یکشنبه ۷ مهر ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۶
حرف نزدن درباره محیط‌زیست به نفع برخی‌ دانشگاهیان تمام می‌شود

محمد درویش می‌گوید: اصولا حرف نزدن درباره محیط‌زیست به نفع برخی از دانشگاهیان است در حالی که شرایط فعلی جامعه ما به‌گونه‌ای است که باید کتاب‌هایی نوشته شود که بتواند مفاهیم علمی را به زبان ساده و جذاب با نوجوانان و مردم مطرح کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در پی موج جدید تظاهرات اقلیمی در سراسر دنیا و اعتراض به عملکرد کشورهایی که اصلی‌ترین تولیدکننده‌های کربن در محیط‌زیست هستند، محمد‌ درویش، فعال محیط‌زیست در گفت‌‌وگو با خبرنگار ایبنا درباره نقش و اهمیت محتوا و رسانه‌ها در گسترش معضلات محیط‌زیستی گفت: همان‌گونه که می‌دانید گرتا تانبرگ نوجوان سوئدی است که باعث شکل‌گیری این حجم عظیم اعتراضات اقلیمی شد. نقش و اهمیت رسانه‌ها در جهانی شدن اعتراضات این فرد به قدری است که اگر رسانه‌ها نبودند قطعا اعتراض گرتا محدود به شهر خود می‌شد.
 
وی ادامه داد: گرتای شانزده ساله ابتدا کلاس‌های درس خود را در روز‌های جمعه رها کرد و در پیاده‌روی جلوی مدرسه نشست؛ چندین و چند هفته به این اعتراض خود ادامه داد تا اینکه چند رسانه داخلی سوئد با وی مصاحبه کردند و به انتشار دیدگاه‌های وی پرداختند؛ بعد از اینکه این ماجرا و دیدگاه‌های وی رسانه‌ای شد، به تدریج جمعیت بیشتری در سوئد پی به دیدگاه‌های گرتا بردند و فهمیدند این فرد با توجه به اینکه سن کمی دارد اما مطالعات عمیق و باور جدی به آسیب‌های تغییرات اقلیمی دارد. در نهایت این روند ادامه داشت تا اینکه دانش‌آموزان و افراد بیشتری به گرتا پیوستند و روزهای جمعه به راه‌پیمایی برای جلوگیری از پیشرفت تغییرات اقلیمی ‌پرداختند و تعداد افرادی که راهپیمایی کردند به دویست‌‌هزار نفر رسید.

 
وی ادامه داد: تمام فعالیت‌های گرتا با حضور رسانه‌ها و به وجود آمد و  قطعا اگر در سکوت خبری این جریان ادامه پیدا می‌کرد هیچ‌گاه نمی‌توانست در سازمان ملل و در نیویورک مقابل اغلب سیاستمداران عملکرد آن‌ها را در باب محیط‌زیست نقد کند؛ امروزه گرتا یک رهبر جنبش اقلیمی است که تاکنون جهان فردی اینچنین را به خود ندیده است. دانشمندان زیادی در دنیا هستند که اطلاعات بسیار وسیع‌تر از گرتا دارند اما هیچ‌کدام مانند گرتا توانایی سخنوری صادقانه و شجاعت ندارد.
 
درویش گفت: هنوز فاصله داریم تا از دل سنت‌های واپسگرا افرادی متولد شوند که برای محیطشان و مکان زندگی خود ارزش قائل باشند، اما خبر خوب این است که دنیا دیگر وابسته به نظام سنتی و مکان خاص جغرافیایی نیست. امروزه اینترنت دریچه بزرگی به روی مردم گشوده است. در این بین کتاب سفیری مطمئن و قابل اتکا برای آگاهی بخشی به کل آحاد جامعه درباب محیط‌زیست است. کتاب رمز دانایی است. امیدوارم در حوزه محیط‌زیست شاهد انتشار کتاب‌هایی باشیم که با زبان ساده با همه مردم به ویژه با نوجوانان ارتباط برقرار کند ما تنها نیاز به کتاب‌هایی نداریم که فقط  گزاره‌های علمی را منعکس کند؛ ما نیاز به کتاب‌هایی داریم که بتواند مفاهیم علمی را به زبان ساده و جذاب با نوجوانان و مردم مطرح کند.
 
وی افزود: متاسفانه معدود دانشمندانی در زمینه محیط‌زیست به این موضوع توجه می‌کنند و آن دانشمندانی که دست به رواج چنین محتوایی می‌زنند، مورد تمسخر همپایان خود قرار می‌گیرند. لازم به ذکر است که بالاترین تیراژ کتاب‌ها علمی در شرایط بسیار مطلوب تنها ده‌‌هزار تیراژ است و این برای جمعیت 80 میلیونی اصلا رقم قابل قبولی نیست. علت برخی از این بی‌توجهی‌ها فعالیت‌های سوگیرانه برخی از دانشگاهیان است و اصولا حرف نزدن درباره محیط‌زیست به نفع برخی از دانشگاهیان است مشکل اصلی اینجاست که بسیاری از صاحبان کرسی در دانشگاه‌ها حاضر نیستند واقعیت‌ها را با مخاطبان خودشان در میان بگذارند و واقعیت‌های زیادی باید بیان شود که متاسفانه تاکنون از آن‌ها حرفی زده نشده است.
 
امروزه مسئله تغییر اقلیم برای جوانان و حتی نوجوانان یک مسئله مهم‌تر از دیگر مسائل اجتماعی است و ما هم در کشور خود در برخی موارد تجربه حساسیت این قشر از جامعه را به مسئله محیط‌زیست داشتیم. اما اینکه چقدر سیستم آموزش و پرورش ما به بروز و ظهور چنین افرادی بها می‌دهند خود جای بحث دارد.
 
وی افزود: واقعیت این است که احتمال اینکه از دل آموزش و پرورش ما فعالان محیط‌زیست و معترضان به تغییرات اقلیمی طلوع کند، صفر است چون در نظام آموزش و پروش خود دانش‌آموز خوب دانش‌آموزی است که بتواند خوب تست بزند و اصلا اجازه‌ای به افرادی مانند گرتا نمی‌دهند که ظهور کنند و اگر گرتایی هم وجود داشته باشد به شدت مورد تخریب واقع می‌شود؛ اگر دانش‌آموزی در این سیستم بخواهد روزی به مدرسه نرود و درباره مسئله مهمی مانند تغییرات اقلیمی اعتراض کند قطعا از مدرسه اخراج خواهد شد در حالی که گرتا در کشورش مورد تمجید قرار گرفت. این فرد دارای یک نارسایی نورونی است و افراد اینچنینی در ایران عنوان عقب‌مانده ذهنی می‌گیرند و اجازه تحصیل در مدارس عادی را ندارند و به مدارس استثنایی فرستاده می‌شوند درحالی که نگاه کاملا متفاوت‌تری در سایر مناطق دنیا به این افراد دارند. برای مثال اینشتین، میکل آنژ و لیونل مسی هم از این نارسایی برخوردار بودند که اتفاقا هوش بالایی هم دارند.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • غضنفر ۱۱:۰۲ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۷
    سوال اینجاست که ما که از سر تا پا ادعاییم چرا این فرهنگ غنی، پر، انباشته، دراز دامن، سرشار، دینی، خیلی گنده، فلان و فلانمون یکی مثل این دختربچه تولید نمیکنه؟ چرا؟ جواب بدید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها