چهارشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۶
ارائه روایت گزینشی از دفاع مقدس خیانت به دفاع مقدس است

روح‌الله شریفی، نویسنده و پژوهشگر فعال در حوزه ادبیات پایداری در قزوین، معتقد است: کامل نگفتن جنگ و ارائه روایت گزینشی از آن، خیانت به جنگ است؛ یک‌دفعه چشم باز می‌کنیم و می‌بینیم دیگران، یعنی دشمنان همان موضوعی را که ما درباره‌اش سکوت کرده‌ایم به شکل دلخواه خودشان به مردم می‌گویند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قزوین، روح الله شریفی، مدیر هنری و سینمایی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان قزوین و نویسنده فعال در حوزه ادبیات پایداری از سال 85 تاکنون در ژانرهای مختلف این حوزه به تالیف و نشر کتاب مشغول بوده است. وی 6 اثر در این حوزه به چاپ رسانده که شامل کتاب‌های «روزشمار دفاع مقدس»، «بی‌سنگر»، «حاج حمزه»، «به قول آینه»، «آیه‌ها» و «شیخ نصرت» است. در گفت‌وگو با این فعال فرهنگی حوزه ادبیات پایداری در استان قزوین، چالش‌های پیش‌روی این حوزه را به بحث گذاشتیم که در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد.

طی سال‌هایی که در زمینه تولید آثار مرتبط با دفاع مقدس فعالیت کرده‌اید، مهم‌ترین چالش این عرصه را در چه دیده‌اید؟

مشکل اصلی بی‌برنامگی مسئولان است. باید پذیرفت خرابی‌های ناشی از جنگ تحمیلی و مشکلات داخلی به اندازه‌ای کشور را درگیر کرد که تا حدی از مسئله حفظ و جمع آوری این خاطرات غفلت شد، نتیجه استمرار این غفلت این است که امروز با گذشت نزدیک به 40 سال از روزهای دفاع مقدس فراموشی از مهم‌ترین چالش‌های این حوزه باشد. ما بخش مهمی از خاطرات و جزئیات این حوزه را از دست داده‌ایم، چراکه متاسفانه بخشی از راویان جنگ مثل والدین شهدا از میان ما رفتند و در شرایط فعلی فراموشی مشکل بزرگی برای متولیان دلسوز این حوزه به شمار می‌رود.

این فراموشی دقیقاً چه آسیبی به بدنه ادبیات پایداری وارد کرده است؟

فراموشی باعث می‌شود که ما جنگ را درست روایت نکنیم و حتی آن را تحریف کنیم. امروز به‌شدت در این زمینه با مشکل روبه‌رو هستیم. اغلاط تاریخی ما کم کم دارند مصطلح می‌شوند. یعنی برخی از این تحریف‌ها را آنقدر گفته‌ایم که همه آنها را پذیرفته‌اند و در فضای مجازی برای هم بازارسال می‌کنند! از طرفی فراموشی باعث می‌شود ما همه جنگ را نگوییم. به نظر من کامل نگفتن جنگ و ارائه روایت گزینشی از جنگ هم خیانت به جنگ است؛ یک‌دفعه چشم باز می‌کنیم و می‌بینیم دیگران، یعنی دشمنان همان موضوعی را که ما درباره‌اش سکوت کرده‌ایم به شکل دلخواه خودشان به مردم می‌گویند. دفاع مقدس مقطع مهمی از تاریخ معاصر است. روزهایی که تقریباً همه مردم ما در هر گروه سنی و شغلی با هر گرایش سیاسی و مذهبی با آن درگیر بودند و همین مسئله موجب شده تا نگاه‌ها، روایت‌ها و زوایای دید متفاوتی به این مسئله پدید بیاید. اگر بخواهیم دفاع مقدس را آنطور که بوده، معرفی کنیم تا مورد پذیرش نسل‌های پس از ما نیز قرار گیرد، باید به همه این روایت‌ها گوش سپرده و آن را ثبت کنیم. فراموشی از سوی دیگر، دشواری کار در این حوزه را دوچندان کرده است؛ چراکه موجب شده کتاب‌های خاطره به سمت کلی‌گویی و پرهیز از بیان جزئیات برود. لذا خاطرات، ملموس و تصویری و در نتیجه باورپذیر نیستند و شاید همین مسئله سبب شده است تا بخشی از این تولیدات مورد اقبال عموم قرار نگیرد.

چه شاخص‌هایی بیان کننده موفقیت آثار تولید شده در ادبیات پایداری است؟

مسئله‌ای که درحوزه ادبیات پایداری و آثار تولید شده در حوزه دفاع مقدس مطرح است، مسئله مخاطب‌پذیری و اقبال عمومی است که اگرچه یکی از مولفه‌های موفقیت این تولیدات است، اما لزوماً اقبال مخاطبان نمی‌تواند بیانگر موفقیت این کارها باشد چراکه به عقیده ما ماندگاری آثار در ادبیات و تاثیرگذاری آن از اقبال عمومی کوتاه‌مدت، مهم‌تر است.

مخاطب شناسی در تولید آثار مرتبط با دفاع مقدس با چه عناصری در ارتباط است؟

قانون کلی این است که هر کتابی خواننده خودش را دارد؛ به یک موضوع صد نفر علاقه دارند و به یک موضوع میلیون‌ها نفر.  در مرحله اول باید بدانیم قرار است تولیدات ما در اختیار چه کسانی قرار گیرد. به طور مثال ما در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان قزوین در یک هدف‌گذاری با تمام فرماندهان نظامی استان در دوران دفاع مقدس به گفت‌وگو نشسته‌ایم و تلاش می‌کنیم تا در مجموعه‌ای خاطرات و تجربیات این افراد را جمع‌آوری و منتشر کنیم. ثبت تجربیات، تاکتیک‌ها و تجربیات جنگی و دفاعی برای آنها که مسئول جنگ و دفاع هستند، بسیار می‌تواند اثربخش باشد، اما باید توجه داشت که روایت‌های نظامی فرماندهان ما برای عموم مردم جذابیت ندارد. این کتاب باید نگاشته شود اما باید به اندازه مخاطبینی که دارد، منتشر شود. لذا این کتاب در جایگاه خودش مهم است و انتشار آن یک دستاورد و موفقیت به شمار می‌رود و نمی‌شود با چماق بر سر آن کوفت که چون مخاطب عام ندارد، کار بی‌ارزشی است.

به نظر شما چرا نویسندگان ادبیات پایداری مطابق پسندِ عام نمی‌نویسند؟ آیا فکر می‌کنید عامه‌پسندنویسی شأن تولیدات این حوزه را کاهش می‌دهد؟

در اینکه جامعه ما تشنه دانستن از جنگ است، شکی نیست. باید کارهای عامه‌پسند را هم منتشر کرد و به دست مخاطبان رساند. می‌شود عامه‌پسند و ارزشی نوشت. به نظر بنده عموم کارهای پراستقبال این حوزه، خاطرات زنان از جنگ است. این خاطرات همیشه پرخواننده هستند. به این دلیل که نسل جدید دنبال سبک زندگی می‌گردد و این را در اینگونه کتاب‌ها پیدا می‌کند. فضای کلی‌شان رمانتیک و احساسی است و در معرض این اتهام هستند که جنگ را واقع‌بینانه روایت نمی‌کنند، یعنی همه جنگ را نمی‌گویند. قسمت شیرین و جذاب و عاشقانه‌اش را می‌گویند و از بیان تلخی و مرارتش فرار می‌کنند. بعد از خاطرات زنان، خاطرات شهدا و کسانی که قهرمان جنگ محسوب می‌شوند، پرطرفدار هستند. در این بخش، کارِ خوب زیاد است اما برخی از کتاب‌ها شهدا را فرازمینی و دست نیافتنی توصیف کرده‌اند و این خطر به حساب می‌آید.

ارزیابی کمی و کیفی‌تان از آثار منتشرشده در استان با موضوع تاریخ شفاهی جنگ چیست؟

خوشبختانه در حال حاضر آثار تولید شده در استان قزوین در یک شیب خوب و رو به رشد قرار دارد و در سال‌های گذشته چندین مورد از آثار تولید شده در استان قزوین نظیر کتاب «اتاق 24»، «جنگ سال‌هاست که تمام نشده»، «تحلیلی بر پوسترسازی دفاع مقدس و دو جنگ جهانی»، «رهنورد آسمان»، «روبیک»، « قطار در پیاده رو»، « مثل قبل پروانه» در چندین سال توانست جایزه کتاب سال قزوین، کتاب سال حوزه دفاع مقدس و جوایز برجسته دیگری نظیر نامزدی نهایی جایزه ادبی جلال را کسب کند که نشان از سطح کیفی تولیدات ماست. اما باید بپذیریم هنوز در حال مشق ادبیات پایداری هستیم و باید تلاش کنیم تا تولیدات این عرصه با کیفیت بیشتری به دست مخاطب برسد.

قداست‌بخشی به جنگ چه پیامدهایی برای تاریخ‌نگاری جنگ دارد؟

مسئله قداست‌بخشی چیزی نیست که به این سادگی بشود به آن پاسخ داد. اولاً جنگ در ذات خود، خشن و سیاه است، درد و مجروحیت و سختی دارد و پر از استرس و تنش است. چطور می‌شود که رزمندگان ما در آن دوام می‌آورند؟ با معنا بخشی به آن. با قداست دادن به آن؛ مثلا خانم 18 ساله‌ای که برای امدادگری به جبهه می‌رود، چگونه آن محیط خونین و پر از داد و فریاد را تحمل می‌کند. جایی که برخی از آدم‌ها را موج گرفته و به آنجا آورده‌اند، چطور می‌توان برای چند ماه و چند سال تحمل کرد؟ او می‌بیند رزمنده مجروحی را آورده‌اند که به جای درمان و تزریق مُسکّن، دنبال مفاتیح می‌گردد و سه روز بعد شهید می‌شود. اینها واقعیت جنگ است. می‌بیند که امدادگر در بیمارستان سه روز سراغ غذا را نمی‌گیرد اما از دعای توسل و نماز شبش نمی‌گذرد. نبرد با صدام کار سختی بود؛ طرف روبه‌روی شما تا بن دندان مسلح است، آمریکا و شوروی هم به هر شکلی پشت او هستند، اصلاً در دنیا قبول نمی‌کنند که صدام متجاوز است. در این طرف اما، شما هیچ نداری! هر کس دیگری هم باشد، در این موقعیت متوسل به خدا و اعتقاداتش می‌شود. البته ما معتقدیم نباید از جنگ یک آرمان‌شهر دست نیافتنی ساخت. در شرایط سخت، همه خوب عمل نمی‌کنند. برخی می‌ترسند برخی خیانت می‌کنند. بالاخره این شیوه مدیریتی امروز ما و نوع مواجهه ما با مسائل، ادامه تجربه ما در آن سال‌هاست.

به نظر شما امروز در چه حوزه‌هایی از روایت دفاع مقدس نقص داریم و نیاز است نویسندگان ما در آن حوزه وارد شوند؟

ما در حوزه شعر جلو هستیم، در خاطره‌نگاری به دوران بلوغ رسیده‌ایم اما به نظر می‌رسد در حوزه رمان به این اندازه قدرتمند نبوده‌ایم. پژوهش‌های علمی و دانشگاهی با موضوع جنگ بسیار فقیر است و در این حوزه دارای خلائی بزرگ هستیم. به نظرم دانشگاه‌های ما در این زمینه کار چشمگیری انجام نداده‌اند. امیدوارم روزی پرداختن به دفاع مقدس نشان افتخار باشد و همه آدم‌های مستعد و خلاق بتوانند در این زمینه کاری کارستان انجام بدهند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها