پنجشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۶
امید رضایی: اگر پزشک نبودم، نویسنده هم نمی‌شدم

امید رضایی پزشک و انکولوژیست، معتقد است طبابت و دنیای پزشکی به قدری دشوار است که اگر فرد روحیه لطیفی داشته باشد، دلش می‌خواهد در دنیای هنر و نویسندگی هم گام بگذارد. به طور قطع اگر پزشک نبودم نویسنده هم نمی‌شدم.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در دنیای امروز اینکه فردی دارای تخصصی است اما از یک هنر و تخصص دیگر سردر می‌آورد، دیگر مورد عجیبی به نطر نمی‌آید؛ چه بسا افراد در شغل و حرفه دوم خود بسیار شناخته‌شده‌تر و سرآمدتر از حرفه سابق باشند. نمونه چنین فرایندی در دنیا نویسندگی و کتاب بسیار مشهود است.
 
برای مثال چخوف نویسنده که سال‌ها در صندلی طبابت عمر گذراند، روزی تصورش هم نمی‌کرد که پنج نمایشنامه‌اش شهرت جهانی پیدا کند. در واقع کم پیش می‌آید که هر فردی که ذره‌ای عشق به صحنه داشته باشد حداقل یکی از آن‌ها را نخوانده باشد.  در نهایت به توصیه دوستش استعدادش را پیش می‌گیرد و در سال 1888 برنده جایزه پوشکین می‌شود نمونه چنین افرادی کم نیستند که پزشک بودند و اما امروز برای دانستن زندگینامه آن‌ها در فضای اینترنتی باید واژه نویسنده را در کنار نامشان بنویسید.
 
از نویسندگان حال حاضر دنیای ادبیات که عشق به نوشتن از دوران نوجوانی در سر داشته اما قدم در راه طبابت می‌گذارد امید رضایی خالق اثر «نور زمستانی» است. رضایی که در حال حاضر هر دو پیشه را در اختیار دارد معتقد است اگر پزشک نبوده به طور قطع گام در عالم نوشتن هم نمی‌گذاشته است. وی در گفت‌وگو با خبرنگار (ایبنا) درباره تاثیر دنیای پزشکی بر نویسندگی گفت: وسعت دنیای پزشکی به قدری است که هر پزشک می‌تواند این ادعا را بکند که در طول دوران طبابتش با هر نوع طبقه و قشر از جامعه برخورد داشته و همین امر تاثیر زیادی بر روحیه و ایده‌پردازی‌ها در دنیای نویسندگی گذاشته است.
 

 
این پزشک و نویسنده گفت: یک پزشک مجبور است در طول دوران طبابتش با افراد از طیف‌های گوناگون جامعه در ارتباط باشد؛ به همین دلیل شاید راحت‌تر بتواند داستان آدم‌ها را بنویسد. معمولا این افراد گویش‌ها و اقشار متنوع را می‌شناسند.
 
رضایی در ادامه عنوان کرد: به طور قطع هر پزشک در طول دوران طبابت خود داستان‌ها و اسرار زیادی از بیماران خود شنیده است که اگر ذوق نوشتن هم داشته باشد، می‌تواند در ایده‌پردازی‌هایش بسیار موثر باشد؛ اما یک فرد عادی برای اینکه جامعه‌شناسی بیشتری پیدا کند، مجبور است وارد جامعه شود و در دل جامعه زمانی را بگذراند؛ درحالیکه  این شرایط برای یک پزشک صدق نمی‌کند.
 
وی با اشاره به تفاوت‌های یک نویسنده که ابتدا پزشک بوده است با یک نویسنده‌ای که این پیشنه را نداشته است، گفت: به اعتقاد من نویسنده‌ای که ابتدا پزشک بوده به جهت ارتباط زیادی که با انواع اقشار مردم داشته است، شاید استفاده‌های مفیدی‌تری از این شناخت در راستای نویسندگی‌اش نسبت به دیگرنویسندگان کند. برای مثال اغلب مردم بعد یک الی دو جلسه برای بهبود بیماری رازهای خود را به پزشکشان می‌گویند و همین امر باعث می‌شود ایده‌ها و سوژه‌های عام پسندانه‌تری به ذهن داستان‌نویس برسد.
 
 پزشکی پشت درهای بسته
وی درباره اینکه چرا برخی پزشکان نویسنده در ژانر پزشکی نمی‌نویسند، گفت: وقتی یک پزشک تصمیم می‌گیرد که نویسنده شود شخصیت پزشک بودن خود را فراموش می‌کند. حداقل می‌توانم بگویم این امر درباره خودم صدق می‌کند. در واقع پزشکی که در دنیای نویسندگی گام می‌گذارد، برای فراموش کردن دنیای پزشکی خلوتگاهی چون نوشتن را انتخاب می‌کند به همین دلیل شاید کم پیش بیاید که نویسندگان پزشک بخواهند در ترویج علم پزشکی بر بستر ادبیات فعالیت کنند.
 

 
رضایی تاکید کرد: در واقع این افراد می‌خواهند تجربیات متفاوت‌تر از آن چیزی که تا کنون در شغل پزشکی کسب کرده‌اند را دریافت کنند؛ همچنین یکی از دلایلی که پزشکان توجه چندانی به ترویج علم پزشکی نداشتند، نیازی بوده که هیچ گاه در دنیای ادبیات احساس نشده است. شاید در خلال داستان‌ها درباره پزشکان و بیماران مضامینی وجود داشته باشد اما همیشه این طرز تفکر وجود داشته است که ژانر پزشکی تا کنون راهی به ادبیات باز نکرده و اگر فردی می‌خواهد اطلاعاتی در این زمینه کسب کند باید سراغ کتاب‌هایی در طبقه آموزشی برود.

این پزشک و نویسنده مشقت پیشه پزشکی را یکی از دلایل توجه افراد به عرصه هنر و نویسندگی دانست و عنوان کرد: می‌توان یکی از دلایل انتخاب شغل نویسندگی در میان برخی پزشکان را همین عامل دانست. در واقع مشقت‌های شغل پزشکی به قدری زیاد است که اگر فردی کمی هم روحیه لطیف داشته باشد برای اوقات فراغتش هم که شده دست به قلم می‌شوند یا به هنر‌های دیگری روی می آورند.
 
وی گفت: تغییراتی که این شغل در من ایجاد کرد باعث شد، چیزی از اعماق وجودم بیرون بدود و من را به سمت نویسندگی راهنمایی کند. شاید اگر شغل آسان‌تری داشتم هیچگاه نویسنده نمی‌شدم.
 
رضایی ادبیات را کمک کننده در تغییر نگرش افراد از پزشکان و دانش پزشکی دانست و گفت: ادبیات می‌تواند بستر مناسبی برای تغییر نگرش افراد به واقعیت دنیای پزشکی باشد. در واقع می توان با داستان‌ها نگرش واقعی‌تری از این شغل و رشته به مردم داد. برای مثال برخی افراد تصور می‌کنند صفر تا صد امر درمان در اختیار پزشک است درحالیکه هیچ پزشکی نمی‌تواند چنین ادعایی داشته باشد شاید داستان‌هایی که برگرفته از زندگی واقعی مردم است بتواند به این تغییر نگرش کمک کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها