چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۵
کتاب در معرض دگرگونی است/ تاکید بر وظیفه سخت متخصصان ارتباطات در قبال آینده کتاب

هادی خانیکی می‌گوید: کتاب در معرض دگرگونی قرار گرفته و شمارگان آن‌هم محدود شده است، ‏اما توجه افراد به آن خوب است و فضای مجازی محملی برای نقد و بررسی کتاب‌ها شده است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)_محمد فیروزی: متخصصان ارتباطات بر این باورند که تحولات رخ‌داده در این حوزه از زمان رشد و گسترش ‏تلفن‌های هوشمند و دسترسی بیشتر افراد به شبکه‌های اجتماعی بیش از هر زمان دیگری است. در ‏چنین شرایطی، وضعیت دیگر رسانه‌ها نیز تحت شعاع قرار می‎گیرد و یکی از ابزارهای ارتباطی مهم ‏بشر، یعنی کتاب هم از ناگزیر تأثیر پذیرفته است.‏

هادی خانیکی، استاد تمام رشته ارتباطات و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی که ‏دارای سمت‌های اجرایی گوناگونی بوده است درباره رشد و گسترش شبکه‌های اجتماع و تأثیر ‏آن بر آینده کتاب دیدگاه بدبینانه‌ای ندارد و معتقد است رشد شبکه‌های اجتماعی و پدیده‎های ‏جمع خوانی کتاب در این بستر زمینه نقد و بررسی آثار مختلفی را فراهم کرده و همین ‏موضوع وظیفه نهادهای آکادمیک و متخصصان ارتباطات را سنگین کرده است چرا که آن‌ها باید ‏زمینه جریان سازی کتاب‌ها در این بستر را فراهم کنند.‏

مشاور رسانه‌ای رئیس دولت اصلاحات که سال گذشته کتاب مهم قدرت، جامعه مدنی و مطبوعات ‏وی تجدید چاپ شد همچنین معتقد است موضوع «گفت‌وگو» در جامعه پیش‌نیازهایی دارد که ‏مطالعات ارتباطاتی به‌طور حتم بخشی از آن خواهد بود و بر همین اساس هم می‌گوید در زمینه ‏تولید کتاب‌های این حوزه ضعفی را مشاهده می‌کند. هرچند او از فعالیت برخی از ناشران در این ‏خصوص ابراز خرسندی می‌کند.‏

این استاد ارتباطات توسعه که چند وقت پیش کتاب مشترک وی با دکتر مجید تهرانیان با ‏عنوان «دانشگاه، ارتباطات و توسعه ملی در ایران» از سوی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی ‏وزارت علوم منتشر شد معتقد است ناشران دانشگاهی در حوزه ارتباطات بر اساس برنامه جامع عمل ‏نمی‌کنند و ناشران دولتی و خصوصی هم بر اساس الگوهای جهانی تحقیق و ترجمه جمعی عمل ‏نمی‌کنند و این موضوع باعث شده است که در این حوزه تولید کتاب با پویایی انجام نشود.‏

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به مناسبت آغاز سی و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب، گفت‌وگویی ‏را با این استاد دانشگاه درباره کتاب‌های حوزه ارتباطات انجام داده است که در ادامه مشروح ‏آن را از نظر می‌گذرانید.‏

برای شروع یک بررسی از روند چاپ و نشر کتاب‌های حوزه ارتباطات بعد از انقلاب اسلامی داشته ‏باشید که به چه صورت بوده است؟
به شکل کلی می‌توان به این سؤال پاسخ داد چرا که اعلام آمار کمی نیازمند تحقیق است، اما تحول ‏مهمی که در حوزه نشر آثار ارتباطی به وقوع پیوسته متأثر از دگرگونی است که به لحاظ فناوری در ‏حوزه ارتباطات رخ‌داده و هم به اعتبار گسترش ارتباطات در حوزه‌های دیگر به وقوع پیوسته است و ‏همراه آن افزوده شدن ساحت میان‌رشته‌ای؛ البته نفس تحقیقات ملی و انعکاس تجارب فنی و ‏حرفه‌ای هم به افزایش آثار ارتباطی منجر شده است.‏
به این مجموعه دو زمینه قابل‌توجهی دیگر را هم باید افزود، اول تأسیس مراکز آموزشی و پژوهشی ‏حرفه‌ای در کنار دستگاه‎های اجرایی و نهادهای علمی و زمینه دوم انتشار بعضی آثار معتبر در ‏قالب رساله‎ها و پایان‌نامه‌های دانشجویی که به انجام رسیده است.‏
درمجموع این چند زمینه مورداشاره منجر به گسترش کمی و کیفی آثار ارتباطات در چهل سال ‏گذشته شده است.‏

با توجه به زمینه گسترش فناوری که مورداشاره قرار دادید، این وضعیت چه تأثیری بر عموم جامعه ‏داشته  و همچنین صاحب‌نظران حوزه ارتباطات چگونه از این وضعیت تأثیر گرفته‌اند؟ فکر ‏می‎کنید تأثیر مثبت بوده است؟
بله؛ هر تحول فناورانه فرصت‌ها و تهدیدهایی دارد، فرصت ازاین‌جهت که زمینه ‏و انگاره‌های قبلی را در معرض دگرگونی قرار می‎دهد و ظرفیت‌های جدیدی را ایجاد می‎کند. تهدید ‏هم از جهت که زیرساخت‌های فرهنگی و ضعف رویکردهای فرهنگی مناسب منجر به‌مواجهه توأم با ‏شیفتگی می‎شود.‏

به‌طور مشخص دوره‌ای که از آن به‌عنوان عصر ارتباطات نام می‎بریم و یا به تعبیر فنی‌تری در حوزه ‏ارتباطات پیدایش و رشد جامعه شبکه‌ای و ورود ترکیبی فناوری‌ها و زمینه‌های ارتباطی نو همچون ‏ترکیب بین تلفن هوشمند، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی به‌طور مرتب به‌موقعیت‌های آفرینشی ‏جدیدی منجر شده است که از آن با تعابیر انقلاب ارتباطی جدید یا انقلاب تلفن همراه یاد می‎شود. ‏منظور از این انقلاب هم ایجاد دگرگونی پردامنه است.‏

این دنیای نو به‌طور طبیعی ادبیات نویی را طلب می‌کند. ابتدا این ادبیات در مسیر ترجمه آغاز ‏می‎شود. کما اینکه ترجمه‌های ارزنده‌ای هم در این زمینه منتشر شده‎اند که در این خصوص ‏می‌توان به آثار مانوئل کاستلز اشاره کرد که جامعه‎های شبکه‎های قدرت‎های شبکه‌ای و تئوری‎های ‏شبکه‌ای از آن جمله است.‏ در گام بعد به‌تدریج شاهد انتشار آثاری هستیم که بر اساس تحقیقات داخلی، برگزاری همایش‌ها، ‏مقالات و رساله‌ها به فعالیت می‌پردازند.‏

در حوزه تولید آثار بومی کتاب‌های ارتباطات، توانستیم جوابگوی نیازهای ارتباطی جامعه خودمان ‏باشیم؟
البته این سؤال کلی است، هم اندازه‌گیری نیازها کار دشواری است و هم تناسب این آثار با نیازها، ‏طبعاً آن چیزی که شاهد هستیم یک تحول پرشتاب در حوزه ارتباطات در جهان رخ‌داده است که ‏این شتاب شامل تحولات فناوررانه و تحقیقات نظری می‌شود که پیرامون زمینه‌ها و فرایندهای ورود ‏و ظهور آن‌ها در فناوری‌هاست.‏

آنچه می‌توانم بگویم در عرصه بررسی فاصله آنچه در مطالعات داخلی انجام می‌شود با انتشار آثار در ‏جهان به لحاظ بالا رفتن امکان دسترسی به آثار جهانی به لحاظ درک و توجه به این آثار، فاصله ‏زیادی نیست. چرا که به دلیل بالا رفتن قدرت ارتباط و دسترسی به منابع، می‎توان به‌سرعت و ‏به‌موقع  از آن‌ها استفاده کرد. اما در انتشار آثار جهانی به زبان فارسی و به تعبیر دیگر فهم بومی و ‏محلی آن بافاصله همراه است.‏

خلاء را شما در چه چیزی می‎بینید؟
این خلاء به این دلیل است که ما شاهد شکل‌گیری نهادها و گروه‌های کارآمد تخصصی نیستیم. در ‏بازار نشر چه در حوزه دولتی و خصوصی نیاز داریم به اینکه گروه‌های تخصصی و حرفه‌ای با ‏به‌کارگیری مترجمان زبده و تربیت نیروهای جوان تشکیل بشود تا به زبان معیار نشر آثار ارتباطی ‏نزدیک بشویم. این موضوع هرچند بارقه‌هایی از آن دیده می‌شود. اما کمتر شاهد شکل‌گیری آن ‏هستیم. به این معنا که در انتشارات‌ بزرگ چه دولتی و خصوصی گروه‌های ویژه ارتباطات به ترجمه ‏آثار بپردازند و در حوزه تألیف به افراد سفارش موضوع داده شود.‏

در جهان علم امروز کارهای ویراستاری نشر به سمت تحقیق‌های جمعی رفته است درحالی‌که ما ‏هنوز شاهد غلبه تألیف فردی هستیم. طبیعتاً انجام کارهای بزرگ نیاز به سرمایه‌گذاری و بازار ‏پررونق نشر دارد که متأسفانه با توجه به محدودیت‎هایی که در حوزه اقتصاد نشر داریم این قبیل ‏کارها بیشتر نیاز به سرمایه‌گذاری دارد و کمتر سودآور هستند و خلاء این موضوع را در بخش ‏خصوصی و عمومی می‌بینیم.‏

این شکل از سرمایه‌گذاری‌ها از زمینه‌هایی است که باید سرمایه‌گذاران دولتی و نهادها رسمی ‏بیشتر ورود پیدا کنند، چرا که کار نهادهای بزرگ و رسمی این است که درجایی حضور پیدا کند ‏که بازار به‌اصطلاح پاسخگو نیست.‏

البته باید تأکید کنم این به معنای نادیده گرفتن و نفی آغازهای امیدوار کننده‎ای که در بعضی از ‏انتشارات دولتی و بعضاً خصوصی نیست. به نظر من در همین بازار بی‌رونق نشر بعضی نهادهای ‏انتشاراتی دولتی و خصوص شروع به تولید کتاب‎های خوب کرده‌اند. اما آفتی که در این حوزه به‌ویژه ‏در بخش دولتی داریم این است که آثار خوبی در ترجمه انتخاب می‌شود اما همه آن‌ها از کیفیت ‏خوبی در ترجمه برخوردار نیست.‏

اگر بخواهم به‌طور خلاصه بگویم توجه به آثار نو جهانی خوب است، توجه به این آثار هم می‎شود، ‏اقدام به ترجمه هم می‌شود اما نظارتی بر کیفیت ترجمه‌ها نیست. نهادهای مستمر نشر شکل نگرفته ‏است و در تألیف هم کاستی‌ها بیشتر ناشی از ضعف تحقیق و سرمایه‌گذاری پایین است.‏

در میان انتشارات دولتی مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه در مقطعی کتاب‌‎های خوبی را منتشر ‏می‎کرد و آن کتاب‎ها هنوز هم مورداستفاده دانشجویان رشته ارتباطات است، چه اتفاقی افتاده ‏که امروز این نشر پرفروغ نیست و خیلی از آثار آن در بازار پیدا نمی‎شود و این مرکز تمایلی به ‏انتشار دوباره آن‌ها ندارد و از سویی دستاورد جدیدی در حوزه نشر ندارد؟ آیا این ناشی از کم‌کاری ‏دولت است یا مدیران این‌گونه انتشارات درست عمل نمی‎کنند؟
ظهور و افول مراکز تحقیقاتی و حرفه‌ای تابعی از سیاست‎های دولت‎هاست. من در تأسیس مرکز ‏آموزش رسانه‎ها حضور داشتم و از دست‌اندرکاران مرکز تحقیقات رسانه‎ها بودم. درزمانی که رئیس دولت اصلاحات بود با تأسیس معاونت مطبوعاتی این دو ادغام شدند. مرکز گسترش رسانه‎ها در ‏آن زمان دوره‌های کوتاه‌مدت برگزار می‎کرد و از اساتید و روزنامه‌نگاران حرفه‏‌ای برای آموزش ‏استفاده می‎کردند و نمونه‎ای از یک تجربه موفق بود. مرکز تحقیقات رسانه هم در حوزه پژوهشی ‏فعالیت می‎کرد.‏

در آن زمان سیاست دولت این بود که به تقویت زیرساخت‎های رسانه‎ای کمک کند. ازجمله ‏آموزش، تحقیق و انتشار کتاب که این مورد هم در حوزه زیرساختی قابل‌تقسیم بندی است. می‎توانم ‏بگویم در آن دوره آثار دست اولی تألیف و ترجمه شد.‏

اما در دوره‌های بعدی متناسب بااینکه دولت چقدر وظیفه خودش می‎دانست که در حوزه تولید ‏کتاب‎های ارتباطات قدم بردارد یا این وظیفه را به بخش خصوصی محول کند از نقش محوری مرکز ‏مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه کاسته شد.‏

البته در این مدت نهادهای جدید دولتی دیگری به میدان آمدند که کارهای خوبی در حوزه ‏ارتباطات انجام دادند.  به‌عنوان‌مثال پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات که کارهای خوبی را ترجمه ‏کرده است. در این پژوهشگاه قرار بود گروه‎هایی تشکیل شود که آثار برتر جهان را انتخاب و ترجمه ‏کنند. این گروه تشکیل شد اما به‌تناسب وضعیت اقبال بودجه‎ای در دولت‌ها با کندی پیش رفت.‏

به نظرم طی سال‌های اخیر از مجموعه‌های انتشاراتی که توجه خوبی به حوزه تولید کتاب‌های ‏ارتباطات کرده انتشارات علمی و فرهنگی است که دولتی نیست اما بازهم درمجموع دولت ‏قابل‌تعریف است. مجموعه دیگر انتشارات سمت است که اینجا هم‌گروهی تخصصی برای تولید کتاب ‏ارتباطات دارد.‏ همچنین انتشارات مجموعه‎های دانشگاهی که به‌طور تخصصی دانشکده‌های تخصصی فعال در حوزه ‏ارتباطات دارند همچون انتشارات دانشگاه‌های علامه طباطبایی، تهران و امام صادق تولیدات ‏کتاب‎های خوبی داشتند، اما همان‌طور که اشاره کردید این حجم از کتاب‎ها پاسخگوی عرصه ‏تحولات سریع ارتباطاتی در جهان نیست و به‌تناسب آنچه در جهان می‌گذرد کارهای ما عقب‎تر ‏است.‏
به سهم خودم از توجهی که بعضی از انتشاراتی‎های بخش خصوصی به‌ویژه در میدان‌های جدید ‏ارتباطاتی داشتند باید تشکر کنم. نهادهایی همچون نشر اطراف، ترجمان که کارهای جدید و خوبی ‏ترجمه کرده‌اند. این مجموعه‏‎ها میدان تازه‌ای باز کردند. همچون اهتمامی که به حوزه روایت در ‏ارتباطات دارند. کمابیش نشرهای اختصاصی ارتباطاتی همچون لوگوس هم شروع به کار خوبی ‏کرده‎اند. امیدوارم در این بازار سخت ارتباطی بتوانند به کار خودشان ادامه دهند.‏

فکر می‌کنید نشرهای دانشگاهی کارشان را به‌درستی انجام می‌دهند، آیا وظایف آن‌ها تداخلی با ‏نشرهای دیگر ندارند؟
ضعفی که درمجموع انتشارات‎‏ دانشگاهی دیده می‎شود این است که کارشان را بر اساس برنامه ‏جامع انجام نمی‎دهند. ارتباطی بین دستگاه‎ها و نهادهای علمی برقرار نیست. به دلیل فقدان چنین ‏برنامه‎ای اقدام برای نشر کتاب در این مجموعه‌ها بر اساس سلیقه فردی صورت می‎گیرد که از سوی ‏اعضای هیات علمی دانشگاه‎ها انجام می‎شود. به‌عنوان‌مثال یک استاد با کتابی مواجه می‎شود و بعد از ‏طی فرایندی آن را منتشر می‎کند. به عبارتی چاپ کتاب در این نوع از انتشارات بر اساس برنامه‎های ‏پایین به بالا است و جنبه خرد دارد.‏

به‌طور خاص دو نشر سروش و دانشگاه صداوسیما که در حوزه ارتباطات فعالیت می‎کنند و وابستگی ‏به سازمان صداوسیما دارند، عملکردشان چگونه است؟
همه کتاب‎های آن‌ها را دنبال نکردم، اما در ارزیابی کلی آثارشان می‎توانم بگویم کتابی بتواند به یک ‏اتفاق در حوزه نشر ارتباطی منجر بشود، متأسفانه نبوده است. البته بعضی دفاتر آن‌ها همچون ‏پژوهش دین و رسانه ترجمه‌های خوبی داشته است. اما به نظرم آثار پرمخاطب و کتاب‌های مبتنی ‏بر یک مساله مهم در ارتباطات کمتر دیده می‌شود.‏
شما به موضوع گفت‌وگو در چند وقت اخیر بهای زیادی می‌دهید، راجع به آن صحبت می‌کنید و ‏پایان‌نامه‌هایی را در این خصوص هدایت کردید. این موضوع شاید یک مفهوم بین‌رشته‌ای از شاخه ‏ارتباطات باشد. فکر می‌کنید سهم این موضوع در کتاب‎های ارتباطات چقدر است و در این دولت ‏چقدر به مسائل بین‌رشته‌ای در کتاب‌های ارتباطات بهاداده می‎شود؟

مساله گفت‌وگو یک ارتباط گسترده‌ای با علم ارتباطات دارد و شاید بتوان گفت اولین نیاز به کار ‏کردن در حوزه گفت‌وگو، مطالعات ارتباطاتی است. گشوده بودن جامعه و امکان انتقال پیام، شنیدن ‏و دیدن درست، گفتن درست همه در حوزه ارتباطات قرار می‎گیرد. به‌تناسب این مساله نیاز به این ‏داریم که درزمینه تألیف و ترجمه آثاری منتشر شود که بین تکنیک‌های ارتباطی و فناوری‌های ‏جدید ارتباطی با حوزه‌ها و میدان‌های روان‌شناسانه، جامعه‌شناسانه، سیاسی، فلسفی، هنری و ادبی ‏پیوندی برقرار کند. در این زمینه ضعف زیاد می‎بینم. هنوز فاصله زیادی بین این حوزه‌ها در بازار ‏نشر وجود دارد.‏

اما همان‌طور که گفتم مراکز و انتشاراتی که به مباحث جدیدی می‎پردازند همچون نقد، تفکر ‏انتقادی، تحلیل روایت، سواد رسانه‌ای، افکار عمومی و حوزه عمومی می‎پردازند نقش مؤثری در کم ‏کردن این فاصله دارند. و یا مراکزی که به انتشار کتاب‌های حوزه اندیشه و آثار متفکرانی چند ‏ساحتی همچون هابرماس، کاستلز، مورن در عرصه جهانی می‎پردازند در حال ایفای نقشی مشابه ‏هستند.‏

باید بگویم تأثیر و تأثر ارتباطات با حوزه‌هایی که مساله ماست ازجمله پایه‌ای اصلی در حوزه ‏گفت‌وگو همچون حوزه قدرت و قوت در جامعه مدنی و چگونگی شاکله قدرت در ساختار سیاسی و ‏ارزش‌های و نگرش‌های اجتماعی همه این‌ها در تعامل و دادوستد با مصرف رسانه، دریافت رسانه و ‏تولید محصولات رسانه‎ای هستند. به این اعتبار می‎توانم بگویم نیاز داریم مساله گفت‎وگو را مقداری ‏مشخص‎تر و مقوله‌بندی شده در حوزه‌های مختلف دنبال کنیم. شروعی برای این کار می‎بینیم اما ‏خلاء هنوز هست.‏

اگر شما بخواهید به علاقه‌مندان حوزه ارتباطات کتابی معرفی کنید که در نمایشگاه آن را تهیه کنند چیست؟
دو زمینه را به‌صورت مجموعه‌هایی می‌توانم معرفی کنم، مطالعه آثار کاستلز را برای هر متخصص ‏ارتباطی لازم می‎دانم چه از سه‌گانه قدیمی او  «عصر اطلاعات تا ظهور جامعه شبکه‌ای» و چه ‏آخرین مجموعه وی که «تئوری شبکه قدرت» نام دارد که در این مجموعه کتاب‎هایی با عنوان قدرت ‏ارتباطات، شبکه‎های خشم و امید قرار دارد و به فارسی هم ترجمه شده‎اند.‏

به‎‏ غیر از کتاب‌های کاستلز، پیشنهادم کتاب‎هایی است که زمینه‎های جدیدی در ارتباطات را مطرح ‏می‎کنند. کتاب‌های که به موضوعاتی همچون روایت و سبک‎های معاصر ‏روزنامه‎نگاری می‎پردازد چرا که آن‌ها می‌توانند روزنامه‎نگاری ما  را دگرگون کند. در ‏خصوص جستارهای روایی هم کارهای خوبی صورت گرفته است که قابل پیشنهاد است.‏

پیش‌بینی شما از آینده کتاب‎های ارتباطات چیست؟
کتاب در معرض دگرگونی قرار گرفته است. شمارگان آن‌هم محدود شده است اما توجه افراد به ‏آن خوب است، بعضی کتاب‌ها به‌صورت جمعی موردمطالعه قرار می‎گیرد و یا نقد و بررسی می‎شود. ‏گروه‎های مجازی هم‌اکنون برای بررسی کتاب‌ها تشکیل و به آن پرداخته می‎شود. طبیعتاً پیشی ‏گرفتن آثار ارتباطی در فضای مجازی در حوزه فرهنگ مکتوب انکارناپذیر است و آثار ارتباطی را ‏می‎توان در فضای مجازی دنبال کرد. بر این اساس هم دوران سختی پیش روی ماست. به نسبت ‏این سختی کار نهادهای حرفه‎ای  و آکادمیک بیشتر می‌شود و این‌ها باید برای به مساله کتاب و نقد ‏و بررسی آن و جریان سازی در این حوزه توجه ویژه‎ای کنند.‏

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها