دوشنبه ۴ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۵:۴۳
این روزها فرصتی است برای خواندن کتاب‌هایی که به بعد موکول شده بود

علی خادم، کتاب‌فروش بوشهری می‌گوید: قرنطینه اجباری و خانه‌نشینی می‌تواند باعث افزایش ساعت مطالعه و یا مجال نوشتن برای بسیاری شود. قطعاً تأثیرگذار است و پس از پایان این دوره، باید شاهد آثار جدید نویسندگان حرفه‌ای و معرفی شدن چهره‌های جدید ادبی به جامعه باشیم.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بوشهر - داود علیزاده: با شیوع انتشار ویروس کرونا یکی از مراکزی که مجبور شد فعالیت خود را معلق کند، کتابسرای بوشهر بود. این مرکز تا پیش از این به‌صورت حضوری و آنلاین اقدام به فروش کتاب می‌کرد. علی خادم از مسئولان این مرکز در گفت‌وگو با ایبنا از شرایط و تأثیر این روزها بر فعالیت‌های این مرکز می‌گوید.
 
کرونا تا چه حد کتاب‌فروشی شما را تحت تأثیر قرار داده است؟ باوجود محدودیت‌های کرونا باعث شده که شما فروش آنلاین یا تلفنی را به خدمات خود اضافه کنید؟
 
 از نظر فروش صددرصد، چون با اطلاع نسبت به اتفاقاتی که در کشور چین به وجود آمد و پیگیری روش‌های جلوگیری از شیوع، به‌محض شناسایی اولین مورد آلوده در ایران، جلسه‌ هیئت‌مدیره کتابسرا با حضور مالک مرکز برگزار شد و با تمرکز روی این موضوع که کتاب‌فروشی برخی اوقات محل تجمع افراد است و تجمع از شرایط شیوع، نتیجه‌اش تعطیلی این کتاب‌فروشی تا زمان عادی شدن شرایط بود و فروش فقط به‌صورت وب‌سایت و ارسال به‌وسیله‌ پیک به همشهریان شد.

البته بعد از حدود ۱۰ روز مشکلاتی در این نوع فروش در این زمان به وجود آمد که مهم‌ترین آن خرید کتاب توسط افرادی بود که از شهرهای مختلف در اماکن اقامتی سکونت کرده بودند و یا خرید کادر درمان بیمارستان‌ها که این موجب نگرانی مدیریت برای سلامتی پیک‌های کتابسرا شد و در نتیجه این نوع فروش هم متوقف شد.
 
پیشنهاد مطالعه شما برای این دوران کرونایی چیست؟ 
 اکثر خوانندگان کتاب، افرادی هستند که بعد از کار روزانه ساعات یا دقایقی را به مطالعه اختصاص می‌دهند و دو راه برای انتخاب کتاب دارند. اول خواندن کتاب‌های کم‌حجم و دوم خواندن کتاب‌های طولانی به‌صورت بخش بخش که در نوع دوم معمولا خواندن یک کتاب طولانی زمان بسیار طولانی را می‌طلبد که گاهی موجب خستگی خواننده یا از دست دادن رشته‌ داستان می‌شود. پس به نظر من این زمان طولانی در خانه ماندن بسیار مناسب کتاب‌های حجیم مهمی هست که همیشه به خاطر طولانی بودن، خواندنشان به بعد موکول شده. کتاب‌هایی مثل تبصره‌ی ۲۲، جز از کل، جنایت و مکافات، جان شیفته، دن کیشوت و بسیاری آثار فاخر کلاسیک.

فضایی که امروز در جامعه شاهد آن هستیم برای شما تداعی کدام جهان داستانی است؟
«طاعون» آلبر کامو و «مرگ در ونیز» توماسمان و البته «کوری» ساراماگو، در رمان‌های جدید هم رمان «دوزخ» نوشته دان بران.
 
با همه موارد منفی که کرونا برای جامعه جهانی داشته است، به نظر شما این پیش‌آمد نکته مثبتی هم دارد؟
شاید برای پاسخ به این سؤال ذهن به سمت «آمادگی برای بیماری‌های بعدی یا پیشرفت علم پزشکی و به وجود آمدن یک شاخه‌ی مدیریتی برای آمادگی بیشتر یا قدردان لحظات در کنار هم بودن و استفاده بهتر از پتانسیل در جمع بودن» برود؛ ولی به نظر من تا این لحظه دستاورد آن‌‌چنانی نداشته و فقط «از دست دادن» بوده است و تنها نکته‌ واقعاً مثبتی که می‌شود انتظار داشت، دوستی کشور‌ها و درک پوچی مرزهایی است که مانع همدلی ملت‌ها و اتحاد برای برطرف شدن سریع این مصیبت می‌شود و تا وقتی‌که آمار قربانیان، محلی برای رقابت دولت‌ها برای به رخ کشیدن برتری خود نسبت به دیگران است، این اتفاق هرگز نمی‌افتد. به وجود آمدن این حس که هر عددی که جلوی تعداد قربانیان کشوری غیر از کشور ما اضافه می‌شود، فرزند، پدر، دوست و عزیز کسان دیگری‌ است و به‌اندازه‌ی عزیزان ما دردناک.
 
سال 98 برای کتاب‌فروشی شما چگونه سالی بود، روند بهبود مطالعه را در محیط پیرامونی خودتان احساس کردید؟ یا برعکس با اقبال نسبت به کتاب کاهش داشته است؟
سال ۹۸ همه‌ پتاسیل‌های رشد کتاب‌خوانی را داشت به‌جز یک‌چیز. در این سال ما شاهد ترجمه‌ سریع و با کیفیت کتاب‌های روز نویسندگان خوب بودیم. برای خواندن کتابی از برنده‌ آخرین جایزه‌ ادبی نیازی به صبر طولانی نبود. علاقه‌ مردم خصوصاً جوانان به خاطر رشد سطح فکری والدین و درک نیاز بیشتر شد؛ اما گران شدن بهای کتاب به هر دلیل، موجب کند شدن روند صعودی کتاب‌خوانی و حذف کتاب از برنامه‌های خانواده‌هایی شد که با پایین آمدن قدرت خریدشان، مایحتاج ضروری‌تر را در اولویت قرار دادند.
 
در این دوران جدید که کرونا همه‌چیز را تحت تأثیر قرار داده است، به نظر شما ادبیات و به‌ویژه داستان‌نویسی نیز دچار تحول تغییر خواهد شد؟
 
با در نظر گرفتن این نکته که قرنطینه اجباری و خانه‌نشینی می‌تواند باعث افزایش ساعت مطالعه و یا مجال نوشتن برای بسیاری شود. قطعاً تأثیرگذار است و پس از پایان این دوره، باید شاهد آثار جدید نویسندگان حرفه‌ای و معرفی شدن چهره‌های جدید ادبی به جامعه باشیم.
 
سخن پایانی؟
در پایان قسمتی از کتاب «وقتی‌که مرگ پیش ما آمد» از یورگ شوبیگر با ترجمه پروانه عروج‌نیا را یادآور می‌شوم: «آنچه آن زمان مرگ برای ما باقی گذاشت درد و همدردی و دلداری به یکدیگر بود. از آن زمان وقتی روز تازه شروع می‌شود؛ ما برای هم‌آرزوی روز خوب و خوشی می‌کنیم. وقتی کسی عطسه می‌کند می‌گوییم: عافیت باشد. وقتی کسی به سفر می‌رود می‌گویم: سفر بخیر. وقتی کسی را مدتی نمی‌بینیم سراغش را می‌گیریم و از حالش می‌پرسیم و برایش سلامتی آرزو می‌کنیم؛ زیرا می‌دانیم سلامتی و بودن در کنار هم همیشگی نیست. آدم‌هایی که دور و بر ما هستند: پدر، مادر، خواهر، برادر، دوست و خویشاوند در این دنیا همیشه نخواهد بود. باید قدر بودن آنها را در کنار خود بدانیم.

باید برای سلامتی آنها و برای آنکه بیشتر بتوانیم از مهر و محبت و یاری آنها برخوردار باشیم دعا کنیم. مرگ به یادمان می‌آورد که زندگی کوتاه است و حیات ما و همه انسان‌ها برای هم فرصتی باارزش است. فرصتی که برای خوب بودن نیکی کردن به یکدیگر، از آن باید هم‌اکنون بهره برد.»
 
 

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • Dr.Ent ۲۰:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۱/۰۴
    آفرین و خسته نباشید ⁦👌🏻⁩🙏

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها