یکشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۵
همایی؛ حلقه محکم اتصال بلاغت از گذشته تا اکنون

لیلا سیدقاسم گفت: مرحوم جلال همایی در آثار خود حلقه اتصال محکمی شکل داده‌ است، میان دوره نخست بلاغت فارسی یعنی آثار رادویانی، وطواط و شمس قیس و بلاغت در مفهوم معاصر و دانشگاهی آن.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)-کیمیا اکرامیان: «اصل من از شیراز و زادگاهم اصفهان است و اکنون 25 سال می‌گذرد که در طهران توطن دارم. سه سال قبل از آن هم به خدمت معلمی در تبریز بودم و ولادتم حوالی سحرگاه شب غره رمضان‌المبارک سنه 1317 اتفاق افتاده است...»

این است آغاز شرح حال جلال‌الدین همایی، به قلم خود ایشان. استاد تراز اول رشته زبان و ادبیات فارسی، که مقالات و کتاب‌ها و یادداشت‌هایش، سال‌های سال است که محل ارجاع پژوهشگران و محققان رشته زبان و ادبیات فارسی است. شاعر، ریاضی‌دان و تاریخ‌نگار معاصر که قرآن را از حفظ داشت و محققانی چون ذبیح‌الله صفا، نویسنده تاریخ ادبیات در ایران را تربیت کرد.

در این گزارش قرار است با برخی از ساحت‌های متعدد و متنوع پژوهش‌های استاد جلال‌الدین همایی آشنا شویم تا به مناسبت سالروز درگذشت او یادنامه‌ای باشد برای بزرگداشت استاد یگانه‌ای که یک‌تنه کار هزار مرد را به سرانجام رسانید...
 
همایی و تاریخ
تاریخ ادبیات فارسی یکی از حوزه‌‌های دشوار برای تالیف است. ناشناخته بودن بسیاری از آثار و از بین رفتن بسیاری دیگر در اثر جنگ‌ها و آتش‌ زدن‌ها حلقه‌های زیادی از این زنجیر را گم می‌کند. یکی از تالیفات استاد همایی تاریخ ادبیاتی با عنوان تاریخ ادبیات ایران بود که در سه جلد نوشته شد و ازمنه قدیم تا عصر حاضر (زمان زندگانی مولف) را شامل می‌شد. چند سال بعد از تالیف این کتاب، دختر استاد، ماه‌دخت بانو همایی، کتابی را از او با عنوان تاریخ مختصر ادبیات ایران منتشر کرد. این کتاب درواقع جزوه درس ادبیات است که استاد همایی در دبیرستان نظام تدریس کرده بود. کتاب به دو بخش تاریخ ادبیات پیش از اسلام و تاریخ ادبیات بعد از اسلام تقسیم می‌شود. البته باید گفت این گونه آثار با توجه به یافته‌های جدید دیگر از جمله کتاب‌های مرجع به حساب نمی‌آیند؛ اما برای مطالعه سیر تطور پژوهش‌های تاریخ‌ادبیات‌نویسی مفیدند.
 
همایی و تصوف
محققان و مولفان بسیاری در زمینه عرفان پژوهش کرده‌اند و نوشته‌اند. تنوع و تعدد جریان‌ها در تصوف و عرفان، تحقیق‌های بسیاری را نیز می‌طلبد. بسیاری از اساتید ادبیات فارسی در این زمینه هم تعمقی داشته‌اند. استاد همایی هم از این قاعده مستثی نبود. تعداد تالیفات و تصحیحات استاد همایی در زمینه عرفان بیش از آثار دیگر ااوست. شاید بتوان گفت توانایی استاد در علم تصوف، حدیث و رجال دلیلی بر رونق داشتن این بخش از پژوهش‌های ایشان است. آثار ایشان در زمینه عرفان و تصوف را می‌توان به دو دسته پژوهش و تصحیح تقسیم کرد.

غزالی‌نامه، که شرحی است بر احوال و آثار و عقايد و افكار ادبي و مذهبي و فلسفي غزالی طوسی از جمله کتاب‌هایی است که از زمان تالیفش تا به حال معتبر شناخته می‌شود و می‌توان گفت هنوز هم یکی از کامل‌ترین آثار موجود در زمنیه زندگانی اوست. مولوی‌نامه یا مولوی چه می‌گوید هم کتابی است با موضوع زندگانی مولوی که در دو جلد منتشر شده است. به علت تسلط استاد بر علوم متعدد، این اثر یکی از جامع‌ترین کتاب‌ها برای فهم اشارات متعدد مولوی به علوم دیگر است. تصوف در اسلام که درباره عرفان و تصوف شیخ ابوسعید ابوالخیر است جزو اولین پژوهش‌های موجود در این زمینه است.

تفسیر مثنوی مولوی یا داستان دز هوش‌ربا از جمله شروح موجود بر این داستان است. او در توضیح کتاب حاضر می گوید: «از مجموع شش دفتر مثنوی، آخرین داستان دفتر ششم را که عنوانش ذات الصور یا دز هوش‌ربا است و متضمن عمده اسرار و دقایق مسلک عرفانی و دعوت‌نامه مولوی و اصحاب خاص اوست، اختیار کردم.» داستان قصه پادشاهی با سه پسر است که ایشان را روانه سفر می‌کند و از آن‌ها می‌خواهد هیچگاه پا به قلعه ذات‌الصور که همان دز هوش‌ربا است نگذارند. این داستان درواقع راوی سالکی است که سلوکش را از دفتر اول آغاز کرده و حالا با آخرین داستان به انتهای این مسیر نزدیک می‌شود.

ولدنامه هم کتابی است از سلطان ولد، فرزند مولوی، که جانشین و خلیفه مولی در تصوف مولویه هم بود. این اثر نیز به تصحیح مرحوم همایی تصحیح، تحشیه و چاپ شده است.

مصباح‌الهدایه و مفتاح‌الکفایه هم کتابی است از عزالدین محمود کاشی که موضوعش تعلیم اصطلاحات عرفانی و تفسیر آن‌ها است. این متن با مقدمه، شرح، نسخه‌بدل‌ها و پاورقی‌های مفصل استاد همایی منتشر شده است.

ویژگی بارز اکثر این کتاب‌ها، مقدمه‌های پروپیمان، پاورقی‌های مفصل در توضیح اسامی خاص، شرح عبارات عربی و ضبط قابل‌قبول نسخه‌بدل‌ها است.

همایی و فلسفه
دو رساله در فلسفه اسلامی عنوان کتابی است که استاد همایی در آن دو رساله از مولوی را تصحیح و منتشر کرده است. موضوع کتاب، همان‌طور که بر روی جلد هم ذکر شده است،  تجدد امثال و حرکت جوهری و جبر و اختیار از دیدگاه مولوی است.
 
همایی و حکمت
اخلاق ناصری یکی از مهم‌ترین کتاب‌ها در زمینه حکمت عملی دوره اسلامی است. موضوع آن هم اخلاق، علم مدن و تدبیر منزل است. مطالب آن مبتنی بر تلفیق دیدگاه فلسفی و علمی یونان و دیدگاه اسلامی درباره انسان، خانواده و جامعه است. منتخب اخلاق ناصری برای دبیرستان‌ها، از جمله‌ چاپ‌کرده‌های استاد همایی است.

حکمت عملی از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسی، عنوان کتابی است که استاد همایی در شرح نظرات خواجه نصیر در کتاب اخلاق ناصری نوشته‌ است.

همایی و نجوم
در گذشته دانستن و اشراف بر مقدمات برخی علوم بر محصلان واجب بود. بنابراین تعجبی نیست که توضیح زندگانی برخی از درگذشتگان، با این عبارت مواجه شویم که: او بر طب و حکمت و فلسفه مسلط بود. یکی دیگر از این علوم نجوم است. دانستن مقدمات علم نجوم امری ضروری برای دانشجویان و پژوهش‌گران ادب فارسی است. چراکه بدون دانستن این مقدمات، خواندن و فهم بسیار از آثار پیشینیان ما، با آن‌همه اشارات نجومی مختلف، دشوار می‌نماید. علامه همایی با تلسط خوبشان بر علم نجوم، به تصحیح، تحشیه و چاپ کتاب التفهمی ابوریحان بیرونی پرداختند. این تصحیح تا امورز هم بی‌رقیب مانده است. البته که از اشتباهات علمی خالی نیست و مقالاتی هم بر نقد آن نوشته شده است.

همایی و بلاغت
بلاغت یکی از حوزه‌های پرطرفدار ادب فارسی است. یکی از معیارهای نقد ادبی سنتی، معیارهای بلاغی در کنار تبحر مولف در استفاده از صنایع آن بوده است. بدیهی است که از قدیم‌ تالیف کتب آموزشی در زمینه بلاغت هم رونق خود را داشته است. یکی از تالیفات بسیار مشهور علامه همایی، که دست‌فرسود دانشجویان زبان و ادبیات فارسی نیز هست، کتاب فنون بلاغت و صنایع ادبی ایشان است.

از آنجا که این کتاب را بسیاری خوانده‌اند یا حداقل در دوره تحصیل در مدرسه با برخی از بخش‌های آن آشنا شده‌اند، تصمیم گرفتیم تا در قالب مصاحبه‌ای با این اثر و اهمیتش بیشتر آشنا شویم. در ادامه گفت‌وگوی ما را درباره این کتاب با  لیلا سیدقاسم، مولف کتاب بلاغت ساختارهای نحوی در تاریخ بیهقی، را خواهید خواند.

کتاب مرحوم همایی را میان تالیفات بلاغی زبان فارسی چطور می‌بینید؟ آیا او برای نوآوری در بلاغت و تغییر اصطلاحاتش کوششی کرده است؟ ایشان چقدر در فارسی‌سازی اصطلاحات و مثال‌ها و مهم‌تر از این‌ها تطابق بلاغت با ادبیات ما سهم داشته‌اند؟
مرحوم جلال همایی در آثار خود حلقه اتصال محکمی شکل داده‌ است، میان دوره نخست بلاغت فارسی یعنی آثار رادویانی، وطواط و شمس قیس و بلاغت در مفهوم معاصر و دانشگاهی آن. نوآوری همایی بیش از آن که در حوزه اصطلاح‌سازی و معادل‌یابی باشد درخوانش بلاغی ادب فارسی و یافتن مثال‌های متقاعدکننده در تاریخ شعر فارسی و زدودن ابهامات اصطلاحی بوده است. فنون بلاغت و صناعات ادبی نسبت به کتب مشابهی که در عصر معاصر به دانش بلاغت پرداخته‌اند یک برتری آشکار دارد: کتاب او دانشجو را تا حد زیادی از بازگشت به کتب دوره نخست بلاغت فارسی بی‌نیاز می کند. ذیل معرفی بسیاری از اصطلاحات بلاغی در این کتاب می‌توان سیر تحولات و تغییرات آن اصطلاح را دنبال کرد که بسیار امانت‌دارانه و معتبر است. از این نظر می‌توان گفت این کتاب مثل یک فرهنگ یا دایره‌المعارف اصطلاحات ادبی برای زبان فارسی است البته تا زمان نگارش خودش، به‌خصوص که به قالب‌های شعر فارسی و سرقت ادبی هم پرداخته است. همایی بلاغت دوره نخست فارسی را با مرور دقیق منابع نخستین معرفی می کند و آن را با نقدها و نظرات دقیق خود به عنوان یک استاد دانشگاه تراش می‌دهد و یافته‌هایش را در یک قالب آموزشی همه‌فهم عرضه می‌کند.

       
          
                                                    لیلا سیدقاسم

چرا کتاب او چنین جایگاه مهمی در آموزش دانشگاهی بلاغت پیدا کرده ‌است؟
شما اگر بخواهید بلاغت فارسی را به شکل خام یاد بگیرید کتاب‌های آموزشی بلاغت که این روزها در کلاس‌های بلاغت دانشگاه معرفی می‌شود بسنده است، اما اگر می‌خواهید بلاغت فارسی را در بستر تاریخی آن و همراه با چالش‌ها و فرازوفرودهای آن ببینید، اثر همایی بسیار بیشتر از کتاب‌های معاصر دیگر برایتان مفید خواهد بود.

نکته دیگر اینکه گرچه مبحث معانی النحو در کتاب ایشان مغفول مانده است، اما این مسئله مشترک قریب‌به‌اتفاق کتب بلاغت فارسی تا آن دوره است. معانی النحو بیش از مباحث دیگر وابسته به نحو زبان است و واضح است که معانی النحو به آن شکل که در عربی نوشته شده سودمندی زیادی برای زبان فارسی ندارد و باید ویژگی‌های نحوی زبان فارسی را در پایه‌ریزی معانی النحو فارسی به کار بست.
 
آیا پژوهش و تألیف اثری درباره فنون ‌بلاغت، در سایر تحقیقات همایی هم اثری گذاشته‌ است؟ اگر بله، این اثر را کجاها می‌توان دید؟
چیزی که مستقیم تاثیر این پژوهش را نشان دهد در یاد ندارم اما منطقا محال است که پژوهش عمیق در حوزه بلاغت تاثیری در حوزه‌های دیگر پژوهش ادبی همایی نداشته باشد. بلاغت یک دانش مادر و یک چتر است که بر تالیفات و به‌خصوص تصحیحات یک مصحح تاثیرگذار است. 

رویکرد به بلاغت در عصر همایی و تأثیر او را بر پژوهشگران هم عصر خود و بعد از خود چگونه ارزیابی می‌کنید؟
عصر همایی شروع کوشش معاصران برای بازخوانی و بازسازی تئوری ادبیات با تکیه بر دانش‌های زبانی و ادبی روز و همچنین طبقه‌بندی‌های منطقی است. این تلاش از حسام‌العلما و شمس‌العلمای گرکانی و نصرالله تقوی و فروزانفر آغاز می‌شود که ساختارهای بلاغت عربی را حفظ کرده اند و تا کنون هم ادامه دارد. رویکرد انتقادی و بعضا تحلیلی همایی بر همه بلاغیان تجددخواه پس از او موثر بوده. اهتمام همایی به فارسی‌سازی بلاغت عربی و کنکاش در شعر و نثر فارسی نیز البته الگوی مناسبی برای اخلاف خود بوده است.
 
آیا تنها دقت و درستی تعریفات و مثال‌های مرحوم همایی بود که باعث شد کار ایشان از بیشتر پیشینیان و معاصران معتبرتر باشد؟ چه چیزی باعث شد تعریفات ایشان از سایر معاصران دقیق‌تر باشد؟
چیزی که تعریفات همایی را نسبت به سایر معاصران ممتاز می کند این است که او تسلط بی‌نظیری بر میراث بلاغی عربی و فارسی دارد و فرازوفرودهای تعاریف بلاغی و سیر تاریخی آن‌ها را پیش چشم مخاطب می‌آورد و آن طور که پیداست این مهارت و اهتمام را کس دیگری در عصر او نداشته است. برای مثال ذیل تعریف انواع تشبیه او ابتدا اقوال مهم بلاغیان پیشین را طرح می‌کند و سپس در یک توضیح اضافی قید می‌کند که این انواع که در کتب بدیع و معانی متداول بوده‌اند، لزوما مقابل و ضد یکدیگر نیستند و گاهی عموم و خصوص من وجه هستند.

 موافقید که بیشتر کتاب‌های قابل‌توجه بلاغت امروز حاصل درآمیختن تعاریف دقیق مرحوم همایی با دسته‌بندی آرایه‌های دکتر شمیسا و روش زبان‌شناختی دکتر صفوی و قدری مثال نویافته است؟ اگر چنین است، آیا این شیوه تالیف کتب بلاغی را مفید می‌دانید و شیوه بهتری را پیشنهاد نمی‌کنید؟
برای رد کردن این دیدگاه نقادانه شواهد قانع‌کننده‌ای ندارم. تعاریف مرحوم همایی، دسته‌بندی‌های عقل‌پسند شمیسا و دیدگاه زبان‌شناختی صفوی هریک می‌تواند بازویی باشد برای بازسازی تئوری بلاغت فارسی. چیزی که این‌ها را معنی‌دار می‌کند این است که ما تکلیفمان را با بلاغت روشن کنیم. پیش از انتخاب شیوه بازسازی و بازخوانی باید به این سوال‌ها پاسخ بدهیم که از بازخوانی بلاغت چه هدفی داریم. آیا تئوری بلاغت یک تئوری مرده و مرده‌ریگی خاص دانشجویان فارسی است یا قرار است بخشی از تئوری ادبیات امروز و سرفصل موثری در نقد ادبی باشد؟ اگر مرده است آیا می توان فکری برای احیای آن کرد؟ آیا خود شعر و نثر فارسی می‌تواند کمکی به تکامل بلاغت فارسی کند؟ پاسخ این سوال‌ها به نظرم تلاش‌های آیندگان را معنادارتر و مفیدتر خواهد کرد.
 
بلاغت همایی را تا چه حد با سنت بلاغت یونانی مرتبط می‌دانید؟ پس از همایی، برخی مانند دکتر پورنامداریان به عناصری از بلاغت یونانی اشاره کرده‌اند که در بلاغت اسلامی، خارج از آثار فلسفی، کمتر توجهی بدان‌ها شده است. این کار را تا چه حد لازم، مفید و موفق می‌دانید؟
 بلاغت همایی دنباله طبیعی بلاغت فارسی است. پس ارتباط آن با بلاغت یونانی همان قدر جای بحث و بررسی دارد که ارتباط بلاغت رادویانی و وطواط با بلاغت یونانی. اساسا از ابتدای قرن بیستم پختگی و کمال بلاغت مثلا بلاغت جرجانی، روشنفکران عرب را بر آن داشت تا به جست‌وجوی نفوذ یونان در این دانش برخیزند. طه حسین، امین خولی، شُكرى عَیاد و عبدالرحمن بداوی تلاش و زمان صرف کردند تا این نفوذ را ردیابی کنند. در این میان تلاش طه حسین از همگان بیشتر بوده؛ چنانچه برشاگردانش نظیر شوقی ضیف و ابراهیم سلامه تاثیر بسیار گذاشته است. در ایران نیز بسیاری همین تلاش را ادامه داده‌اند. این هم درست است که مشترکات بلاغت عربی-فارسی با بلاغت یونانی بیشتر همان بخش است که در آثار ابن‌سینا و دیگر فلاسفه ایرانی منعکس شده است و ردپای آن را اکنون در مباحث مربوط به منطق می‌توان یافت. جای شک نیست که یافتن این نقاط اتصال در هر حال از نظر ادبیات تطبیقی و بلاغت تطبیقی بسیار سودمند است ولی موضوعی که به نظر من فوریت بیشتری در بلاغت فارسی و عربی دارد به‌روزسازی این دانش‌ها و غنا بخشیدن به آن‌ها از طریق بررسی شاهکارهای ادب فارسی و عربی است.»

همایی و شاعران
همایی خود شاعر بود و در شعر «سنا» تخلص می‌کرد. دیوان او به اهتمام دخترش، مهدخت‌بانو همایی، منتشر شده است. خیامی‌نامه نیز کتابی است در تجزیه و تحلیل و آثار علمی حکیم خیام نیشابوری. همایی در این رساله برای اولین بار متن عربی رساله موسیقی خیام نیز منتشر کرد. این کتاب نیز پاورقی‌های بسیار مفصل در توضیح اسامی و اصطلاحات دارد.

مختاری‌نامه اثری است که انتشارش بیست سالی به طول انجامید و نسخه اولیه‌اش گم شد. استاد بعد از جمع‌آوری دوباره این کتاب، آن را با عنوان فرعی مقدمه‌ دیوان عثمان مختاری منتشر کرد. موضوع کتاب شرح حال عثمان مختاری است. دیوان این شاعر نیز بعدها توسط استاد منتشر شد.

یکی از آثار خواندنی و شیرین استاد همایی، کتاب مقام حافظ است. این کتاب شامل تمام سخنرانی‌هایی می‌شود که او در برنامه تلوزیونی مرزهای دانش ایراد کرد. موضوع کتاب حافظ، زندگانی او و شعرش است.
 
همایی و مقالات و یادداشت‌ها
تعدادی از یادداشت‌ها و مقالات استاد، علاوه بر انتشار در مجلات متعدد در دو کتاب جمع‌آوری شده است. یکی از این کتاب‌ها با عنوان مقالات ادبی، تعدادی از مقالات استاد را شامل می‌شود. این مقالات هم مانند آثار او، تنها شامل ادبیات فارسی نمی‌شود و موضوعات دیگری مانند فلسفه، حکمت، نجوم و... می‌شود. در این کتاب می‌شود زندگی‌نامه استاد را هم خواند.

کتاب دیگر که مجموعه یادداشت‌های او بر کتاب مجمع‌الفصحا است، با عنوان  یادداشت‌‌های استاد علامه جلال‌الدین همایی در حاشیه مجمع‌الفصحاء هدایت منتشر شده است.
 
مانند بسیاری از محققان و مولفان، تعدادی از آثار علامه همایی هنوز منتشر نشده است. آنچه در این گزارش گذشت، بخشی از فعالیت‌های علمی مردی بود که زندگانی‌اش وقف علم بود. آنچه امروز ما را ساخته است، تحقیقات و پژوهش‌های استادانی چون همایی و نفیسی و مینوی است. استادانی که اولین بودند و بسیاری از اولین‌ها را به ما آموختند. استادانی که به اهمیت تصحیح و تحشیه متون پژوهش‌های مقدماتی و فارسی، برای تحقیقات گسترده آیندگان پی برده بودند و آنچه فردای ما را می‌سازد، تکیه به داشته‌هاست. در آخر باید گفت مثل هر اثر دیگری که از اندیشه آدمی سرچشمه می‌گیرد، این تالیفات هم از خطا خالی نیست. اما با تمام این خطاها، آثار علامه جلال‌الدین همایی باارزش و خواندنی‌اند؛ مثل آثار دیگر استادان متقدم ما، که متاسفانه امروزه در ذهن برخی پژوهش‌گران «کهنه‌گرا و سنتی» لقب گرفته‌اند و نادیده گرفته می‌شوند...
 
 
 
 
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها