یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۱
پذیرش و ترویج فرهنگ اهدای خون در جامعه کتاب‌خوان آسان‌تر است

«محمدحسین مصدق» گرافیست، طراح و صفحه‌آرای گلستانی معتقد است: اگر با رویکرد فرهنگی و هنری به ترویج فرهنگ اهدا خون نگاه کنیم، بازخوردهای بسیار مؤثرتر و ماندگارتری در ترویج این فرهنگ خواهیم گرفت.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در گلستان - سیدحسن حسینی‌نژاد: سازمان بهداشت جهانی، جامعه بین‌المللی انتقال خون، انجمن بین‌المللی صلیب سرخ و هلال‌احمر و اتحادیه بین‌المللی سازمان‌های اهداکنندگان خون به‌اتفاق از سال 2004 میلادی 14 ژوئن را روز جهانی اهدا کننده خون (روز جهانی اهدا خون) به مناسبت پروفسور لنداشتاینر کاشف گروه‌های خون و برنده جایزه نوبل نام‌گذاری کردند.

به همین بهانه به سراغ «محمدحسین مصدق» از هنرمندان گلستانی و گرگانی و دانش‌آموخته گرافیک که در کنار تدریس و فعالیت در رشته تخصصی‌اش گرافیک، دستی هم در هنرهایی چون طراحی ظروف چینی و سرامیک، نقش برجسته‌های سفالی و گچی و ...  دارد و تاکنون بیش از 15 عنوان کتاب و مجله را در سطح استانی و کشوری طراحی و صفحه‌آرایی کرده، رفتیم. وی که تا زمان انجام این مصاحبه، حدود 76 بار اقدام به اهدای خون کرده است، در این مصاحبه از انگیزه‌هایش برای انجام این کار و همچنین نقش اهالی فرهنگ و ادب و هنر در توسعه فرهنگ اهدای خون و ترویج سنت حسنه اهدا گفت.
 
لطفاً کمی درباره نخستین تجربه‌ها و انگیزه‌های خودتان برای اهدای خون بگوئید؟
 
تا به امروز حدوداً 76 بار اهدا خون داشتم. یادم می‌آید سال 1379 اولین بار اهدا خون را تجربه کردم؛ گروه انتقال خون به دبیرستان ما آمده بودند و من این امر حسنه را در آن زمان برای اولین بار تجربه کردم. من معمولاً هر 4 ماه یک‌بار اقدام به اهدا خون می‌کنم؛ مناسبت خاصی هم برای این کار مد نظرم نیست. هر بار که می‌روم، همان عشق و علاقه فراوان روز اولی را که خون اهدا کردم، در وجودم حس می‌کنم؛ چون با هر بار اهدای خون من 3 نفر نیازمند به خون را از خطر مرگ نجات می‌دهم و این برای من بسیار لذت‌بخش است. بارها دوستان نزدیکم را به این کار تشویق کرده‌ام و خوشبختانه آن‌ها هم استقبال کرده‌اند؛ همچنین بارها در فضای مجازی مخاطبانم را به این کار تشویق کرده‌ام.

راستش تمام این دوران تا به امروز برایم پر از خاطره و خوش‌وبش با مسئولین خون‌گیری سازمان انتقال خون گرگان گذشته؛ به‌گونه‌ای که این امر باعث دوستی من و دوستانم با کادر سازمان انتقال خون شده است. یک خاطره که به یاد دارم، این است که من مشغول درس خواندن برای کنکور هنر بودم، حدود 5 ماه از خانه بیرون نیامده بودم و خیلی وزن اضافه کرده بودم و حسابی فربه شده بودم؛ یک شب با اشتیاق فراوان رفتم خون اهدا کنم، وارد اتوبوس سیار سازمان انتقال خون روبه‌روی پارک شهر گرگان شدم و منتظر ماندم تا نوبت من شود که یکی از کارکنان شروع کرد به خون‌گیری ولی آن‌قدر چاق شده بودم که خونم غلیظ شده بود و بیرون نمی‌آمد. متأسفانه آن شب موفق به اهدا خون نشدم و خیلی ناراحت برگشتم خانه؛ اما از فردای آن روز شروع به ورزش منظم کردم تا هم‌وزن کم کنم و هم زودتر بتوانم خون اهدا کنم.

 
نقش اهالی فرهنگ و ادب و هنر در توسعه فرهنگ اهدای خون چقدر است و شایسته است چه فعالیت‌هایی در این راستا انجام دهند تا جامعه با تأسی از آن‌ها به فرهنگ اهدا خون توجه کند؟

به باور من اهالی فرهنگ و هنر به‌عنوان سردمداران اشاعه مبانی درست فرهنگی و هنری در جامعه شناخته می‌شوند و با توجه به پیشگام بودنشان در امور فرهنگی و هنری جامعه می‌توان از این ظرفیت استفاده کرده و در راستای ترویج فرهنگ اهدا خون از آن استفاده شود. فرهنگ و هنر به‌عنوان منبع تغذیه روح افراد جامعه و اهدا خون به‌عنوان عامل احیا جسم جامعه می‌تواند باشند؛ ازاین‌رو اگر با رویکرد فرهنگی و هنری به ترویج اهدا خون نگاه کنیم، قطعاً بازخوردهای بسیار مؤثرتر و ماندگارتری در ترویج این فرهنگ خواهیم داشت.
 
چه رابطه‌ای بین فرهنگ اهدا خون و فرهنگ کتاب‌خوانی می‌بینید و اینکه رونق و توسعه فرهنگ کتاب‌خوانی در جامعه چقدر می‌تواند بر توسعه فرهنگ اهدا خون داشته باشد؟

کتاب به‌عنوان منبع تغذیه روح انسان است و انسانی که روح خود را با مطالب و رهیافت‌های درست و عمیق تعالی می‌بخشد؛ می‌تواند در جامعه منشأ خیر و ترویج اعمال درست شود. فرد کتاب‌خوان قطعاً دارای روحی لطیف، پرمعنا، ژرف‌نگر و عامل به دانسته‌های خویش است و در سوی دیگر فردی که با عشق و آگاهی، مایه حیات خویش را برای نجات جان انسان‌ها اهدا می‌کند، بی‌شک دارای روحی بلند و عمیق است و قطعاً این‌چنین انسانی در مکتب کتاب به این تعالی و رشد رسیده است.

هر چه جامعه کتاب‌خوان‌تر باشد، بدون تردید در امور این‌چنینی پیش‌قدم و پیشرو خواهند بود و فردی که اهدا خون را برای خود به‌عنوان یک سبک و روش در نظر می‌گیرد، هم خود را شامل فواید آن می‌کند و هم جامعه پیرامون خود را،  هم سلامت فردی خود را تأمین می‌کند و هم سلامت عمومی جامعه را، هم باعث تعالی روحی خود می‌شود و هم تعالی روحی و معنوی جامعه را  که درنتیجه‌ی آن جامعه‌ای خواهیم داشت که در آن انسان، روح و جسم سالمی خواهد بود.
 
برای ترویج سنت حسنه اهدای خون در جامعه به‌خصوص در بین جوانان چه پیشنهادهایی برای مسئولان و نیز سایر اقشار جامعه با بهره‌مندی از ظرفیت فرهنگ و هنر دارید؟
 
در خصوص ترویج این فرهنگ پیشنهاد‌ها و راهکارهای فراوانی وجود دارد که ازجمله می‌توان به برگزاری جشنواره‌های هنری و فرهنگی، نگارش داستان‌هایی از نجات افراد به‌واسطه‌ی این عمل خیر، برگزاری تئاتر خیابانی، برگزاری مسابقات  طراحی پوستر با موضوع اهدا خون، ساخت تیزرهای تبلیغاتی کوتاه و پخش در رسانه‌های مجازی  و بی‌شمار برنامه که هم مسئولان بدان آگاه هستند و هم اهالی فرهنگ و هنر که چه فعالیت‌هایی مناسب این حوزه است؛ اما مهم‌ترین مسئله در این میان وجود یک‌همت همگانی است.

امیدوارم همان‌گونه که به یاری خداوند سعادت این سنت حسنه نصیبم شود و دیگران را به این اتفاق تشویق کنم، روزی را شاهد باشم که آحاد جامعه با عشق و اشتیاق، اهدای خون را در برنامه‌ی زندگی خودشان قرار دهند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها