یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۵
مدارس اقلیت‌های دینی از آغاز تأسیس رویکرد نوگرایی داشتند

آمنه شاهمرادی می‌گوید: سیستم آموزشی پهلوی به آموزش نوین بسیار توجه داشت و گفتمان ملی‌گرایی در این زمان با سیاست‌های آموزشی پیوند خورد که این امر آموزش اقلیت‌ها را تحت تأثیر قرار داد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- تاریخ ایران همواره شاهد حضور گروه‌های مختلف در کنار اکثریت مسلمان بوده است. برجسته‌ترین آن‌ها زرتشتی‌ها، ارمنی‌ها و یهودی‌ها بودند. با برقراری نظام مشروطه، تمام افراد جامعه صرف‌نظر از مذهب در برابر قانون اساسی برابر شمرده شدند. این آغازی برای تحول زندگی اقلیت‌ها در ایران بود. با وجود اینکه اقلیت‌های ایرانی جمعیت کمی داشتند، اما به عنوان شهروندان ایرانی در نظر گرفته می‌شدند و نقش مهمی را در تحولات فرهنگی و آموزشی ایفا کردند. در این دوره، آموزش سنتی پاسخگوی جامعه نبود بنابراین بسیاری از گروه‌های دینی و ملی به فراگیری آموزش نوین توجه کردند.

آمنه شاهمرادی در کتاب «آموزش و پرورش اقلیت‌های دینی» به بازه زمانی مشروطه تا پایان حکومت پهلوی اول توجه کرده است. این دوره در تاریخ ایران دوره حساسی است زیرا جامعه ایران در این دوران به‌تدریح از سنت فاصله گرفت و به مدرنیته نزدیک شد. نگارنده در این کتاب بر آن است تا به بررسی روند شکل‌گیری، تحولات، اهداف و آرمان‌های حاکم بر این مدارس بپردازد و حوزه فعالیت هر کدام از آن‌ها را به طور جداگانه بررسی کند. با بررسی میزان تأثیرگذاری آنان می‌توان به مقایسه و ارزیابی دقیق‌تر کارکردهای این مدارس دست یافت. این کتاب ضمن استفاده از دستاوردهای پژوهش‌های پیشین می‌کوشد با اتکا به اسناد و مدارک آرشیوی همه ابعاد و زوایای ناشناخته این موضوع را مطالعه و بررسی کند. با این پژوهشگر تاریخ درباره این کتاب گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:



در ابتدا بگویید چه شد که سراغ پژوهش در حوزه اقلیت‌های دینی رفتید؟

برای اهل تاریخ، بازسازی بخشی از تاریخ که کمتر بدان توجه شده باشد یا اصلاً مورد توجه واقع نشده باشد، بسیار لذت بخش است. بنده هم به پژوهش در زمینه تاریخ اقلیت‌های دینی ایران که کمتر بدان پرداخته شده است و همچنین پژوهش در زمینه تاریخ آموزش و پرورش از دوران تحصیل در مقطع کارشناسی علاقه داشتم. در ابتدا به پیشنهاد استادم دکتر رحمانیان کار خودم را با یک مقاله درباره وضعیت آموزشی دختران کلیمی از مشروطه تا پایان رضاشاه آغاز کردم. شروع این مقاله، علاقه به پژوهش درباره اقلیت‌های دینی را برایم دو چندان کرد. آموزش اقلیت‌ها از آن جهت که به تمام زوایای آن پرداخته نشده بود، مورد توجه بنده قرار گرفت و موضوع رساله خودم را در مقطع ارشد دانشگاه تهران، آموزش و پرورش اقلیت‌های دینی انتخاب کردم و بعد از دفاع تصمیم گرفتم حاصل پژوهش خودم را به صورت کتاب چاپ کنم. 

درباره موضوع و محتوای این کتاب اطلاعات بیشتری ارائه دهید؟
آموزش و پرورش از لحاظ تاریخی نقش مهمی در تحرک اجتماعی مردم داشته است. با توجه به اینکه تاریخ مردم کمتر مورد توجه واقع شده است، شاید بتوان با بازسازی تاریخ آموزش و پرورش به نقش مردم در تحولات تاریخی بیشتر پرداخت. موضوع این کتاب هم آموزش اقلیت‌های دینی و برهه زمانی آن مشروطه و دوران پهلوی اول است. این کتاب بر آن است تا به وضعیت آموزشی اقلیت‌ها به عنوان شهروندان ایرانی و جایگاه آنان در نظام آموزشی ایران بپردازد. بررسی این جنبه از تاریخ اقلیت‌ها از ضروریات اجتناب ناپذیر برای شناخت میراث فرهنگی و اجتماعی ایران است. مبنای کار کتاب، اسناد به جای مانده در زمینه آموزش و پرورش است. سعی شده بخش‌های که کمتر بررسی شده، بیشتر مورد توجه واقع شود. از بین اقلیت‌ها تنها زرتشتیان، ارمنیان و کلیمیان بررسی شده و سایر اقلیت‌ها در حوزه این کتاب قرار نمی‌گیرد.


دبیرستان دخترانه انوشیروان

چه تفاوتی بین آموزش و پرورش اقلیت‌های دینی با دیگر افرادی که در مدارس ایران تحصیل می‌کنند وجود دارد؟
در شرایطی که ایران بین تجدد و سنت درگیر بود، اقلیت‌ها با رویکرد نوگرا اقدام به تأسیس مدارس کردند و در سخت‌ترین شرایط و امکانات به حیات خود ادامه داند. آنها درک کرده بودند که در آن شرایط دیگر آموزش سنتی جوابگویی نیازهای آنان نیست. بنابراین آموزش سنتی را کنار گذاشتند و به آموزش نوین روی آوردند. هر چند با چالش‌های در مقابل سنت‌گرایان روبه رو شدند اما با این حال به توسعه مدارس در همه‌ی شهرهای اقلیت نشین پرداختند. در حالی که هنوز آموزش سنتی در ایران غلبه داشت. تا زمانی که وزارت معارف تأسیس نشده بود و آموزش رسمی در ایران وجود نداشت، مدارس اقلیت‌ها مستقل بودند اما بعد از آن مدارس اقلیت‌های دینی استقلال نسبی داشتند. به این دلیل نسبی بود چون وزارت معارف با فرستادن بازرس بر امور آن‌ها نظارت می‌کرد. آنان در سیستم آموزشی و تأمین منابع مالی مدارس خود، مستقل عمل می‌کردند. منابع مالی آنها از راه‌های مختلف و توسط خودشان تأمین می‌شد که در کتاب مفصل به آن پرداخته شده است. چاپ کتاب، تعیین محتوای کتاب بر عهده خود اقلیت‌ها بود. در مدارس اقلیت‌های دینی دانش‌آموزان مسلمان نیز تحصیل می‌کردند. البته تعداد آنها زیاد نبود. تنها تفاوت در تدریس دروس شرعی بود. که معلم مسلمان این دروس را تدریس می‌کرد.

در کتاب‌تان به آموزش و پرورش اقلیت‌های دینی در دوره مشروطه اشاره کرده‌اید در دوره مشروطه وضعیت آموزش و پرورش اقلیت‌های دینی چگونه بوده است؟
تأسیس مدارس اقلیت‌ها اکثراً قبل از انقلاب مشروطه بود. فاصله مشروطه تا رضاشاه برهه زمانی حساسی بود، که ایران به آرامی از سنت فاصله می‌گرفت و به مدرنیته نزدیک می‌شد. دوره‌ی که طبق قانون اساسی اقلیت‌ها شهروند ایرانی و در برابر قانون یکسان محسوب می‌شدند. با وقوع انقلاب مشروطه و برخورداری اقلیت‌ها از حق و حقوق شهروندی انتظار می‌رفت که در زمینه آموزش مشکلات کمتر باشد. ولی اوضاع آنان بهبود چندانی پیدا نکرد. یکی از چالش‌های آنان در این دوره تأمین مالی بود. در شرایط نامناسب اقتصادی با چالش‌های روبرو شدند که در ضعف و رکود آموزشی آنان تأثیرگذار بود. شواهد حاکی از آن است که منشأ اصلی تأمین منابع مالی طیف گسترده‌ای را تشکیل می‌داد، که دو بخش داشت. این دو بخش، دولتی و غیر دولتی بود. منابع دولتی که تأمین کننده منابع مالی مدارس دولتی بودند، سهم کمتری در مشارکت مالی مدارس اقلیت‌ها داشت اقلیت‌ها برای جذب منابع مالی، ساز و کارهای گوناگونی در پیش گرفتند. هر چند وزارت معارف بازرسانی برای رسیدگی به امور مدارس می‌فرستاد ولی از لحاظ مالی کمک‌های اندکی ارائه می‌داد. بخصوص با وقوع جنگ جهانی اول مشکلات مالی آنان دو چندان شد. گزارش‌های اسناد حاکی از آن است که در دوران مشروطه بودجه‌ای اختصاصی وزارت معارف با مشکلاتی روبه‌رو بود. بودجه یا به دست هیئت مدیره مدارس نمی‌رسید، یا مقداری از آن را کسر می‌کردند. در دوران استبداد صغیر هم به دلیل آشفتگی اوضاع، مدارس اقلیت‌ها از دریافت وجه از وزارت معارف محروم شدند. از دیگر چالش‌های که در این دوره داشتند تدریس زبان فارسی بود که وزارت معارف انتظار داشت مدارس اقلیت‌ها پروگرام مخصوص وزارت را رعایت کنند، در حالی که از لحاظ مالی آنان را تحت پوشش و حمایت قرار نمی‌داد.

در سیستم آموزش پهلوی اول به آموزش نوین توجه بسیاری شده است آیا گفتمان ملی‌گرایی پهلوی اول بر مدارس اقلیت‌های دینی تأثیر داشته است؟ گفتمان ملی‌گرایی پهلوی اول چه تأثیری بر مدارس اقلیت‌های دینی داشته است؟
با روی کار آمدن رضاشاه مدارس اقلیت‌های دینی تحت تأثیر سیاست تمرکزگرایی و ملی‌گرایی قرار گرفتند. هر چند برخی پژوهشگران از جمله دیوید مناشری سیر تمرکزگرایی آموزشی دوران رضاشاه را ناشی از تمایل به تجدد و نوگرایی می‌دانند اما مدارس اقلیت‌های دینی از آغاز تأسیس رویکرد نوگرایی داشتند. معلمانی که از اروپا و یا قفقاز به منظور تدریس به ایران می‌آمدند راه را برای ورود الگوی آموزش جدید به مدارس میسر کردند. در حقیقت سیاست‌های آموزشی رضاشاه در مورد اقلیت‌ها بیشتر سیر تمرکزگرایی داشت تا تجددگرایی و نوگرایی. در برخی برنامه های آموزشی فعالیت‌های مدارس همسو با سیاست آموزشی جدید نبود و در مقابل آن مقاومت‌های از ناحیه جامعه اقلیت صورت گرفت دلیل مقاومت آنان در برابر سیاست جدید آموزشی گرایش به استقلال آموزشی و نگرانی برای از دست دادن هویتشان بود و پیامد آن نظارت نسبی دولت و نارضایتی اقلیت‌ها از حاکمیت وقت بود. که مدارس آنان را با چالش‌های روبرو ساخت. آموزش در جامعه اقلیت دینی از جهت تدریس زبان فارسی، مواد درسی، نام آموزشگاه‌ها، تعطیلات و فوق‌برنامه تحت تأثیر ملی‌گرایی و تمرکزگرایی قرار گرفت. تعطیلی برای بعضی مدارس دائمی و ادغام دانش‌آموزان آنان در مدارس دولتی و برای برخی مدارس، موقت (یک یا چند ماه) و تا زمان الزام آنان به اجرای برنامه‌های وزارتی بود. از بین مدارس، ارمنیان بیش‌ترین چالش را در برابر سیاست‌گذاری‌های رضاشاه داشتند و سیاست ملی‌گرایی از بین اقلیت‌ها تنها برای مدارس زرتشتی سیر مثبتی داشت و شرایط آنها را بهبود بخشید.

دبیرستان دخترانه حضرت مریم

بخشی از کتاب را به مدارس اقلیت‌های دینی و زندگی اجتماعی اختصاص داده‌اید؟ پیشرفت مدارس اقلیت‌های دینی چه تأثیری بر زندگی اجتماعی آن‌ها داشته است؟
پیامدهای آموزش نوین برای اقلیت‌ها از بُعد وضعیت اجتماعی قابل توجه است. رویکرد آموزشی باعث تمایل به زندگی مدرن و تحول ساختار اجتماعی و فرهنگی اقلیت‌ها شد. ارتقاء اجتماعی و شغلی آنان از پیامدهای همین رویکرد بود. اقلیت‌ها علاوه بر نقش‌آفرینی در انقلاب مشروطه در تحولات و نوسازی جامعه تأثیرگذار بودند. بهبود وضعیت اجتماعی دختران از دیگر پیامدهای آموزشی آنان بود. در جامعه سنتی ایران که در ابتدا با تحصیل دختران مخالفت می‌شد، مدارس اقلیت‌ها الگوی برای دختران ایران بود. در مطبوعات و سفرنامه‌های آن دوره آثار اجتماعی توسعه آموزشی در بین اقلیت‌ها انعکاس یافته است. روزنامه‌ها رواج علم و دانش‌آموزی در بین دختران ارمنی، کلیمی و زرتشتی را ستایش می‌کردند که گوی سبقت را از دختران مسلمان ربوده بودند. بسیاری از دختران اقلیت با درایت و شایستگی خود به مدارج عالی تحصیلی و فرهنگی دست یافتند. مدارس دخترانه عامل مهمی در کاهش ازدواج در سنین پایین و افزایش شأن و منزلت زنان و مشارکت اجتماعی زنان بود. گاهی مراسم‌ها و جشن‌ها، همایش‌های اجتماعی، فعالیت‌ها و ملاقات‌های مهم در این مدارس صورت می‌گرفت. سران و رهبران دینی مسلمان هم به این برنامه‌ها دعوت می‌شدند و زمینه ارتباط مسالمت‌آمیز اقلیت‌ها و مسلمانان را فراهم می‌نمود. مدارس به تدریج اقلیت‌ها را از انزوای اجتماعی خارج کردند. بسیاری از بزرگان عرصه علم و سیاست از دانش‌آموختگان مدارس اقلیت‌ها بودند. حسنعلی منصور، ابوالحسن فروغی، سید حسین نصر، حمیدرضا پهلوی، فاطمه پهلوی، منوچهر قراگزلو، حافظ فرمانفرمائیان، دکتر شمس‌الدین مفیدی و ... از جمله این افراد بودند. همین موضوع بیانگر موقعیت علمی و جایگاه آموزشی مدارس اقلیت‌ها در جامعه آن زمان است که توانسته بود نظر بسیاری از خانواده های ایرانی را جلب کند که فرزندان خود را برای تحصیل رهسپار این مدارس کنند.

چه تفاوتی بین امکانات آموزشی بین اقلیت‌های دینی (ارمنی‌ها، زرتشتیان و یهودیان) وجود داشته است؟
در لابه‌لای اسناد لیست اموالی یافت شد که بیانگر امکانات آموزشی مدارس آنان بود. با مقایسه این اسناد می‌توان نتیجه گرفت که مدارس ارمنیان و زرتشتیان از لحاظ امکانات آموزشی و کتابخانه‌های آموزشگاهی و حتی وسایل آزمایشگاهی موقعیت خوبی داشتند و حتی می‌توان گفت نسبت به مدارس ایرانی مجهزتر بودند. مدارس اقلیت‌ها به دلیل اینکه مورد حمایت سازمان‌ها و نهادهای خیریه خارج از کشور قرار داشتند، آنان تجهیزات لازم را از خارج از کشور فراهم کرده و در بین مدارس توزیع می‌کردند. مدارس اقلیت‌های که در شهرها بودند وضعیت بهتری داشتند.

در مقدمه کتاب نوشته‌اید که پژوهش در این زمینه بسیار پیچیده بوده است. برای انتشار این کتاب با چه مشکلاتی مواجه بوده‌اید؟
برای انتشار کتاب مشکلی وجود نداشت. اما پژوهش در این زمینه سخت‌تر از دیگر پژوهش‌ها بود. یکی از دشواری‌های پژوهش در این زمینه پراکندگی منابع بود و اینکه بسیاری از اسناد به زبان ارمنی و عبری بود و ترجمه آنها مقدر نبود. متأسفانه این اسناد بررسی نشد. برای بررسی سایر منابع و پیدا کردن آنها زمان زیادی صرف شد.


دبیرستان دخترانه اتفاق

منابع اصلی شما برای نگارش این کتاب چه بوده است؟
در درجه اول اسناد است که بخش اعظم مطالب کتاب از اسناد گرفته شده است. بخش مهمی هم منابع خود اقلیت‌ها از جمله سالنامه‌های آموزشی، نسخه‌های تاریخی و کتاب‌های خاطرات است. از دیگر منابع این کتاب می‌توان به سفرنامه‌ها، نظامنامه‌ها، سالنامه‌ها، احصائیه های آماری و نشریات اشاره کرد.

چقدر سازمان‌هایی مثل آرشیو اسناد ملی ایران و... در ارائه اسناد و تصاویر با شما همکاری کرده‌اند؟
بیشتر اسناد بررسی شده از سازمان اسناد ملی گرفته شد. در زمینه تعداد اسناد خوشبختانه سازمان اسناد ملی و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی محدودیتی نداشتند. بخشی از اسناد هم مربوط به آرشیو وزارت امور خارجه می‌باشد. تعدادی از تصاویر و اسناد هم مربوط به مؤسسه مطالعات معاصر است. این سازمان‌ها و مؤسسات و همچنین مرکز اسناد کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران کمال همکاری را با بنده داشتند. اما متأسفانه مرکز اسناد ریاست جمهوری در این زمینه با بنده همکاری ننمود. در حالی که بخش مهمی از اسناد در آن مرکز واقع شده است. برای تهیه مطالب این کتاب از مساعدت و همکاری مراکز مختلف دیگر از جمله شورای خلیفه‌گری ارامنه تهران، کتابخانه کلیمیان، کتابخانه اردشیر یگانگی، موزه مدرسه دارالفنون و انجمن کلیمیان تهران برخوردار بودم. بر خود لازم می‌دانم که از همکاری این مؤسسات و سازمان‌ها تشکر و قدردانی کنم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها