلسفه شناخت حقایق موجود در نظام عالم به قدر طاقت بشر است. این دیگر اسلامی و غیر اسلامی ندارد. اگر اسلام حقیقتی را قبول دارد، پس اسلامی هست، اگر قبول ندارد، ما نمی‌توانیم بسازیم و اگر چندین آیه هم بیاوریم اسلامی نمی‌شود.
 
مرحوم علامه جعفری وقتی به آتن دعوت شدند و برگشتند، محصول سفر خود را نوشتند و در یک سخنرانی گفتند، من وقتی وارد شهر آتن شدم و مراکز علمی را به من نشان دادند، احساس کردم بخشی از عمرم را در این شهر گذارنده‌ام در حالیکه ایشان برای اولین بار به این شهر رفتند و این نشان می‌دهد که ایشان در نجف و تهران که بودند، مدام با فرهنگ و علوم و برآمده از دانشمندان عالم مأنوس بودند و در کنار افلاطون و ارسطو وسقراط زندگی کردند. برخی از آنچه را که آنها گفته‌اند مورد قبول اسلام نیز هست و حرف‌هایی که اسلام واقعی گفته را وقتی به آنها می‌گوییم، آنها هم قبول می‌کنند، بنابراین علوم به معنای واقعی کلمه اسلامی هستند و اسلامی‌سازی نیازی نیست. همان مقدار که قرآن، اسلامی است، بقیه علوم واقعی هم اسلامی هستند و اسلامی کردن اصلاً معنا ندارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها