رییس گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بانوان لاهور:
صحبت کردن ما با یک زبان، دلها را به هم نزدیک کرده است
فلیحه زهرا کاظمی گفت: صحبت کردن ما با یک زبان(یعنی فارسی) دلها را به هم نزدیک کرده است و به جز آن تبادل علم و دانش هم صورت میگیرد. این هدف گروه فارسی ماست که نه تنها در منطقه زبان فارسی گسترش پیدا کند بلکه ارتباط دو کشور هم بههم نزدیکتر شود.
در گفتوگوهای قبلی که با علی کمیل قزلباش ،استاد دانشگاه اسلامآباد داشتیم درباره وضعیت زبان فارسی در پاکستان بیان کرده بود کرسیهای زیادی از زبان فارسی به دلیل عدم بودجه و توجه کافی درحال نابودی هستند چراکه قبلا از ایران برای گروههای مختلف زبان فارسی در پاکستان استادان اعزام میشدند اما اکنون این اقدام متوقف شده است. همچنین یوسف حسین رئیس بخش فارسی دانشگاه پیشاور پاکستان اظهار کرده بود که امسال در اثر کمبود استاد و بودجه دانشگاہ پیشاور در مقطع پیشدکتری و دکتری در بخش فارسی ثبتنام نکرد و تا سال آیندہ مقطع فوقلیسانس نیز بسته خواهد شد و ما به دلیل مشکلات مالی بهزودی شاهد انحلال بخش فارسی در این ایالت خواهیم بود.
در آخرین گفتوگویی که درباره پیگیری وضعیت زبان فارسی در دانشگاههای پاکستان داشتیم با عصمت دورانی مدیر گروہ زبان و ادبیات فارسی دانشگاہ اسلامیه بهاولپور مصاحبه کردیم که او گفت در پاکستان مسئولان دانشگاہها در تلاش برای از بین بردن یا ادغامکردن گروہ زبان فارسی با گروہ زبان اردو و دیگر زبانها هستند چون فارغالتحصیلان زبان فارسی شغل پیدا نمیکنند. اینبار در ایبنا به سراغ فلیحه زهرا کاظمی استاد تمام گروه زبان و ادبیات فارسی و رییس گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ال سی بانوان لاهور رفتیم و با او گفتوگویی کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
لطفا کمی از خودتان بگویید و بفرمایید چه شد که خواندن رشته زبان فارسی را در دانشگاه انتخاب کردید و به این زبان علاقهمند شدید و تا مقطع دکترا خواندن این رشته را ادامه دادید؟
من حدود 25تا 30 سال است که با زبان و ادبیات فارسی آشنا هستم. در دیپلم هم فارسی خوانده بودم و از آن زمان خیلی تحت تاثیر مولانا و سعدی و حافظ و فردوسی بودم. در آن زمان مدت حدود یک سال فرصت داشتیم تا وارد دانشگاه شویم و به همین دلیل من در آن یک سال به خانه فرهنگ لاهور میرفتم و در آنجا کلاس زبان فارسی میگرفتم. در همان زمان این علاقه در من زیاد شد و شروع به خواندن زبان و ادبیات فارسی کردم. نکته جالب این است که نیاکان ما از نیشابور به شبه قاره هند و پاکستان آمدند و شاید آن احساس و محبت ویژهای که به زبان فارسی در وجود من بود به همین دلیل بود و در خانواده ما همه زبان فارسی را دوست داشتند و به آن علاقهمند بودند. به همین دلیل من وارد گروه زبان فارسی شدم و تا مقطع دکترا این رشته را ادامه دادم.
کمی هم درباره رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه ال سی بانوان لاهور بگویید و بفرمایید که این رشته در این دانشگاه در چه تاریخی راهاندازی شد؟ و هدف از راهاندازی آن چه بود؟
دانشگاه ال سی بانوان لاهور تقریبا صدسال قدمت دارد و 1922 میلادی تاسیس شده بود و 2سال آینده جشن صدساله را در دانشگاه برگزار میکنم. در همان زمان که دانشگاه آغاز به کار کرد. یک کرسی زبان فارسی هم در دانشگاه آغاز به کار کرد ولی خیلی فعال نبود تا اینکه در سال 2008 میلادی خودم به عنوان استاد در این دانشگاه استخدام شدم و گروه زبان و ادبیات فارسی را تاسیس کردم. در این زمینه خانه فرهنگی لاهور، مرکز گسترش زبان و ادبیات فارسی ایران و شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی ایران هم به ما خیلی کمک کرد. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی هم یکی از پشتیبانهای گروه زبان فارسی دانشگاه بانوان بوده است و با کمک آنها ما توانستیم گروه را تاسیس و بازسازی کنیم و همچنین همان زمان چون خودم شخصا علاقه ویژهای به ادبیات فارسی داشتم سعی کردم در این دانشگاه کلاسهای لیسانس و فوقلیسانس آغاز شود و همان زمان کلاسهای لیسانس را در دانشگاه آغاز کردیم و به طور آهسته، فوقلیسانس و پیشدکتری و مقطع دکترا را نیز تاسیس کردیم.
اکنون گروه فارسی یک مجله علمی-پژوهشی به نام «آناهیتا» هم دارد که وزارت علوم پاکستان هم آن را تایید کرده است و این از پیشرفتهای گروه ما است که در طول 12 سال اخیر این فعالیتها را انجام دادیم و اوایل ما 8دانشجو در این رشته در این دانشگاه داشتیم ولی اکنون تقریبا بیش از 200دانشجو در این رشته درس میخوانند و همچنین وقتی ما این گروه را تاسیس کردیم فقط 2 استاد بودیم ولی در حال حاضر 10 استاد زبان و ادبیات فارسی در این گروه هستیم.
از نظر شما چرا گسترش زبان فارسی در دانشگاههای کشور پاکستان اهمیت دارد؟
هدف این گروه، گسترش زبان و ادبیات فارسی و ارتباط نزدیک ایران و پاکستان و پیشرفت زبان و ادب فرهنگ پارسی است. زیرا این فرهنگ، فرهنگ خود ما هم هست و ایران و پاکستان ارتباط تنگاتنگی دارند. یعنی پاکستان کنونی و استان سند این کشور مرکزی بود که همه اهل علم و دانش که از ایران به شبه قاره میآمدند از این مسیر وارد این سرزمین میشدند و شهر مولتان کنونی پاکستان مرکز علم و ادب فارسی بوده به همین دلیل این منطقه نسبت به هند کنونی ارتباط گستردهتر با ایران دارد و در تمام مراکز علمی این کشور زبان فارسی اهمیت ویژهای داشت. به همین دلیل ما علاقهمندیم که این ارتباطها بهتر و بیشتر شود.
اهمیت راهاندازی رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه لاهور در چیست؟ و چه برنامهای برای آینده دارید؟
در آینده ما دوست داریم که با دانشگاههای ایرانی ارتباط بیشتری داشته باشیم و این ارتباط ها ادامه یابد. همه میگویند که کرونا خیلی بیماری بدی است. بدون شک بیماری بدی است از نظر اینکه جسم انسان را ضعیف میکند و تحت تاثیر قرار میدهد، ولی کرونا سبب رخ دادن اتفاقات خوبی هم شد. مثلا ما کارهایی که در زمان کرونا انجام دادیم قبلا انجام نداده بودیم. اکنون ما در این زمان چند وبینار و همایش با دانشگاههای ایران داشتیم که با همکاری دو دانشگاه و دو مرکز بوده که این صحبت کردن ما با یک زبان، دلها را به هم نزدیک کرده است و به جز آن تبادل علم و دانش هم صورت میگیرد. و این هدف گروه فارسی ماست که نه تنها در منطقه زبان فارسی گسترش پیدا کند بلکه ارتباط دو کشور هم بههم نزدیکتر شود.
به نظر شما بهتر است استادان بومی پاکستانی در رشته زبان فارسی تدریس کنند یا از استادان ایرانی برای تدریس در این دانشگاهها استفاده شود؟
به عقیده من استاد دانشگاههای پاکستان که در گروه فارسی تدریس میکنند پاکستانی باشند ولی چنانچه استادان اعزامی از ایران هم داشته باشیم خیلی خوب است. چون ما اهل زبان نیستیم و وقتی طرف بومی از ایران میآید دانشجویان عادت میکنند که از یک ایرانی زبان فارسی را یاد بگیرند و همچنین ارتباط دو کشور و دو دانشگاه نزدیکتر میشود و ما با آنها و آنها نیز با ما آشنا میشوند. یادم میآید چند وقت پیش که به ایران رفته بودم یکی از استادان دانشگاه تهران از من سوال کرد که آیا شما در پاکستان لوله گاز دارید؟ این سوال استاد دانشگاه برای من خیلی عجیب بود و من جواب دادم آقای دکتر از زمانی که من به دنیا آمدم لوله گاز در خانههای ما وجود داشته است ولی این نشان میدهد که مردم دو کشور درباره یکدیگر اطلاعات خوبی ندارند، زیرا به آن صورت ارتباطی نداریم. البته پاکستانیها زیاد به ایران میآیند چون زائر پاکستانی زیاد داریم که به مشهد و قم و شهرهای دیگر میروند ولی متاسفانه ایرانیها کمتر به پاکستان میآیند و همان اطلاعاتی را که شبکههای خاصی به مردم میدهند باور دارند و نمیدانند که پاکستان کشوری سرسبز با آب فراوان است و مردم مهماننواز و دوست داشتنی دارد و خیلی ایرانیها را دوست دارند. به همین دلیل وقتی یک استاد ایرانی به پاکستان بیاید علاوه بر تبادل علم و دانش، این درهای ارتباط و درهای محبت و عشق به یکدیگر باز میشوند و این نکته مثبتی است.
درباره وضعیت شبکههای مجازی و نقش آنها در این روزهای کرونایی بر پیشرفت زبان فارسی برای غیرفارسی زبانان چه نظری دارید؟
شبکههای مجازی خیلی خوب کار کردند و تاثیرشان هم خیلی زیاد بوده است. مخصوصا در این دوران کرونایی نسبت به قبل کاربرد بهتر و بیشتری پیدا کردند و ما تازه فهمیدهایم که از طریق واتساپ و گوگل مییت و زوم و دیگر شبکههای مجازی میتوانیم اطلاعات را برای یکدیگر ارسال کنیم و بیشتر تبادل اطلاعات داشته باشیم و برنامههای متعدد بگذاریم و وبینار برگزار کنیم. در برنامههای مجازی علمی و فرهنگی دانشگاههای علامه و امام خمینی و الزهرا شرکت کردیم و درست است که ارتباطمان مجازی است و حضوری نیست ولی استفاده خیلی مفیدی از همین روابط مجازی کردیم.
نظر شما