امروز به سراغ یکی از قدیمیترین کتابفروشیهای شهر بوشهر، یعنی کتابفروشی «سبحان» رفتیم تا اندکی از حال و روز این کتابفروشی نوستالوژیک شهر بگوییم که در عصر مدرنیته همچنان با قفسههای فلزی و دکوری دهه شصتی اما پر از صمیمیت، در حال عرضه کتاب و محصولات فرهنگی به شهروندان بوشهری است.
این کتابفروشی در سال ۱۳۴۰ در مرکز شهر (خیابان معلم) و در نزدیکی مدرسه تاریخی «سعادت» بههمت زندهیاد عبدالرحیم علیباشی (متولد سال ۱۳۱۹- درگذشته سال ۹۴) و با سرمایه ۵۰۰ تومان راهاندازی شد؛ اما با گذر زمان تبدیل به پاتوقی فرهنگی برای دوستداران و اهالی قلم شد تا جایی که حتی پس از درگذشت مرحوم علیباشی هم میان کتابخوانان قدیمی و حرفهای همچنان محبوبیت قدیم را دارد.
با فوت پدر، دختر سوم خانواده بنابه وصیت پدر مدیریت کتابفروشی را در دست گرفت تا مانع از تعطیلی نوستالژیکترین کتابفروشی شهر شود.
«آسیه علیباشی» که دانشجوی رشته مهندسی منابع طبیعی گرایش تکثیر و پرورش در مقطع دکتری است، در این باره به خبرنگار ایبنا گفت: پدرم با عشق این کتابفروشی را در سال ۱۳۴۰ در همین مکان و البته در مساحت کمتر از الان راهاندازی کرد. البته آن زمان مثل الان نبوده که همه چیز از طریق اینترنت هماهنگ و خرید میشود، بلکه پدرم در گذشته از طریق نامهنگاری موفق میشود با ناشرانی که در تهران فعالیت میکنند، ارتباط بگیرد و همکاری خود را آغاز کند.
این بانوی کتابفروش بوشهری بیان کرد: پدرم از میان نویسندگان ایرانی کارهای عبدالحسین زرینکوب، ذبیحالله منصوری، باستانی پاریزی، بزرگ علوی، م. مودبپور، علیمحمد افغانی، صادق هدایت، صادق چوبك و از نویسندگان جهانی هم آثار ماركز، چخوف، كامو و... را مرتب عرضه میکرد و در کنار آن كتابهای فلسفی شامل فلسفه كانت، فلسفه مشا، فلسفه تكثیر جنسیت و... را هم همیشه سفارش میداد؛ چون این آثار مشتریان خاص خودش را داشت.
علیباشی با اشاره به عرضه همیشگی آثار فاخر ادبیات کهن ایران در کتابفروشی «سبحان» گفت: دیوان شعر شاعرانی چون سعدی، حافظ، شاهنامه، مثنوی مولانا، صائب تبریزی و ... از علاقهمندیهای مرحوم پدرم بود و اهتمام ویژهای در عرضه آنها داشت و همچنین آثار نویسندگان و شاعران بوشهری نظیر دكتر سیدجعفر حمیدی، دكتر عبدالكریم مشایخ، سیدقاسم یاحسینی، حیدر محمدی باغملایی، عبدالمجید زنگویی، محسن دلواریزاده، خورشید فقیه، غلامحسین كنین و... هم همیشه معرفی و عرضه و تکرار کردهایم.
وی در خصوص مخاطبان همیشگی این کتابفروشی نیز یادآور شد: اکثر مخاطبان ما را فرهنگیان تشکیل میدهند و بیشتر هم آثاری حول ادبیات و تاریخ بوشهر را تقاضا میکنند. در کل از میان نویسندگان و شاعران بومی آثار دکتر حمیدی، دکتر مشایخ، عبدالمجید زنگویی و صادق چوبک خیلی پرفروش است.
علیباشی در پاسخ به این سوال که آیا تصمیمی دال بر تغییر ظاهر سنتی کتابفروشی دارید؟، توضیح داد: امروز همه چیز متحول شده و دکور مغازهها در مقایسه با دهه هفتاد یا هشتاد خیلی شیکتر و چشمنوازتر شده است. مرحوم پدرم تا زنده بود، تصمیمی برای تغییر دکور و نمای مغازه نداشت و اصرار داشت که به همین شکل باقی بماند و از همین رو ما هم پس از فوت ایشان تصمیم گرفتیم که شکل اولیه کتابفروشی حفظ شود اما بهتازگی تصمیم گرفتهایم که دستی بر سر و روی مغازه بکشیم البته به یاد پدر بخشی از کتابفروشی را به همان شکل قدیمی خواهیم گذاشت چون اغلب مخاطبان ما با این قفسهها و حال و هوای آن خاطرات زیادی دارند و بارها پیش آمده که مقابل این قفسهها ایستاده و مدت زیادی خیره به آن غرق در روزهای دور گذشته شدهاند و ما هم دوست نداریم با مدرن کردن همه کتابفروشی این حال خوب را از مشتریان باوفای خودمان بگیریم.
وی در رابطه با تاثیر سوء کرونا بر کسب و کار این کتابفروشی قدیمی در بوشهر، گفت: بیشک این ویروس به کار ما ضربه سنگینی زد و ما برای اینکه بتوانیم فعالیتمان را ادامه بدهیم، از تسهیلاتی که از سوی دولت تعیین شد، استفاده کردیم. البته با توجه به اینکه در کنار فروش کتاب، نوشتافزار هم عرضه میکنیم، در این شرایط سخت توانستهایم گلیم خودمان را از آب بیرون بکشیم ولی در مقایسه با قبل درآمدمان خیلی کاهش یافته است.
علیباشی تاکید کرد: البته پدرم تا زمانی که خودش به تنهایی کتابفروشی را مدیریت میکرد هرگز نوشتافزار نمیفروخت؛ اما با اصرار برادرم و من، فروش نوشتافزار هم بخشی از کارمان شد که پدرم هیچوقت از این کار راضی نبود و میگفت: «من کتابفروشم، نه فروشنده لوازمالحریر!» ولی خب، درآمد کتابفروشی بهتنهایی کافی نبود.
مدیر کتابفروشی «سبحان» با اشاره به چگونگی روی آوردن خودش به کار کتابفروشی بیان کرد: وقتی پنج سال پیش برادرم که به کمک پدر اینجا مرا میچرخاند، در اثر سانحه تصادف درگذشت، پدرم خیلی افسرده شد؛ چراکه تنها پسرش را از دست داده بود و معتقد بود که مدیریت اینجا از عهده دخترانش برنمیآید؛ ولی من بعد از فوت برادرم به مغازه میآمدم و در کارهای مالی کمک پدرم میکردم و او در واپسین روزهای زندگیاش به من وصیت کرد که این کتابفروشی تعطیل نشود. من هم به ایشان قول دادم که چراغ این کتابفروشی را پُرفروغ روشن نگه میدارم؛ اعتراف میکنم کار راحتی نیست اما خوشبختانه تا اینجا از عهده آن برآمدهام.
وی که کارشناس حوضچه پرورش میگو است اما بعد از ظهرها کتابفروشی پدر را میچرخاند، افزود: اصلا نگاه مادی به این کار ندارم و تنها و تنها عشق است که باعث شده در این پیشه فعالیت کنم.
علیباشی در خصوص نقش کتابفروشیها در تبلیغ کتاب در شبکههای اجتماعی توضیح داد: از دید من هر کتابفروشی میتواند با استفاده از ظرفیت فضای مجازی هر روز به معرفی یک یا چند کتاب بپردازد و افرادی را که در این فضا حضور پررنگی دارند به اهمیت و جایگاه کتاب آشنا سازد و دستکم آنها را ترغیب به مطالعه کتاب در زمانهای مرده و کوتاه کنند. من در این زمینه سعی کردم به سهم خودم هر روز این کار را انجام بدهم. از این رو با مخاطبان خود گفتوگو میکنم و خوشبختانه با بازخوردهای خوبی هم روبهرو شدهام.
وی تاکید کرد: با توجه به گنجینههای فرهنگی و ادبی که داریم اما باید بپذیریم که تعداد کتابخواهانهای جامعه ما بسیار کم هستند و تنها نباید به همان مشتریهای سابق دلخوش باشیم بلکه در کنار حفظ آنها باید بتوانیم نسل امروز را نیز با کتاب مانوس کنیم.
این بانوی کتابفروش در خصوص اینکه آیا پیدایش کتابهای الکترونیکی تهدیدی برای کتابهای کاغذی بهشمار میرود، بیان کرد: خیر، چون تجربه نشان داده که اغلب کتابخوانان خواهان کتاب کاغذی هستند چون دوست دارند کتاب را ورق بزنند، بو کنند و معمولا این افراد با کتابهای الکترونیکی ارتباط برقرار نمیکنند.
وی در رابطه با افزایش قیمت کاغذ و تاثیر سوء آن بر فروش کتاب توضیح داد: بیشک این مساله خیلی بر افت فروش ما تاثیر گذاشت اما با وجود آن باز هم هستند مخاطبانی که کتاب جزء سبد خرید آنهاست و در هر صورتی کتاب میخرند.
علیباشی در پایان از نحوه همکاری انتشاراتیهای مختلف با کتابفروشیها در سالهای اخیر ابراز نارضایتی کرد و افزود: آنها در پی قیمت افزایش کاغذ و کتاب مثل قبل با ما همکاری نمیکنند؛ البته در این میان انتشاراتیهای کهنهکار در مقایسه با انتشاراتیهای تازهکار، همکاری بیشتری دارند ولی باز هم مثل قبل نیست.
نظر شما