دوشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۵
بالندگی شعر کُردی در گرو نقد معیار/ فارسی‌سُرایی شاعران کرمانشاهی یک خلأ برای زبان کُردی است

«رضا جمشیدی» شاعر جوان سرپل‌ذهابی معتقد است: بیشتر شاعرانی که در کرمانشاه شعر می‌­سرایند، با اینکه زبان مادری آنها کُردی است، اما به فارسی شعر می‌گویند و این یک خلاء برای زبان کُردی است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در کرمانشاه، «رضا جمشیدی» شاعر و نویسنده جوان سرپل‌ذهابی، سال‌هاست به دو زبان فارسی و کُردی شعر می‌سراید. از وی تاکنون 15 عنوان کتاب به چاپ رسیده که 4 عنوان، اشعار کُردی و مابقی آثار وی رمان، داستان، مستند تاریخی و پژوهش­های تاریخی است. جمشیدی در اکثر انجمن‌های شعر کرمانشاه حضور داشته و بیشتر سروده‌هایش به زبان کُردی در قالب غزل، مثنوی و دوبیتی است و در اشعار فارسی بیشتر در قالب غزل شعر سروده است.

«رضا جمشیدی» براین باور است که «کرمانشاه جدای از ادبیات کُردی کرمانشاهی، کلهری یا جنوبی، پایگاه و مرکز اصلی شعر لکی، هورامی، جافی و گوران است و از ظرفیت بسیار بالایی برخوردار است؛ با این وجود، توجهی به این موضوع صورت نمی‌گیرد و ازسوی دیگر، فعالیت انجمن‌های ادبی نیز به‌تنهایی نمی‌­تواند ویژگی‌های این زیان را برجسته و فراگیرتر کند. حتی آموزش این زبان در مدارس و دانشگاه‌های استان جدی گرفته نمی‌شود».
 
پیرامون پیوند تاریخی زبان فارسی و کُردی و همچنین با هدف تحلیل و بررسی پاره‌ای از آثار این شاعر و نویسنده، با این نویسنده‌ به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد.
 
برخی از پدیده‌ای به‌نام خودمحوری در برخی اشعار کُردی سخن می‌گویند. چقدر با این موضوع هم‌سو هستید و فکر می‌کنید این مسئله وجود دارد؟

در خصوص فضای نقد در شعر کُردی باید بگویم که امروزه برگزار نشدن جلسات نقد و بررسی شعر کُردی باعث ایجاد خودمحوری و خودخواهی در برخی از اشعار کُردی شده است. خیلی‌ها خود را برتر از دیگران می‌دانند و حتی ظرافت‌های ادبی و شاعرانه را در سروده‌های خود رعایت نمی‌کنند و گاه برخی از آنان آنقدر به خود مغرور می‌شوند که همه را انکار کرده و بزرگان شعر کردی را نادیده می‌گیرند. همه اینها ناشی از نبود جلسات و فضای نقد رودررو است چرا که شاعر خود را در یک فضای بسته نگه داشته و با یک‌عده از افراد - که قطعا به اندازه یک منتقد، شعر را نمی‌شناسند - روبه‌رو است؛ حتی خیلی از خواننده‌های این اشعار با اصول یک شعر استاندارد آشنایی ندارند و فقط از روی ظاهر شعر، شاعر را تشویق می‌کنند.

نتیجه این خودبینی و نبود فضای نقد چه خواهد بود؟

در چنین شرایطی نواقص شعر شناسایی نمی‌شوند و یا دیده نمی­‌شوند و سراینده نمی‌تواند در راستای حل آنها گام بردارد و گاهی همین اتفاق‌ها باعث می‌شود که شاهد یک نوع بزرگ‌نمایی شاعر یا یک اثر باشیم؛ درحالی‌که وقتی از دید استاندارد ادبی، از دید یک نقد درست ادبی به آن اشعار نگاه می‌کنیم، متوجه وجود مشکلات فراوانی از لحاظ وزنی در آن اثر می‌شویم که شاعر باید از واقعیت و نقد فرار نکند؛ چه بسا باید از این موضوع استقبال کند و خود را در معرض نقد قرار دهد تا نسبت به رفع نواقص، بهتر و اصولی‌شدن آثار ادبی اقدام کند.


سروده‌های شما بیشتر در کدام قالب گنجانده می‌شود؟

بیشتر قالب کلاسیک را دوست دارم و اغلب شعرهای من در قالب غزل است حتی غزل بر عروض نه هجایی. من دو کتاب دوبیتی دارم به‌نام «دوواره چیوزه دیم» که یکصد دوبیتی کُردی است و کتاب «کموترانه» دویست دوبیتی کُردی است و یک کتاب چهارپاره دارم که در آینده به‌چاپ خواهد رسید. همچنین سه کتاب غزل و کتاب‌هایی نیز در قالب مثنوی، ترجیع‌بند و ترکیب‌بند دارم که یکی از قالب‌های مورد پسند شاعران کُرد است.
 
چرا در سروده‌های شما که به زبان کُردی است، بیشتر رسم‌الخط فارسی دیده می‌شود؟

خواندن زبان کُردی برای فردی که آموزش ندیده است، بسیار مشکل است و چون رسم‌الخط واحدی در زبان کُردی وجود ندارد، چنددستگی در این زمینه ایجاد شده است. من برای اینکه یک کرمانشاهی بتواند شعرم را بخواند، مجبورم با رسم‌الخط فارسی‌تری سروده­‌های کُردی خودم را بنویسم که البته در این مورد هم مورد انتقاد فعالان ادبی در کردستان و آذربایجان غربی و ایلام و غیره قرار می­‌گیرم. تمام این مشکلات برمی‌گردد به اینکه ما آموزش زبان مادری را در مدارس و دانشگاه‌ها جدی نگرفته‌­ایم.

از عناوینی که در عرصه شعر و شاعری کسب کرده‌اید، برایمان بگویید.

مقام برتر شعر کردی در غرب کشور، مقام نخست شعر منطقه‌ای هورامان در بخش کردی کلهری و چندین مرتبه هم مقام اول جشنواره شعر دفاع مقدس در بخش کُردی را کسب کرده‌ام و در شعر فارسی هم عناوینی را به دست آورده‌­ام.

خودتان فکر می‌کنید که کدام آثارتان تاثیرگذارتر و پرمخاطب‌تر بوده است؟

گمان می‌کنم دو کتاب آخرم در حوزه داستان بوده است؛ یکی به‌نام «سیدرضا» توسط انتشارات سوره مهر تهران به چاپ رسید و در همان یک ماه اول به چاپ دوم رسید و کتاب آخرم که بسیار پرطرفدار شد و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت، یک داستان ضد جنگ بود به‌نام «فراتر از جنگ» که آن هم در کمتر از 10 روز به چاپ دوم رسید و با وجود اینکه هنوز یک ماه و نیم از چاپ اول آن گذشته، نسخه‌های چاپ دوم آن‌ نیز در حال اتمام است. البته قصد دارم که این کتاب را به زبان‌های کردی، عربی و انگلیسی ترجمه کنم و صحبت‌ها و رایزنی‌هایی هم در این مورد انجام داده‌­ام.

مخاطب خاص کتاب‌های شما کیست؟

ناگفته نماند که این به‌معنی عدم استقبال از دیگر آثارم نیست، هر کدام از کتاب‌هایم مخاطبان خاص خود را دارند اما معمولا کتاب‌های کُردی من طرفداران بیشتری دارد. به عنوان مثال کتاب «سرپل‌ذهاب در گذر تاریخ» در همان سالی که چاپ شد، به چاپ دوم رسید. اما این دو کتاب آخر به‌علاوه کتاب کُردی «ده‌نگ چه‌وه‌یلد تیه‌ی» که آخرین اثر کُردی من است، خیلی مورد استقبال قرار گرفتند. چند کتاب در آینده در آبان و آذرماه سال جاری به چاپ خواهند رسید که یکی «تاریخ مصور سرپل ذهاب» که شامل 800 عکس قدیمی از سرپل ذهاب است و کتاب «بافه» که شعر کلاسیک کردی جنوب است و شامل آثار شعرای استان‌های کرمانشاه، مناطق لک‌نشین لرستان، ایلام، خانقین و همچنین آثار شعرای کُردزبانی است که در خارج از کشور زندگی می­‌کنند و شاید بتوان گفت مهمترین اتفاق در حوزه شعر کُردی از لحاظ تدوین و جمع‌آوری آثار شعرای کُرد در قالب یک کتاب است.
 

به نظر شما نویسندگان و شاعران بومی برای چاپ کتاب در کرمانشاه با چه مشکلاتی مواجه هستند؟

سنگ‌اندازی و مشکلی وجود ندارد؛ اگرچه ذوق و علاقه‌ای هم در این مورد از سوی مراجع و متولیان فرهنگی مشاهده نمی‌شود و حمایت چشم‌گیری نیز از نویسنده نمی‌کنند. حتی می‌توانند برای حمایت و ایجاد انگیزه بیشتر افراد، شعرا و نویسندگان در رسانه‌های جمعه و صدا و سیما آن را معرفی کنند.
 
فکر می‌کنید تدریس زبان و ادبیات کُردی در کرمانشاه تا چه اندازه جدی گرفته شده است؟

براساس قانون اساسی زبان مادری باید در مدارس و دانشگاه‌ها تدریس و آموزش داده شود، اما در مورد زبان کُردی، فقط در دانشگاه کردستان تا حدی این مسئله جدی گرفته شده است. به نظر من باید در مدارس هم این امر لحاظ شود اما حتی در مناطق کُردنشین و تُرک‌نشین خیلی برای انجام این مسئله، یک‌دستگی و انسجامی وجود ندارد، ضمن اینکه پیگیری‌هایی هم انجام شده اما نتیجه‌ای دربر نداشته است.

بین زبان فارسی و کُردی چه پیوند تاریخی وجود دارد؟

به لحاظ اشتراک زبانی بین ادبیات فارسی و کُردی پیوندهایی وجود دارد و پیشینه این پیوند به سال‌های دور بازمی‌گردد؛ قرن‌ها این دو زبان از یکدیگر تاثیر پذیرفته­‌اند، اگر کُردیِ جنوب یعنی کرمانشاه را با کُردیِ ایلام و سایر قسمت‌های کُردزبان مقایسه کنیم، متوجه می‌شویم که کُردی استان کرمانشاه در زمینه روی‌آوردن به قالب‌هایی که در حال حاضر در شعر فارسی بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرند، مانند غزل، دوبیتی و چهارپاره، تاثیر بیشتری از زبان فارسی گرفته است و افرادی که در دهه هفتاد - که دهه تحول شعر کُردی کرمانشاه نامیده می‌شود - توانستند این تحول را ایجاد کنند که خود در زمینه شعر کلاسیک فارسی مانند غزل، قصیده، دوبیتی، چهارپاره، ترجیع‌بند و ترکیب‌بند و حتی شعر سپید دستی بر آتش داشتند و تجارب شعرهای فارسی رو به اشعار و سروده­‌های کُردی انتقال دادند.

اشعار سروده‌ شده در دهه هفتاد را شعر دانشگاهی هم می‌گویند چون بیشتر افرادی که در دهه هفتاد به شعر کُردی روی آورده‌اند، دانشجویانی بودند که هم شاعر فارسی‌سرا بودند و هم علاقه­‌مند به شعر کُردی بودند و توانستند تحولی در زمینه شعر کلاسیک کُردی ایجاد کنند به‌نحوی که شعر کُردی از هجایی وارد عروض شد و می‌بینیم که نمی‌توان منکر تاثیرپذیری زبان کُردی و فارسی از یکدیگر باشیم.

چه فشارهایی بر شعر کُردی جنوبی وارد است؟

به نظر بنده از نظر زبان کُردی، باید به کرمانشاه با دید ویژه‌­ای نگاه کرد؛ شعر کُردی کرمانشاه یا کُردی جنوبی یا کلهری از دو جهت تحت فشار است؛ یکی اینکه بیشتر شاعرانی که در کرمانشاه شعر می‌­سرایند، با اینکه زبان مادری آنها کُردی است، اما به فارسی شعر می‌گویند و این یک خلاء برای زبان کُردی است، هرچند که بعضی از این شعرا اخیرا آثاری هم به زبان کُردی سروده‌­اند و از طرف دیگر تحت‌تاثیر کُردی سورانی هستیم که به‌عنوان یک زبان فراتر از زبان کُردی کرمانشاه و در پهنه جغرافیایی وسیع‌تری خودنمایی می‌کند و تقریبا به زبان اصلی مردم کُرد تبدیل شده است و تا چند سال گذشته در سایه آن قرار گرفته بودیم و زمانی که از شعر کُردی و یا شعرای بزرگ کُرد صحبت می­‌کردند، معمولا تمام توجه افراد معطوف زبان سورانی می­‌شد.

اما در چند سال اخیر با استفاده از فضای مجازی، شعر جنوبی بیشتر خود را نشان داد و فراتر از مرزهای جغرافیایی کرمانشاه و ایلام رفت و حتی زیبایی این اشعار و توانمندی شاعران کُرد در مناطق و کشورهای دیگر نیز مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت و توانست خود را از انزوای جغرافیایی بیرون بیاورد.

خلاء برنامه‌های کُردی در مرکز صداوسیمای استان تا چه اندازه وجود دارد؟

در ایلام و کردستان بیشتر برنامه‌های صداوسیمای استانی به زبان کُردی است اما این خلاء در برنامه‌های صداوسیمای کرمانشاه وجود دارد که از زبان کُردی در بیشتر برنامه‌ها استفاده نمی‌شود و حتی در اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هم یک برنامه سالانه در تقویم این اداره‌کل در خصوص ادبیات و زبان کُردی وجود ندارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها