جمعه ۲۵ مهر ۱۳۹۹ - ۰۸:۰۰
مجید قیصری: هویت جامعه ما به رسول اکرم گره خورده است

مجید قیصری گفت: کاری که من انجام داده‌ام یک روایت تاریخی بود اما امروز می‌خواهم از دید تاریخی نسبت به پیامبر(ص) فاصله بگیرم و به شکل یک مسئله هویتی به ایشان نگاه کنم چراکه هویت جامعه ما به ایشان گره خورده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) رمان «سه کاهن» نوشته مجید قیصری از معدود رمان‌هایی است که به زندگی پیامبر(ص) پرداخته است. قیصری سعی کرده است از ورای یک روایت تاریخی دست به آفرینش ادبی بزند و روایت خودش از تاریخ را بنویسد. با نگاهی به تاریخ داستان‌نویسی معاصر متوجه می‌شویم که کارهای داستانی درباره زندگی رسول اکرم(ص) بسیار کم و ضعیف است و آنچه تا امروز به آن توجه شده بیشتر بازنویسی تاریخی از روایت‌ها بوده نه بازآفرینی وقایع تاریخی برای نوشتن رمان یا داستان. بازآفرینی تاریخی می‌تواند فهم جدید و خلاقانه‌ای از وقایع نشان دهد که در چنین رویکردی کمتر مورد توجه بوده است. به هر ترتیب رمان «سه کاهن» به دلیل توجه به بعد داستانی یک روایت تاریخی نمونه‌ای درست از این کار است. رمان «سه کاهن» در سال 2018 برنده مدال طلای جشنواره اوراسیا شد و همچنین این کتاب به روسی نیز ترجمه شده است. به مناسبت سالگرد رحلت رسول الله(ص) گفت‌وگویی با مجید قیصری نویسنده رمان «سه کاهن» داشته‌ایم و اساسا دنبال این پرسش بوده‌ایم که نوشتن اثری درباره پیامبر(ص) چگونه می‌تواند باشد و اینکه به چه شکل می‌توان از دل روایتی تاریخی، رمانی بیرون کشید. 

مجید قیصری در ابتدا از دغدغه‌ای که در رمان «سه کاهن» داشته گفت: «من از همان ابتدا بنای کار خود را بر نوشتن داستان گذاشتم و قصد نداشتم که تاریخ را روایت کنم بلکه می‌خواستم روایت خودم از تاریخ را ارائه دهم. من در این رمان با شخصیت قدسی روبه‌رو نبودم؛ زیرا پیامبر در آن زمان نبی نبوده‌اند و در نتیجه دست من باز بود تا از طریق شخصیت‌های فرعی کودکی پیامبر(ص) را نشان دهم. این رمان درباره یک روز از زندگی رسول الله(ص) است که در این یک روز یکسری عقب‌گردهایی به گذشته وجود دارد که مثلا چگونه حلیمه دایه یک کودک می‌شود و چیزی که همیشه مد نظر من بوده و آن را در 5 سال گذشته در جشنواره خاتم دنبال کرده‌ام، همین کوتاهی ادبیات داستانی ما نسبت پیامبر(ص) است. اگر بخواهیم ادبیات داستانی خود را با غرب مقایسه کنیم، می‌بینیم که آنها درباره زندگی عیسی بن مریم کارهای بسیار خوبی نوشته و ساخته‌اند و یا حتی درباره خود حضرت مریم چه آثار مهمی نوشته‌اند. شما در بسیاری از رمان‌ها و داستان‌هایی که می‌خوانید به تصویری از حضرت عیسی می‌رسید و حضور او در ادبیات داستانی غرب ملموس و مشخص است و جایگاه ویژه خودش را دارد. اما این در حالی است که با بررسی ادبیات داستانی خودمان در این صد سال به یک خلا بزرگ در پرداخت به زندگی رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) می‌رسیم. انگار که اصلا چنین شخصیت‌هایی وجود ندارند.»  

نویسنده رمان «سه کاهن» در ادمه افزود: «من سعی کرده‌ام این برگزیده خداوند را از طریق ایجاد تصاویر نشان دهم. برای مثال زمین خشکی که با آمدن ایشان سرسبز می‌شود و اینکه حضور ایشان چگونه باعث رحمت و برکت خداوند می‌شود تمام اینها در دل رمان به شکل تصویر آمده است. وقتی می‌گویم تصویری از پیامبر اسلام (ص) منظورم تصاویری از مسجد و نماز و مسلمانی نیست و این موارد اساسا نمی‌تواند تصویر دقیقی از زندگی و شخصیت پیامبر به مخاطب بدهد. من در این کار سعی کرده‌ام به شخصیت پیامبر در کودکی بپردازم. البته این خلا که پیامبر(ص) در ادبیات داستانی امروز ما بازتاب ندارد، بیشترش برمی‌گردد به اینکه ما این پرسش که رسول اکرم(ص) چه نسبتی با امروز جامعه دارد را مطرح نکرده‌ایم. کاری که من انجام داده‌ام یک روایت تاریخی بود اما امروز من می‌خواهم از دید تاریخی نسبت به پیامبر(ص) فاصله بگیرم و به شکل یک مسئله هویتی به ایشان نگاه کنم چراکه هویت جامعه ما به ایشان گره خورده است.»

قیصری از اتفاقی می‌گوید که موجب نوشتن رمان «سه کاهن» شد:«من شخصیت حلیمه را بررسی کردم و به اتفاقی رسیدم که ما اصلا به آن توجه نکرده‌ایم. این اتفاق تاریخی مایه اصلی رمان من شد. شاید اگر بخواهیم شخصیتی چون حلیمه را در تاریخ بررسی کنیم نتوانیم بیش از ده صفحه در تاریخ، درباره او مطلب پیدا کنیم. اما این اتفاق بسیار پر کشمکش و جذاب بود. این سه کاهن در ابتدا می‌آیند و وضعیت را رصد می‌کنند تا بتوانند کودک برگزیده حق تعالی را بربایند یا بخرند. این اتفاق از لحاظ داستانی برای من مایه شگفتی و تعجب بود و از طرفی رابطه‌ای که میان حلیمه و این کودک برقرار می‌شود بسیار قابل توجه است چراکه حلیمه ذره ذره متوجه می‌شود که این کودک گویا با بقیه کودکان فرق دارد و هنگامی که به سمت قبیله برمی‎‌گردند، این کودک است که رحمت و برکت را با خود به ارمغان می‌آورد. همین امر باعث علاقه شدید حلیمه به این کودک می‌شود و از دل این علاقه حس مادرانه‌ای متولد می‌شود که من این حس را به شکل ویژه‌ای در رمان انعکاس داده‌ام. در این رمان ما پیامبری نمی‌بینیم بلکه کودکی را مشاهده می‌کنیم که با بقیه تفاوت دارد؛ چراکه در این لحظه پیامبر(ص) مبعوث نشده‌ است. اما فهم این تفاوت از جانب بقیه کودکی را به ما معرفی می‌کند که قرار است برگزیده خداوند باشد و در آینده اتفاق‌های بزرگی را رقم بزند.»

در «سه کاهن» روایت از دو زاویه دید تعریف می‌شود. مجیدی در این باره می‌گوید: «در «سه کاهن» قصه از زبان دو شخصیت حلیمه و شوهرش حارث روایت می‌شود. اما چون حلیمه شخصیت اصلی و تصمیم گیرنده است به او توجه بیشتری شده. حلیمه است که تصمیم می‌گیرد به دلیل شرایط بد اقتصادی سرپرستی کودکی را قبول کند و از این طریق بتواند امورات زندگی‌شان را بگذرانند. یعنی در ابتدا تصمیم حلیمه یک بخش عمده‌اش مالی و اقتصادی دارد اما هر چقدر که قصه جلو می‌رود، بحث معیشت و اقتصاد کنار می‌رود و او با این کودک برگزیده احساس مادرانه پیدا می‌کند و رابطه‌ای عاطفی بین هر دو متولد می‌شود. تصویر زیبایی است که یک شخصی به بهانه‌ دیگری وارد ماجرا شود اما در ادامه ماجرا صورت دیگری پیدا کند. از طرفی در اینجا شخصیت حارث را نیز داریم که شخصیتی کاملا زمینی و عادی است. نگاه او به کودکی رسول الله (ص) منفعت‌طلبانه است و نسبت عاطفی با ایشان برقرار نمی‌کند؛ بلکه در پی آن است که سود مالی از طریق سه کاهنی که برای بردن کودک آمده‌‌اند، ببرد. در نتیجه این کشمکش که میان حارث و حلیمه صورت می‌گیرد و فراری که حلیمه برای نجات کودک می‌کند، خط اصلی داستان پیش می‌رود. این روند رشد شخصیتی است که از نگاه مادی شروع می‌کند و در ادامه به درکی معنوی از وجود پاک کودکی رسول اکرم (ص) می‌رسد.»

مجیدی در ادامه افزود: «کلیدی‌ترین اتفاقی که در رمان می‌افتد، فرار حلیمه است. حلیمه وقتی می‌بیند که حارث در حال وسوسه شدن است تا بچه را به ازای پول به سه کاهن تحویل دهد، شب هنگام به دل بیابان‌های اطراف مکه می‌زند. و این آغاز ماجرای دیگری است و در این زمان است که می‌فهمد چقدر به این کودک دلبسته است. این داستان یک مسیر رفت و یک مسیر برگشت دارد. مسیر رفت از آنجایی شروع می‌شود که کودک را از مکه به قبیله می‌آورند و در آن روز آخر است که قصه شکل می‌گیرد و در این هنگام است که کاهن‌ها می‌آیند و به آنها برای خرید کودک پیشنهاد می‌دهند. حلیمه در اینجاست که تنها به همراه کودک به دل بیابان‌‌های مکه می‌زند. این سلوکی که حلیمه در این راه طی می‌کند، به واقع یک سلوک خاص و متفاوت است. این قصه بعد تاریخی زیادی ندارد و من سعی کرده‌ام بیشتر به ساخت و پرداخت داستان و قصه بپردازم.»

نویسنده رمان «سه کاهن» در پاسخ به اینکه از چه منابعی در نوشتن رمانش استفاده کرده است، گفت: «اولین کتابی که خواندم منتهی الامآل بود و از آنجا سرنخ داستان سه کاهن به من داده شد و بعد کتاب سیرت رسول الله  و شرف النبی و تفسیر سورآبادی را خواندم و در ادامه به منابع مختلفی چون تاریخ بلعمی و تاریخ طبری  توجه داشتم. اما چون توجه من به کودکی پیامبر(ص) بود منابع محدودی وجود داشت.»  

قیصری در آخر درباره جایزه‎‌ای که کتابش در سال 2018 گرفت و همچنین بازخوردی که از ترجمه کتابش به روسی، گرفته است، می‌گوید: «در آن سال کتاب بنده برنده مدال طلای جشنواره اوراسیا شد و همچنین به رمان نیز به روسی ترجمه شد. بازخورد من از ترجمه «سه کاهن» مربوط به زمان محدودی است که درآنجا حضور یافتم. من تنها توانستم کتابفروشی‌های سطح مسکو را رصد کنم و دیدم که کتابم در کتابفروشی‌ها توزیع شده است. در مدت زمانی که در مسکو بودم یک جلسه هم همراه با مترجم کار در دپارتمان دانشکده ادبیات مسکو داشتم که در آنجا متوجه شدم که چقدر مترجم با کار رابطه برقرار کرده است. جالب است بدانید که آن زمان خانم مترجم یک بچه چهار-پنچ ساله هم داشت و من احساس کردم در بهترین زمان ممکن این کار به دست ایشان رسیده است. چراکه به خوبی می‌تواند حس و حال حلیمه را در ترجمه منتقل کند. بنده چون ارتباطی با دیگر مخاطبان و ناشر روس ندارم، خیلی از وضعیت تجدید چاپ کتاب اطلاعی ندارم. همچنین باید این اطلاع هم بدهم که قرار است این کار با کمک و پیگیری آقای محمدخانی در شهر کتاب مرکزی، به ناشر ایتالیایی سپرده شود تا به زبان ایتالیایی نیز ترجمه شود.»
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها