یکشنبه ۸ تیر ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۵
مصائب مخاطبان با ترجمه‌های گوگِلی/ ویرایش، کم از ترجمه ندارد

«فاطمه نفری» مترجم دامغانی و نویسنده کتاب «عشق به سه روایت» گفت: ویرایش کتاب‌های ترجمه‌ای، کم از ترجمه خود کتاب ندارد؛ چراکه نیازمند همان مقابله معنایی و رعایت نکات نگارشی است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در سمنان، ترجمه متن ادبی طیف گسترده‌ای از آثار اعم از رمان‌‌های کوتاه و بلند، نوشته‌های ادبی، کتاب‌های کمیک، فیلم‌نامه‌ها، زیرنویس فیلم و مواردی از این دست را شامل می‌شود. ترجمه ادبی دارای ظرافت‌های زیادی است و به همین علت بسیاری از بزرگان، ترجمه ادبی را یک هنر قلمداد می‌کنند.

مترجمی که به کار ترجمه‌ متون ادبی مشغول است، باید در کنار تحصیلات دانشگاهی مربوط به رشته ترجمه از هوش و ملاحت قلم خوبی نیز برخوردار باشد؛ همچنان که مترجمین نه‌تنها باید مهارت کافی در زبان مقصد داشته باشند، بلکه باید درک کاملی از زمینه تحت پوشش متن اصلی را نیز داشته باشند. در ترجمه متون ادبی روح ادبیات نهفته است و برعکس ترجمه متون علمی نیاز به ترجمه احساسات دارد و این احساسات و جوشش درونی نویسنده است. درواقع موفقیت در ترجمه متون ادبی به هدفی بستگی دارد که برای نیل به آن، انجام شده است؛ مترجمین متون ادبی باید در رمزگشایی روح ادبی نهفته در متون توانا باشد.

ویراستاری یکی دیگر از اصول‌ مهم در ترجمه متون ادبی است از جمله ویرایش فنی و همچنین ویرایش محتوایی و مفهومی ممکن است در هنگام ترجمه، متن با غلط‌های املایی و نگارشی همراه باشد و یا ناموزونی در جملات باعث عدم زیبایی متن شده و باعث شده باشد که متن روانی خود را از دست داده باشد؛ بنابراین ویرایش متون ترجمه شده پس از ترجمه در اولویت قرار می‌گیرد.

ویراستاری، مترجمی و نویسندگی سه شغل مرتبط به هم هستند. نویسندگان حرفه‌ای با ترجمه آشنایی کافی دارند تا هم آثار مهم جهان را مطالعه کنند و هم بتوانند کتاب خود را به دیگر زبان‌ها ترجمه کنند. با «فاطمه نفری»، از ویراستاران، نویسندگان و مترجمان دامغانی که تاکنون کتاب‌های متعددی ازجمله «باز هم من»، «تاب‌آوری» و «وحشت» را ویراستاری کرده و «دختری که رهایش کردی» و «ما در برابر شما» را ترجمه و «عشق به سه روایت» را تالیف کرده است، به گفت‌وگو نشستیم که ماحصل آن از نظر مخاطبان می‌گذرد.
  

در آغاز ضمن تشکر از شما به عنوان مدخل گفتگو، شمه‌ای از زندگی علمی و فرهنگی خود را بیان کنید.

بنده زاده‌ی شهر صددروازه، تجربه‌اندوخته‌ی این شهر و زمانی شهر شاهرود و روزگاری هم سمنان هستم. رشته زبان و ادبیات فارسی به‌واسطه علاقه قلبی و قبلی، رشته انتخابی دوران کارشناسی و کارشناسی ارشد بنده شد و از آنجا که به عمل کار برآید و مدرک داشتن هنر نیست، به‌دنبال خلق اثر و انجام کاری بودم که دین خود را هرچند کم و کوتاه، به آموخته‌های کمتر و کوتاهتر خویش ادا کنم. به این ترتیب به دلیل علاقه و دانش اندکی از زبان انگلیسی به پیشنهاد استادم، آقای حسن اکبری بیرق ترجمه دو ‌کتاب را به عهده گرفتم و از آنجا که اگر مترجم آگاهی از اصول نوشتن داشته باشد، ترجمه وی قابل قبول‌تر خواهد بود؛ تلاش بر این شد که از بضاعت اندک دانش ادبی خویش نیز در این زمینه بهره برده تا آنچه خلق می‌شود، شایسته یک دانش آموخته ادبیاتی باشد. در این مسیر دو کتاب به دست بنده با عناوین «دختری که رهایش کردی» و «ما در برابر شما» ترجمه و سه کتاب با عناوین «وحشت»، «باز هم من» و «تاب‌آوری» ویراستاری شد و از آنجا که سه کتابِ ویراست‌شده نیز از زبان انگلیسی ترجمه شده بود، اهل فن به نیکی می‌دانند که ویرایش کتاب‌های ترجمه‌ای، کم از ترجمه خود کتاب ندارد؛ چراکه نیازمند همان مقابله معنایی و رعایت نکات نگارشی است.

چه شد که به نویسندگی روی آوردید و اولین تالیف شما چه بود؟

زمینه‌ آنچه من را به تالیف واداشت، از تحقیق دوران کارشناسی ارشد بنده آغاز و باعث شد آن تحقیق و پژوهش را به‌شکلی آراسته و پیراسته‌تر درآورم و شکل و هیبتی کتاب‌گونه به آن داده و برای خوانش علاقمندان راهی بازار کتاب کنم. از این کوشش، کتاب «عشق به سه روایت» با مقدمه استاد سیدمحمد ترابی، استاد دانشگاه ملی استرالیا - که بررسی و تطابق شعر سه شاعر از سه زبان مختلف است و در انتشارات مشق شب چاپ شده است - حاصل‌ آمد و در اختیار علاقمندان قرار گرفت.
 
شما از افراد پُرکار و موفق در زمینه نویسندگی هستید، علت این موفقیت را مرهون چه می‌دانید؟

البته بنده به هیچ عنوان خود را پُرکار و موفق نمی‌دانم و این نظر لطف شماست. قطعا بنده در گام نخست مسیر هستم ولی سبب همین مقدار حرکت را اول از همه عنایت حق و پس از آن، تلاش برای استفاده صحیح از فرصت‌ها می‌دانم.
 


از کدام یک از تالیفات شما بیشتر استقبال شده است؟

ترجمه کتاب «دختری که رهایش کردی» تا جایی که اطلاع دارم، به چاپ سوم یا چهارم رسیده و استقبال خوبی از آن صورت گرفته است. اما مطمئنم کتاب «عشق به سه روایت» به‌دلیل موضوع تحقیقی آن، در آینده نزدیک مورد اقبال قرار خواهد گرفت.

چه قشری از کتاب‌های شما بیشتر استقبال می‌کنند؟

رمان‌های ترجمه‌ای را همه قشری البته جوان‌ترها بیشتر استقبال کرده‌اند؛ اما «عشق به سه روایت» بیشتر مورد توجه دانشجویان و خوانندگان متون ادبی بوده است.

برای نوشتن با چه مشکلاتی روبه‌رو بودید؟

در تالیف کتاب «عشق به سه روایت» به دلیل اینکه دو تن از شاعران مورد نظر از زبان بیگانه بوده‌اند، یافتن نسخه اصلی کتاب‌های ایشان برای ترجمه و تحلیل بسیار دشوار بود. سایت آمازون راهگشا بود اما به‌سختی؛ در ضمنِ تالیف، دوست داشتم که ای‌کاش می‌شد به سرزمین این دو شاعر سفر کنم و در کتابخانه‌های آنجا به نسخه‌های فراوان‌تری از اشعار و حتی تحلیل اشعار آنان دست پیدا کنم که قطعا من را در تطابق ادبی اشعارشان بیشتر یاری می‌کرد که متاسفانه این امکان وجود نداشت.
 


برای چاپ اولین اثر خود و جمع‌آوری مطالب چگونه شروع کردید؟

از منابع کتابخانه‌ای، اینترنتی، مقالات انگلیسی و عربی مربوط به دو‌ شاعر انگلیسی و... استفاده کردم.

چه موضوعاتی را برای نوشتن و ترجمه انتخاب کردید و چرا؟

موضوع انتخابی بنده، زبان عشق در شعر این سه شاعر بود؛ نوع برداشت و برخورد آنها با عشق در همه زمینه‌ها، عشق به خداوند، عشق به مادر، عشق به همسر، عشق به اجتماع و.... بوده است.
 
پس از چاپ نوشته‌هایتان و تبدیل آن به کتاب چه حسی داشتید؟

مثل همه مادرها که از تولد آنچه به جان پرورده‌اند، خشنود می‌شوند؛ من نیز از تولد افکار و اندیشه‌هایم روی کاغذ و ‌‌اشتراک آنها با علاقمندان بسیار خوشحال بودم.
 
به‌عنوان یک معلم، آیا برای چاپ آثار خود با مشکلات مالی هم مواجه شدید؟

در زندگی این زمانه که برای خرید اجناس غیرضروری منزل و خیلی چیزهای دیگر، گاه وام‌ها گرفته می‌شود، اگر کسی بگوید مشکل ننوشتن و دست به قلم نبردنش، مالی است، باید بگویم بهانه‌ای بیش نیست.

عنوان کتاب تالیفی را چگونه برگزیدید و علت این انتخاب چه بود؟

«عشق به سه روایت» همانطور که از نام کتاب مشخص است، به بررسی مفهوم عشق در شعر سه شاعر از سه زبان انگلیسی، عربی و فارسی می‌پردازد.

ترجمه ادبی چیست و شما چگونه وارد دنیای ترجمه ادبی شدید؟

ترجمه ادبی همانطور که از نام آن پیداست، تفاوت بسیاری با ترجمه‌های تخصصی و یا علمی دارد؛ در ترجمه ادبی مترجم باید با زیر و بم زبان مبدا به‌ویژه اصطلاحات و ضرب‌المثل‌ها آشنایی داشته باشد و یا با توجه به دانش زبانی که دارد، در خلال ترجمه متوجه این ظرافت‌ها بشود.

مترجم چطور می‌تواند کتاب مناسبی برای ترجمه انتخاب کند؟

به نظر بنده اولین گزینه برای مترجم باید شاخه علاقمندی وی باشد و سپس در آن شاخه به‌دنبال آثار پُرمخاطب و در عین حال تاثیرگذار بگردد.
 

چه توصیه‌ای برای مترجمان نوپا دارید؟

در ترجمه فقط دانستن زبان مقابل شرط نیست؛ بلکه اطلاع نسبتا بالا از زبانی که مطلب به آن زبان برگردانده می‌شود، نیز شرط است. همچنان که آگاهی‌های دستوری، زبانی، ویرایشی و محتوایی نیز لازم است؛ پس مترجم در درجه اول باید با زبان خود آشنایی کافی داشته باشد.

لطفا در مورد ترجمه‌های موازی نیز برایمان صحبت کنید.

ترجمه‌های موازی به نظر بنده عرصه‌ای است برای رقابت در زمینه ارائه یک ترجمه خوب؛ مخاطب آگاه همیشه به دنبال ترجمه‌های روان و نزدیک به متن می‌گردد؛ از این رو مترجم زبردست را شناسایی می‌کند.
 
چرا ترجمه‌های موازی؟ چرا وقتی این همه کتاب در دنیا منتشر می‌شود، چند مترجم باید سراغ یک اثر بروند؟

علت این موضوع را که چرا بعضی به دنبال ترجمه‌های موازی می‌روند، نمی‌دانم اما خود من اگر اثری را برای ترجمه انتخاب کرده‌ام، اولویتم ارایه یک ترجمه یکدست و نزدیک به متن مادر است. به‌عنوان یک دانش‌آموخته ادبیات فارسی این وظیفه بنده است که ترجمه واقعی را به مخاطب نشان دهم تا مترجمان گوگِلی هر چیزی را به خورد مغزهای خوانندگان وطنی ندهند.
 

از نظر شما کتاب‌سازی دقیقاً به چه معناست؟

اهل فن با مفاهیم گسترده کتابسازی آشنا هستند اما همین‌قدر بگویم که کتاب‌هایی که در جریان کتاب‌سازی خلق می‌شوند، در آخر تبدیل به خمیر خواهند شد و به مرور از حافظه کتابخانه‌ها فراموش می‌شوند؛ اما کتاب واقعی هر روز جایگاه خود را بیشتر در میان مخاطبان خواهد گشود.

در طول این سال‌ها چطور کار و ترجمه می‌کردید؟ هر روز زمانی را به ترجمه‌ کردن اختصاص می‌دادید؟

ترجمه را از مقاله‌ها شروع کردم. اصلا در امر ترجمه عجله نمی‌کنم؛ بیشتر به کیفیت می‌اندیشم تا کمیت.

دشوارترین کتابی که در این سال‌ها ترجمه کرده‌اید، کدام است؟

دشوارترین کتاب هم به لحاظ حجم هم به لحاظ محتوا، «دختری که رهایش کردی» بوده است؛ چون‌ وسواس خاصی در برگردان واقعی اثر آن هم با رعایت تمام مختصات زبانی فارسی داشتم.

در انتخاب‌هایتان برای ترجمه چقدر به ابعاد سیاسی - اجتماعی آن و تاثیرگذاری اثر بر جامعه‌ای که مخاطب ترجمه‌تان خواهد بود، فکر می‌کنید؟

اینکه اثر چقدر با فضای اجتماعی و سیاسی مخاطب هم‌راستا و چقدر تاثیرگذار باشد، برایم مهم است؛ ازین رو قبل از ترجمه هر اثر، نقدهای موجود از آن را در زبان اصلی حتما مطالعه می‌کنم.

در کار ترجمه تا به حال پیش آمده که احساس کنید زبان فارسی توانایی انتقال پیام متن زبان اصلی را ندارد؟

خیر، زبان فارسی به هیچ‌وجه در انتقال زبان متن اصلی کم نیاورده و چه بسا با وسعتی که دارد گاه به زیباترین شکل برگردان انجام شده است.

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فارسی دوست ۱۳:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۸
    همین تیتر شما هم اشتباه است. یا باید بگوییم: ویرایش چیزی کم از ترجمه ندارد و یا ویرایش کم از ترجمه نیست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها