یکشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۲
سازمان وکالت در زمان امام کاظم(ع) گسترش یافته است

بهمن بابیزان می‌گوید: سازمان وکالت در دوران امام کاظم(ع) گسترش یافته و اگرچه همواره از زمان پیامبر(ص) نمایندگانی وجود داشتند اما هیچ‌گاه به این انسجام سازمان وکالتی وجود نداشته است. شاخصه اصلی این سازمان این بود که خمس، زکات، هدایا و نذورات و ... به دستگاه خلافت عباسی منتقل نمی‌شد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) شواهد و مستندات تاریخی حکایت از آن دارند که از دوران امامت امام صادق(ع) به این سو، برخی از اصحاب و یاران امام شیعه به عنوان نمایندگان یا وکلای آنان، در مناطق و نواحی مختلف شیعه نشین وظایف خاصی را انجام می‌دادند. از این رو می‌توان امام صادق(ع) را موسس تشکیلاتی قلمداد کرد که بعدها توانست نقش بسیار مهمی را در جامعه شیعی ائمه(ع) ایفا کند. نقشی که در عصر غیبت صغری به اوج اهمیت و گسترش رسید.

کتاب «امام کاظم(ع) و سازمان وکالت» به گردآوری بهمن بابیزان رودسری که به تازگی از سوی پژوهشکده تخصصی امام موسی کاظم(ع) منتشر شده، می‌کوشد تا نشان دهد چگونه این سازمان وکالت در دوره امامت امام کاظم(ع) تلاش می‌کند تا وضعیت شیعیان را بهبود بخشد. به بهانه انتشار این کتاب با بهمن بابیزان رودسری که پیش از این نیز از او کتاب «واقفیه و سازمان وکالت» منتشر شده، گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

در ابتدا بگویید که با چه ضرورتی تدوین این کتاب آغاز شد؟
تدوین کتاب «امام کاظم(ع) و سازمان وکالت» نزدیک به یک سال طول کشید به این جهت که مجموعه مقالاتی که با رتبه علمی ـ پژوهشی در این زمینه وجود داشت جمع آوری و بعد از ارزیابی، ویراستاری و ... انتخاب و چاپ شد. این کتاب به این مساله می‌پردازد که سازمان وکالت چیست؟ از چه زمانی تاسیس شده، هدفش چیست و نتیجه آن چه شده است. سازمان وکالت از زمان امام صادق(ع)  به وجود آمده است. البته در زمان سایر ائمه(ع)  بوده اما بدین شکل تشکیلاتی که امروز ما داریم می‌بینیم نبوده است.
 
وجود مبارک امام صادق (ع) بنیان این سازمان را بنا نهادند اما تثبیت آن به صورت تشکیلاتی به امام کاظم(ع)  برمی‌گردد و چند هدف عمده را دنبال می کرده است؛ نخست اینکه با وجود این سازمان وجوهاتی مانند خمس، زکات، هدایا، نذورات و ... به دستگاه جور عباسی داده نمی‌شد و توسط وکلای امام جمع آوری می‌شد. این چند موضوع را به دنبال داشته است؛ نخست اینکه امکانات مناسبی در اختیار امام(ع) برای کمک رسانی بهتر بوده است؛ من چند روز پیش شنیدم که جناب آقای دکتر ناصر رفیعی فرمودند امام صادق(ع) گاهی اوقات پول می‌دادند که اگر مشکلی بین شیعیان ما بابت پول و امورات مالی وجود داشته حل شود.
 
موضوع دیگر این بود که ارتباط امام(ع)  با شیعیان حفظ شود چون وکلای امام(ع)  که مورد اعتماد و وثوق امام بودند مشکلات شیعیان را به سمع و نظر امام می‌رساند و ایشان آن را برطرف می‌کردند. مساله دیگر ارتباط معنوی هست که بین امام و شیعیان برقرار می‌شد و مهمترین مساله حفظ موقعیت اجتماعی و معیشتی شیعیان است چون حکومت‌های مرکزی و خلفای جور عباسی باعث می‌شدند این ها نتوانند به یک معیشت و جایگاه مناسب برسند امام(ع) با این کار این بنا را نهاد که وضعیت و موقعیت شیعیان بهبود پیدا کند این موضوع تازمان امام حجت(ارواحنا فداه) ادامه پیدا کرد و بر اساس سند موجود در این کتاب از زمان سازمان وکالت تا زمان امام عصر(ع)  وجود داشته و تا آخرین نائب حضرت ادامه یافته است. سازمان وکالت در زمان غیبت صغری حضرت حجت(ارواحنا فداه) خاتمه پیدا کرد.
 
مشکل پیش روی این سازمان چه بود؟
سازمان وکالت آفت بزرگی داشته است به هر حال هر کاری آفت‌های خود را دارد؛ آفت سازمان وکالت واقفیه بوده که بعد از شهادت امام کاظم(ع) اینها وقوف می‌کنند و وجوهات و امورات را به امام رضا(ع) تحویل نمی‌دهند و این بزرگترین آفت سازمان وکالت بود. از جمله این‌ها می‌توان به علی ابن حمزه بطائنی اشاره کرد و افرادی از این دست فراوان است. اگرچه علی ابن حمزه بطائنی توبه کرد.
 
یکی از بزرگترین مسایل در این باره این است که برخی از عزیزان نمی‌دانند امام کاظم(ع) چه جایگاهی از لحاظ علمی، اجتماعی و ... داشته است. حضرت کاظم(ع) با تدبیرهای بزرگ چه مشکلات عظیمی را از شیعیان آن هم در عصری که واقعا با فرقه‌های مختلف درگیر بودند برداشتند. 

به هر حال اینکه یک جریان مذهبی بتواند منابع مالی را در اختیار داشته باشد قطعا می‌تواند تاثیرگذاری بهتری روی جامعه و قدرت داشته باشد سازمان وکالت بر این اساس چه تاثیری را در تحولات سیاسی و اجتماعی دوران خود داشت؟  
مهمترین شاخصه سازمان وکالت این بود که خمس، زکات، هدایا و نذورات و ... به دستگاه خلافت عباسی منتقل نمی‌شد به هر حال امام کاظم(ع) سه خلیفه عباسی را درک کرد‌ه‌ا‌ند آن هم خلفای مقتدری مانند هارون عباسی. قبل از اینکه امام را بشناسیم باید خلیفه عصر امام را بشناسیم. هارون به قدری گستاخ بود که در مقابل مرقد شریف نبوی ایستاد و گفت: یا رسول الله من می‌دانم که کارم اشتباه است اما فرزندت کاظم بین امت اسلامی اختلاف ایجاد کرده و من مجبورم که او را به زندان بیافکنم.

همین نشان می‌دهد که این سازمان وکالت کار خودش را کرده و دستگاه عباسی احساس خطر کرده است. یکی از مهمترین وکلای ایشان هم علی ابن یقطین است که کارگزار دستگاه عباسی بوده اما شیعه امام کاظم(ع) بوده و خدمت ایشان را درک کرده است. جمع آوری وجوهات مالی توسط وکلا باعث می‌شود هارون احساس خطر کند و امام را زندانی کند پس سازمان وکالت از این طریق تاثیر سیاسی و اجتماعی خود را گذاشته است.

پیش از این هم ما در امامت ائمه معصومین(ع) چنین سازمان وکالتی با این میزان انسجام داشتیم؟
با این انسجام چنین سازمان وکالتی وجود نداشته است البته از زمان رسول الله همواره وکلایی فرستاده می‌شدند که به طور مثال نمایندگانی به چهار امپراطوری بزرگ فرستاده شدند. همچنین حضرت امیر(ع) هم وکلایی داشتند. حضرت فاطمه(ص) هم در فدک نماینده داشته است که خلیفه اول نماینده‌های حضرت را بعد از مصادره فدک اخراج می‌کند. بنابراین همواره از زمان پیامبر (ص) نمایندگانی وجود داشتند اما هیچ‌گاه به این انسجام سازمان وکالتی وجود نداشته و این سازمان از زمان امام صادق(ع)  شکل می‌گیرد و امام کاظم(ع)  آن را گسترش می‌دهد.

محدوده جغرافیایی سازمان وکالت چه مناطقی را در بر می‌گرفته است؟
ایران، شمال آفریقا، مصر، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، یمن، بحرین و ... از جمله این مناطق بوده و در کل محدوده جغرافیایی گسترده‌ای را در بر می‌گرفته است. در زمان امام صادق(ع) 14 وکیل و در زمان امام کاظم(ع)  18 وکیل حضور داشتند. در زمان امام رضا(ع) این افراد البته کمتر می‌شوند. در زمان امام عسگری(ع) هم البته اوج این موضوع است و در زمان امام هادی(ع) ما وکلایی چون حضرت عبدالعظیم حسنی را می‌بینیم. در زمان امام عصر(ع) هم 45 وکیل وجود داشته تا زمانی که آخرین وکیل حضرت از دنیا از می‌رود و بعد از آن هم نماینده‌ای انتخاب نمی‌شود.

بعد از آن هم اشاره به علمای بلاد اسلامی است که ولایت فقها ذیل آن مطرح می‌شود و از آن جمله می‌توان به وجود امام خمینی(ره) اشاره کرد. ایشان نظر فقهی دارند که ولایت فقیه همان ولایت مطلقه است که به اندازه امام معصوم اختیار دارد. برخی به ولایت مطلقه فقیه اعتقاد دارند و برخی به این شکل اعتقاد ندارند. اما حضرت امام خمینی(ره) به ولایت مطلقه فقیه اعتقاد داشتند و معتقدند آنها به اندازه معصوم اختیار دارند. پس این سازمان تا اینجا و به این شکل کار خودش را ادامه داده است.

در بخشی از کتاب به ضوابط و قوانین حاکم بر سازمان وکالت اشاره شده است. این سازمان با چه قوانینی اداره می‌شد؟
رعایت اصول حفاظتی در این سازمان بسیار مهم بود. به طور مثال علی ابن یقطین در دستگاه عباسی وزیر و مورد اعتماد هارون بود. روزی هارون لباسی را به او هدیه می‌دهد بعد یکی از غلام‌ها می‌بیند که ایشان این لباس را به امام کاظم(ع) اهدا می‌کند و امام(ع) به علی ابن یقطین می‌فرماید این لباس را پیش خودت نگه دار چون به دردت می‌خورد. غلام با دیدن این صحنه به هارون می‌گوید که علی ابن یقطین یکی از شیعیان امام موسی کاظم(ع) است به این نشان که لباس فاخری را که به او دادید به ایشان اهدا کرده است. هارون او را شبانه احضار می‌کند و از او می‌پرسد که لباسی را که به او اهدا کرده نشان دهد و بعد علی ابن یقطین لباس را به هارون تحویل می‌دهد.

بنابراین رعایت نکات حفاظتی و اصول گفتار در این سازمان بسیار مهم بود. حفظ جان بسیار اولویت داشته است. متاسفانه شیعیان خیلی این موضوع را رعایت نکردند. رعایت گفتار و حفظ اسرار سازمان یکی از اصولی‌ترین معیارهای سازمان بوده چراکه نباید به گونه‌ای می‌شد که تشکیلات آسیب ببیند و شیعیان اذیت و آزار شوند اما در نهایت امام با عدم رعایت اصل تقیه و حفاظت کردار و گفتار توسط هارون دستگیر شد.

سازمان وکالت چه تاثیری روی قیام‌های شیعیان داشت و اساسا آیا می‌توانست حمایتی از این قیام‌ها داشته باشد؟
سازمان وکالت هدفش این نبوده که اساسا حمایت مستقیمی از قیام‌های شیعیان داشته باشد به طور مثال زیدی‌ها قیام کردند. عده‌ای از اهالی خراسان یا ایران خدمت امام صادق(ع) رسیدند و گفتند چرا قیام نمی‌کنید؟ امام اشاره‌ای به تنور کردند و می‌فرمایند داخل تنور آتش بروید. آنها می‌گویند نمی‌شود. بعد در همان زمان امام به یکی از صحابه خود می‌گوید که به داخل تنور برود او هم می‌رود و امام با این افراد شروع به صحبت کردن می‌کنند. این افراد به امام می‌گویند که آن شخص در آتش سوخت اما وقتی فرمایش امام تمام می‌شود ایشان درب تنور را باز می‌کنند و می‌بینند که آن فرد سالم از تنور بیرون می‌آید. بعد امام می‌فرماید که ما خودمان خوب می‌دانیم که در چه زمانی موقع قیام است. این مطلب بدین جهت گفته شد که قیام‌ها موقع مناسبی نبوده‌اند که امام بتواند از آنها حمایت مادی و معنوی داشته باشند. بنابراین قیام‌هایی که صورت گرفته ظاهرش این است که امام از آن‌ها حمایتی نکرده و بنا هم از ابتدا بر این نبوده و اصل تقیه باید رعایت می‌شده است. به طور مثال قیام توابین بعد از شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) به نتیجه‌ای نرسید. زیرا برخی از این افراد عالم به زمان خود نبودند و بدون هیچ دلیلی جمع کثیری از شیعیان به شهادت رسیدند که فایده‌ای هم نداشت. امام(ع) می‌دیدند که شیعیان با چنین اقداماتی از بین می‌روند و بعد هم سخت‌گیری‌ها بیشتر می‌شود. بنابراین نیاز به حمایت آشکار نبود با همه این‌ها امام برای شهدای قیام فخر گریستند.

گاهی وقتی اختناق و فشار بیشتر می‌شده کارهای فرهنگی هم افزایش یافته آیا اطلاعاتی در دست هست که به طور مثال تشکیل این سازمان در آن دوره منجر به ترجمه و تولید کتب شیعی شده باشد؟
اینکه بگوییم این سازمان باعث شکل گیری نوعی نهضت شده باشد چنین چیزی نیست. اما سازمان وکالت باعث شد شیعیان از وضعیت تنگدستی خارج شوند. یکی از مهمترین کارهایی که امام انجام داد این بود که به برخی می‌فرمودند با دستگاه عباسی همکاری نکنند به طور مثال به صفوان جمال که شترهای خود را در اختیار هارون برای اعمال حج قرار داد بود، فرمودند: همین که تو منتظری تا هارون برگردد و پول شترهای تو را بدهد به زنده بودن یک ظالم کمک کرده‌ای اما از سوی دیگر به علی ابن یقطین می‌فرمودند که تو باید در این دستگاه بمانی چون نفوذ در دستگاه و کمک به شیعیان بسیار مهم بود. بنابراین مبنای این سازمان دستاورد فرهنگی نبود و بیشتر روی جنبه مالی و بهبود وضعیت شیعیان و ارتباط امام با شیعیان تمرکز داشته است.

موضوع سازمان وکالت پروژه‌ای ادامه دار برای مجموعه‌های دیگر است؟
فعلا برنامه‌ای برای ادامه این پروژه نیست و صرفا با این کتاب تشکیل و هدف این سازمان شرح داده شده است. آفت این سازمان که واقفیه بوده نیز در قالب کتاب دیگری منتشر شده است. اساسا سازمان وکالت و موضوع آن از جهات مختلف توسط پژوهشگران امر مورد بررسی قرار گرفته و با مطالعه چنین موضوعاتی آگاهی کاملی نسبت به شرایط امام و شیعیان پیدا می‌شود.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها