یکشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۹
نباید مردم را با تله‌کابین به قله ببریم!

علیرضا سردشتی معتقد است که ما بر خلاف سینمای جهان هنوز جذابیت ادبیات در سینما را درک نکرده‌ایم و به همین دلیل در ساخت آثارمان کمتر به سراغ اقتباس از ادبیات می‌رویم.

علیرضا سردشتی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در توضیح فیلم «چهار خواب برای پنج آواز» که با موضوع هوشنگ آزادی‌ور ساخته شده، اظهار کرد: فیلم را سال 95 تولید کردم، زمانی که هوشنگ آزادی‌ور زنده بود؛ اما متاسفانه در مرحله تدوین این فیلم بودیم که هوشنگ‌ آزادی‌ور درگذشت.
 
وی ادامه داد: این فیلم از چهار اپیزود تشکیل شده است که من آن‌ را بر اساس یک خواب ساخته‌ام. همان خواب ابتدا و انتهای فیلم هم به صورت نریشن آمده است. اپیزود نخست این فیلم به کودکی و زندگی هوشنگ آزادی‌ور می‌پردازد؛ اپیزود دوم درباره کتاب «پنج آواز برای ذوالجناح» است؛ اپیزود سوم به کتاب «شعر دیگر»‌ می‌پردازد و در نهایت در اپیزود آخر شاهد پرداختن به اعضای شعر دیگر هستیم.
 
این فیلمساز جوان در توضیح دلایل پرداختن به جریان «شعر دیگر» در فیلم کوتاه‌اش گفت: «شعر دیگر» یک جریان شعری مهجور در دهه 40 بود که به وسیله پنج، شش شاعر که سرآمد آنها بیژن الهی بود، مطرح شد. در این جریان هوشنگ چالنگی، هوشنگ آزادی‌ور، محمود شجاعی، پرویز اسلام‌پور، فیروز ناجی، بهرام اردبیلی و چند شاعر دیگر فعالیت‌های گسترده‌ای داشتند.
 
وی ادامه داد: به نظرم تنها جریان درست شعر که بعد از نیما زیست کرد، جریان «شعر دیگر»‌ بود که یدالله رویایی هم از روی همین جریان به سراغ «شعر حجم» رفت. من با سه چهار نفر از این اعضا ارتباط نزدیکی داشتم و می‌دیدم که هیچ وقت هیچ فیلم مشخصی از این‌ها نیست و کتاب‌ قابل توجهی درباره آنها کار نشده است؛ بنابراین به این فکر افتادم تا فیلمی در این باره بسازم؛ البته خود این افراد هم از صحبت درباره اتفاقات پرهیز می‌کردند و کمتر در این باره حرفی می‌زدند.
 
 

سردشتی با تشریح دلایل رفتن به سمت هوشنگ آزادی‌ور اظهار کرد: در آن زمان آزادی‌ور تنها آدمی بود که می‌توانست به صورت خوب و دقیق درباره این جریان و نحله ادبی صحبت کند؛ بنابراین به سراغ او رفتم. در کل می‌خواستم با ساخت این فیلم به جریان «شعر دیگر» و هوشنگ‌ آزادی‌ور بپردازم؛ چراکه «پنج آواز برای ذوالجناح»‌ آزادی‌ور یکی از بی‌بديل‌ترين مجموعه شعرهای جریان «شعر دیگر» است.

کارگردان فیلم «چهار خواب برای پنج آواز» با اشاره به مشخصات فیلم کوتاه‌اش گفت: زمان این فیلم 35 دقیقه است که نسخه 30 دقیقه‌ای آن برای جشنواره فیلم کوتاه تهران آماده و ارسال شد. در این مستند بر خلاف مستندهای دیگر نخواستم با شخصیت‌های مختلف مصاحبه کنم و تنها آزادی‌ور است که در این باره صحبت می‌کند و همه چیز در خانه او رخ می‌دهد.
 
سردشتی درباره رابطه سینما و ادبیات گفت: به نظر من بیشترین ضربه‌ای که در سینما می‌خوریم از کمبود اطلاعات ادبی و نخواندن شعر و داستان است؛ حال شعر که اوج است و اگر فیلمسازی بتواند با شعر تصویرسازی کند، قطعا فیلمساز موفق‌تری خواهد شد؛ کما اینکه در تاریخ سینمای آمریکا و اروپا بوده و احساس شده است؛ اما در ایران اصلا قدر ادبیات را نمی‌دانند و جامعه تنها چیزهایی را که مد می‌شود، می‌خواند. برای مثال یک زمانی براتیگان مد بود بعد بوکوفسکی مد شد. کلا ما روی حساب مد حتی زيست ادبی داريم.

این کارگردان جوان با انتقاد از بیگانگی فیلمسازان ایرانی با کتاب و کتابخوانی اظهار کرد: شما با بيشتر فیلمسازان ایرانی صحبت كه می‌کنید متوجه فقر ادبی آنها مي‌شويد. متاسفانه آنهایی هم که به سمت ادبیات رفتند کنار گذاشته شدند. فیلمسازانی مثل ناصر تقوایی و داریوش مهرجویی. البته با این صحبت‌ها تصور نکنیم که در آن طرف مرزها هم که به اقتباس توجه می‌شود، کارگردان می‌نشیند و همه کتاب‌ها را می‌خواند؛ نه، این طور نیست و خیلی از این افراد مطرح از کارشناسان ادبی استفاده می‌کنند که متاسفانه این اتفاق هم در سینمای ما رخ نمی‌دهد.
 
وی ادامه داد: هرتزوگ، از فيلمسازان مطرح جهان در مصاحبه‌ای می‌گوید که قبل از ساخت هر فیلم یا مستندی، یکبار «ایلیاد و اودیسه» را می‌خواند تا وقتی می‌خواهد از نریشن استفاده کند، زبان اثرش فاخر باشد. به این جمله توجه کنید، می‌بینید که این نگاه خیلی متفاوت با نگاه سینماگران ماست. ما در کشورمان محمدرضا اصلانی را داریم كه در ادبيات و سينما سرآمد است، اما کم کار است و ارزش او را متوجه نمی‌شویم.

سردشتی در تشریح جذابیت‌های ادبیات در سینما گفت: ما هنوز جذابیت ادبیات در سینما را درک نکرده‌ایم. رضا دانشور یک سری داستان کوتاه دارد که نشر چشمه چند سال پیس آن را منتشر کرد. شما وقتی این داستان‌ها را می‌خوانید انقدر عجیب است که فکر نمی‌کنید یک نویسنده ایرانی آن را نوشته باشد؛ از بس که فضاهای سورئال دارد. پس ما پتانسیل ادبی داریم. با این حال متاسفانه هنوز درام را نمی‌شناسیم و بهترین راه این است که فیلمسازان جوان ما با ادبیات آشتی کنند و به سمت خواندن کتاب بروند.

این فیلمساز جوان با ذکر خاطره‌ای از کلاس فیلمنامه‌نویسی سعید عقیقی گفت: خوب یادم هست که هفت هشت سال پیش سر کلاس فیلمنامه‌نویسی سعید عقیقی نشسته بودیم و او از یک سری رمان نام برد که من تا آن زمان اسم این آثار را از هیچ سینمایی نشنیده بودم. برای مثال وقتی از «مرگ قسطی» سلین حرف می‌زند معلوم است چه موضعی دارد و به چه می‌اندیشد. حال این فرد چطور می‌تواند با افرادی که یک کتاب‌ هم نخوانده‌اند ارتباط برقرار کند.
 
سردشتی که با دغدغه ادبیات به سراغ فیلم هوشنگ آزادی‌ور رفته است با انتقاد از برخی جریان‌های ادبی گفت: به اعتقاد من شعر در قله است؛ حال یک سری‌ می‌آیند و شعر را ساده‌نویسی می‌کنند تا مردم درک کنند. این اشتباه است و ما نباید مردم را با تله‌کابین به قله ببریم و باید اجازه دهیم که مردم خودشان مسیر را طی کنند و به شعر برسند. این‌ها تلاش کردند شعر کاربردش اینستاگرامی شود.  این شعر نیست. مساله عام و خاص بودن شعر هم نیست. عام بیاید خودش را خاص کند. مساله شعر مساله زبان است مساله پیام نیست. شعر باید در خودش زیست کند؛ چراکه شعر یک زیست عرضی دارد.
 
کارگردان فیلم «چهار خواب برای پنج آواز» در پایان گفت: دوست دارم در این فیلم زیست آدم‌های این جریان شعری را ببینید.
 
علیرضا سردشتی در سال 1363 در کرج متولد شد. «دره آبی»‌، «از درخت» و «چهار خواب برای پنج آرزو» از کارهای ساخته شده این فیلمساز جوان است. البته به زودی یک فیلم کوتاه داستاني و یک مستند داستاني بلند از وی نیز اکران خواهد شد. فیلم کوتاه «دره آبی» از این کارگردان در نخستین حضور بین‌المللی خود در ششمین دوره جشنواره بین المللی «Red Dirt» آمریکا به‌عنوان بهترین مستند کوتاه جایزه گرفت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها